روایتی از ۲۷ سال تحقیق و پژوهش در بازار تهران / یک سوم بازار وقفی است

عضو هیات امنای بازار تهران: تقریبا یک سوم بازار تهران وقف است. یعنی از ۶۰ هزار واحد صنفی یک سوم آن موقوفات متصرفی و غیرمتصرفی هستند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، وقتی از ۱۳ سالگی قید درس و مدرسه را زد و شاگرد حجره‌ای در بازار شد، کسی فکر نمی‌کرد که سر از تحقیق و پژوهش درآورده و نویسنده چندین کتاب شود. در دفتر ایسکانیوز میزبان بهزاد یعقوبی بودیم که امروز پژوهشگر حوزه بازار و تهران، استاد دانشگاه و عضو هیات امنای بازار تهران است. وی علاوه بر این فعالیت‌ها، دستی هم در هنر دارد و ۲ مستند به نام‌های «نگین‌های سبز بازار» و «نقش بازار در انقلاب ۵۷» را نویسندگی، کارگردانی و تهیه کرده است. مستند «نگین‌های سبز بازار» کاندید جشنواره سینما حقیقت شد و مستند «نقش بازار در انقلاب ۵۷» هم از شبکه دو سیما پخش شد. در این گفت‌وگو از ماجرای جالب ترک تحصیل تا استاد دانشگاه شدن وی صحبت کردیم و در ذیل آن به چالش‌ها و مسائل اجتماعی و فرهنگی پیرامون بازار پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

چطور شد که آن نوجوان ۱۳ ساله‌ای که درس را رها کرد، شیفته تحقیق، پژوهش و فعالیت فرهنگی شد؟

من در ۱۳ سالگی ترک تحصیل کردم و وارد دانشگاه بازار شدم؛ به تعبیر خودم دانشگاه دروازه نو را تجربه کردم. پدربزرگم در بازار حجره داشت و من در واقع شاگرد دایی خود شدم.

کم کم پیرامون بازار و عقبه تاریخی آن مورد توجه من قرار گرفت و بعد از هفت سال احساس نیاز به دانش من را به سمتی هدایت کرد که دوباره به شکل شبانه مشغول به تحصیل شوم.

مراحل تحصیل را طی کردم و در دانشگاه آزاد مدیریت بازرگانی خواندم. بعد در رشته حقوق در دانشگاه قوه قضاییه تحصیل اما آن را نیمه کاره رها کردم.

پس این که می‌گویند هر کسی وارد فضای کار می‌شود تحصیل را رها می‌کند، در مورد شما صدق نمی‌کرد؟

اگرچه تجربه چیز ارزشمندی است اما وقتی فضای سنتی با فضای آکادمیک تلفیق می‌شود احتمال رسیدن به نتیجه مثبت از ۵۰ به ۸۰ درصد افزایش می‌یابد.

بعد در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه علوم تحقیقات مشغول به تحصیل در رشته تاریخ شدم. مقطع دکتری را نیز در دانشگاه تهران مرکز در همین رشته گذراندم و امروز به عنوان هیات علمی همراه در دانشگاه تهران مرکز مشغول به فعالیت هستم.

همچنان هم در بازار تهران مشغول فعالیت هستید؟

بله من ۲۶ سال است که در بازار مشغول کار و پژوهش هستم و از سال ۸۹ هم به عنوان هیات امنای بازار انتخاب شدم. در سال ۹۲ به عنوان امین موقوفات بازار انتخاب و بعد از آن به کار تحقیق و پژوهش درباره موقوفات بازار تهران پرداختم.

در سال ۹۳ موسسه «میراث باستان پارسیان» را در بازار تاسیس کردم که ۱۲ شرح وظیفه از سمت سازمان میراث فرهنگی به ما تنفیذ شد. بر این اساس ما مسئول شدیم که موضوعات پیرامون میراث فرهنگی را در بازار رصد کنیم.

در سال ۹۴ اولین کتابم با عنوان امامزاده‌های دارالخلافه را منتشر کردم. پس از آن بود که انتشارات دارالخلافه را تاسیس کردم.

دومین کتابم به سرگذشت واقفان شهر تهران می‌پردازد که تحت عنوان واقفان دارالخلافه منتشر شد که بعد از حجت بلاغی مورخ معروف، کسی با دقت به این موضوع نپرداخته بود.

در این کتاب با جزئیات به نوع وقف، نیت واقف و مواردی از این دست پرداخته‌ام. پس از آن در حوزه مساجد تهران یا دارالخلافه پژوهش کردم و پس از ۲۲ ماه تحقیق و پژوهش در باب ۲۷۷ مسجد تاریخی تهران کتاب سوم خود را منتشر کردم.

در واقع شما ورای نگاه مالی و اقتصادی به حوزه بازار، دیدگاهی فرهنگی و تاریخی هم داشتید و پژوهش‌هایی هم در این حوزه انجام داده‌اید.

بازار سه ضلع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد. بعد اجتماعی آن مسائل تربیتی است؛ مانند مفاهیم اوستا و شاگردی و احترام به پیشکسوت که از گذشته تاکنون فرهنگ بازاریان بود.

من در بازاری زیسته‌ام که در گذشته شاگرد خوب را به دامادی خود انتخاب می‌کردند. اگر نگاه جامعه شناسی و مردم شناسی به بازار داشته باشید، با تیپ‌های شخصیتی از این دست بیشتر آشنا می‌شوید؛ انواع مرام‌نامه و مسلک‌ها را می‌توان در بازار پیدا کرد.

کافه دارالخلافه چطور متولد شد؟

به واسطه پژوهش‌ها و مراوده‌های فرهنگی که داشتم، دوستانم پیشنهاد دادند که یک خانه تاریخی را مرمت و بازسازی کرده و از آن به عنوان کتابخانه و پاتوق فرهنگی استفاده کنم.

در نهایت متولی موقوفات مهین الملک به همراه رئیس اوقاف، جلسه‌ای با من گذاشتند، متولی تاکید داشت که در این مکان اتفاق فرهنگی صورت بگیرد.

ملک در واقع خانه داماد مظفرالدین شاه بود و با دیدن خانه به یاد این افتادم که من سال‌هاست که در حوزه دارالخلافه پژوهش می‌کنم و دارالخلافه یا همان تهران قدیم ۶ محله داشت و کافه هم در محله دولت قدیم واقع شده که محدوده آن از میدان شهدای امروزی تا میدان حر بود و به این فکر افتادیم که پنج اتاق دیگر خانه هم می‌تواند نماد پنج محله دیگر تهران باشد.

۲ تا از اتاق‌ها شبیه بازار و چاله میدان سقف کوتاه داشت. سه اتاق دیگر شبیه به محله‌های ارگ، عودلاجان و سنگلج سقف‌های بلند داشتند که نماد اعیان نشینی بود. همین فکرها بود که مرا ترغیب کرد که برای مرمت خانه اقدام کنم.

این ملک در سال ۹۶ مرمت شد به این ترتیب اولین کافه کتابخانه تهران متولد شد. در این کافه کتاب بیش از سه هزار و ۵۰۰ جلد کتاب نایاب و نفیس وجود دارد و بیش از ۳۰ هزار برگ از تصاویر و اسناد پیرامون تهران در این محل نگهداری می‌شود که شنبه تا چهارشنبه در اختیار پژوهشگران و دانشجویان به رایگان قرار می‌گیرد.

فعالیت‌های پژوهشی شما بعد از افتتاح کافه به پایان نرسید.

بله بعد از آن سراغ پژوهش برای نوشتن کتاب چهارم رفتم و در کتاب چهارم به سرگذشت علمای تهران پرداختم.

در این کتاب از بازه زمانی سال ۹۶۱ که گذر شاه طهماسب به ری می‌افتد و تهران را تبدیل به شهر می‌کند تا سال ۱۳۵۷ را مورد بررسی قرار دادم و تمام عالمان تهران را احصا کردم. عالمانی که مطرح بودند و از جنبه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کنشگری می‌کردند؛ در حقیقت این کتاب به سرگذشت این عالمان می‌پردازد.

در کتاب پنجم سراغ موضوع اصناف و تجار و بازاریان رفتم که تحقیق و پژوهش آن سه سال و ۶ ماه به طول انجامید و در مرحله صفحه بندی قرار دارد.

حکایت جالبی از سبزه میدان

در پژوهش‌های که در محدوده بازار داشتید داستان‌های جالبی هم برخوردید که برای ما تعریف کنید؟

یکی از نکات جالب در مورد بازار این است که اولین میدان تهران به اسم سبزه میدان در این منطقه ساخته شد.

سبزه میدان حیاط خانه پزشک حاذقی در دوره صفویه به نام حکیم هاشم در سال ۱۱۰۴ هجری قمری بود. این پزشک در حیاط خانه سبزی می‌کاشت و بعد به سبزی کاری تغییر نام داد. بعدها این خانه را وقف می‌کند و حیاط آن به میدان سبزی کاری و بعدها به سبزه میدان معروف می‌شود.

اولین واقف تهران هم بانویی محترم در دوره صفویه به نام خانم خواهر شاه طهماسب بود.

به موضوع وقف اشاره کردید، چند درصد از بازار وقف است؟

تقریبا یک سوم بازار تهران وقف است. یعنی از ۶۰ هزار واحد صنفی یک سوم آن موقوفات متصرفی و غیرمتصرفی هستند.

مقصود از موقوفات متصرفی و غیرمتصرفی چیست؟

موقوفات متصرفی تحت نظارت اداره اوقاف هستند و موقوفات غیرمتصرفی موقوفاتی هستند که متولی دارند.

عنوان امین موقوفات چطور به شما اعطا شد؟

من مدتی نماینده تام‌الاختیار اداره اوقاف و امور خیریه بودم که در بازار تهران، شهرداری و جامعه انجمن‌های اسلامی اصناف و بازار و ارگان‌های مرتبط در بازار، فعالیت داشتم. مدتی بعد هم حکم امین برای من صادر شد و اولین فرد مکلایی بودم که نماینده ولی فقیه و سرپرست سازمان این حکم را برای من در بازار صادر کردند. تا به آن روز حکم امین را برای فردی نمی‌زدند و فقط برای امام جماعت و علما و مجتهدین صادر می‌شد. آن هم طبق نص وقف نامه بود یا اینکه نماینده ولی فقیه یا رییس سازمان تشخیص می‌داد که امور اداره رقبات موقوفات حوزه علمیه یا مساجد را به امام جماعت همان محل تفویض کنند. اعطای این مسئولیت به من اتفاق جدیدی بود.

برگردیم به موضوع مشکلات و دغدغه‌های اجتماعی محدوده بازار تهران، کمی درباره آنها صحبت کنید.

از وقتی که عضو هیات امنای بازار تهران شدم، مشکلات و دغدغه‌ها را می‌نوشتم و به همراه دیگر اعضای هیات امنا به دنبال راهکاری برای آنها می‌گشتیم.

مرحوم حاج احمد آقای کریمی دبیرکل اسبق جامعه انجمن‌های اسلامی اصناف هم کمک بزرگی در این راه به ما کرد.

در واقع شخصیت حقوقی بازار از انجمن‌های اسلامی اصناف و بازار در سال ۵۹ شکل گرفت. هیات امنا در آن سال‌ها تحت عنوان معتمدین فعالیت می‌کرد. از دهه ۸۰ به بعد هیات امنا رنگ و لعاب دیگری می‌گیرد چرا که ساختار بازار تغییر می‌کند.

۸۰ درصد بازار استیجاری است

چه تغییراتی؟

تا دهه هشتاد، ۵۰ درصد از بازار استیجاری بود اما امروز ۸۰ درصد آن استیجاری است که پس از این معتمدین جای خود را به هیات امنا دادند و هیات امنا مسئول رصد مشکلات بازار است.

لطفاً توضیحی درباره شرایط امروز بازار بدهید.

نظام حاکم بر بازار با نظام حاکم بر اصناف تفاوت‌هایی دارد؛ بازار تهران در فضایی به وسعت ۱۱۰ هکتار واقع شده است. در این فضا ۶۰ هزار واحد صنفی قرار دارد.

در بازار تهران بیش از ۵۰۰ سرا، تیمچه و پاساژ داریم و این بازار بزرگترین بازار ایران است. در حقیقت بازار تهران بزرگترین موسسه تجاری و قلب تپنده اقتصاد کشور محسوب می‌شود.

بیش از ۵۰ صنف و رسته در این بازار فعالیت می‌کنند. تا سه دهه گذشته قسمت اعظم بازار تهران عمده فروشی بود اما امروز قسمت اعظم آن خرده فروشی است؛ این یکی از موارد تغییر ماهیت بازار محسوب می‌شود.

در گذشته می‌گفتیم راسته کفاش‌ها اما امروز اگر به آنجا مراجعه کنید، اصناف مختلفی را مشاهده خواهید کرد. همین‌ها باعث شده که شاکله و ماهیت راسته و دالان‌ها تغییر کند.

بازار تهران بیش از چهار قرن قدمت دارد. عصر طلایی بازار از دورانی شروع می‌شود که آقا محمد خان ردای پایتختی بر تن این شهر کرد. در آن روزها جمعیت دارالخلافه ۱۵۰ هزار نفر بود امروز ما فقط در محدوده بازار تهران یک میلیون و پانصد هزار تردد داریم. مدیریت بحران چنین جمعیتی کار دشواری است.

بمب‌های ساعتی زیر پای بازار تهران

آیا بازار تهران برای چنین جمعیتی ایمنی کافی دارد؟

بازار ۶۰ هزار واحد صنفی دارد و اگر تصور کنید که در هر واحد سه نفر حضور داشته باشند یعنی فقط ۱۸۰ هزار نفر فروشنده دارد.

در بازه زمانی خاص برق ۱۰ آمپر وارد بازار شد بعد که نسل کولرهای گازی آمد و برق ۱۰ آمپر کفاف آنها را نداد، مجدد سیم‌کشی‌هایی انجام شد و حالا کابل فرسوده هستند و در واقع کالبد بازار دچار آسیب جدی شده است.

از از طرفی در حمله مغول راه‌های زیرزمینی در بازار ساخته شده بود و این راه‌ها به مرور در دوره صفویه تبدیل به قنات می‌شوند. این قنات‌ها هنوز هستند در دوره‌ای کنار آنها چاه‌های جذبی فاضلاب حفر شد.

من همیشه به دلیل فرسایش خاک بازار تهران از این چاه‌های جذبی بازار به عنوان بمب ساعتی یاد می‌کنم.

مذاکراتی با آبفا یا سایر ارگان‌ها انجام شده که تکلیف این چاه‌های جذبی مشخص شود؟

بله مذاکراتی انجام شده و اتفاقات قابل دفاعی هم رخ داده است. پس از پیگیریهایی که داشتیم خوشبختانه عملیات سپتیک فاضلاب خط یک و خط ۲ شمال بازار صورت گرفته است.

کار در بازار سخت است و هر پیمانکاری راضی نمی‌شود که در محدوده بازار کار کند چراکه برخی از معابر را نمی‌توان بست و از طرفی باید شب تا صبح کار کرد. متاسفانه یکی از مشکلات ما این است که از نمونه‌های مشابه خارجی الگوبرداری نمی‌کنیم.

من در سال ۹۷ سفری به پاریس داشتم که بهترین سپتیک شهری را دارد، آنجا تحقیقاتی درباره چاه‌های جذبی داشتم و بعد از برگشت سعی کردم نگاه علمی‌تری موضوع چاه‌های جذبی بازار را دنبال کنم.

یک سال طول کشید تا شرکت آب و فاضلاب تهران مطالعه خود در باب چاه‌های جذبی را به اتمام برساند در این مدت نقشه‌هایی که نیاز داشتند را در اختیارشان گذاشتیم. احتمال دارد که در سال جاری وارد فاز اجرا شویم.

لزوم تخصیص اعتبار و ردیف بودجه برای موضوعات عمرانی بازار

گذشته از موضوع چاه‌های جذبی به طور کلی بحث ایمنی بازار از چه طریقی قابل حل است؟

تا تخصیص اعتبار و ردیف بودجه برای موضوعات عمرانی بازار محقق نشود، شرایط بازار تغییر نمی‌کند. از طرفی باید نگاه واحدی به مشکلات بازار وجود داشته باشد.

ارگان‌ها و سازمان‌ها هر کدام در خصوص بازار عملکرد جزیره‌ای دارند. شهرداری جلسه می‌گذارد، فرمانداری جلسه دیگری برگزار می‌کند، میراث فرهنگی و آتش نشانی هم جداگانه تصمیم گیری می‌کنند. اگر شما روی پنج موضوع متمرکز شوید، تنها ۲۰ درصد خروجی خواهید داشت اما اگر همه این‌ها با هم متحد باشند و در راس آنها نگاه واحدی وجود داشته باشد مشکلات با سرعت بیشتری حل می‌شوند.

ما نیازمند نگاه حاکمیتی در خصوص مشکلات بازار هستیم

ما نیازمند نگاه حاکمیتی در خصوص مشکلات بازار هستیم. مثلاً در خصوص باربرها بخشی از مشکل به اتحادیه حمل بار، قسمتی به شهرداری، بخشی به هیات امنا و بخشی هم به وزارت کار مربوط می‌شود. پس نیازمند نگاه حاکمیتی هستیم که تمام این ارگان‌ها را با هم هماهنگ کند.

برگردیم به روزی که رئیس جمهور برای بازدید از بازار آمد. ابتدا بفرمایید که چطور رئیس جمهور تصمیم گرفت که بازار تهران بیاید پس از آن توضیح بدهید که مکتوباتی که در اختیار وی گذاشتید شامل چه مواردی بود؟

در واقع رئیس جمهور به دعوت ما به بازار تهران آمد و تمام تمهیدات را برای حضور وی آماده کردیم.

یکی از مطالبات ما از ایشان هم این بود که ردیف بودجه برای فعالیت‌های عمرانی بازار اختصاص پیدا کند.

به رئیس جمهور گفتیم که بازار هفت تا ۱۲ همت مالیات می‌دهد آیا نباید نتیجه پرداخت مالیات را در بهبود شرایط ببیند؟

دغدغه ما این است که قسمتی از مالیاتی که خود می‌پردازیم به بهبود شرایط ایمنی بازار اختصاص پیدا کند. ما در بازار نیاز به موسسه فرهنگی نداریم از دیرباز بازاریان بیشترین مشارکت‌های اجتماعی را داشتند.

واقفان بزرگ تهران از تجار و بازاریان هستند. هرجا مدرسه‌ای ساخته شده پشت آن بازرگانی وجود دارد یا در حوادثی مثل سیل و زلزله حضور فعال داشتند.

ما ۱۰ فرار مالیاتی گردن کلفت داریم که با ۱۰ هزار تولیدکننده خرد برابری می‌کند اما تمرکز خود را روی آن ۱۰ مورد نگذاشته‌ایم و به ۱۰ هزار تولید کننده خرد دیگر طوری فشار می‌آوریم که به مرور فعالیت تولیدی خود را تعطیل کنند.

ما از رئیس جمهور خواستیم که از خبره‌ها و عقلای بازار مشورت بگیرند.

از رئیس جمهور خواستیم تا با بخشنامه‌های کارشناسی نشده بازار را به چالش نکشند.

منظورتون از بخشنامه‌های کارشناسی نشده چیست مصداقی توضیح می‌دهید؟

یکی از این موارد تبصره ۴ ماده ۱۸ قانون مبارزه با قاچاق کالا است. بر اساس آن افراد باید هرچه که دارایی دارند، در سامانه جامع تجارت ثبت کنند در غیر این صورت قاچاق محسوب شده و ضبط می‌شود. می‌دانید با همین دستورالعمل چه حجم طلایی از کشور خارج شد؟ بازار تهران بیش از دو هفته تعطیل شد و به دنبال آن بازار اصفهان، تبریز، مشهد و شیراز هم اعتصاب کردند.

بعد با میانجی‌گری عقلای بازار اعتصاب به پایان رسید. در این بخشنامه به پتروشیمی، صنعت لاستیک‌سازی و صنعت داروسازی اشاره شده و در ذیل آن فلزات گرانبها را نیز مطرح کردند با این روش نمی‌توان جلوی قاچاق را گرفت و این تنها پاک کردن صورت مسئله است.

بازاری می‌گوید من اموالم را ثبت می‌کنم اما وقتی پمپ بنزین‌ها هک می‌شوند، شما چطور می‌توانید امنیت من را تامین کنید؟

بازاری‌ها می‌گویند که با افزایش تورم ما سود نمی‌کنیم و از افزایش تورم ناراضی هستیم اما دولت به خاطر این تورم از ما مالیات می‌گیرد. مهمترین مشکل ما نبود نگاه واحد و کارشناسی است.

یکی از مشکلات بازار تهران حضور بساط گستران یا دستفروشان است چطور می‌توان این مشکل را حل کرد؟

بساط گستری ۲ نوع دارد؛ برخی بساط گستران از لحاظ معیشتی مشکل دارند و به دلیل بیکاری و فقر مشغول به این کار شده‌اند اما ما امروز در بازار تهران با مافیای بساط گستری مواجه هستیم.

بیشتر دستفروشان بازار تهران ساماندهی شده هستند و درآمدهای هنگفتی دارند. این دسته حتی کسانی را که مشکل معیشت دارند، در جمع خود راه نمی‌دهند.

بله در گذشته کسانی بودند که به دلیل مشکلات معیشتی به این کار روی آوردند و فروشنده‌های بازار هم آنها را می‌شناسند اما امروز با پدیده‌ای مواجه هستیم که برخی حتی فضای جلوی مغازه‌ها را اجاره می‌دهند و یا برخی دستفروشان همان جنس‌های مغازه را با قیمت‌های پایین‌تر می‌فروشند.

فروشنده می‌گوید من مالیات می‌دهم و اگر کالایی مشکل داشته باشد پاسخگو هستم اما دستفروش هویتی ندارد می‌تواند هر کالایی را با هر کیفیتی به شما بفروشد.

مدیریت شهری تصور می‌کند که تمام کسانی که دستفروشی می‌کنند، مشکلات معیشتی دارند. ما بارها مراجعه کردیم و درباره ماهیت دستفروشان صحبت کردیم تا به یقین رسیدند اما آنطور که باید دستفروش‌ها ساماندهی نشده‌اند.

بیش از ۸۰ درصد از کسانی که در بازار ۱۵ خرداد بساط گستری می‌کنند متمول هستند. قسمتی از این آمار هم خود مغازه دارند. من این حرف‌ها را بر اساس پژوهش‌هایی که انجام داده‌ام مطرح می‌کنم.

خانم بارداری کنار مترو دستفروشی می‌کرد، وقتی از او پرس و جو کردم، توضیح داد که روزانه ۲۰۰ هزار تومان درآمد دارد. از او خواهش کردم که دستفروشی را کنار بگذارد در عوض هیات امنای بازار در ماه ۶ میلیون تومان به او پرداخت می‌کند. همان روز سه میلیون تومان برای او واریز کردیم اما بعد از ۲ روز مجدد به کار خود بازگشت و به یکی از مغازه دارها گفته بود که من نیازی به پرداختی هیات امنا ندارم و روزانه سه میلیون تومان درآمد دارم.

این‌ها از حس دلسوزی و ترحم مردم سوء استفاده می‌کنند. اخیراً هم شیوه جدید کلاهبرداری رایج شده که ترازوی شکسته کنار خود می‌گذارند و وانمود می‌کنند که کسی ترازوی آنها را شکسته است. این افراد به خوبی می‌دانند که در کدام مسیرها بنشینند و با فرصت‌ها و تهدیدهای بازار آشنا هستند.

اخیراً با کمک دادستانی منطقه ۱۲ و مدیر کل بهزیستی استان تهران طرحی را برای جمع آوری دستفروش‌ها متکدیان اجرا کردیم. تا سه روز اول هر روز ۸۰ نفر را جمع آوری می‌کردیم اما بعد کم کم به هم اطلاع دادند و در سطح بازار پخش شدند. بیشتر آنها هم اتباع هستند در میان آنها اتباع پاکستانی هم وجود دارد.

قسمت‌هایی از بازار دست قومیت‌های خاصی قرار گرفته است.

انواع بزه‌های اجتماعی را می‌توان در ذیل فعالیت‌های مافیایی دستفروشی دید. هرگاه سد معبرها جمع شد آمار کیف قاپی دزدی‌های تلفن همراه هم کاهش پیدا کرد. علاوه بر این بازار تهران ماهیت توریستی هم دارد و حضور بساط گستران جلوه بصری خوبی به بازار نداده است.

معضل بساط گستری آسیب جدی به صنف طلا فروشان زده است چراکه حضور بساط فروشان باعث شده منطقه ناامن شود و افراد برای خرید طلا بازار را انتخاب نکنند.

چطور می‌توان آن‌ها را ساماندهی کرد؟

راه‌های مختلفی برای ساماندهی و راستی آزمایی وجود دارد. می‌توان وضعیت افراد را استعلام گرفت.

می‌توان روی طرح شب بازار کار کرد و همانطور که زندگی در شب در خیابان ۳۰ تیر احیا شد می‌توان به احیای زندگی شبانه در بازار هم فکر کرد. می‌توان با تحقیق و مشورت فضایی را برای بساط گستران ایجاد کرد که چهارچوب استعلامی درستی داشته باشند و آنها هم ثبت نام کنند. همه این‌ها وابسته به تحقیق و پژوهش و مطالعه دقیق است.

برخی نقاط در خیابان ۱۵ خرداد حتی یک میلیون و پانصد هزار تومان اجاره داده می‌شود.

برخی بساط گستران فصلی کار می‌کنند مثلاً در زمان‌های خاص دستفروشی می‌کنند بعد مشغول باربری می‌شوند.

یکی از مشکلات و دغدغه‌های بازار هم باربران هستند چطور می‌توان این وضعیت را ساماندهی کرد؟

در مورد باربرهای بازار آماری در سال ۸۹ و ۹۰ داریم که هفت هزار و ۲۰۰ نفر از باربرها شناسایی می‌شوند و پلاک چرخ و کاور دریافت می‌کنند. این کار سال ۹۰ توسط نماینده پیک بادپا انجام می‌شود.

اما آمار دیگری هم امروز داریم که حکایت از حضور ۱۴ هزار باربر در بازار دارد. باید مطالعه‌ای انجام شود و شاید بازار تهران به این حجم باربر نیاز نداشته باشد و با چهار هزار باربر کار پیش برود.

مدیریت شهری می‌تواند ورود کرده و ساماندهی آنها را آغاز کند. ما باربرها را تنها به اسم می‌شناسیم و اگر مثلاً کسی باری را بدزدد قابل رهگیری نیست.

تنها جایی که در بازار باربرها را ساماندهی کرده تیمچه حاجب‌الدوله بوده است. در این منطقه از بازار خود بازاریان باربرها را شناسنامه‌دار کرده برای آنها لباس و چرخ مشخصی تعیین کرده‌اند.

سخن پایانی

ما نیازمند نگاهی دقیق و کارشناسی به بازار تهران هستیم. در غیر این صورت در یک دهه آینده بازار را از دست می‌دهیم.

بازار با مشکلات متعددی مثل بافت فرسوده، کابل‌های فرسوده، چاه‌های جذبی، تعداد کم ایستگاه‌های آتش نشانی، ورود حجم زیادی از موتور سیکلت ها،دپوی کالاهای قابل اشتعال مواجه است که باید در سال‌های آینده حل شوند.

رسیدگی به بازار تهران فقط این نیست که بیایند عکس بگیرند، جلسه بگذارند و گزارش بدهند که رسیدگی می‌کنیم.

بازار از دوران مشروطه تا امروز قلب تپنده اقتصاد کشور بوده است و برای اصلاح آن نیازمند بودجه اختصاصی هستیم. مهمترین ذیل موضوعات اجتماعی و سیاسی در بازار است. نمی‌توان به راحتی از کنار آن عبور کرد.

بازار نه اصولگرا و نه اصلاح طلب است. بازار اعتقاد دارد باید اصلاحاتی بر مبنای یک اصول صورت بگیرد.

سیاسیون در بازار دخالت می‌کنند البته اقتصاد قائل به فرد نیست قائل به یک جریان است. بازاریان حاضر هستند مالیات بدهند اما در ازای مالیاتی که می‌دهند، خدمات هم دریافت کنند. عصر طلایی بازار در دوره بود که توسط خود بازاریان و تجار اداره می‌شد.

انتهای پیام /

کد خبر: 1245079

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =