به گزارش باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)، روحالله اسلامی با اشاره به اینکه در عرصه روابط بینالملل کشورها از نظر میزان قدرتی که دارند به سه سطح قدرتمند، میانه و ضعیف تقسیم میشوند، اظهار کرد: تعداد کشورهایی که در دسته کشورهای قدرتمند جای میگیرند، زیاد نیست. یعنی حدود 20 کشور هستند که منابع اقتصادی، نظامی و علمی و تکنولوژی در اختیار دارند.
وی ادامه داد: این کشورها میتوانند در عرصه بینالملل منافع خود را دنبال کنند و در این راستا اقدامات مختلفی را انجام میدهند، از جمله اینکه سعی میکنند از طریق سرمایهگذاری در سایر کشورها، حوزه نفوذ خود را گسترش دهند، در نقاط مختلف دانشگاه و مراکز علمی تاسیس میکنند و یا حتی گاهی اوقات اقدام به راهاندازی جنگ و ایجاد پایگاههای نظامی در کشورهای مختلف میکنند.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه بر این اساس در عرصه بینالملل نوعی سلسله مراتب وجود دارد، عنوان کرد: در سطح بینالملل هر کدام از کشورهای مختلف بر اساس قدرت نظامی، اقتصادی و علمی و تکنولوژی جایگاه خاصی دارند. طبیعی است در چنین فضایی کشورهایی که قدرت بیشتری دارند دست به هر کاری میزنند.
اسلامی با بیان اینکه در این دستهبندی ایران دارای جایگاه میانه است، اضافه کرد: همچنین برخی از کشورها نیز به علل مختلف مانند دلایل تاریخی، جغرافیایی یا از حیث نیروی انسانی جایگاههای ضعیفتری دارند.
وی در ادامه به بررسی سه دیدگاه متفاوت برای اصلاح نظام بینالملل پرداخت و افزود: یکی از این دیدگاهها، نگاه واقعگرایانه است. از منظر واقعگرایی، استکبار به معنی زور گفتن یک کشور به سایر کشورها و دنبال کردن منافع خود به صورت یکجانبه، همواره وجود دارد، یعنی در تمام تاریخ همواره چنین کشورهایی وجود داشتهاند. در زمانهای گذشته مغولها، رومیها، انگلیس و روسیه جزو حکومتها و کشورهای زورگو به حساب میآمدند و اکنون آمریکا چنین جایگاهی در نظام بینالملل دارد.
عضو گروه علوم سیاسی هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد خاطرنشان کرد: از نظر واقعگرایان، کشورهای متوسط و ضعیف باید به منظور ایستادگی در برابر استکبار خود را قدرتمند کنند، یعنی توان نظامی و قدرت ملی محکمی داشته باشند و سعی کنند در منطقه یا در نظام بینالملل در جایی بایستند که موازنه برقرار شود. در صورت برقرار بودن موازنه، احتمال اینکه این کشورها از کشورهای قدرتمند ضربه بخورند، کمتر میشود.
اسلامی دیدگاه آرمانگرایانه را به عنوان دومین مورد از این دیدگاهها برشمرد و گفت: این دیدگاه بیان میکند که ما انسانها با حیوانات فرق داریم پس باید محیطمان را با عقلمان کنترل کنیم و همان طور که در داخل کشورها نظامهای دموکراتیک وجود دارد و در مورد بسیاری از مسائل مردم نظر میدهند و قراردادهای اجتماعی وجود دارد، در محیط بینالملل نیز باید چنین کاری را انجام دهیم.
این استاد دانشگاه بیان کرد: در حقیقت از منظر آرمانگرایان، تنها راهی که به وسیله آن میتوان جنگ، خشونت و استکبار را در عرصه بینالملل از بین برد، ایجاد قوانین بینالمللی و تقویت سازمانهای بینالمللی و رژیمهای حقوقیای است که که تمام کشورهای دنیا در آنها سهم دارند. یعنی اگر کشوری میخواهد در برابر یک کشور مستکبر بایستد، باید طبق قوانین دیپلماتیک و با حمایت از سازمانها و رژیمهای بینالملل عمل کند. کانت یکی از متفکران معتقد به این نگاه بود.
وی از دیدگاه انتقادی به عنوان سومین دیدگاهی که در خصوص اصلاح نظام بینالملل وجود دارد، نام برد و اظهار کرد: این یک دیدگاه چپگرایانه است و طرفداران این دیدگاه معتقدند که نه از منظر واقعگرایی و نه از منظر آرمانگرایی، نمیتوان با کشورهای زورگو مقابله کرد و تنها راهی که به این منظور وجود دارد، مبارزه است.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: طبق دیدگاه انتقادی کشورهای ضعیف و میانه، باید سیاستی را در پیش گیرند که تا حد ممکن وابستگی آنان را به کشورهای قدرتمند کاهش دهد. باید یک بلوک یا کمربندی از کشورهای ضعیف یا میانه ایجاد شود تا به وسیله آنان بتوان جلوی استکبار را گرفت. مانند اتحادیه آفریقا و پیمان عدم تعهد که ریشههای چپگرایانه و انتقادی دارند.
اسلامی با اشاره به این که سازمان اوپک نیز به منظور ایستادگی تولیدکنندگان نفت در برابر کشورهایی که خریدار نفت بودند و زور میگفتند ایجاد شد، خاطرنشان کرد: همچنین سازمان همکاری اسلامی و عدم تعهد نیز همه بر اساس دیدگاه انتقادی تاسیس شدهاند تا بتوانند در برابر کشورهای مستکبر و زورگو بایستند.
وی با بیان اینکه اکنون هر سه این دیدگاهها در جهان وجود دارند، ادامه داد: همچنین از سال 1945 به بعد، دیدگاه انتقادی به شدت رواج داشت. در آن زمان مصر، هندوستان، ایران و برخی دیگر از کشورها به سمت گفتمان چپگرایانه و مخالفت با نظام سلطه حرکت کردند. حرکتهای چپگرایانه به خصوص پس از فروپاشی شوروی ضعیف شد و حتی هند و مصر و بسیاری از کشورهای عضو جنبش عدم تعهد نیز این سیاستها را دنبال نکردند.
اسلامی با بیان اینکه در حال حاضر اکثر دولتهای دنیا به منظور عادلانه کردن نظم و ترتیبات بینالمللی بیشتر واقعگرایانه رفتار میکنند، عنوان کرد: یعنی این کشورها اساس رفتارهای خود را بر مبنا رویکرد واقعگرایی قرار دادهاند و منافع ملی خود را دنبال میکنند و توان نظامی خود را افزایش میدهند. این کشورها حتی از قدرت کشورهای قدرتمند نیز به نفع خود استفاده میکنند. یعنی این کشورها از سرمایه و تکنولوژی کشورهای قدرتمند نیز به نفع خود بهره میبرند و به این وسیله خود را قدرتمند میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی ادامه داد: ژاپن، هند، چین و بسیاری دیگر از کشورها از رویکرد واقعگرایی تبعیت میکنند، یعنی این کشورها از قدرت، به منظور افزایش قدرت خود استفاده میکنند. در حالیکه رویکرد انتقادی در روبروی قدرت میایستد و سعی در از بین بردن آن دارد، رویکرد واقعگرایانه میداند مقاومت در برابر قدرت بیفایده است، اما میتوان قدرت را جهت داد و با استفاده از فنونی، آن را به سمتی که میخواهی بکشانی و قدرت خود را هم افزایش دهی.
وی افزود: همچنین برخی از کشورها نیز رویکرد آرمانگرایانه را در پیش گرفتهاند. مثلا جنبشهایی مانند طرفداری محیط زیست، طرفداری آزادیخواهی و طرفداری زندگی مسالمتآمیز، در حال تلاش برای ایجاد قوانین بینالملل برای بهبود وضعیت زنان، کودکان و محیط زیست هستند. مثلا پیمانهایی که سازمان ملل نیز از آنان حمایت میکند، میتوانند پشتوانهای باشند برای اینکه کشورهای قدرتمند هر طور میخواهند رفتار نکنند.
اسلامی ضمن لازم دانستن وجود نوعی پیوند بین این سه رویکرد، تصریح کرد: ایران نیز اگر به دنبال تغییر جایگاه خود در منطقه و عرصه بینالملل است و نسبت به مناسبات بینالملل انتقادی دارد، میتواند از این سه رویکرد استفاده کند. به این منظور ایران باید رویکرد واقعگرایی را اصل قرار دهد و به خصوص تا میتواند منابع قدرتی مانند اقتصاد و تکنولوژی را کسب کند و حتی خود را به گونهای همراستا نشان دهد اما در باطن و به صورت رویکردهای موازی میتواند از یک طرف رویههای دیپلماتیک را دنبال کند و از طرف دیگر برخی مواقع از جنبشهایی که ترتیبات ناعادلانه موجود در نظام بینالملل را به چالش میکشند، حمایت کند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در حال حاضر آمریکا مستکبرترین کشور جهان است، در خصوص تفاوتهایی که بین سیاستهای دو حزب اصلی این کشور در در قبال سایر کشورها وجود دارد، بیان کرد: دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در استراتژی تفاوتی با یکدیگر ندارند. یعنی اساسا به طور کلی به غیر از آمریکا، آلمان و فرانسه و انگلیس نیز در این خصوص استراتژی یکسانی دارند و بر اساس اسناد امنیت ملی که نوشتهاند، هدف کلان و کارهای راهبردیای که انجام میدهند مانند هم است.
وی ادامه داد: به عنوان مثال هیچ کدام این کشورها و به خصوص دو حزب اصلی آمریکا با قدرتگیری ایران موافق نیستند و سعی میکنند قدرت منطقهای ایران را کاهش دهند، طرفدار بیثباتی سیاسی در ایران هستند و هر حزبی که در آمریکا به قدرت برسد تلاش خواهد کرد که ایران به هیچ تکنولوژیای دست پیدا نکند و تحریمها را نیز گسترش خواهند داد. بنابراین این یک استراتژی کلان است و ربطی ندارد که در آمریکا چه کسی به ریاست جمهوری برسد.
اسلامی با تاکید بر اینکه نمیتوان با این مسائل به شکل شعاری و عوامانه برخورد کرد، تصریح کرد: اینها یک سری مباحث علمی هستند و نیاز هست که در این خصوص یک برنامه منسجمی توسط نخبگان طراحی شود، برخوردهای احساسی و شعاری نه تنها جواب نمیدهد بلکه میتواند منافع ملی کشور را نیز از بین ببرد.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/
نظر شما