به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ تغییرات آب و هوایی بزرگترین چالش انسان امروزی است که عامل اصلی بیماریهای تنفسی است و جان میلیونها نفر را سالانه در جهان میگیرد. سوزاندن ذخایر فسیلی نفت، زغال سنگ و گاز برای سوخت فرآیندهای صنعتی، بزرگترین عامل تغییرات آب و هوایی است و باعث تجمع دیاکسید کربن و سایر آلایندهها در جو زمین میشود. گرم شدن تدریجی دمای زمین پیامدهایی چون اختلال در اکوسیستمها، انقراض دسته جمعی جانوران، به وجود آمدن رویدادهای آب و هوایی شدید غیر قابل پیشبینی، مسموم شدن آب و غذا، ایجاد بیماریهای قلبی عروقی، عصبی و انکولوژیک را به همراه دارد. به غیر از تاثیرات مستقیم بر سلامت انسان، این چالش بزرگ در سراسر جهان موجب آتشسوزیهای عظیمی شده است که سالانه ۳۳ هزار و ۵۱۰ نفر را به قعر مرگ کشانده است.
با وجود نقش برجسته صنعت سوختهای فسیلی و تهدید سیارهای، نظارت بسیار کمی روی چگونگی تداخل آن با یکپارچگی تحقیقات دانشگاهی وجود دارد!
تحقیقاتی که اخیرا مجله «بریتیش مدیکال» انجام داده است، نشان از مشارکت بالای صنعت سوختهای فسیلی در تحقیقات پزشکی دارد. همین امر نیز در کوتاه مدت منجر به درخواستهای جدیدی از دانشگاهیان و شرکتهای انتشاراتی برای قطع روابط با شرکتهای این صنعت شده است.
تحلیلی که توسط سه نفر از روزنامهنگاران این مجله انجام شد، نشان داد که در ۶ سال گذشته، صنعت سوخت فسیلی بودجه تحقیقاتی بیش از ۱۸۰ مقاله را تامین کرده است و هزار مقاله در این مدت به چاپ رسیده است که نویسندگان آن برای یک شرکت سوخت فسیلی یا سازمانهای مرتبط با آن کار میکردند.
در حالی که بسیاری از مطالعات ارتباط آشکاری با منافع صنعت سوختهای فسیلی ندارند، کارشناسان به بریتیش مدیکال گفتهاند که انتشار تحقیقات از طریق افزایش شهرت شرکتها و نفوذ آنها نزد محققان و پزشکان سلامت، در نهایت به نفع شرکتهای این صنعت شده است.
تجزیه و تحلیل بریتیش مدیکال نشان میدهد که «آرامکو»، شرکت ملی نفت عربستان سعودی، در حدود ۶۰۰ مقاله را تحت یک پروژه مشترک با بخش پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز تامین مالی کره است که بسیاری از این مقالات مرتبط با بیماریهای عفونی مانند کووید ۱۹ بودند. مطالعات نشان میدهد که «اکسون موبیل» و «شل» نیز درگیر این ماجرا هستند.
تجربه قبلی؛ نفوذ صنعت سیگار روی محققان
مجله بریتیش مدیکال که ضریب تاثیرگذاری (impact factor) آن ۹۳/۷ است و در رده سوم مجلات پزشکی عمومی قرار میگیرد، در گزارش اخیر خود نوشته است: سالها پیش، هنگامی که نقش مضر دخانیات بر سلامتی مشخص شد، انجمنهای علمی فعالانه تلاش کردند تا از تأثیر ناروای این صنعت بر تحقیقات این موضوع جلوگیری کنند. اما بعدا یک استراتژی بازاریابی فاش شد که در آن تولیدکنندگان سیگار سعی داشتند با برنامهریزی بسیار دقیق این اطلاعات مخرب را مخفی نگه دارند. آنها سعی کرده بودند که با ایجاد شک و تردید در مورد شواهد علمی و با به کارگیری دانشمندان برای انکار علنی هرگونه اثرات مضر، اصرار کنند که مسئولیت گردن خود افراد سیگاری است و با لابیهای قوی علیه قوانین نامطلوب و کمپینهای تبلیغاتی تهاجمی اقدام کنند.
زمانی که این استراتژیها آشکار شد، انجمن تنفسی فورا پاسخ داد و تمامی کارمندان -اعم از تمام وقت یا پاره وقت یا مشاوران – این انجمن را که ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با صنعت دخانیات داشتند را اخراج کرد. علاوه براین، انجمن قفسه سینه آمریکا هر گونه تحقیقی را که توسط نهادهای دخانیات تامین مالی میشد را ممنوع و چاپ مقالات آنها را در مجلات و کنفرانسهای خود را قدغن کرد.
صنعت سوختهای فسیلی روند صنعت دخانیات را در پیش گرفته
براساس مقاله بریتیش مدیکال، شواهد اخیر نشان میدهد که صنعت سوختهای فسیلی نیز روشی مشابه صنعت تنباکو را در پیش گرفته است و با به کارگیری محققان، تامین مالی تحقیقات و استخدام شرکتهای بازاریابی و مدیران اجرایی از شرکتهای دخانیات سعی در گمراه کردن مستقیم مردم دارد.
مهمتر از همه، بررسیها نشان میدهد که شرکتهای سوخت فسیلی با سیاستهایی که هدفشان کاهش گرمایش زمین است، همسو نیستند و بنابراین دلیل کمی وجود دارد که تصور کنیم آنها با حسن نیست به تغییرات آب و هوایی نزدیک میشوند.
این امر منجر به درخواست برای قطع روابط تحقیقاتی با صنایع فسیلی شده است. علاوه بر این، پولی که این صنایع برای تحقیقات آکادمیک صرف میکنند، برای ایجاد اعتبار خودشان است و همین امر باعث مطرح شدن پدیدهای با عنوان «سبزشویی» میشود.
سبزشویی یا Greenwashing واژهای است که به دورویی انسانها یا شرکتهای بهظاهر دوستدار محیط زیست اشاره دارد؛ به این صورت که با نام حمایت از محیط زیست به محیط زیست و به جامعه انسانی صدمه میزنند. برای اثبات سبزشویی اغلب به این موضوع استناد میشود که بیش از آنکه واقعاً در مسیر دوستی با محیط زیست فعالیت کنند، برای سبز بودن تبلیغ و هزینه میکنند.
واژه سبزشویی نخستین بار در ۱۹۸۶ توسط یک محقق نیویورکی به نام «جی وسترولت» به معنای دستآویز کردنِ دوستدار محیط زیست بودن برای کسب منفعت مالی بیشتر به کار رفت. مثال مقاله او نصب پلاکاردی در اتاق هتلها بود با این مضمون که استفاده مجدد از حولهها باعث کاهش مصرف آب و مواد شوینده و در نتیجه کمک به محیط زیست میشود. جی وسترولت در مقالهاش با طعنه، هدف نصب این پلاکاردها را بیشتر از حفظ محیط زیست حفظ حولهها نامید، چراکه کلاً محیط زیست در صنعت هتلداری به شکل وسیعتری آلوده میشود و شستشوی کمترِ حولهها فقط منجر به منافع بیشتر مالی هتلدارها میشود و ربط چندانی به حفظ محیط زیست ندارد.
آغاز نفوذ صنعت سوخت فسیلی
مجله بریتیش مدیکال در مقاله خود مینویسد: نفوذ منافع صنعتی به مؤسسات دانشگاهی چیز جدیدی نیست. صنعت فسیلی زمینه این مشارکت را با استفاده از تکنیکهای بازاریابی مانند «تبلیغات موضوعی» (یعنی بحثهای متمرکز بر موضوعات انرژی مورد علاقه به جای کاهش استفاده از فرآوردههای نفتی) و «اثرات آگاه» (یعنی استخدام دانشمندان یا شخصیتهای به ظاهر مستقل با ابراز دیدگاههای مطلوب برای صنعت) ایجاد کرد. این تاکتیکها در طول دهه ۱۹۷۰ توسط شرکتهای روابط عمومی که به طور خاص برای محافظت از صنعت فسیلی کار میکردند، توسعه یافتند.
اما آیا صنعت سوخت فسیلی بودجه تحقیقات مربوط به مسائل تنفسی را تامین میکند؟ ارزیابی این موضوع چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم کار دشواری است، اما شکی نیست که موسسات علمی با سرمایهگذاری صنعت سوخت فسیلی تامین مالی میشوند و سود میبرند. نمونههای بارز آن سمشناسان پزشکی هستند که با صنعت اجاقهای گازی کار میکنند و مقاله مینویسند و شهادت عمومی ارائه میدهند که اجاقهای گاز با آسم ارتباطی ندارند و چه بسا بیشتر این متخصصان را دانشمندان محترمی تشکیل میدهند که اعضای هیات علمی دانشگاه هستند.
یا کمیتههایی که مطالعات پزشکی بحثبرانگیز انجام میدهند، پروژههای تحقیقاتی را کلید زدهاند که توسط خودروسازان طراحی شدهاند تا ایمنی اگزوزهای دیزلی را به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی خود القا کنند.
جالب است بدانید که طرحهای تحقیقاتی پزشکی که توسط صنعت سوخت فسیلی تامین مالی شدهاند بررسی شده و نشان میدهد که شرکتهای این صنعت بیش از ۶۰۰ میلیون دلار به ۲۷ دانشگاه آمریکا اهدا کرده یا متعهد شدهاند که به موسسات تحقیقاتی مربوط به تغییرات آب و هوا کمک مالی کنند تا تمرکز خود را با راهکارهای دوستانهای مانند جذب کربن یا سوختهای زیستتوده به سمت صنعت تغییر دهند.
مطالعات نشان میدهد که «بودجه پژوهشی» به خوبی توانسته است روی دانشمندانی تاثیر بگذارد که روی اثرات تغییرات آب و هوایی بر سلامتی تحقیق میکنند. در واقع، دانشگاهها و مؤسسات به دلیل تداوم ارتباط خود با صنعت، اغلب از نظر مالی در شرکتهای سوخت فسیلی سرمایهگذاری میکنند و در نتیجه به طور مؤثر سهامداران سوختهای فسیلی هستند و منافع آنها در بقای این صنعت کمتر از تئوری است.
با در نظر گرفتن ارتباط علت و معلولی بین بیماریهای تنفسی و مرگ و میر ناشی از تغییرات اقلیمی ناشی از سوخت فسیلی، باید خیلی محتاط بود که آیا منافع سوختهای فسیلی تحقیقات را لکهدار میکند یا خیر.
آمار چه میگوید؟
تجزیه و تحلیل جدید نشان میدهد که شرکتهای سوخت فسیلی تا چه اندازه مجلات پزشکی بزرگ را تأمین مالی میکنند. آمار بیانگر آن است که ۱۴ شرکت سوخت فسیلی تنها در ۶ سال گذشته در بیش از هزار و ۱۹۰ مقاله مشارکت داشتهاند. عمده این مقالات در زمینه تحقیقات پزشکی بوده است.
به گزارش مرکز تحقیقاتی «جئوگرافیکال»، بیش از ۱۸۰ مقاله پزشکی در ۶ سال گذشته سرمایهگذاری شرکتهای سوخت فسیلی را تائید کردهاند و در هزار مقاله دیگر حداقل یک نویسنده وجود دارد که برای یک شرکت سوخت فسیلی یا سازمان مرتبط کار میکند.
و اگرچه بسیاری از این مقالات و مطالعات مستقیماً با منافع سوختهای فسیلی مرتبط نیستند، متخصصان روشهایی را در پیش میگیرند که در آن ارتباط با تحقیقات پزشکی نوآورانه باعث افزایش شهرت این شرکتها میشود.
به گفته سرپرست پژوهشی موسسه بینالمللی بهداشت جهانی در دانشگاه سازمان ملل متحد در مالزی، صنایع سوخت فسیلی از نظر سیاسی بسیار فعال هستند. آنها با دولتها لابی میکنند و قدرت زیادی در شکل دادن به سیاست انرژی و سیاست صنعتی دارند.
کدام غولهای نفت و گاز درگیر این ماجرا هستند؟
مرکز تحقیقاتی «جئوگرافیکال» گزارش میدهد: شرکت ملی نفت عربستان سعودی «آرامکو» که بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز جهان به شمار میآید، در حدود ۶۰۰ مقاله مشارکت داشته است که عمدتاً از طریق پروژه مشترک بین دانشگاه جانز هاپکینز پزشکی و این شرکت به نام «مرکز مراقبتهای پزشکی جانز هاپکینز - آرامکو» بود.
«اکسون موبیل» که سرمایهگذاریهای تجاری آن تا همین اواخر شامل حفاری نفت برای تقریباً سه دهه در گینه استوایی میشد، دومین شرکت فسیلی است که درگیر این ماجراست. این شرکت از شبکه جهانی مقاومت ضد مالاریا پشتیبانی و آن را حمایت مالی میکند و به این دلیل در گینه استوایی فعالیت میکند که بالاترین آمار ابتلا به مالاریا را دارد.
این در حالی است که کارمندان شرکتهای بزرگ صنعت سوخت فسیلی نیز خودشان دست به کار شده اند و بیش از هزار مقاله را تالیف کردهاند که اغلب برای نوشتن آنها با بیمارستانها یا سایر موسسات علمی مانند «بیمارستان احمدی شرکت نفت کویت» همکاری کردهاند و به این شکل مهر تائیدی بر کار تحقیقاتی خود زدهاند.
این آمار همچنین حاکی است که ۷۵ مقاله نیز توسط نویسندگان مشترک وابسته به شرکتهای سوخت فسیلی - از جمله شل، اکسون موبیل و موسسه نفت کویت - نوشته شده بود که شرکای آکادمیک نداشتند.
نگاه به آینده
به گفته مدیر گروه تحقیقاتی کنترل دخانیات در دانشگاه، برخی از کارشناسان معتقدند که با صنعت سوخت فسیلی باید مانند شرکتهای دخانیات رفتار شود، به دلیل مقیاس مشابه آسیبی که هر ۲ بخش به همراه «تاکتیکهای خود برای تحریف عمدی علم» ایجاد کردند.
در حال حاضر، مجله بریتیش مدیکال تنها یکی از پنج مجله پزشکی پیشرو در جهان است که سیاست منع تحقیقات مرتبط با سوختهای فسیلی را اجرا میکند. این در حال حاضر به مجلات دیگر بریتیش مدیکال و همچنین در بخش تبلیغات گسترش یافته است؛ به شکلی که هر بانکی که اکنون شرکتهای سوخت فسیلی را تامین مالی میکند، مجاز به تبلیغ در این مجله نیست.
سخنگوی گروه مجلات علمی «لنسنت» نیز میگوید که ویراستارانش به شدت هر تحقیقی را که از طریق صنعت سوخت فسیلی تامین میشود، مورد بررسی قرار می دهند و بعید است که چنین تحقیقاتی را منتشر کنند، مگر اینکه منفعت روشنی برای سلامت عمومی و انسان داشته باشند.
به طور کل به نظر میرسد که مجلات پزشکی نیاز به ارزیابی مجدد رابطه خود با شرکتهای سوخت فسیلی دارند تا اطمینان حاصل کنند که تأثیر و سوگیری در تحقیقات دانشگاهی نفوذ نمیکند.
سازمانهای پزشکی درخواست کردهاند که به طور کامل از صنعت سوختهای فسیلی صرف نظر کنند و همچنین تحقیق و انتشار را در کل صنعت محدود کنند. انجام این کار به این معنی است که مجلات پزشکی میتوانند خود را از معضل اخلاقی درگیر شدن با شرکتهای آلوده کننده سیاره رها کنند که همچنان محصولاتی را تولید میکنند که به طور مستقیم به سلامت انسان آسیب میزند. زیرا همانطور که گفته شد، آلایندههای آزاد شده توسط سوختهای فسیلی منجر به اختلالات تنفسی، سکته مغزی، آسم و سایر بیماریها میشوند.
«جان میدلتون»، رئیس قبلی بنیاد بهداشت عمومی بریتانیا، میگوید: فکر میکنم باید تامین مالی بودجههای تحقیقاتی دانشگاهها از سوی شرکتهای فسیلی لغو شود، زیرا این کار تحقیقات را به خطر میاندازد.
انتهای پیام/
نظر شما