به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، آموزش نیروی انسانی متخصص در حوزه علوم پزشکی و همچنین نحوه توزیع این نیروها در کشور همواره از مهمترین ارکان نظام سلامت محسوب میشود که این رکن مهم در سال های اخیر با تغییر و تحولاتی از جمله افزایش ظرفیت پزشکی، اپیدمی خودکشیها و مهاجرتها و...نظام آموزش علوم پزشکی کشور را با چالش های بزرگی روبه رو کرده است و محل مناقشات بسیاری میان نهادها و سازمانهای متولی و تصمیم گیرنده و متخصصین حوزه علوم پزشکی کشور شده است.
از آنجایی که با روی کار آمدن دولت چهاردهم باب جدیدی از تصمیمگیریها و سیاستگذاریها در عرصههای مختلف کشور باز خواهد شد، این تحولات را به فال نیک میگیریم و امیدواریم وزارت بهداشت با دوراندیشی و بهرهگیری از خرد جمعی بتواند به کاهش چالشهای این حوزه کمک کند و آموزش علوم پزشکی کشور را در مسیر توسعه و پیشرفت روز افزون قرار دهد.
بزرگان آموزش پزشکی کشور و مسوولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، باید به دور از هر گونه تعصب و نگاه سیاستزده، چالشهای آموزش پزشکی را مورد توجه قرار داده و برای رفع کاستیها و ارتقای کیفیت آموزش علوم پزشکی کشور با کمک اعضای هیئت علمی و نخبگان برنامه ریزی و اقدام کنند.
تربیت نیروی انسانی پزشک در کشور ما سیر متفاوتی را طی کرده و از «آموزش سنتی» به «آموزش دانشگاهی نوین» ارتقا یافته است. آموزش پزشکی تا اوایل قرن ۱۲ هجری شمسی از طریق تلمذ شاگرد در حضور طبیب (استاد) حاصل میشد که پس از پایان دوره که با نظر استاد تعیین میشد، طبیب جوان میتوانست طبابت کند و خود نیز شاگردانی داشته باشد اما آموزش عالی به سبک جدید با تأسیس دارالفنون آغاز شد و بنابراین تأسیس دارالفنون بر روند پیدایش و شکلگیری آموزش عالی در تمامی رشتههای علوم و به ویژه آموزش پزشکی آثار مهمی داشت.
البته در سالهای اخیر آموزش بالینی و به عبارتی نظام استاد-شاگردی مجدد احیا شده و در مدل جدید آموزش پزشکی، آموزش بهصورت ادغام شده انجام میشود یعنی دوره علوم پایه همزمان با دوره شناسایی بیماریها صورت میگیرد و هر قسمت از علوم پایه که آموزش داده میشود، به کاربرد بالینی آن نیز اشاره شده و آموزش داده میشود. بنابراین دانشجویان با آگاهی و دانش بیشتر میتوانند علوم پایه را آموخته و در بالین به کار ببرند.
در ادامه این گزارش به بررسی مهمترین چالشهای حال حاضر آموزش پزشکی کشور میپردازیم و نیم نگاهی نیز به فرصت های پیش رو در این حوزه خواهیم داشت که امید داریم مورد توجه مسوولان به ویژه وزیر جدید بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قرار بگیرد و در نهایت رفع چالشها و ارتقای بیش از پیش آموزش پزشکی را به همراه داشته باشد.
زیرساختهای آموزش پزشکی باید متناسب با افزایش ظرفیتها توسعه یابد
قانون افزایش ظرفیت پزشکی در سالهای اخیر به یکی از مسائل پرحاشیه و پر چالش در این حوزه بدل شده است و از یک طرف جامعه پزشکی این افزایش را سبب آسیب جدی به کیفیت آموزش تصور میکنند و از طرف دیگر سیاستگذاران آن را راهکاری برای جبران کمبود پزشک در کشور میدانند.
با وجود اینکه تقریبا تمامی مسوولان وزارت بهداشت و جامعه پزشکی کشور مخالف مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی و خواستار توقف آن هستند اما در سوی دیگر این ماجرا، کشور ما در زمینه دسترسی سریع به پزشک و همچنین نحوه توزیع متوازن پزشکان دچار مشکلات جدی است و با استانداردهای جهانی فاصله بسیاری دارد.
“کمبود پزشک” در کشور یکی از مشکلات همیشگی نظام سلامت در سالهای اخیر بوده است. موضوعی که علاوه بر کاهش دسترسی مردم به خدمات درمانی، کیفیت این خدمات را نیز به دلیل حجم بالای مراجعات مردم به پزشک، کاهش داده و موجب ایجاد نوعی از انحصار برای برخی پزشکان متخصص شده است.
بنابراین از افزایش ظرفیت پزشکی گریزی نیست اما آنچه که در اجرای این قانون باید مورد توجه قرار بگیرد زیرساخت های آموزش پزشکی است که متناسب با افزایش ظرفیت پزشکی در کشور این زیرساخت ها هم باید توسعه پیدا کند تا این افزایش ظرفیت اثربخش باشد.
بهطور کلی در کشور یکی از چالشهای مهم، عدم تناسب تعداد پذیرش با زیرساخت است که در سالهای اخیر یک افزایش ظرفیت اتفاق افتاد و منطق این افزایش هم نیازمندیهای کشور بود اما ما به ازای آن زیرساخت حوزه آموزش افزایش پیدا نکرد؛ بنابراین بسیاری از دانشگاههای کشور، با کلاسهای شلوغ یا مازاد ظرفیت مواجه هستند تا جایی که برخی از دانشجویان خارج از کلاس ایستاده یا در آزمایشگاهها با مشکل مواجه میشوند.
دانشگاههای علوم پزشکی باید پاسخگویی اجتماعی داشته باشند
در اسفند ۱۳۹۲، تقریبا ۲۸ سال پس از تصویب وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در جلسه شورای آینده نگاری و نظریه پردازی سلامت جمهوری اسلامی ایران این سؤال به بحث گذاشته شد که تحولات آموزش علوم پزشکی در ایران در۳۰ سال گذشته تا چه حد توانسته است نیازهای کشور را برطرف کند؟
بر اساس این نظرخواهی صاحبنظران معتقد بودند که تأمین نیروی انسانی باکیفیت به نحو مطلوب انجام شده است، ولی ارتقای کیفی نیروی انسانی مؤسسات سلامت مطلوب نیست و دانشکده های پزشکی پس از تحول ابتدایی به تدریج در درون چهاردیواریهای خود محصور شدند و رفته رفته ارتباط آنها با جامعه و نظام ارائه خدمات ضعیف تر شد! در نتیجه در گذر زمان ارتباط بین جامعه و نظام ارائه خدمات با دانشکده های پزشکی قطع شد. دانشکده ها بافاصله گرفتن از نیازها و انتظارات جوامع و برحسب علایق و اولویتهای خود که به نوعی از علایق و اولویت های جوامع متفاوت بودند، رسالت خود را تعریف کردند. از سوی دیگر، نظام ارائه خدمات در نبود نظام آموزشی یا حضور کمرنگ آن، درصحنه پاسخگویی به مسائل و مشکلات جامعه تنها ماند.
بنابراین محصور شدن دانشکده های پزشکی در چهاردیواری و قطع ارتباط آنها با نظام ارائه خدمات به عنوان اولین چالش آموزش پزشکی در کشور پس از انقلاب اسلامی مطرح شد.
تأمل در این نکته ضروری است که پاسخگویی اجتماعی در تمام سطوح نظام سالمت و همچنین در سطح دانشکده های پزشکی امری ضروری است. نظام سلامت باید در مقابل کیفیت خدمات ارائه شده از سوی ارائه کنندگان خدمات سلامت پاسخگو باشد و دانشکده های پزشکی باید در مقابل دانش، نگرش، مهارت ها و توانایی های ارائه دهندگانی که فارغ التحصیل میکنند پاسخگو باشند.
تفکیک عرصه های بالینی و آکادمیک موجب میشود این پاسخگویی در دو سطح به حداقل برسد. به بیان دیگر نظام سلامت در مقابل کیفیت خدمات ارائه کنندگانی که خود تربیت نکرده است، پاسخگو نخواهد بود و دانشکده های پزشکی نیز فارغ التحصیلان خود را تحویل سیستمی مستقل و جداگانه خواهند داد و در قبال عملکرد بعدی آنها پاسخگو نخواهند بود.
البته نایب رئیس شورای کشوری برنامه جامع عدالت، تعالی و بهرهوری در آموزش پزشکی سال گذشته از تشکیل دبیرخانه دانشگاه پاسخگو در دانشگاههای علوم پزشکی خبرداده و گفته است که پاسخگویی اجتماعی در دانشگاهها اجرایی میشود که این اقدام را میتوان گام بلندی دانست هرچند که باید بررسی شود در عمل تا به امروز چه اقدامات اجرایی انجام شده و چه نتایجی را به دنبال داشته است.
بیمارستانهای آموزشی به مدرن ترین امکانات پزشکی تجهیز شوند
زمانی که دانشجویان علوم پزشکی وارد عرصه بالینی میشوند، تجهیزات نقش بسیار مهمی در آموزش آنها دارد اما متاسفانه در سالهای اخیر با توجه به گرانی دلار و فرسوده و قدیمی شدن تجهیزات بیمارستان های آموزشی آنها از تأمین تجهیزات مدرن عاجز هستند.
بهطور کلی در آموزش پزشکی زمانی که دانشجو وارد بیمارستان میشود باید از بالاترین تکنولوژیهای موجود روز استفاده کند. ممکن است این فناوریها در شهرستانها موجود نباشد اما دانشجو بهعنوان پزشک باید آموزش ببیند تا زمانی که با این تجهیزات مواجه میشود، بتواند از آنها استفاده کند. بنابراین بهطور اصولی بیمارستانهای آموزشی باید مجهزترین بیمارستانهای کشور باشند درحالیکه این طور نیست و اغلب این بیمارستانها داری تجهیزات فرسوده هستند که باید جایگزین شود.
انگیزه از دست رفته دانشجویان پزشکی را بازگردانید/کرامت دانشجویان حفظ شود
به نظر میرسد انگیزه کافی در دانشجویان رشته پزشکی در مقایسه با نسلهای پیشین دیده نمیشود، که این مهم خود میتواند یکی از دلایل اصلی نبود مهارتهای بالینی در پزشکان بعد از فارغالتحصیل شدن آنان باشد.
صرف زمان زیاد برای ارایه مقالات توسط دانشجویان پزشکی، اندیشیدن و تلاش برای موفقیت در امتحانات رزیدنتی که حتی منجر به عدم شرکت دانشجو در کلاسهای درس و فروختن کشیک و بخش خود به دیگری میشود، میتواند یکی از دلایل اصلی کاهش انگیزه در میان دانشجویان پزشکی باشد، بنابراین دانشجویان پزشکی در بدو ورود بیشتر به فکر ارایه مقالات و افزودن به محفوظات علمی برای موفقیت در آزمون رزیدنتی هستند.
از طرف دیگر عدم حفظ کرامت دانشجویان توسط اساتید در دوره رزیدنتی، ناچیز بودن میزان حقوق رزیدنت ها متناسب با شأنیت اجتماعی این حرفه و شیفت های سنگین و طاقت فرسا هم از دیگر عواملی هستند که انگیزه لازم را از دانشجویان رشته پزشکی سلب کرده اند و در موارد متعددی منجر به خودکشی شده اند.
بنابراین بهتر است وضعیت و دورنمای اقتصادی دانشجویان و رزیدنتها تا حدی روشن و شفاف شود چرا که فردی که میخواهد در سطح دانشجویی یا رزیدنتی تحصیل کند باید به آینده امید داشته باشد و بداند با این دورهای که میگذراند آیا میتواند آینده خود را تا حد نسبی و در شأن خود تامین کند یا خیر؟ این افراد نباید دغدغه داشته باشند و دچار یأس و ناامیدی شوند چون نتیجه این دغدغه و ناامیدی این است که یا کار را رها کرده یا بهسمت کارهای زیبایی که جنبه درمانی ندارند حرکت میکنند و بعضا در مواردی هم آسیب های اجتماعی جبران ناپذیری وارد میشود.
عرصه آموزش بالینی تقویت شود / امکان حضور دانشجویان در بیمارستانهای خصوصی فراهم شود
آموزش پزشکی از نظر تئوری و نظری در شرایط خوبی قرار دارد. اما محدودیت در عرصه آموزش بالینی و همچنین محدودیت تعداد بیماران بهخصوص تنوع بیماران در بیمارستانهای دانشگاهی کشور بهطور طبیعی تجربه بالینی دانشجویان پزشکی را دچار مشکل و کاستیهایی میکند که باید این روند اصلاح شود. بهتر است که امکان حضور دانشجویان در بیمارستانهای مجهز و خصوصی همین طور بیمارستان های فوق تخصصی فراهم شود همچنین باید بهسمت افزایش تنوع و تعداد بیماران بستری برای ایجاد آموزش کیفی بالینی حرکت کنیم که منجر به آموزش پزشکان خوب شود و یکی از راهکارها در این زمینه برگزاری دوره مشترک چرخشی با سایر دانشگاههای علوم پزشکی است.
مهمترین مساله آن است که امروز آموزش بیشتر در بخش نظری است و باید بهسمت آموزش عملی پیش برویم؛ همان اتفاقی که در دیگر کشورها نیز وجود داشته، یعنی بنابر ساختاری که امروزه در چنین کشورهایی وجود دارد، بیشتر کارها براساس بیمارپایه دنبال میشود و ما نیز باید به این سمت حرکت کنیم.
بودجه آموزش پزشکی را افزایش دهید
تخصیص بودجه بیشتر به نظام آموزش پزشکی کشور یک ضرورت است. در حال حاضر بخش اعظم بودجه صرف درمان میشود که البته کار درستی است، زیرا درمان یک اولویت اصلی در سیستم بیمارستانهای آموزشی محسوب میشود، اما باید بودجه آموزشی هم به تناسب افزایش داده شود و این درحالی است که بخش آموزش اغلب نادیده گرفته میشود.
اگر بودجه این بخش را در سیستم آموزش افزایش دهیم قطعا تجهیز زیرساختها و به کارگیری مدرنترین تجهیزات هم امکانپذیر است و در نهایت تربیت نیروی انسانی حاذق، توانمند و متخصص را به دنبال خواهد داشت و از ثمره آن همه مردم بهرهمند خواهند شد.
انتهای پیام/
نظر شما