در آستانه سفر رئیسجمهور به استان کهگیلویه و بویراحمد، خبر عدم برگزاری هرگونه دیدار عمومی با مردم، به سرعت به تیتر اول انتقادات تبدیل شده است. این سفر که میتوانست نماد توجه دولت به مطالبات منطقهای باشد، با حذف عنصر اصلی خود، یعنی تعامل با مردم، عملاً به یک «سفر بیمردم» تبدیل شده است؛ اتفاقی که در استانی با مطالبات انباشته، معنایی جز نادیده گرفتنِ دردها ندارد.
این سفر قریبالوقوع رئیسجمهور به استان کهگیلویه و بویراحمد، برخلاف سنت مرسوم سفرهای استانی، با حاشیهای تلخ همراه شده است، لغو کامل دیدارهای مردمی این تصمیم، در استانی که با معضلات ساختاری و نرخ بالای بیکاری جوانان دست و پنجه نرم میکند، این پرسش را مطرح میکند که هدف اصلی این سفر، «دیدار با مردم» بوده یا صرفاً «بازدید از زیرساختهای موجود»؟
کهگیلویه و بویراحمد، قلب فرهنگی قوم لُر، مدت ها است که با چالشهای جدی توسعه اقتصادی دست و پنجه نرم میکند. نرخ سرسامآور بیکاری جوانان تحصیل کرده، مهاجرت های کنترل نشده، و ضعف ساختار های صنعتی، نه یک موضوع جدید، بلکه یک زخم مزمن است که نیازمند فوریت درمانی در سطح ملی است.
در چنین شرایطی، انتظار میرفت سفر عالیترین مقام اجرایی کشور، سکوی پرتابی برای حل این معضلات باشد. اما تصمیم برای برگزاری سفر بدون حضور در جمع مردم، این سیگنال را مخابره میکند که شاید دولت ترجیح میدهد مشکلات را در اسناد و گزارشها ببیند تا در چهرهها و کلام مردم.
چگونه میتوان مشکلات ساختاری و عمیق بیکاری جوانان را درک کرد، اگر امکان شنیدن صدای خودِ این جوانان در میان نباشد؟
دیدار مردمی در سفرهای استانی، تلاشی برای عبور از فیلترهای اداری و شنیدن مستقیم «واقعیت» است. وقتی این مسیر بسته میشود، رئیسجمهور صرفاً با گزارش هایی روبهرو میشود که اغلب برای خوشایند سازی فضا، واقعیتهای تلخ را تعدیل کردهاند.
این روش، بهویژه در استانی مانند کهگیلویه و بویراحمد که با فقر فرهنگی توسعهیافتگی دست و پنجه نرم میکند، خطرناک است. مردم این استان مدت ها است که یاد گرفتهاند برای دیده شدن باید به چه روشهایی متوسل شوند؛ اما لزومِ دیدهشدن توسط رئیسجمهور، نباید مشروط به تأیید ساختارهای اداری باشد.
بستن درِ گفتوگو بر روی مردم، تأثیر مخربی بر سرمایه اجتماعی دارد. این اقدام، این پیام را تقویت میکند که دولت، صرفاً مایل به انجام اقدامات نمایشی (افتتاح فیزیکی پروژهها) است، نه تعهد به گفتمان و پاسخگویی (شنیدن مطالبات).
برای جوانان لُر که بزرگترین دغدغه شان آینده شغلی است، یک ملاقات مردمی میتوانست سرآغاز یک امید باشد؛ امیدی که به تعهد شنیدن و رسیدگی مستقیم گره خورده است. حذف این بخش، تنها به تعمیق شکاف بین مطالبات مردمی و عملکرد دولتی خواهد انجامید.
سفر باید حامل پیامی از جنس همدلی و حل مسأله باشد. اگر قرار است سفر رئیسجمهور به کهگیلویه و بویراحمد صرفاً بازدید از مکانهای از پیش تعیین شده باشد، این سفر نه تنها دردی را دوا نمیکند، بلکه با تیتر کنایهآمیز «سفر بی مردم» در تاریخ ثبت خواهد شد.
انتظار مردم این است که عالیترین مقام اجرایی، حداقل برای یک بار هم که شده، از مسیر گزارشهای روتین فاصله بگیرد و مستقیماً به قلب مسائل این دیار سفر کند.وقتی رئیسجمهور «مردم» را نمیبیند، در حقیقت دارد با گزارشهای تهی از واقعیت دیدار میکند.
مردم کهگیلویه و بویراحمد لایق شنیده شدن می باشند. اگر دولت مصمم به حل مشکلات ریشهای بیکاری و توسعه است، اولین قدم، برقراری ارتباط شفاف و بدون واسطه است. لغو دیدار مردمی، نهتنها سندی بر عدم تمایل به مواجهه با نقد، بلکه نشانهای از اولویتبندی غلط در سطح مدیریت کلان است.
انتظار این است که دولت، در بازدید های بعدی، مسیر خود را از تشریفات اداری به سمت مردم باز کند؛ زیرا توسعه پایدار بدون مشارکت فعال و شنیده شدن مستقیم جامعه، یک شعار باقی خواهد ماند.
سعیده صداقت نژاد _فعال رسانه
انتهای یادداشت/
نظر شما