جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایسکانیوز درباره شکافی که در رویکرد دولتها و ملتها در مواجه با مسئله غزه وجود دارد، اظهار کرد: سابقه شکلگیری برخی کشورهای عربی با هدف فروپاشی امپراتوری عثمانی در جهت دفع اسلام و تاکید بر اصالت نژاد عربی در برابر نژاد ترکی انجام شد و بر همین اساس سیاست غربی کوشید ایدئولوژی ناسیونالیسم عربی را توسط جاسوسان و عناصر خود تقویت کند.
وی در ادامه به عادی سازی روابط دولتهای عربی با اسرائیل اشاره کرد و افزود: پس از شکلگیری انقلاب اسلامی در ایران، سیاستی که توسط کشورهای عربی دنبال میشد نیز تغییر کرد به طوری که موضعگیری علیه اسرائیل به جهتگیری علیه ایران تبدیل شد بنابراین در جهت حفظ منافع غرب و برای تثبیت موقعیت اسرائیل، عادیسازی روابط با دولتهای عربی دنبال شد و از آنجایی که اسرائیل از ابتدا با بحران مشروعیت در منطقه روبهرو بود؛ این مهم بسیار مورد توجه قرار گرفت.
کارشناس مسائل خاورمیانه با اشاره به گفته ترامپ به مقامات سعودی مبنی بر اینکه حیات این دولتها تنها در سایه حمایت غرب امکان پذیرخواهد بود، تاکیدکرد: باید در نظر داشت که فلسفه شکلگیری بسیاری از کشورهای عربی تنها در جهت همسویی با غرب دنبال میشود. از آنجایی که نمیتوان از دولتهای عربی به عنوان دولتهای ملی که بر اساس تامین منافع ملی رفتار میکنند، نام برد باید گفت ماموریت این دولتها از ابتدا حفظ منافع غرب تعریف میشود.
قنادباشی با اشاره به سیاست عادیسازی دولتهای عربی در ارتباط با اسرائیل بیان کرد: عادیسازی روابط با اسرائیل سیاستی غربی در جهت تثبیت موقعیت اسرائیل به عنوان یکی از پایگاههای اصلی در منطقه غرب آسیا بشمار میآید و درحال حاضر نیز در جریان قرار دارد، اما ملتهایی که تحت تاثیر مواضع جمهوری اسلامی قرار دارند یا بر اساس مبانی دینی ارتباط با قوم یهود را ناصواب میدانند، مانع اصلی این عادیسازی هستند.
وی با بیان اینکه برتری نظامی اسرائیل با وقوع طوفان الاقصی زیر سوال رفت، اظهارکرد: رژیم صهیونیستی برای تثبیت موقعیت خود به ترسیم چهرهای بسیار قدرتمند و تهاجمی نیاز دارد و برای چنین وجههای بودجههای تبلیغاتی بسیاری اختصاص داده است، اما این نبرد وجهه قدرتمندی را که اسرائیل سعی داشت پس از جنگ 33 روزه و 22 روزه بازسازی کند، از بین برد و دوباره افسانه شکستناپذیری اسرائیل را باطل کرد.
قنادباشی در ادامه افزود: رژیم صهیونیستی در واکنش به این عملیات با کشتاری که به راه انداخت توانست خاطرات جنایات پیشین خود را در طول مدت 75 سال گذشته تداعی کند به طوری که نسل امروز و افکار عمومی آنچه را که در مورد جنایتهای صهیونیستها گفته میشد را به چشمان خود دید که این دست از اقدامات در فروپاشی پایگاه اجتماعی آنان در داخل و خارج از اراضی اشغالی نقش بسزایی ایفا میکند.
قنادباشی با اشاره به شرایطی که غربیها را در مخمصه قرار داده است، خاطرنشان کرد: افکار عمومی دنیا؛ جنایت جنگی، نقض حقوق بشر، کودک کشی و نسلکشی که در غزه رخ میدهد را برخلاف قواعد بین المللی میداند ولی با این حال طرف غربی ناگزیر به حمایت علنی از رژیم اسرائیل ادامه میدهد که میتوان از آن به عنوان نژادپرستی علنی و آشکار یاد کرد بنابراین دولتهای غربی تنها در موضوع حقوق بشر محکوم نمیشوند بلکه در مواضع نژادپرستانهای که اتخاذ میکنند نیز محکوم هستند.
وی با اشاره به وجود نگرانی در طرفهای غربی از تظاهراتی که در واشینگتن، پاریس و لندن در حمایت از مردم غزه صورت گرفت، تاکیدکرد: غربیها از حرکت جمعیتهای اعتراضی به طرف سفارتخانهها و تعرض به منافع خود احساس خطر میکنند چه بسا در زمان ترامپ شاهد تصرف کنگره آمریکا از سوی معترضان بودیم با این وجود در چندین بندر مهم جهان تظاهراتی صورت گرفته که مانع انتقال کالا به سوی اسرائیل هستند.
قنادباشی هدف از تشکیل سازمانهای بینالمللی را در جهت حفاظت و صیانت از منافع کشورهای غربی دانست و تاکید کرد: حمایت از حقوق ملتها به هیچ عنوان مدنظر این سازمانها نیست چرا که حق وتو که تنها در اختیار پنج کشور قرار دارد گویای آن است. این کشورها به لحاظ نظامی از بالاترین سطح قدرت برخوردار هستند از این رو پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم در جهت حفظ منافع خود به لحاظ سیاسی و حقوقی سازمانی را تحت عنوان سازمان ملل متحد تاسیس کردند.
وی از سازمانهای بینالمللی به عنوان اهرم سلطه و ابزار سیاسی و حقوقی دنیای غرب با وجود بهرهمندی آنها از قدرت نظامی و سلاحهای هستهای در جهت کنترل و تسلط بیشتر بر سایر کشورها یادکرد و افزود: انتظاری از چنین سازمانهایی در جهت برداشتن گامی مهم برای تحقق حقوق مردم فلسطین و سایر ملتها وجود ندارد، اما میتوان از آنها در جهت نشاندادن سیاستهای دوگانه غربیها در بین افکار عمومی دنیا بهره گرفت.
کارشناس مسائل خاورمیانه به لزوم بهرهگیری از سازمانهای بینالمللی در جهت احقاق حقوق مردم غزه تاکیدکرد و گفت: میتوان با استفاده از تریبون سازمان ملل متحد، طرح شکایت در دیوان بینالمللی دادگستری و بهرهگیری از مفاد منشور سازمان ملل و تطبیق آن با اعمال شنیع رژیم صهیونیستی، چهره واقعی این رژیم را در اذهان عمومی محکوم کرد.
وی با اشاره به مفهوم اشغال که در مفاد منشور ملل متحد وجود دارد، توضیح داد: مفاد منشور ملل متحد به تلاش تمامی کشورها بر پایان یافتن اشغال تاکید دارد بنابراین یکی از جوانب نبرد طوفان الاقصی را میتوان در حمایت از کرانه باختری و خارج کردن مناطق تحت اشغال رژیمصهیونیستی درنظر گرفت.
کارشناس مسائل بین الملل بر لزوم روشنگری افکار عمومی مردم جهان تاکید کرد و ادامه داد: میتوان با تطبیق ادعاهای رژیمصهیونیستی و عرصه میدانی با آنچه که در قوانین بینالمللی از پاکسازی قومیتی، کودککشی و حمله به مناطق مسکونی وجود دارد، به عدول این رژیم از خطوط قرمز و نقض قوانین بینالمللی رسید و آنان را در صحنه بینالمللی محکوم و رسوا کرد.
قنادباشی با اشاره به سابقه جنگهای تحمیلی اسرائیل به نواره غزه گفت: پس از خروج رژیمصهیونیستی از نوار غزه در سال 2005 میلادی، دستیابی به استقلال نسبی و نیز با بررسی 12 جنگی که به غزه تحمیل شد، میتوان دریافت که رژیمصهیونیستی در تمامی جنگها از مواضع سخت خود کوتاه آمده و به ناچار مجبور به پذیرش آتشبس شده است.
وی با بیان اینکه رژیم صهیونیستی پیش از آغاز جنگ با بحران سیاسی مواجه بود که با وقوع جنگ طوفان القاصی تشدید شد، خاطرنشان کرد: این جنگ توانست در کنار زدن ضربه اقتصادی، آنها را با بحران اطلاعاتی و امنیتی روبه رو کند بنابراین وجود چنین بحرانهایی در کنار فشارهای داخلی و فشاری که از سوی افکار عمومی و ملتهای آزادیخواه جهان وجود دارد، رژیم صهیونیستی را مجبور به پذیرش آتشبس خواهد کرد که به دنبال خود فروپاشی دولت نتانیاهو را در پی خواهد داشت.
کارشناس مسائل خاورمیانه با اشاره به سناریو نامحتمل دیگری افزود: در این سناریو نامحتمل رژیم صهیونیستی سعی میکند با گسترش دامنه جنگ به جنایات خود ادامه دهد، اما طرفهای آمریکایی، دولتهای ارتجاعی عرب و کشورهای منطقه از گسترش آن پرهیز دارند.
نظر شما