سید محمدعلی حنایی دبیر اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علوم سیاسی ایران در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایسکانیوز، به مناسبت فرا رسیدن روز دانشجو به اهمیت این روز پرداخت و اظهارکرد: روز دانشجو به عنوان روزی که اهمیت ویژهای در تاریخ تشکلها و فعالیتهای دانشجویی داشته، روز مهمی برای دانشگاهیان به حساب میآید، اما هرچه جلوتر میرویم از میزان توجه و تاثیرگذاری آن کاسته میشود.
وی با در نظر گرفتن فضای علوم سیاسی و آنچه که در جامعه علوم انسانی وجود دارد، دلیل کاسته شدن اهمیت این روز را ریشه در رخوت و رکود نهاد دانشگاه و دانشجویان دانست و گفت: به دلیل روشهای اشتباه در جذب اساتید و نحوه ورود دانشجویان به دانشگاه شاهد کاهش کیفیت در فعالیتهای علمی این نهاد تاثیرگذار هستیم به طوری که امروزه دانشگاه را به محلی برای گذران عمر تبدیل کرده است.
حنایی به کمرنگ شدن ارتباط میان دانشجویان با جامعه پرداخت و سهم حاکمیت و جامعه دانشگاهی را یکسان دانست و ادامه داد: جامعه دانشگاهی و نهاد تصمیمگیر و سیاست گذار در به وجود آمدن آن سهم یکسانی دارند و از آنجایی که واحدهای درسی به صورت گزینشی انتخاب میشوند نمیتوان شاهد کنشگری علمی قابل توجهی بود چراکه این وضعیت با روندی ثابت و از پیش تعیین شده از سوی گروههای آموزشی و دانشجویان دنبال میشود.
وی با تاکید بر اینکه فضایی برای کنشگری و اصطلاحا دیالکتیک در دانشگاه وجود ندارد گفت: افراد با تفکری که از دوران دبیرستان به همراه دارند به دنبال اخذ نمره قبولی واحدهای درسی هستند که پویایی لازم را ندارند بنابراین مقصر این وضعیت را میتوان نهادهای متولی دانست که منجر به وجود آمدن شرایطی شدند که دلیل کشانده شدن افراد به دانشگاه با توجه به بیکاری موجود جز اخذ مدرک تحصیلی چیزی نباشد.
دبیر اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علوم سیاسی ایران به کاهش تقاضای علمی دانشجویان اشاره کرد و افزود: در شرایطی که دانشجو از استاد علمی را طلب نمیکند و همچنین به دلیل نبود مطالعه، علاقه و رغبت در دانشجویان نمیتوان اشتیاقی را برای افزایش بار علمی اساتید متصور شد تا به کنش علمی بینجامد همچنین با توجه به نبود پیوند لازم میان حاکمیت و دانشگاه نمیتوان فضایی مناسب برای کنشگری علمی اساتید را با رعایت آزادی اندیشه یافت به همین علت اندوختههای علمی دانشگاهیان تنها مهمان کتابخانهها هستند و در آنجا بایگانی میشوند.
حنایی با ابراز تاسف از اینکه هرساله از اهمیت روز دانشجو کاسته و تنها به برپایی جشن ختم میشود خاطرنشان کرد: اقبالی برای پیگیری آنچه به عنوان رسالت دانشگاه، دانشجو و وظیفه آنان در قبال جامعه است صورت نمیگیرد و از سوی دیگر نیز گوش شنوایی در حاکمیت برای آن وجود ندارد.
وی با تاکید بر اهمیت وجود تضارب آرا در محافل دانشگاهی به فضای اوایل انقلاب اشاره کرد و گفت: در ادبیات اول انقلاب بارها از شهیدان بهشتی و مطهری میشنویم که دانشگاه باید به محلی برای تضارب آرا و گفتوگو تبدیل شود به طوری که بر حضور جریاناتی مانند تودهایها و مجاهدین در محافل دانشگاهی اصرار داشتند تا با طرح تمامی نظرات موجود آن را به چالش کشید و از دل آن به گفتمان و مسیر صحیح دست یافت چه بسا چنین تجاربی در اوایل انقلاب در ایجاد باب گفتوگو با گروههای موافق و مخالف سبب پیروزی گفتمان انقلاب اسلامی شد به طوری که جای خالی این موضوع بیش از پیش در فضای دانشگاهی امروز احساس میشود.
حنایی همچنین به برخی برچسبزنیها و واژههایی مانند جاسوس که به برخی از اساتید عنوان میشود، پرداخت و اظهار کرد: از آنجایی که جامعه دانشگاهی موظف به اصلاح جامعه خود است، اما با وجود برخوردهای سلیقهای و برچسبزنیهایی مانند به کاربردن اصطلاحاتی مانند نفوذی به برخی اساتید که از سطوح علمی بالایی برخوردار هستند، نمیتوان توقع اصلاح امور را داشته باشیم از طرف دیگر نیز دانشجویان نخبه و مستعد رشدی وجود دارند که باوجود دغدغهمندی ولی به دلیل مهیا نبودن شرایط شغلی مناسب و نابرابری در استفاده از ظرفیت آنها ناچار به مهاجرت یا گوشهنشینی هستند.
وی فراهمآوردن بستری برای فعالیت علمی دانشجویان و اساتید با آزادی عمل و استقلال اندیشه را امری حیاتی دانست و تاکید کرد: بزرگترین نقدها و چالشهای ساختاری در کشورهای توسعه یافته توسط جامعه دانشگاهی نه به عنوان مخالفان حاکمیت بلکه به عنوان دلسوزان جامعه در جهت اصلاح فرآیندها و روندها مطرح میشود، اما در داخل کشور با توجه به نصیحتهای مشوقانه و نظراتش احساس میشود که در کنار بهرهبرداری حاکمیت از چنین نظراتی میتوان در جهت اعمال آن در راستای اصلاح مشکلات جامعه گام برداشت، نه اینکه حاکمیت خود را از نظرات جامعه دانشگاهی بینیاز بداند و توجهی به آن نداشته باشد.
وی به کاهش کنشگریهای دانشجویی در مقایسه با مقاطع زمانی گذشته اشاره کرد و اظهارکرد: دانشجوی امروز مطالبه دانشجویان دهه 60 و یا 70 را ندارد به طوری که نگاه بلند و عمیق خود را از دست داده و درگیر مسائل جزئی است که در پایینترین سطح هرم مازلو قرار دارد به گونهای که جامعه و به دنبال آن قشر دانشجو درگیر نیازهای اولیه خود است و با توجه به ناامیدی که از آینده خود دارد و نمیتواند به وضعیت اقتصادی و آزادی بیان مورد نظر خود دست یابد آرمان بلندی را برای خود متصور نیست.
حنایی به دانشجویان مطالبه گر نیز اشاره کرد و افزود: با توجه به شرایط موجود نمیتوان زحمات دانشجویانی که همچنان مطالبهگر هستند را نادیده گرفت، اما تعداد این دست از افراد به خصوص در حوزه علوم سیاسی فراتر از انگشتان یک دست نمیرود، اما با علاقهای که در این افراد وجود دارد مسیر مطالبهگری خود را همچنان ادامه میدهند.
وی احیای جنبش دانشجویی را در برطرف کردن نیازهای اولیه این قشر دانست و بیان کرد: برای اینکه جنبش دانشجویی احیا شود و فعالیت دانشجویی رونق بگیرد باید نیازهای اولیه و دغدغهمندیهای اقتصادی و اجتماعی آنان نیز برطرف شود چراکه وقتی دانشجو نمیتواند از پس هزینههای اولیه زندگی و حتی خرید کتاب درسی خود برآید و مجبور میشود در کنار تحصیل خود کار کند، زمان کافی و شور و اشتیاقی برای فعالیتهای علمی و فرهنگی دانشجویی باقی نمیماند پس دچار سرخوردگی میشود.
دبیر اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علوم سیاسی ایران در پاسخ به اینکه چه تفاوتی میان مفهوم آزادی در انقلاب اسلامی و جریان زن، زندگی آزادی سال گذشته وجود دارد، به ظهور سیاسی نسل جدید اشاره و اظهارکرد: شعار زن، زندگی و آزادی و آن چیزی که در کف خیابان از سبک زندگی و آزادی مورد مطالبه برخی از افراد بود به مفهومی اشاره دارد که نسل جدید آن را در مدلی از زیستن دنبال میکند با این فرض که دهه هشتادیها آرمان و ایدئولوژی نسلهای قبلی و انقلاب سال 1357 را ندارند و جدای از اینکه اهمیتی را هم از سوی حاکمیت احساس نمیکنند تنها به دنبال تداعی کردن مفهوم زیستن و بدیهیات آن برای خود هستند.
حنایی این ظهور سیاسی را از دوجنبه نعمت یا نقمت دنبال کرد و گفت: این نسل به دنبال براندازی و آرمانخواهی متضادی نیست بلکه به دنبال رسیدن به بدیهیات یک زندگی است که این موضوع را میتوان در نحوه ارتباطات آنان در موضوعات مذهبی و سیاسی که با تساهل و تسامح رفتار میکنند، دید به طوری که با وجود تکثر سلیقههای فکری، تعاملات اجتماعی دوستانهای را در بین آنان شاهد هستیم درحالی که اگر در دهه 60 میشد افراد را با خطکش به دو قسمت موافق و مخالف تقسیمبندی کرد، اما این موضوع برای نسل جدید امکان پذیر نیست و این موضوع را میتوان نعمت دانست، اما از جنبه نقمت به دلیل فقدان مفهوم زندگی در بین این نسل با آتشفشان خشمی مواجهیم که با بیاعتنایی به دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا مواضع سیاسی و شعارهای خود را تحت مفاهیم زن، زندگی و آزادی دنبال میکنند.
وی با بیان اینکه نسل جدید نمیخواهد تغییر گفتمانی و سیستماتیکی را ایجاد کند، تاکید کرد: این نسل اگر در تامین نیازهای اولیه خود ناکام بماند با آتشفشان خشم فرودستانی که به دلیل فشارهای اقتصادی از قشر متوسط به قشر فرودست جامعه تبدیل شدند، مواجه خواهیم بود که بسیار خطرناکتر از قشر محروم رفتار خواهد کرد چراکه در این شرایط آیندهای را برای خود متصور نیست و میتواند دست به هر اقدامی بزند.
وی راهحل خود را اینگونه توضیح داد: با شکلگیری تعاملی سازنده بین حاکمیت و نسل جدید در جهت رفع موانع اصلاح و مشکلات موجود میتوان شاهد برخوردی متناسب با قاعده و گفتمان نسل جدید با تسامح و تساهلی که دارند، بود.
حنایی به نحوه فعالیت خود اشاره کرد و افزود: به عنوان انجمن علمی علوم سیاسی فعالیت علمی ما را میتوان در کنار مطالبهگری عدالتخواهانه تشکلهای دانشجویی در نظر گرفت و در صورت به رسمیت شناختن نهاد دانشگاه و حاکم شدن گفتمان علمی که از استقلال عمل و اندیشه برخوردار است آن را در رفع موانع و مشکلات جامعه موثر دانست.
وی به نزدیکی فضای انتخابی در کشور اشاره کرد و گفت: فراهم آوردن فضایی برای کنشگری آزادانه تمامی احزاب و جوامع مدنی که در دل خود به گفتمان سیاسی در جهت تامین منافع ملی میرسد، میتواند جامعه را در انتخاب گزینه مطلوب یاری دهد.
وی مهمترین دغدغه فردی خود را مسئله سیاست خارجی و احیای چهره بینالمللی کشور عنوان کرد و افزود: از آنجایی که مسائل مربوط به حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیط زیستی و ورزشی تحت تاثیر سیاست خارجی قرار دارند میتوان با اصلاح سیاست خارجی در راستای منافع ملی بسیاری از مسائل و مشکلات را برطرف کنیم.
حنایی جامعه مدنی را محلی مابین حاکمیت و جامعه دانست و بیان کرد: جوامع مدنی به دلیل ماهیتی که دارند مانع بروز اصطکاک میان جامعه و حاکمیت میشوند و اگر شاهد وقوع اتفاقات سال گذشته بودیم به دلیل عدم فعالیت انجمنها، اتحادیهها، احزاب، سندیکاها و جوامع مدنی در کشور است و با احیای آن کمک حال مناسبی برای شرایط گوناگون کشور خواهد بود از این رو دانشجویان فعالیت در جوامع مدنی را جدی بگیرند تا بتوان پیوند میان جامعه و حاکمیت را بیش از پیش تقویت کرد و به تبادل نظرات و پیشنهادات در جهت اصلاح امور گام برداشت.
دبیر انجمن علوم ساسی پرداختن به مسئله اشتغال دانشجویان علوم سیاسی را امری ضروری خواند و اظهار کرد: نباید در امور استخدامی صرفا از دانشجویان چند مرکز علمی خاص استفاده کرد چراکه در دانشگاههای سراسر کشور دانشجویانی حضور دارند که از سطوح علمی بالایی برخوردار هستند و در کنار دغدغهمندی، تجارب علمی پژوهشی مناسبی دارند که در دفترچه استخدامی و دولتی اسمی از آنان را نمییابیم بنابراین میتوان از این ظرفیتها به نحو بهتری استفاده کرد.
حنایی به میزان توجهی که به جوامع علمی در کشورهای توسعه یافته میشود، اشاره کرد و خاطرنشان کرد: جامعه نخبگانی در کشوری مانند ایالات متحده بیشترین اعتراض را نسبت به حمایت کشورش از دولت رِژیم صهیونیستی در جنگ طوفان الاقصی داشته و با برگزاری کرسیهای آزاداندیشی اعتراض خود را نسبت به کشتار مردم مظلوم فلسطین و نقض قوانین حقوق بشر خودساخته آمریکایی اعلام کرده است اینها درحالیست که فضای حاکم رسانهای به نفع اسرائیل است، اما شاهد راهپیماییهای گستردهای در حمایت از مردم فلسطین در لندن، پاریس و نیویورک هستیم که خلاف این فضاسازی رسانهای حرکت میکنند.
وی به ناکارآمدی موجود در اقناع افکار عمومی مردم نسبت به مسئله فلسطین پرداخت و تاکید کرد: گفتمان قوی موجود در دستان ما میتواند مواضع حمایتی ایران از مردم فلسطین را برای قشر دانشجو و جامعه تبیین کند، اما چنین اتفاقی نمیافتد و تنها بر اهمیت حمایت ایران از موضوع فلسطین بسنده میشود که جای بسی تامل دارد.
وی با بیان دلایل نپذیرفتن رژیم صهیونیستی توضیح داد: جامعه ما نمیداند چرا شعار مرگ بر اسرائیل سر میدهد و این نشاندهنده ضعف گفتمانی ماست وقتی گفتمان غالب کشور در چهار دهه گذشته رسمیت نبخشیدن رژیم صهیونیستی است لازم است تا سیستم دانشگاهی با چنین گفتمانی انطباق لازم را داشته باشد از این رو قشر دانشگاهی وظیفه دارد با تبیین هویت حقیقی این رژیم جامعه را نسبت به آن توجیه کند و به او بگوید چه راهبردی را میتوان براساس منافع ملی، هویت و ایدیولوژی اتخاذ کرد.
وی همچنین افزود: اینجاست که جامعه میتواند به قضاوت عادلانهای برسد چراکه موضوع اسرائیل آنچنان واضح است که اگر هر فرد آزادهای در هر گوشه از جهان از موضوع فلسطین اطلاع صحیحی داشته باشد حتما از فلسطین حمایت خواهد کرد و نه اسرائیل بنابراین باید تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا با تبیین هویت حقیقی رژیم صهیونیستی پرده از اقدامات ضد انسانی آن در سطح داخلی و در عرصه بین المللی برداریم.
دبیر اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی علوم سیاسی ایران به لزوم بهرهگیری از ابزار نرم تاکید کرد و گفت: اگر آزادی قدس و نابودی اسرائیل مهمترین آرمان جمهوری اسلامی است پس باید بتوانیم این گفتمان را با ابزار علمی و نه ابزارهای سخت نظامی جهانی کنیم همانطوری که اسرائیل با بهرهگیری از قدرت نرم توانست خود را در بین مردم دنیا مظلوم و به حق نشان دهد پس ما نیز باید با گفتمان علمی و قدرت نرم و ابزارهای تبلیغاتی و اقناعسازی که در سطح جهانی داریم، بتوانیم موضوع فلسطین را به عنوان طرف مظلوم و رژیم صهیونیستی را به عنوان ظالم به مردم دنیا معرفی کنیم.
وی به اقدامات صورت گرفته در جهت آگاهسازی قشر دانشجو نسبت به مسئله فلسطین اشاره کرد و ادامه داد: طی جلسات متعددی که به صورت ملی و همچنین در دانشگاههای کشور درباره جنگ اخیر، تاریخ فلسطین و اسرائیل و راهحلهای احتمالی برگزار شد سعی کردیم تا با گفتمانسازی علمی به نتایج دقیقتری از فهم مسئله دست یابیم و از آنجایی که محدودیتهایی در ابراز آزادانه مواضع اساتید و یا دانشجویان در طرفداری از موضوع فلسطین یا اسرائیل وجود دارد باید در نظر داشته باشیم که هرچه در باب استقلال اندیشه جامعه دانشگاهی حرکت کنیم میتوانیم به گفتمانی برسیم که به نتیجه واقعی خود نزدیکتر است.
انتهای پیام /
نظر شما