به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، «کنفرانس بغداد برای همکاری و شراکت» از امروز مورخ ششم شهریور کار خود را در عراق آغاز خواهد کرد. نمایندگان جمهوری اسلامی نیز در کنار روسای جمهور، فرستادگان و سفرای برخی کشورهای عربی و منطقهای، اروپایی، اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل و ... به عنوان دعوت شدگان به این کنفرانس حضور خواهند داشت. اهمیت این کنفرانس از این جهت است که به نظر میرسد دولتمردان عراقی در ماههای اخیر تلاش میکنند نقش فعالتری در تحولات منطقهای ایفا کنند؛ برخی تحلیلگران، برگزاری نشست سه جانبه عراق، اردن و مصر را در همین راستا ارزیابی میکنند.
به منظور روشن شدن اهداف دولتمردان عراقی، گفتگویی با دکتر احمد زارعان –عضو هیئت علمی دانشگاه و کارشناس ارشد مسائل منطقه- انجام شد. از نظر ایشان، مصطفی الکاظمی –نخست وزیر فعلی عراق- در تلاش است به اقدامات اخیر خود، جایگاه سیاسی خود را تثبیت نموده و راه را برای ابقاء در جایگاه نخست وزیری عراق را برای یک دوره دیگر هموار نماید. به اعتقاد دکتر زارعان، اگرچه با توجه به ظرفیتهای بالقوه عراق از جمله موقعیت ژئوپلیتیکی، ژئوکالچری و ژئواکونومیکی ممتاز، این کشور از جایگاه مهمی در منطقه برخوردار است، اما به دلیل ضعف بنیانهای سیاسی، فقدان انسجام اجتماعی، ناکارآمدی مزمن، فقدان اقتدار در عرصه داخلی، حاکمیت چندگانه، وجود مرجعیتهای سیاسی متکثر و عوامل متعدد دیگر، ظرفیت سیاسی لازم برای کنشگری منطقهای در حال حاضر برای عراق وجود ندارد. لذا این کارشناس مسائل منطقه معتقد است که نمیتوان به تاثیرگذاری چندان عراق بر تحولات منطقهای و به طور خاص میانجیگری بین دو کشور ایران و عربستان سعودی امیدوار بود.
بخش اول گفتگو با «دکتر احمد زارعان» بدین شرح است:
- این روزها خبرهایی در خصوص تلاش عراق برای ایفای نقش میانجی بین قدرتهای منطقهای در رسانهها شنیده میشود. برگزاری اجلاس آتی در این کشور با حضور مقاماتی از کشورهای جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، عربستان، کویت، اردن، سوریه و چند کشور دیگر عربی اروپایی مصداقی از این موضوع است. نظر شما در این خصوص چیست و دولتمردان عراقی چه انگیزهای دارند؟
در پشت تحرکات سیاسی دولت عراق، انگیزههای شخص مصطفی الکاظمی قرار دارد. مصطفی الکاظمی تلاش میکند از طریق این قبیل اقدامات جایگاه سیاسی خود را تقویت نموده و خود را در قامت و قواره یک شخصیت سیاسی مهم و تاثیرگذار مطرح کند. هدف الکاظمی حفظ خود در ساختار سیاسی عراق و احراز مجدد پست نخستوزیری در آینده است. اگر انتخابات پارلمانی زودهنگام در موعد مقرر -یعنی در مهرماه سال جاری یا حتی در اردیبهشت یا خرداد سال آینده در پایان چهار سال فعالیت پارلمان فعلی برگزار شود- پارلمان جدید باید نسبت به انتخاب نخستوزیر جدید اقدام کند. برای الکاظمی مهم است که خود را در عرصه داخلی، منطقهای و حتی بینالمللی به عنوان یک رجل سیاسی قدرتمند مطرح کند.
الکاظمی تلاش میکند با جلب نظر بازیگران خارجی موثر بر صحنه سیاسی عراق راه را برای تداوم نخست وزیری خود هموار کند. لازم به ذکر است در ۲۰ سال گذشته، در صحنه سیاسی عراق کمتر بازیگری توانسته جایگاه خود را در این صحنه حفظ کند. فقط نوری المالکی توانست دو دوره پست نخستوزیری را احراز کند. حتی در دوره دوم، وی با مخالفتهای شدیدی برای تصدی این پست روبهرو شد. در انتخابات سال ۲۰۱۴ نیز علیرغم پیروزی ائتلاف المالکی در انتخابات، سیاسیون عراقی به او اجازه تشکیل دولت برای سومین دوره را ندادند. حیدر العبادی، عادل عبدالمهدی، اسامه نجیفی و سلیمالجبوری روسای سابق و اسبق قوای مجریه و مقننه عراق نتوانستند برای بار دوم پست نخستوزیری یا ریاست پارلمان را احراز کنند یا مسئولیت خود را در موعد قانونی به پایان برسانند. این واقعیت، انگیزه الکاظمی را برای باقی ماندن در این صحنه دوچندان میکند.
- به نظر میرسد دولتمردان عراقی تلاش میکنند جایگاه این کشور را در تحولات منطقهای ارتقاء دهند. برگزاری اجلاس سران کشورهای مصر، اردن و عراق و همچنین میانجیگری بین ایران و عربستان سعودی در همین راستا ارزیابی میشود. فکر میکنید با توجه به شرایط سیاسی این کشور و برخی بحرانهای داخلی، عراق تا چه حدی میتواند در حد یک کنشگر منطقهای ظاهر شود؟
یک کشور برای آن که بتواند در قامت یک کنشگر منطقهای ظاهر شود باید از ظرفیتهای قابل توجهی برخوردار باشد. عراق به دلیل برخورداری از موقعیت ژئوپلیتیکی، ژئوکالچری و ژئواکونومیکی ممتاز، کشور مهمی در منطقه، جهان اسلام و جهان عرب به شمار میرود و به صورت بالقوه از ظرفیت کنشگری منطقهای برخوردار است. اما در اینجا باید به این نکته توجه کنیم که دولت عراق به دلیل ضعف بنیانهای سیاسی، فقدان انسجام اجتماعی، ناکارآمدی مزمن، فقدان اقتدار در عرصه داخلی، حاکمیت چندگانه، وجود مرجعیتهای سیاسی متکثر و عوامل متعدد دیگر، از ظرفیت سیاسی لازم برای کنشگری منطقهای برخوردار نیست. از این رو، نمیتوان برای عراق نقش مهمی در منطقه در نظر گرفت.
در حال حاضر بیش از آن که بتوان عراق را یک میانجی یا عنصر داور در مناسبات منطقهای در نظر گرفت میتوان صرفاً یک نقش واسطه و پیغامرسان برای آن قائل شد. اگرچه همین نقش محدود، دارای مطلوبیتهایی برای طرف عراقی و سایر اطراف منطقهای است، اما نباید به نقشی فراتر از این نقش امیدوار بود. صحنه سیاسی عراق مانند فصل بهار است که ساعتی آفتابی و ساعتی بارانی است و قابلیت اطمینان کمی دارد. نازل بودن سطح اطمینان از ثبات شرایط سیاسی و امنیتی در عراق، امکان کنشگری آن را کاهش میدهد. فراموش نکنیم همین الان، عراق کشوری اشغال شده است و توانایی اعمال حاکمیت در بسیاری از عرصهها را ندارد. عملیاتهای نظامی ارتش تروریستی آمریکا مستقر در عراق علیه نیروهای قانونی این کشور مانند حشدالشعبی یا عملیات تروریستی آمریکاییها که به شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس منجر شد نشاندهنده ضعف بنیانهای حاکمیتی دولت عراق است.
انتهای پیام/
نظر شما