جلیل فتح آبادی در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز با بیان اینکه در سالهای گذشته پدیدهای به نام انتقال فرهنگ دانشگاهی بین ورودیهای مختلف دانشجویان وجود داشته که اکنون معنایی ندارد، اظهار کرد: در این پدیده، استانداردهای رفتاری مشخص و معینی توسط دانشجویان سالهای قبل به دانشجویان ورودی جدید یا دانشجویان مقاطع تحصیلات بالاتر به دانشجویان مقاطع پایینتر انتقال مییافت. بنابراین آنان با فرهنگ دانشگاهی و زندگی دوران دانشجویی آشنا میشدند و یاد میگرفتند که در محیط دانشگاه چگونه رفتار کنند.
وی ادامه داد: فرهنگ دانشگاهی در بازه زمانی تقریبا ۲ ساله که دانشجویان از آموزش حضوری در دانشگاهها دور بودند، بسیار کمرنگ شده است. در دوران همهگیری ویروس کرونا انتقال ارزشهای دانشگاهی بین دانشجویان جدید و قدیم تقریبا از بین رفت. بنابراین دانشجویان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ با خرده فرهنگهای فردی، خانوادگی و قومی در کلاسهای درس حاضر شدند بنابراین برای دانشجویان جدید دانشگاه دیگر جایی با ارزشهای سازمانی و فرهنگی تعریف شده و معین محسوب نمیشد.
تاثیر تحولات اجتماعی - سیاسی بر شخصیت دانشجویان
مدیر گروه روانشناسی کاربردی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه دانشجویان ورودی جدید متفاوت از دانشجویان سالهای گذشته هستند، گفت: این واقعیت بیشتر ناشی از سرعت بالای تغییرات و تنوع تحولات جامعه و مشکلات نوپدید یا رها شده در چند سال اخیر است و به نوبه خود بر الگوهای رفتاری و نوع برخورد دانشجویان در دانشگاه اثر گذار است. مثلا وقایع سیاسی - اجتماعی اتفاق افتاده یا گرانی و مشکلات اقتصادی یا معضلات لجام گسیخته اجتماعی، نوعی ناامیدی را بین دانشجویان ایجاد کرده است. بنابراین آنها احساس میکنند که باید تغییری بنیادی در نحوه زیستنشان اتفاق بیافتد.
وی با اشاره به این عبارت که زمانی گفته میشد «از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد، بترسید»، گفت: ما در حال حاضر با نسلی روبهرو هستیم که باورشان این است که نه تنها چیزی برای از دست دادن ندارند؛ بلکه چیزی هم برای به دست آوردن، ندارند. معمولا در گذشته دانشجویان امید داشتند تا با تلاش شانس ازدواج کردن، زندگی بهتر، رفاه اجتماعی، تامین شغل و درآمد را داشته باشند؛ اما اکنون تمام این شانسها بسیار کمرنگ و این مسیرها مسدود شده است. مثلا قمیت یک متر مسکن در تهران به طور متوسط ۷۰ میلیون تومان است، در نتیجه دانشجویان که هیچ؛ حتی من عضو هیئت علمی نیز نمیتوانم با پس انداز سالانه یک متر مسکن تهیه کنم.
فتح آبادی با بیان اینکه چشم اندازهای منفی باعث شده تا دانشجویان امید چندانی به زندگی نداشته باشند؛ گفت: در نتیجه این افراد قواعد و قوانینی که برای زندگی آنها رفاه و امیدواری ایجاد نکند را قبول ندارند. آنچه اکنون به عنوان اعتراضهای دانشجوی دیده میشود نوک قله کوه یخ است و اعتراض دانشجویان ریشه دار است. دانشجویان فعلی، قبل از ورود به دانشگاه بر علیه ارزشهای خود قیام کرده اند. ارزشهایی که در رسیدن به هدفهای زندگی برایشان کارآمدی نداشته است مورد بازنگری آنها قرار گرفته است.
نمیتوان گفت که دیده نشدن نسل جوان عمدا اتفاق میافتد بلکه تفاوت ارزشها باعث شده تا نسلها درکی از هم نداشته باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهیدبهشتی ارزشهای دانشجویان را متفاوت از دانشجویان سالهای گذشته یا سایر اقشار جامعه دانست و ادامه داد: اکثر دانشجویان اکنون الگوهای رفتاری دارند؛ به این معنا که آنچه در زمان حاضر آنها را زودتر به هدفها و لذتها برساند به عنوان راهبرد حل مسئله در نظر گرفته میشود. از نظر آنها اعتراضات فعلی دانشجویان در واقع سطح سوم و بخش مشهود اعتراضها است. سطح اول و دوم اعتراضات نمود بیرونی ندارد و به شکل اعتراض بر علیه ارزشها و قواعد زندگی شخصی، ارزشها و سنتهای خانوادگی سالهاست که توسط نوجوانان و جوانان انجام شده و میشود. جامعهشناسان و روانشناسان درباره این تبعات توجه نکردن به خواستههای و نیازهای جوانان و نوجوان بارها تذکر و هشدار داده بودند؛ اما گویا مسئولان و نهادهای تصمیمگیر و سیاست گذار گوش شنوا نداشتند.
نسل جوان از سوی مسئولان و خانوادهها فهمیده نشدهاند
وی در پاسخ به این پرسش که «شما نیز مانند برخی از کارشناسان اعتقاد دارید که نسل فعلی از سوی مسئولان دولتی یا دانشگاهی یا خانوادهها دیده نشدهاند، بنابراین این موضوع باعث ایجاد سرخوردگی در آنان و بروز یکسری رفتارهای غیر منطقی شده است؟»، گفت: خیر. بنده اصلا همچین اعتقادی ندارم؛ چون خانوادهها، اجتماع و حکومت نخواستند با زبان دانشجویان و جوانان با آنها صحبت کنند. گویی واقعیتهای زندگی و نیازهای این افراد خیلی به رسمیت شناخته نشده است. جامعه درباره نیازهای جوانان دچار کوررنگی است و آنچه را خود تصور میکند به عنوان نیاز این افراد انگاشته است.
فتح آبادی ادامه داد: نمیتوان گفت که دیده نشدن نسل جوان عمدا اتفاق میافتد بلکه تفاوت ارزشها باعث شده تا نسلها درک لازم را از هم نداشته باشند. صحیح این است که بگویم نسل جدید از سوی نسل قبلی و والدین و مسئولان دیرپا فهمیده نشدند. از طرفی دیگر فاصله بین شعار و عمل و سردرگمی والدین، مربیان و تصمیم سازان تعهد جوانان به ارزشهای مورد تاکید اجتماع را در محاق برده است.
این کارشناس روانشناسی با بیان اینکه ناکامیهای انباشته یکی از مهمترین دلایل اعتراضات دانشجویان است، گفت: در گذشته نیز شکاف بین نسلی در قالب اختلافات تحصیلی و اعتقادی بین فرزندان، والدین، جوانان و مسئولان وجود داشت؛ اما مسیرهای دیگر برای پیشرفت جوانان مهیا بود و نسل جدید میتوانست فراتر از این تفاوتها راه خود را به سوی خواسته هایش بگشاید. در حال حاضر بن بستها و ناکامیها زمینه اعتراضات مستمر را فراهم کرده است.
وی با اشاره به اینکه اکنون جامعه ما تبدیل به یک جامعه ناکام ساز شده است، گفت: جوانان ما نیازی به دیده شدن ندارند چراکه بهقدری قوی هستند که اگر در کشور دیده نشوند، راه خود را حتی در خروج از کشور پیدا خواهند کرد.
شبکههای مجازی تنها عامل بیپروایی دانشجویان نیست
فتح آبادی درباره تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی بر شکلگیری شخصیت و انتخاب نوع رفتار دانشجویان بیان کرد: من اعتقاد ندارم که دانشجویان چون در گذشته بیپروا از شبکههای مجازی استفاده میکردند؛ در نتیجه الان نیز هرگونه که بخواهند در دانشگاهها رفتار میکنند. فضای مجازی قواعد خاص خودش را داشته و حتی عضویت در گروههای موجود در شبکه های اجتماعی مجازی و اظهار نظر در آنها سطحی از رعایت قوانین را میلبد. شبکههای مجازی توانستهاند از طریق به چالش کشیدن توان ارزیابی اطلاعات و اخبار تفکر نقادانه را در دانشجویان تقویت کنند. شاید بتوان یکی از علل اعتراضات اخیر را عقب ماندن «پتانسیل درک خواسته ها و اقناع آنها» از «سرعت دستیابی به اطلاعات و توان نگاه نقادانه» جوانان دانست. به زعم من اگر مجاری قانونی برای بیان عقیده و خواسته دانشجویان وجود داشت؛ به صورت طبیعی قوانین و چارچوبهای رفتار صحیح در دانشگاه و جامعه نیز شکل میگرفت.
انتهای پیام/
نظر شما