به گزارش خبرنگار گروه استانهای ایسکانیوز از اصفهان، بحران آب در فلات مرکزی ایران در سالهای اخیر بر اساس علل مختلفی از جمله کاهش نزولات جوی، کشت بیرویه، طرحهای متعدد انتقال آب و ... شدت بیشتری یافته است. در همین رابطه، یکی از مهمترین دلایلی که کارشناسان محیط زیست آن را از دلایل اصلی خشکی زایندهرود میدانند، «آبخیزداری غیراصولی» در سرشاخهها و بالادستِ حوضه آبریز زایندهرود است.
آبخیزداری مدیریت پایدار آب، خاک و گیاه است
مسعود نصری متخصص آبیاری، زهکشی و مهندسی آب ضمن تأکید بر آنکه آبخیزداری هنر مدیریت منابع طبیعی است، گفت: آبخیزداری اقداماتی است که باعث مدیریت آب، خاک و گیاه در محیط زیست میشود. در یک زیست بوم، تعادل، زمانی شکل میگیرد که آندسته از اثرات تخریبی که از گذشته تا امروز به وجود آمده، کاهش یافته و در نهایت از بین برود. مدیریت آبخیزداری یعنی ما بتوانیم با استفاده از مهندسی بیولوژیک و سازهای، به مدیریت پایدار آب، خاک و گیاه برسیم.
تنزل آبخیزداری در بالادست به «ذخیرهسازی آب»
نصری عنوان کرد: علم آبخیزداری در جای جای ایران با تکنیکهای مختلفی در حال اجراست. آبخیزداری به همراه طرحهای آبی کلان کشور، میتواند باعث پایداری زیست بوم شود. با آبخیزداری اصولی میتوان اقداماتی را انجام داد که باعث جلوگیری از فرسایش خاک در سرشاخهها و رسوب در حوضچه سدهای مخزنی شود. اما برخی از مدیران، آبخیزداری را به عنوان طرحهای تأمین آبهای بالادستی تعریف کرده و در حد طرحهای سازهای میدانند؛ یعنی سازههایی را بنا کنیم که رودخانه را به پایداری رسانده و آب را در خود نگه دارد.
مدیریت غیریکپارچه، بهزودی بحران میآفریند
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان ادامه داد: در بالادست زایندهرود در حال حاضر سازههای متعددی با مخازن کوچک و متوسط ایجاد شده و در کنار این مخازن، طرحهای توسعه پیاده کردهاند. اگر وزارت نیرو و سازمان جنگلها و مراتع آبخیزداری کشور، با هم تعامل نداشته باشند و در طرحهای تأمین آب مدیریت یکپارچهای به وجود نیاید، اثرات مخرب طرحهای آبی غیرعلمی در سراسر کشور و بحرانهای ناشی از آن، مشاهده خواهد شد.
وی افزود: اقدامات مطالعه نشده، باعث شده مردم تصور کنند که آبخیزداری تحت هر شرایطی باعث نگه داشتن آب در بالادست و بحرانزایی در پاییندست خواهد بود. درحالیکه اگر آبخیزداری بهطور علمی انجام شود، مدیریت آب در مسیر آبراههها را دنبال کرده و با جلوگیری از سیلهای ویرانگر، موجب حفاظت از خاکِ حاصلخیز و پیشگیری از فرسایش خواهد شد. متأسفانه در بسیاری از اراضی و عرصههایی از کشور که در گذشته بسیار حاصلخیز بودهاند، اکنون شاهد فرسایشهای شیاری و خندقی هستیم و نه تنها خاکِ حاصلخیز از بالادست بوده به پاییندست رفته، بلکه باعث رسوبگذاری در مخازن سدها شده است.
به طرحهای بیومکانیکی در کنار اقدامات سازهای توجه شود
نصری اظهار کرد: در مدیریت آبخیزداری، باید به اقدامات بیولوژیک از جمله علوفهکاری و درختکاری نیز توجه داشت. پوشش گیاهی مراتعمان، به دلیل چرای دام و تغییر کاربریهای متعدد، از دست رفته است. باید اقداماتی صورت گیرد که باعث افزایش پوشش گیاهی شود. میتوانیم پوشش گیاهی را با «طرح های بیومکانیکی» از طریق بذرپاشی، بوتهکاری، کپهکاری، درختکاری، نهالکاری و اقدامات دیگر، افزایش دهیم. سپس در مدیریت منابع طبیعی، به اقدامات سازهای هم توجه کنیم؛ سازههای آبخیزداری هم صرفاً سازههای بتنی، سنگی و سیمانی نیست! بلکه سازههایی مثل خشکهچین، چوبی و چپری هم وجود دارند.
حوضه آبخیز در ایران بیمار است/ دِبی بارندگی و سیلاب تعادل ندارد
عضو شورای تخصصی مطالعات آب دانشگاه آزاد اصفهان خاطرنشان کرد: متفاوت بودنِ دوره بازگشت بارندگی نسبت به دوره بازگشت سیلابها در ایران، نشان از بیمار بودن حوضه آبخیز دارد؛ زیرا افزایش دِبی [آبدهی] نسبت به دوره بازگشت بارندگی، ناشی از افزایش رسوباتی است که همراه با سیلاب پایین آمده و ظرفیت رودخانه را تغییر دادهاند. دِبی سیلابی در حال حاضر بیش از میزان بارش است. اما اگر آبخیز در شرایط سالمی بهسر ببرد، باید بین بارندگی و سیلاب تعادل ایجاد باشد. عواملی باعث شده است که این میزان افزایش یابد. درست است که تغییرات اقلیمی تأثیر زیادی دارد؛ اما اغلب مشکلات فعلی، ناشی از اقدامات نابخردانه انسان از گذشته تا کنون است.
انتقال آب برای کشاورزی و صنعت، مشکلات فزایندهای میآفریند
این پژوهشگر مهندسی آب و کشاورزی اظهار داشت: ما به مشکلاتی چون برهم خوردن تعادل دام و مرتع، راهسازی غیراصولی، تخریب مراتع و تبدیل دیمزارها توجه نکردیم و امروز نتیجه اقدامات نابخردانه گذشته را شاهدیم. این وضعیت ناشی از مدیریت سلیقهایِ منابع طبیعی در کشور است. ما باید بر اساس استراتژیهای منطقهای، مدیریت یکپارچه آبخیزداری را پیاده کنیم تا به نیازهای همه استانهایی که در یک حوضه آبریز مثل حوضه آبریز زایندهرود واقع شدهاند، توجه شود. طرحهایی مثل انتقال آب، اگر برای مصارف شرب باشد مشکلی ندارد؛ اما اگر برای توسعه کشاورزی یا صنعتی باشد، میتواند موجب مشکلات فزاینده و رقابت در مصرف آب شود.
آب، نه کالای استانی، بلکه سرمایه ملی است!
نصری افزود: رقابت در مصرف، نتیجهای جز تغییر الگوی معیشتی در بالادست و گسترش تنشهای اجتماعی ندارد. آب نه یک کالای استانی و قومی، بلکه سرمایه ملی است! ما برای جبران کمآبی در کشورمان از دیرباز اقدامات گوناگونی را انجام دادهایم که باعث مدیریت پایدار منابع آب در اکوسیستم میشد. باید دانشِ گذشتگان را با استفاده از راهبردهای نوین علمی ارتقا دهیم تا بتوانیم خاک و آب که از سرمایههای حیاتی هر کشوری هستند را حفظ کنیم. کمآبی، مشکلِ کل کشور است و حتی در سرشاخه های کارون و دز هم با محدودیت آب مواجهیم.
با تخریب خاک، اکوسیستم بازگشتپذیر نیست
وی ادامه داد: باید هر شهروند به میزان مصرف آبی توجه کند. از طرفی، بازچرخانی آب در سیستمهای مدیریت شهری و روستایی بسیار مهم است؛ صنایعی آببر باید متکی به این نوع از آب باشند. فراتر از مشکلات آبی، باید دقت کنیم که اگر خاک تخریب شود، اکوسیستم تقریباً قابلیت برگشت ندارد؛ برای مثال، در جاده قم-تهران شاهد از بین رفتن حاصلخیزی خاک هستیم. درحالیکه در سفرنامههای قدیمی میخوانیم در این مناطق روزگاری علوفه تا زیر شکم چهارپایان وجود داشته است. کاهش منابع طبیعی آبی و خاکی، متأسفانه نشاندهنده مدیریتِ نابخردانه است. امیدوارم با شنیدن هشدارهای متخصصان، شاهد تشدید مشکلات در محیط زیست کشورمان نباشیم.
خبرنگار: مهدی حمزه
انتهای پیام./
نظر شما