گروه دانشگاه ایسکانیوز، سریال تلویزیونی پایتخت دیگر از ابتذال و بیحرمتی به هر نوع اعتقاد و عقیدهای لبریز شده است. از شعر پسرک مبتذل خواننده تا دو دختری که بدون هیچ اجازهای از والدین به بهانه تقویت زبان ماهواره بلای خانمان سوز و منبع فساد را به خانه میآوردند.
از نقش اول فیلمی که در حادثه هواپیما گفت دیگر برای صداوسیما جمهوری اسلامی کار نخواهم کرد ولی در فیلم نماد هر گونه ریا و نفاق تا قپیهای سیاسی و تیکههای بیحد و حصر به مسئولان است تا جاییکه برخی احکام حج را مورد تمسخر قرار میدهد و مادری که تا قسمت قبل این سریال نشان یک مادر و یک همسر صادق و دلسوز بود ولی الان به هر بهانهای دروغ میگوید.
از پسرخالهای که نماد رفاقت و همراهی با خانواده بود که حالا با زندان رفتن و مورد عفو رهبری قرار گرفتن آزاد شد و به بهانه مشکل مالی دست به تبادل مواد مخدر میزند تا زنی که در تربیت دو فرزند بلند و کوتاه خود مانده ولی با آن همه آرایش برای ریختن آب زمزم در غذا شروع به ریختن اشک تمساح میکند. حتی نماینده مجلسی که در نوع انتخاب بازیگر به شدت دقت شده است و یک نفری که در نگاه اول هیچ کاری از او بر نمیآید را برای این نقش برگزیدند.
آیا سریال پایتخت مورد انتظار جمهوری اسلامی ایران است؟ آیا این فیلمی بود که در سری قبل سازمان اوج از آن حمایت میکرد و فضای عاطفی و معنوی را به این سریال افزوده بود؟ آیا این است بازیگر و هنرمند مورد حمایت و اعتماد صدا وسیما جمهوری اسلامی؟ این همان محسن تنابندهای بود که با دیدن حرامیهای داعشی رعشه بر تنش افتاد که من زن و بچه همراه دارم؟ آیا این نقی معمولیای بود که در مسابقه کشتی عاشقانه اسم ایران را میآورد و از ته دل به پرچم مقدس بوسه میزد؟ بیشتر بحث در مورد محسن تنابنده است. چون این فرد همه کاره فیلمنامه سریال پایتخت بوده و با وجود هنرمندیاش ولی شخصیتی خاصی دارد. از جهتگیریهای مختلف در مسائل و اتفاقات متعدد کشور میتوان این موضوع را برداشت کرد.
این سیاست یک بام و دو هوا در صداوسیما به شدت اذیت کننده است. به عبارت بهتر این نفاق نقش نقی از خود سیاستهای صدا و سیما نشئت گرفته بود. برای مثال در شب عید نوروز که مصادف با شهادت امام موسی کاظم علیه السلام بود به بهترین شکل این نفاق مشاهده میشد. از عروسک قالیباف تا خوانندهها و از دورهمیها در هر شبکهای که بیشتر به شادی میپرداختند فقط دست نمی زدند و رقصی صورت نمیگرفت و در انتها میگفتند ما به بهانه شهادت حضرت شادی نمیکنیم.
از نظر روابط عمومی صدا وسیما سریال پایتخت بیش از 90 درصد مورد پسند و استقبال مردم بوده است. آیا مردم کشور ایران با دروغ گویی و نفاق و تزویر ارتباط برقرار میکنند یا با انتقادها و چالشهایی که در این سریال مسئولان را مورد خطاب قرار میدهد؟
قطعا در مورد اول ایران و ایرانی بیگانه است. چون در اتفاقات سالهای اخیر میتوان مشاهده کرد که ایرانی جماعت پای کار دین و کشورش همیشه هست. اما درباره انتقاد از مسئولان و به چالش کشیدن آنها علاقه زیادی مشاهده میشود. از دورهمی مهران مدیری تا حالا خورشید رضا رشیدپور و برنامه پرطرفدار 90 عادل فردوسی پور همه آنها حرف از انتقاد و چالش مسئولان ذی ربط بود و همیشه مورد حمایت مردمی قرار گرفت.
تا جایی که در خندوانه که خود را همیشه از سیاست و سیاست بازی دور نگه می داشت، کاراکتر جنابخان با مسئولان در افتاد. این علاقه از کجا نشئت میگیرد؟ آیا خواسته برخی از مسئولان همین نیست که فقط به طنز پرداخته شود و مردم از وظیفه اصلی آنها که همان مطالبهگری منطقی با ارائه دلیل و راهکاری صحیح است فاصله بگیرند؟ آیا این همان سیاست به کارگیری از غفلت و غافل نگه داشتن مردم با تکنیکهای عملیات روانی نیست؟ خدا عالم است.
فعال دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)
انتهای پیام/