کلینیک ترک بی‌حجابی در راستای اقناع مخاطب یا تکرار گشت ارشاد؟

«کلینیک ترک بی‌حجابی» از آن ترکیب واژه‌هایی است که از همان روز اول که از سوی پایگاه خبری حوزه‌های علمیه مطرح شد، موجی از واکنش‌ها را ایجاد کرد. در توضیح این خبر نوشته شده که این کلینیک ویژه نسل جوان و نوجوان است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، اگرچه ستاد امر به معروف، گفته که قرار است در این کلینیک با هدف درمان علمی ‌و روانشناختی به بی‌حجابی نسل نوجوان، جوان بپردازد اما اگر از نگاه علم ارتباطات به موضوع نگاه کنیم، مخاطب که همان جامعه بی‌حجاب‌ها باشند، ذهنیت منفی نسبت به برخوردهای سلبی گشت ارشاد دارند، کماینکه حتی معتقدان به حجاب هم این شکل برخورد را مورد نقد قرار دادند و حالا نگاه‌ها به کلینیک هم از همین جنس است.

بیشتر بخوانید

«کلینیک ترک بی‌حجابی» برای مردم یادآور کلینیک‌های ترک اعتیاد است

خطای راهبردی دیگر استفاده از واژه کلینیک و ترک است که برمبنای دانسته‌های پیشین مخاطب شبیه به ترک اعتیاد است. همین موضوع خود پیش‌ زمینه ذهنی منفی را در مخاطب به وجود می‌آورد که مانع از همراه کردن او می‌شود.

حجاب امری فرهنگی است و برای ترویج آن باید کار اقناعی انجام داد. طراحان «کلینیک ترک بی‌حجابی» اگر کمی آشنایی با علم ارتباطات و روانشناسی داشتند، هرگز برای ترویج حجاب از این روش با این نام‌گذاری استفاده نمی‌کردند. چراکه اقناع یعنی تغییر نگرش مخاطب و همراه کردن وی با خود که این همراه کردن مستلزم پذیرفتن است اما چطور مرکزی که فقط با نامش چنین موج منفی را به وجود آورده، می‌تواند در راستای اقناع مخاطبی حرکت کند که پیش از این با گشت ارشاد، نگرش منفی به حجاب پیدا کرده است؟

کماینکه انجمن‌های روانشناسی و روان‌کاوی ایران روز جمعه ۲۵ آبان در بیانیه‌ای خبر راه‌اندازی «کلینیک ترک بی حجابی» را باعث «تشویش اذهان عمومی» دانست و اعلام کرد این خبر متخصصان سلامت روان را «متعجب و در عین حال به‌شدت نگران کرده است».

از طرفی ستاد امر به معروف مخاطب این کلینیک را نوجوانان و جوانان دانسته اما به نظر می‌رسد که از ویژگی‌های نسل زد ایرانی غافل شده است.

جدیدترین مطالعه ایسپا نشان می‌دهد که متولدین بازه سنی ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۰ تحولات اجتماعی را با سرعت بیشتری لمس کرده‌اند و بی‌اعتمادی اجتماعی، فردگرایی و تلاش برای موفقیت فردی در آن‌ها بیشتر است. حال سوال اینجاست که آیا چنین طرح‌هایی باعث افزایش بی‌اعتمادی اجتماعی در این نسل نمی‌شود؟ آیا اساسا این روش برای نسل زد بار اقناعی دارد؟

علیرضا شریفی‌یزدی روانشناس در این خصوص به ایسکانیوز گفت: اساسا بیمارانگاری این موضوع روش غلطی است و وقتی از واژه کلینیک استفاده می‌شود، مقصود جایی برای درمان یک بیماری است که تعبیری اشتباه و ساده‌انگارانه است. به راحتی قابل پیش‌بینی است که این طرح شکست می‌خورد و مانند بسیاری از طرح‌هایی که بار اقنایی نداشته و سلبی بودند، محکوم به شکست است. این کار سواستفاده از واژه کلینیک و درمان است.

وی افزود: چنین طرح‌هایی صرفا منجر به دوقطبی شدن جامعه می‌شوند و دوقطبی شدن، خشم را در اعضای جامعه بیشتر می‌کند که نه تنها نتیجه مطلوب ندارد، بلکه نتیجه عکس هم خواهد داشت.

شریفی‌یزدی عنوان کرد: برخورد با نسل زد یا نوجوانان و جوانان نسل امروز، به این شیوه، اثرگذار نیست و نمی‌توان با این روش نسل زد را همراه کرد بلکه استفاده از این روش‌ها بیشتر نسل زد را در تقابل با ارزش‌های مورد انتظار قرار می‌دهد.

در بیانیه ستاد امر به معروف آمده که «باتوجه به تقاضا و تماس‌های مکرر بسیاری از خانواده‌هایی که فرزندان دلبندشان گرفتار این حرام سیاسی و شرعی گردیده و کلیت خانواده خود را در خطر فروپاشی می‌بینند، با ملاحظه اصرار بر فرار انبوهی از دختران عفیفی که به دلایل

۱) همراهی ناخواسته با موج رسانه‌ای دشمنان فرهنگ حیا و عفت این مرز و بوم

۲) ترس از تمسخر یا انزوا در میان همسالان و اطرافیان

۳) ترس از محرومیت از شغل در برخی موسسات خصوصی و فشار کارفرما

از این وضعیتی که خسارت‌های دهشتناکی بر آنها وارد نموده، به منظور اجرایی نمودن پیشنهاد ستاد امر به معروف، انجام گفت‌وگوهای آگاهی‌بخش به جای جریمه در مورد کسانی که به دلیل قانون‌شکنی به دادگاه دلالت داده می‌شوند، با درنظر گرفتن دغدغه رییس‌جمهور محترم درخصوص برخورد امنیتی با ناقضان حرام سیاسی و شرعی بی‌حجابی، باتوجه به تاکید رییس‌جمهور محترم و بسیاری از صاحب‌نظران مبنی بر اینکه حجاب قطعا یک موضوع تربیتی است و باید کار فرهنگی صورت پذیرد، ستاد امر به معروف و نهی از منکر در اجرای بند ۱۱ ماده ۱۶ قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر با کمک تشکل‌های امر به معروف آموزش دیده، به صورت داوطلبانه و جهادی محافلی را برای گفت‌وگو و پاسخ به سوالات و راهنمایی افراد درگیر با پدیده بدپوششی در اماکن متعدد به ویژه برخی بوستان‌های شهری در تهران تدارک دیده است.

در این محافل زنان و دخترانی که در گذشته، خود بی‌حجابی و بد پوششی را تجربه نموده و دچار آسیب‌های روحی و جسمی‌ گردیده بودند و امروزه خود را به زینت حجاب آراسته‌اند، به آگاهی‌بخشی و انتقال تجربیات خود می‌پردازند. ستاد امر به معروف در راستای این اقدام که مورد توجه و تقدیر بسیار قرار گرفته و در پاسخ به دلسوزانی که به دلیل عنوان خبر، بر اسم اشکال می‌گیرند و نگران بیمار تلقی شدن این افراد هستند، تاکید می‌کند که بر سر اسم هیچ مناقشه‌ای ندارد، بلکه مهم نفس اقدام است. تاکنون با استقبال بسیار زیاد مواجه شده و نتایج ارزشمندی را به همراه داشته است.»

نکته مبهم در این روش این است که آیا قرار است اجباری در کار باشد یا افراد خودخواسته وارد این کلینیک می‌شوند؟ این موضوع از این جهت اهمیت دارد که اگر قرار باشد اجباری برای حضور وجود داشته باشد، عملا نمی‌توان کار اقناعی کرد و همراهی مخاطب اتفاق نمی‌افتد و همان آش و کاسه گشت ارشاد تکرار می‌شود.

البته اجبار صرفا به معنای قل و زنجیر و دستبند نیست بلکه نامه ارجاع مخاطب به این مرکز هم اجبار است چراکه فرد با پای خود و خودخواسته راهی این مرکز نشده است.

اگر هم قرار است که کاملا انتخابی باشد، چرا چنین نامی انتخاب شده که در همان ابتدا ذهنیت اجبار را القا می‌کند؟ کماینکه شوخی‌های مخاطبان در فضای مجازی هم بر همین محور است و بررسی پیام‌های کاربران نشان می‌دهد که برداشتشان از موضوع شبیه به گشت ارشاد است.

اگر ستاد امر به معروف می‌خواهد کار فرهنگی و اقناعی انجام دهد، باید بداند که کار فرهنگی و تغییر نگرش مخاطب صرفا با گفت‌وگوی دو طرفه اتفاق نمی‌افتد و ابتدا باید انگیزه‌ای در مخاطب برای حضور در چنین مرکزی ایجاد شود تا بتوان ارتباطی را هم شکل داد اما وقتی همان قدم اول چنین بی‌سلیقه برداشته می‌شود، نمی‌توان انتظار داشت که «کلینیک ترک بی‌حجابی» چشم‌انداز موفقی در میان عموم مردم داشته باشد.

انتهای پیام /

کد خبر: 1249655

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • IR ۱۵:۱۳ - ۱۴۰۳/۰۸/۲۸
      1 0
      آورده اصلی این طرح تصویب بودجه های کلان و سرازیرشدن آن به جیب مشتی بی‌مصرف است.