گروه دانشگاه ایسکانیوز - مجید فرج فائد: حتی اگر متخصصان و پزشکان شبانه روز از مضرات کلسترول بگویند و مردم را نهی کنند باید بپذیریم که خوردن «کلهپاچه» به عنوان بخشی از روش تغذیه ایرانیها تبدیل شده است؛ غذای لذیذی که البته با گرانی گوشت کمتر به دست اقشار اسیبپذیر جامعه میرسد!
شاید برایتان عجیب به نظر برسد اما کلهپاچه سالها قبل بهعنوان یک مِتد علمی نیز جای خود را در مرزهای دانشی باز کرد و حسابی خبرساز هم شد. ماجرا از این قرار بود که دانشجویان علوم زمین یکی از دانشگاههای معتبر تهران ضعف نظام پژوهشی را با مقالهای جالب توجه به چالش کشیدند.
آنها مقالهای با عنوان «بهینهسازی و طراحی شبکههای جغرافیایی با استفاده از روش "کله پاچه"» تنظیم کرده و به مجله علمی EGU (از نشریات معتبر و مورد تأیید ISI) ارسال کردند و در قسمت اطلاعات نویسندگان را با عناوینی چون «"ب. گوسفند"، "خ. بز" و "ج. بره سفید"» معرفی کردند.
این دانشجویان در خلاصه مقاله خود هدف از تدوین آن را «پیداکردن روشی قابل اعتماد برای بهینهسازی در طراحی و تغییر شکل شبکههای رصد» عنوان کرده و نام این روش جدید را روش «کله پاچه» گذاشتهاند. روشی که البته کاملا غیرعلمی بود!
هرچند پس از گذشت قریب به ۱۰ سال اطلاعات و محتوای این مقاله از روی پایگاه داده مجله علمی EGU برداشته شده و شاید اکنون کمتر کسی به متن این برونداد به اصطلاح علمی دست پیدا کند، ولی باید گفت این مقاله و نویسندگانش واقعیت تلخ پژوهش در ایران را با زبان تخصصیش بازگو کردهاند. همینقدر به درد نخور و و همین قدر کلهپاچه طور!
آمارهای پژوهشی در دانشگاهها پروندهای قطور است در دست مدیرانی که آمارهای پیشرفت علمی دانشگاههای ایران را با آب و تاب ارائه میدهند و با تولید هزاران هزار مقاله دانشگاهی ژست میگیرند. قطعا مدیران از منتقدان و کارشناسانی که دلسوزانه فریاد «پژوهش اثرگذار» سر میدهند بهتر میدانند که پژوهشهای دانشگاهی که در حال خاک خوردن کنج قفسههای بایگانی دانشگاههاست یا قابل اعتنا نیست، یا مبدأش میدان انقلاب بوده یا خوب بوده و توجهی به آن نشده است.
سالهاست که برنامههای گرامیداشت هفته پژوهش با عناوینی چون پیشتازی ایران در منطقه و شتاب علمی چشمگیر دانشگاههای ایرانی مزین میشود ولی در هیچ یک از این سالها دستگاه پژوهشی کشور با چیستی و چرایی این شاخص مهم کیفی نپرداخته است.
ارزش پژوهش در ایران به تعداد صفحاتِ مقالاتی بسته که اگر سالانه به عددی مشخص نرسد شاید دیگر آماری برای رو کردن در هفته پژوهش نداشته باشیم. چه شد که روش کلهپاچه معیار ارزشگذاری پژوهشهای کشور قرار گرفته است.
واقعیت این است که سیاستگذاران ترقی و پیشرفت در کشور ما مقصد پژوهش را نیافته، گم کردهاند. «پژوهش» همانقدر که در بین هممحفلیهایش غریب است، در بین اهالی رسانه هم دست گرفته شده! ویژهبرنامه تولیدی «رادیو فرهنگ» برای هفته پژوهش نظریه «پژوهشگری همگانی و مردمی» را ارائه میدهد و کسی سوال نمیکند چرا باید همه مردم پژوهشگر باشند؟ اصلاً پژوهشگری چیست و چرا باید مردم در کوی و برزن به پژوهش و تحقیق بپردازند؟
مادامی که نقشه راهی در دست نباشد و معیارهای صد سال پیش، بهروز نشوند پاشنه بر همان در خواهد چرخید. مادامی که ارزش استاد و دانشجو در تعداد مقالات آنها سنجه شود باید منتطر تئوریهای دیگری چون «حلیم بادمجون» باشیم، تا زمانی که دفاتر ارتباط با صنعت دانشگاهها جایی برای آمارهای توخالی و گزارش کار نوشتن مدیران دانشگاهی باشد، نباید انتظار بیش از حدی از پژوهش داشت.
تا کارمان به آبلیمو نکشیده، کاری کنید!
ریلگذاری جریان پژوهش مبتنی بر مسائل جامعه و صنعت دوای درد اینروزهاست. مصادیق بسیاری را میتوان در صنایع دفاعی نام برد که براساس مأموریتمحوری و هدفگذاری داخلی، پژوهش را به نقطه اثرگذار خود رساندهاند ولی تا زمانی که دانشگاه به عنوان پرچمدار حوزه پژوهش نتواند مسئلهمحوری را سرخط مأموریت خود قرار بدهد، این روضه بسته نمیشود.
آسیبشناسی سیاستهای خُرد و کلان حوزه پژوهش را آنقدر به فرداها موکول کردیم که اکنون باید در کنار اصلاح زیرساختی، فکری به حال آثار و تبعات مرضهای چندین ساله آن نیز باشیم. همانوطر که در قسمت خلاصه مقاله کلهپاچهای دانشجویان علوم زمین نیز آمده بود که «برای داشتن نتایج بهتر توصیه میکنیم که از این روش صبح اول وقت به همراه ملزوماتی چون: "زبون"، "چشم" و البته "پاچه" استفاده کنید. همچنین استفاده از "آبلیمو" پس از قسمت دوم ضروری است.»!
آقایان... تا اوضاع پژوهش کشور به مرحله آبلیمو نرسیده، کاری کنید!
انتهای پیام/
نظر شما