به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، بحث از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام، بحث درباره زنی است که نقشهای متعددی را در زندگی ایفا کرده و با اینکه عمری محدود و کوتاه داشت و دوران زندگیاش بسیار اندک بود، ولی تاریخ حیاتش به گونهای است که هر ورقی از آن برای ما و آیندگان درس زندگی است. آن بزرگوار تنها به عصر خود تعلق نداشت، بلکه الگویی جاویدان برای همه عصرهاست. بحث درباره حضرت زهرا (س) و معرفی زندگی اش برای همگان راه گشاست؛ زیرا در عصر ما که عصر گسیختگی عقاید و ایدئولوژی هاست، برای به دست آوردن هدف روشن و جهت زندگی، عدهای مات و مبهوتند. در چنین شرایطی، چه بهتر که راه فاطمه عرضه گردد.
حضرت زهرا (س) در دوران زندگی پر فراز و نشیب خود، آزمونهای متعددی را پشت سر گذاشتند؛ اما همواره در تمامی لحظات زندگی تلاش کردند؛ از مادری و همسرداری گرفته تا تربیت فرزندان و عبادت و بندگی خداوند متعال به بهترین شکل قدم بردارند. رهبر انقلاب، حضرت زهرا و حضرت علی و فرزندان گرامی آنان را نمونه عالی یک خانواده اسلامی دانستند که الگوبرداری از همراهی، همدلی، اخلاص و مجاهدت آن بزرگواران میتواند جامعه اسلامی را به اوج برساند. به گفته ایشان، نگاه اسلام و جمهوری اسلامی به زن، نگاه تکریم و احترام است، درحالیکه نگاه رایج غرب، نگاه کالایی و ابزاری است. در اسلام، زن و مرد از لحاظ ارزشهای الهی و انسانی تفاوتی ندارند. البته در کنار وظایف مشترک، هریک از زن و مرد وظایف ویژهای هم دارند و به همین علت است که خداوند متعال ترکیب ساختمان جسمی آنها را متناسب با این وظایف ویژه آفریده است.
وجود مقدّس حضرت زهرا(س) در جهان معنا و آشکار، عصاره نیکیها و ارزشهاست، و خوی و سرشت و زیبایی ظاهر و باطن پیامبران، بانوان بهشت و فرشتگان، یک جا در وجود پربرکت ایشان جمع شده است. لقب «سیده نساء العالمین» که به ایشان نسبت داده میشود نشانگر این است که سیره و زندگی درخشان ایشان، سزاوار و شایسته است که به عنوان الگویی برای زندگی همه انسانها و به ویژه زنان عالم مطرح شده تا آنها به سعادت و پیروزی دو جهان نایل شوند. الگو بودن شخصیت و سیره حضرت زهرا(س) تا بدان جا است که حضرت مهدی(عج) او را الگوی خویش قرار داده و میفرمایند: «وَفِی اِبْنَةِ رَسُولِ اللّهِ لِی اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» زندگی دختر پیامبر(ص) الگوی شایستهای برای من است.(بحارالانوار: ج۵۳، ص۱۸۰)
1. همسری در سیره حضرت زهرا(س)
یکی از ابعاد شخصیتی حضرت زهرا(س) همسر نمونه و فداکار بودن است که نمونه تام و تمام یک همسر شایسته برای زنان عالم به شمار میرود. پیامبر اکرم(ص) هنگام عروسی زهرا(س) به او فرموده بود: «دخترم! با همسرت نیکو رفتار کن و در هیچ کاری از دستورش سرپیچی نکن.» این سخن همواره آویزه گوش حضرت زهرا(س) بود، او حدود نُه سال که همسر علی(ع) بود، هرگز علی(ع) را ناخشنود نکرد، بلکه همواره مایه نشاط و خشنودی علی(ع) میشد، و اندوه علی(ع) با دیدار حضرت زهرا(س) برطرف میگشت، در این راستا، حضرت علی(ع) میفرماید: «سوگند به خدا من زهرا(س) را تا آن هنگام که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین نکردم، او نیز مرا خشمگین نکرد، و هیچگاه موجب ناخشنودی من نشد... من هرگاه به چهره زهرا(س) نگاه میکردم، هرگونه غم و اندوه از من برطرف میشد.»(کشف الغمّه، ج۱، ص۴۹۱)
برخی از مصادیق همسری شایسته حضرت زهرا(س) که در منابع تاریخی ذکر گردیدهاند عبارتند از:
الف) تمکین و فرمانبرداری از شوهر
اولین و مهمترین مصداق همسری شایسته اطاعت و فرمانبرداری از شوهر است که این امر در سیره و زندگی حضرت زهرا(س) به بهترین وجه تحقق یافته بود. یکی از نمونههای اطاعت پذیری ایشان از همسر خویش که در تاریخ نقل گردیده است به ماجرای عیادت خلفای اول و دوم از ایشان در ایام بستری بودنشان مربوط میگردد که حضرت علی(ع) از حضرت زهرا(س) سوآل کردند، آیا آنها را به حضور میپذیری؟ و حضرت زهرا(س) در پاسخ فرمودند: «الْبَیْتُ بَیْتُکَ وَ الْحُرَّةُ زَوْجَتُکَ افْعَلْ مَا تَشَاء» خانه خانه توست و من همسر تو هستم. هر آنچه که خودت میدانی انجام بده.(نهج الحیـاه: ص۲۱) این سخن در آن شرایط سخت روحی و جسمی ایشان(که لازم به توضیح نیست) نشان از اوج ولایت پذیری و اطاعت از همسر در سیره حضرت زهرا(س) دارد.
ب) یاری رساندن به شوهر
حضرت زهرا(س) در همراهی و کمک کردن به همسرش حضرت علی(ع) از هیچ تلاشی دریغ نمیکردند و ایشان را در راه رسیدن به اهداف مشترک زندگی و مسائل مختلف یاری میرساندند. نقل است که روزی پیامبر(ص) از علی(ع) پرسیدند: «زهرا(س) را چگونه همسری یافتی؟ علی(ع) در پاسخ عرض کردند: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلی طاعَةِ اللّهِ؛ او را در راستای اطاعت خداوند یاوری نیکو یافتم.»(بحارالانوار: ج۴۳، ص۱۱۷)
ج) پرهیز از تقاضای نامقدور
فاطمه(س) از رسول خدا(ص) آموخته بود که: هر زنی با شوهر خود مدارا نکند و او را به چیزی بکشاند که قدرت و توان آن را ندارد، هیچ کار نیکی از او قبول نخواهد شد و در حالی خدا را ملاقات خواهد کرد که خداوند بر او خشمناک است.(بحارالأنوار، ج ۱۰۰، ص ۲۴۴) بیتوقّعی حضرت زهرا(س) از همسرش علی(ع) در حدّی بود که در طول نُه سال زندگی مشترک همسری، حتی برای یک بار، تقاضای مادّی از علی(ع) نکرد، روزی به خانه حضرت زهرا(س) غذا نرسید، حضرت زهرا(س) اندوخته غذایی خود را به کودکان گرسنهاش داده بود، و خود شب را گرسنهتر از آنها به سر برد، علی(ع) بامداد آن شب، از حضرت زهرا(س) تقاضای غذا کرد، حضرت زهرا(س) ماجرا را به عرض علی(ع) رسانید، علی(ع) فرمود: «در چنین وضعی چرا به من نگفتی تا به جستجوی غذا بپردازم؟» فاطمه(س) در پاسخ گفت: «انّی لاَسْتَحْیِی مِنْ اِلهی اَنْ تَکَلَّفَ نَفْسَکَ ما لا تُقَدِّرُ عَلَیْهِ؛ من از خدایم شرم کردم که موجب شوم تا شما خود را در فشار قرار دهی، و بر چیزی که مقدورت نیست، خود را به زحمت افکنی»(کشف الغمّه: ج۲، ص۲۷)
د) محبت و احترام به شوهر
فاطمه(س) با الهام از دستورات الهی و با دارا بودن درک صحیح از روابط زن و شوهر، همواره به همسر بزرگوارش عشق میورزید و او را مورد محبت قرار میداد و در کلام خود علاقه و احترام را توأماً در نظر داشت؛ گاهی او را با کنیهی اباالحسن صدا میکرد وگاه او را یابن عمّ رسول الله(ص) و گاهی نیز در مقام اظهار محبت و علاقه میفرمودند: روحی لروحکَ الفدا و نفسی لنفسکَ الوقاء یا اباالحسن؛ علی جان، روح من فدای روح تو و جان من سپر بلاهای جان تو(کوکب الدری، ج ۱، ص ۱۹۶). عشق و محبت فاطمه(س) نسبت به همسرش به اندازهای بود که در لحظات احتضار میگریست و به علی(ع) میفرمود: ابکی لما تلقی بعدی؛ به خاطر آنچه [از مشکلات و سختیها] که پس از من به تو خواهد رسید میگریم.(بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۲۱۸)
م) سازگاری با همسر
یکی دیگر از مصادیق تاریخی مبنی بر همسری شایسته حضرت زهرا(س) سازگاری با همسر و راضی نگه داشتن او از خود میباشد. حضرت زهرا(س) طوری در خانه حضرت علی(ع) زندگی کردند که ذرهای غم و اندوه و عصبانیت ناشی از عدم سازش به این زندگی راه پیدا نکرد. چنان که حضرت علی(ع) در این زمینه تصریح فرمودند: «به خدا سوگند، زهرا تا آن زمان که خداوند او را به سوی خود برد مرا ناراحت نساخت و عملی انجام نداد که مرا ناخشنود کند.(کشف الغمه، ج ۱، ص ۴۹۲)
ن) آراستگی در خانه
دیگر مصداق و شاهد مثالی که برای همسری شایسته حضرت زهرا(س) در تاریخ وجود دارد این است که ایشان همواره سعی میکردند که در محیط خانه و نزد شوهر خویش آراسته باشند. قراینی در زندگی حضرت زهرا(س) وجود دارد که نشان میدهد این بانوی بهشتی، سعی مینمودند در محیط خانه و خانواده، عطرآگین و آراسته باشند. ایشان همیشه در نزد خود عطر نگه میداشتند.ام السلمه میگوید: «از ریحانه پیامبر(ص) عطر خواستم و گفتم: سرورم! آیا عطر و بوی خوشی نزد خویش دارید: ایشان فرمودند: آری و بیدرنگ شیشه عطری آورد و اندکی از آن را بر کف دستم ریخت. بوی خوشی از آن برخاست که هرگز به مشامم نرسیده بود.»(بحارالانوار: ج۴۳، ص۹۵) حضرت فاطمه(س) حتی در واپسین لحظات زندگیش به اسماء فرمود: «هاتی طیبی الذی اتطیب به»، «عطر مرا که همیشه خود را با آن عطرآگین مینمودم، بیاور...»(کشف الغمه: ج۲، ص۶۲) امیرمؤمنان(ع) در اشاره به آراستگی ظاهر و باطن فاطمه(س) میفرمود: «و لقد کنت انظر الیها، فتنکشف عنی الهمم و الاحزان»، «هرگاه به او مینگریستم، همهی ناراحتیها و غمهایم برطرف میشد.»(بحارالانوار: ج۴۳، ص۱۳۴)
و) نظرخواهی درباره کیفیت همسرداری
از ویژگیهای بارز حضرت فاطمه(س) نظرخواهی از چگونگی همسرداری خویش از همسرش بود. این امر از نظر روانی و روحی فوق العاده هوشمندانه و سازنده است. او حتی در واپسین لحظات حیاتش در این خصوص با علی(ع) صحبت کرد و از وفاداری به همسر و کیفیت صداقت در زندگی مشترکشان نظرخواهی نمود. همسرش نیز بر خداشناسی، نیکوکاری، پرهیزکاری، بزرگی و خداترسی فاطمه(س) تاکید کرد(بحارالانوار: ج۴۳، ص۱۹۱)
2. مادری در سیره حضرت زهرا(س)
یکی دیگر از ابعاد شخصیتی حضرت فاطمه(س) انجام نقش مادری در خانواده به بهترین نحو ممکن بود. سیره و رفتار ایشان با فرزندان خود سرمشقی مناسب برای تربیت صحیح فرزندان است. حضرت زهرا(س) در پرورش روح و بنیانهای شخصیتی فرزندانش به قدری با ظرافت و دقت عمل نمودند که هر یک از فرزندان ایشان از بزرگترین افراد بشر قرار گرفتند و صفحات بزرگی از تاریخ را ورق زدند و عملاً به الگوها و اسوههای مقاومت، ایثار، صبر و از خودگذشتگی و شجاعت... تبدیل شدند. پس روش تربیتی فاطمه(س) بهترین شیوه و روش برای ساختن نسلی سعادتمند و موفق است. برخی از مصادیق و شواهد تاریخی موجود در این زمینه عبارتند از:
الف) محبت به فرزندان
حضرت زهرا(س) در عشق ورزی و محبت به کودکان میتوانند بهترین اسوه برای زنان باشند. ایشان که خود از سرچشمه محبت و رحمت نبوی سیراب شده و همواره از طرف رسول خدا(ص) با جملاتی چون «فداها ابوها»، «فاطمه بضعة منّی» و... خطاب شده بود و با بوسیدنها و در آغوش گرفتنهای پدر آشنا بود، خود در ایفای نقش مادری و عشق و محبت به فرزندان نمونه بود. حضرت در روابط کلامی و محبت آمیز خود با فرزندان با خطاب مهربانانه، آنان را یا قرّة عینی(نور چشمم) و ثمرة فؤادی(میوهی دلم) صدا میکردند.(بحارالانوار: ج۳۲، ۱۲۶)
ب) آگاهی بخشی به فرزندان
حضرت زهرا(س) از همان آغاز کودکی فرزندانش، عبادت خدای تعالی را در روح و روان آنها تثبیت کرد و خوی پرستش خدای یکتا را در فطرت لطیف آنها سرشت و از همان آغاز به آنها علم آموخت و آنها را برای کسب معارف و تشویق در فراگیری، آماده میکرد، ایشان به فرزندش حسن(ع) که هفت ساله بود میفرمود: «به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن»(سفینة البحار، ج ۱، ص ۲۴۵)
ج) رسیدگی به فرزندان
رسیدگی به امور فرزندان از جمله نیازهای جسمانی و عاطفی آنان یکی دیگر از مولفههای مادری در سیره حضرت زهرا(س) بوده است. حضرت زهرا(س) در پرورش جسم فرزندان خویش و سلامت و بهداشت و تغذیه آنان از هیچ کوششی دریغ نمیورزیدند. ایشان با وجود سختیهای فراوان در انجام دادن کارهای خانه، خود فرزندانش را شیر میداد(مکارم الاخلاق، ص ۱۱۷) ایشان در بسیاری مواقع غذا نمیخوردند و گرسنه میماندند تا فرزندانشان غذا بخورند(بحارالانوار: ج۴۳، ص۵۹) همچنین ایشان میکوشیدند مهر مادری را از فرزندان خود دریغ نورزند و به رغم سختیها امورآنان را به دیگری واگذار نکنند. سلمان فارسی میگوید: روزی حضرت فاطمه(س) را دیدم، که مشغول آسیاب کردن غله است. فرزندش حسین(ع) به گریه افتاد و بیتابی میکرد. عرض کردم: برای کمک به شما، غله را آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم. شما آسیاب را بچرخانید.(حسینی شاهرودی، ۱۴: ۱۳۸۴)
د) بازی با کودکان
حضرت زهرا(س) از روش بازی کردن بسیار بهره میبردند وگاه آن را با شعر خواندن و سرودن اشعار کودکانه، با قافیههای کوتاه و جذاب و وزنهای شاد و فرح بخش ترکیب کرده و عالیترین مفاهیم سیاسی، اجتماعی، اعتقادی و اخلاقی را برای فرزندان بیان مینمودند که در واقع برای همه مردم جنبه تعلیمی دارد. در برخی گزارشهای تاریخی آمده است که فاطمه(س) هنگام بازی دادن فرزندش حسن(ع) این اشعار را میخواند: «توای حسن به پدرت شبیه شو و حق را آزاد کن و خدای منان را عبادت کن و با کینه توز دوستی مکن)(بحارالانوار: ج۶۳، ص۲۸۶) آن حضرت(س) با این شعر علاوه بر تامین نیاز طبیعی فرزند به بازی و محبت به او اخلاق و دفاع از حق و عبادت خدا و دوری از کینه توزان را تعلیم میداد.
3. خانه داری در سیره حضرت زهرا(س)
یکی دیگر از ابعاد سیره حضرت فاطمه(س) خانه داری آن حضرت و انجام امور خانه است. حضرت زهرا(س) با وجود آنکه شان و جایگاه بسیار بالایی در جامعه عصر خود داشته و دختر رسول اکرم(ص) بودند، در خانه همسر خویش از هیچ تلاش و زحمتی برای سامان دادن به خانه و زندگی همسر دریغ نمیکردند. ایشان سختترین و پرمشقتترین کارها را در خانه برای رضای خداوند انجام میدادند و به بهانههای واهی از انجام کارهای خانه شانه خالی نمیکردند. روزی امیرالمؤمنین علی(ع) به یکی از اصحاب خود فرمودند: میخواهی جریانی از زندگانی خودم با فاطمه(س) را برایت تعریف کنم؟ فاطمه(س) آنقدر در خانه من با مشک آب حمل کرد که اثر آن در سینهاش پدیدار شد. آنقدر به وسیله آسیای دستی گندم آرد کرد که دستش تاول زد. آنقدر خانه را جاروب کرد که بر لباس او گرد و خاک نشست. آنقدر آتش زیر دیگ روشن کرد که لباسش دودهای و سیاه شد. او زیاد کار کرد و بسیار هم آسیب دید.(محجة البیضاء: ج ۴، ص ۲۰۸) روزی نبی اکرم(ص) فاطمه(س) را دید که عبایی از پوست شتر به سردارد، با دستهای خود آرد درست میکند و در همان حال به فرزند خود شیر میدهد. پیامبر(ص) به حالش گریست و فرمود: زود باشد که تلخی دنیا را با شیرینی آخرت عوض کنی(مکارم الاخلاق: ص ۱۱۷)
حضرت زهرا(س) نه تنها این همه زحمت و مشقت در خانه و کارهای روتین منزل را با کراهت و اجبار انجام نداده بلکه به واسطه قرار گرفتن در اینجایگاه و مکلف شدن به انجام فعالیتهای خانگی بسیار نیز خرسند و شاد نیز بودند. در روایتی نقل شده است که حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) در خصوص کار منزل با رسول خدا(ص) مشورت کردند. آن حضرت نیز پیشنهاد دادند که کارها و فعالیتهای درون خانه برعهده فاطمه(س) باشد و آن دسته از کارهای خانه که مستلزم خروج از خانه است، به علی(ع) واگذار گردد. این پیشنهاد با استقبال و شادمانی فاطمه(س) مواجه شد(بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۸۱) برخی از سرور حضرت زهرا(س) است دو برداشت کردهاند: اول آنکه خوشحالی حضرت(س) به سبب آن بوده که از حضور در میان مردان معاف شده و دوم آنکه تحمل کارهای سخت مردانه از دوش ایشان برداشته شده است(همان)
ویژگی منحصر به فرد حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)
یکی از ویژگیهای منحصر به فرد آن حضرت که هیچ یک از اولیا و اوصیا حتی امامان و پیشوایان پاک اسلام (علیهم السلام) نیز آن را نداشتند، آن است که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) دستهای او را بوسه زده اند، نه یک بار بلکه چندین بار و نه در یک جا بلکه در جاهای مختلف.
روزی حضرت زهرا (سلام الله علیها) به خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدند، حضرت از او استقبال کردند، دستهای او را بوسیدند و بعد به هنگام خداحافظی بار دیگر دستهای او را بوسیدند و او را بدرقه فرمودند. راوی گوید: عرض کردم، ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین کاری را درباره هیچ یک از شما ندیده ام. حضرت فرمودند: من این کار را جز به فرمان خدا انجام ندادم.
البته در کتب مخالفان، روایتی ساختگی وجود دارد که انس میگوید پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از بازگشت از غزوه تبوک، هنگامی که سعد بن معاذ انصاری به استقبال حضرت آمده بود، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دست او را بوسیدند و فرمودند: این دستی است که به آتش نخواهد رسید.
این در حالی است که اولا سعد بن معاذ در زمان غزوۂ تبوک در قید حیات نبوده و پس از غزوه بی قریظه به خاطر تیری که به او اصابت کرده بود، از دنیا رفت.
ثانیا سعد بن معاذ در هیچ یک از غزوات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تخلف نکرد. به علاوه کسانی که از غزوات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تخلف کرده بودند، معروف و شناخته شده بودند و نام سعد در میان آنان نیست و نهایتا این که متخلف از جهاد را سرزنش میکنند، نه این که دستش را ببوسند و با او مصافحه شود.
انتهای پیام/
نظر شما