گروه بینالملل ایسکانیوز؛ آمریکای لاتین، یکی از مناطق مهم جغرافیایی جهان است که در سالهای اخیر بر حسب توزیع جمعیت انسانی، سنتهای فرهنگی، نظامهای اقتصادی و سیاسی و ...، اهمیت ژئوپلیتیکی مضاعفی در صحنه بینالمللی یافته است. کشورهای منطقه در عین برخورداری از تنوع در شئون مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، به دلیل داشتن پیشینههای سیاسی و تاریخی مشترک و متأثر از پارهای از عوامل تعیینکننده منطقهای، دارای وجوه اشتراک قابل ملاحظهای میباشند. آمریکای لاتین در چند سده اخیر به ویژه پس از دوره استقلال، از دکترین مونروئه تا بحران موشکی کوبا حتی تا به امروز که در اواخر سال نخست دهه سوم هزاره سوم هستیم، به لحاظ دارابودن موقعیت خاص ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی، همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ جهان، در شرایط و ساختارهای مختلف نظام بینالملل، موازنه قوا، نظام دوقطبی، نظام تک قطبی همچنین با ورود قدرتهای نوظهور و شکلگیری نظام چندقطبی قرار داشته، دارد و خواهد داشت.
اینجانب با توجه به دارابودن تجربه مدیریتی کلان در منطقه، شناخت و تجربه میدانی، ستادی (میدان و دیپلماسی) و حوزه تخصصی مطالعاتی، تلاش خواهم کرد به صورت بسیار گذرا و موجز در شش محور الف) ژئوپلیتیک آمریکای لاتین؛ ب) آمریکای لاتین حوزه نفوذ جمهوری اسلامی ایران یا حیاط خلوت آمریکا؛ پ) آغاز تحول در روابط ایران با آمریکای لاتین؛ ت) مزیتهای همکاریهای اقتصادی ایران با آمریکای لاتین؛ ث) کاهش روابط ایران با آمریکای لاتین در دولت روحانی؛ ج) پیشنهادهای راهبردی برای دولت سیزدهم در آمریکای لاتین، بحث را تقدیم حضور کارشناسان و علاقمندان حوزه سیاست خارجی کنم تا با معرفی ویژگیهای منطقه شناخت اجمالی حاصل شود، و هم فراز و فرود روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه در دولت یازدهم و دوازدهم با اشارهای به دولتهای پیش از آن تبیین گردد و در آخر نیز پیشنهادهای کاربردی برای دولت سیزدهم ارایه شود که امیدوارم مورد توجه و استفاده قرار گیرد. شایان ذکر است، برخی مسایل، از اهمیت زیادی برخوردارند، اما به دلیل طولانی شدن این بحث، در صورت امکان در فرصتهای دیگر به آن پرداخته خواهد شد.
الف- ژئوپلیتیک آمریکای لاتین
به طور خلاصه و به صورت کلی میتوان گفت؛ بیش از 21 میلیون کیلومتر مربع مساحت، چهارده هزار میلیارد متر مکعب ذخایر آب شیرین دنیا، یک پنجم تنوع زیستی جهان، بیش از 600 میلیون نفر جمعیت، وجود بیش از 9 میلیون کیلومتر مربع جنگلها و مراتع جهان که اصطلاحا شش جهان نامیده میشود، دارا بودن ذخایر نفتی جهان به میزان 355 میلیارد بشکه (در حالی که ونزوئلا به تنهایی حدود 297 میلیارد آن را در اختیار دارد)، حدود 12% زمینهای قابل کشت جهان با غنای خاک با ژرفای حاصلخیزی 150 سانتی متر (در حالی که متوسط ژرفای حاصلخیزی خاک در ایران 15 سانتی متر است)، تولید ناخالص داخلی در حدود 5/5 تریلیون دلار، ارزش صادرات بیش از هزارمیلیارد دلار و واردات حدود 950 میلیارد دلار، پذیرش سرمایهگذاری خارجی نزدیک به دویست میلیارد دلار، 1064 میلیارد تن انرژیهای پایه، معادن عظیم سنگ آهن، بوکسیت، مس، آلومینا، لیتیوم (بولیوی به تنهایی حدود 40% معادن لیتیوم جهان را در اختیار دارد)، طلا، نقره و الماس و همچنین تولید بیش از 40% غذای جهان در آیندهای نزدیک از جمله مزیتهای آمریکای لاتین است که میتواند شریک اقتصادی بسیار خوبی برای ایران باشد. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران و برخی کشورهای آمریکای لاتین جزء کشورهای نفتخیز جهان هستند، وجود هماهنگی آنها با هم در برنامههای مربوط به قیمتگذاری و فروش نفت و همچنین تبادل دانش و فناوری بهرهبرداری از مواد اولیه نفت و گاز، میتواند جایگاه ویژهای در زمینههای صنعتی، تجاری و ... هم به ایران و هم به کشورهای آمریکای لاتین در سیاست خارجی متقابل ببخشد و به توسعه مناسبات دو و چند جانبه منجر شود.
ب- آمریکای لاتین؛ حوزه نفوذ جمهوری اسلامی ایران یا حیاط خلوت آمریکا
ایالات متحده آمریکا که این منطقه را طبق دکترین مونروئه از سال 1823 نزدیک به 200 سال حیاط خلوت خود خوانده و تنها بهرهبردار آن به شمار میرود، به آسانی نمیتواند از ثروت سرشار آن منطقه چشم بپوشد. با این وجود ایالات متحده با فشار از دو جبهه: 1) داخلی_ توسط مهاجران هیسپنیک ساکن در ایالات متحده و 2) خارجی_ از سوی کشورهای آمریکای لاتین بهعنوان سرزمین مادری هیسپنیکها مواجه است. گسترش مناسبات جمهوری اسلامی ایران با آمریکای لاتین در زمینههای سیاسی، اقتصادی و خصوصا فرهنگی- اجتماعی این امکان را به ایران میدهد که بهعنوان کشور و ملتی دوست با جوامع لاتین، فشارهای سیاسی و فرهنگی- اجتماعی را از طریق هیسپنیکها بر ایالات متحده وارد آورد. شایان ذکر است تنها کشور و ملتی که بر سرزمین ایالات متحده ادعای سرزمینی دارند، مکزیکیها هستند. بر این پایه یکی از اهرمهای موثر ایران در رقابت با ایالات متحده آمریکا تمرکز بر پتانسیل با اهمیت جمعیت هیسپنیک ساکن ایالات متحده و مردم آمریکای لاتین است. مفهوم حقیقی و عینی رقابت با ایالات متحده آمریکا در آمریکای لاتین، یعنی مشغول کردن و محدود کردن این کشور در منطقه خود (بردن دفاع به زمین حریف)، در نتیجه کاستن از فشارهای او بر کشورهای هم سو با ایران در آمریکای لاتین همچنین کاستن از فشارها بر ایران و محور مقاومت در منطقه غرب آسیا خواهد بود. آمریکای لاتین حوزه نفوذ راهبردی و حوزه فرصتهای جمهوری اسلامی ایران در برابر ایالات متحده است که حوزه تهدیدها نامیده میشود. این در حالی است که دولت یازدهم و دوازدهم و تیم روابط خارجی آن باوری به بهرهگیری از پتانسیلهای موجود در آمریکای لاتین، گسترش روابطی که در دولتهای پیشین با آمریکای لاتین به ویژه کشورهای همسو نظیر ونزوئلا، اکوادور و بولیوی ایجاد شده بود و امکان بازی با کارت منطقه در برابر زیاده خواهیهای آمریکا نداشت.
پ- آغاز تحول در روابط ایران با آمریکای لاتین
اگرچه روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین، پیشینهای به درازای بیش یکصدسال دارد، اما به دلیل اینکه ایران در نظام بینالملل قطب بندی شده، در میدان مغناطیس قطب غرب قرار گرفته بود، طبعا روابط خارجی آن نیز متاثر از همان قطب تعریف میشد. بنابر این پیش از انقلاب اسلامی، تحول خاصی در روابط دوجانبه ایران و آمریکای لاتین به وجود نیامد. اما نقطه آغاز تحول در روابط ایران و آمریکای لاتین را پس از پیروزی انقلاب اسلامی باید از زمان روی کار آمدن چاوز در ونزوئلا در سال 1999 و ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی در ایران دانست، اما اوج گسترش روابط را باید در سالهای ریاست جمهوری محمود احمدینژاد جستوجو کرد؛ که علت آن از یک سو به گسترش موج چپ در آمریکای لاتین و از سوی دیگر به روی کار آمدن وی در ایران بر میگردد که با اتخاذ رویکردی آرمانگرایانه و مواضع بسیار سرسختانه در مقابل نظم حاکم بر نظام بینالملل و مخالفت با سیاستهای امپریالیستی آمریکا، موجبات نزدیکی هرچه بیشتر طرفین را فراهم نمود.
دراین دوره تلاش شد تا با احیا، بازسازی و تأکید بر روحیه انقلابی در سیاست خارجی، شرایطی مهیا شود تا از طریق آن با ائتلاف با کشورهای ناراضی از وضع موجود بهویژه در آمریکای لاتین، نظام سیاسی- اقتصادی بینالمللی مستقر مورد انتقاد قرار گرفته و در ادامه تعدیل شود؛ که با این هدفسازی، روابط ایران با مجموعه کشورها از جمله آمریکای لاتین و به ویژه کشورهای چپ گرا خصوصا ونزوئلا، در مسیر جدیدی قرار گرفت.
کارشناس و پژوهشگر مسائل بینالملل *
انتهای پیام/
نظر شما