افسانه زمانی مقدم عضو هئیت علمی دانشگاه آزاد علوم تحقیقات، در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، درباره چگونگی گسترش توسعه پایدار در جامعه و دانشگاهها افزود: مفهوم توسعه و پایداری، ۲ مبحث اساسی و در عین حال مجزا در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی هستند. در دنیای امروز، با افزایش چالشهای جهانی و نیاز به راهحلهای جامع، ترکیب این ۲ مفهوم به یک ضرورت تبدیل شده است. توسعه به معنای بهبود کیفیت زندگی و بالفعل شدن استعدادهای بالقوه افراد است، در حالی که پایداری به حفظ منابع طبیعی و محیط زیست برای نسلهای آینده اشاره دارد. این ۲ مفهوم در کنار یکدیگر میتوانند فلسفهای جامع را شکل دهند که نهتنها به پیشرفت جوامع کمک کند بلکه به حفظ و نگهداری از کره زمین نیز توجه داشته باشد.
زمانی مقدم گفت: ترکیب توسعه و پایداری میتواند یک فلسفه فکری جامع را ایجاد کند. در تعریف توسعه، باید جنبههای متعدد و متنوع را در نظر گرفت که به بالفعل شدن استعدادهای بالقوه افراد کمک میکند. در این راستا، استعدادهای بالقوهای وجود دارد که باید کشف و بستر مناسبی برای ظهور آنها فراهم شود. زمانی که این اتفاق میافتد، توسعه شکل میگیرد. انسان توسعهیافته انسانی است که در جنبههای فردی، اجتماعی، بومی و بینالمللی به رشد میرسد. در مقابل، انسان رشد یافته فقط کسی است که نمرات بالا میگیرد و ثروت خود را افزایش میدهد و تنها به یک جنبه پرداخته است. زمانی که این عوامل را در کنار هم قرار میدهید، رشد همهجانبهای شکل میگیرد که به توسعه منجر میشود. جامعه توسعهیافته به معنای جامعهای است که در تمامی ابعاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، تکنولوژیکی و بینالمللی به رشد و تکامل میرسد. در مقابل، جامعهای که فقط بعد اقتصادیاش رشد میکند، اما در ابعاد سیاسی یا انسانی موفق نیست، بهعنوان جامعهای نامتوازن شناخته میشود. این دیدگاه جامع به ما کمک میکند تا به توسعهای پایدار و متوازن دست یابیم.
وی تصریح کرد: رشد پایدار به معنای استمرار تکامل به شرط رعایت منافع نسلهای آینده است. برای توسعهیافتگی، زیرساختهای لازم و منابع کافی ضروری است. اگر این منابع بهطور بیرویه مصرف شوند، در حالی که زمان حال به خوبی رشد میکند، نسلهای آینده چیزی نخواهند داشت. این موضوع را میتوان در یک خانواده بررسی کرد؛ اگر والدین تمام منابع مالی خود را صرف یک فرزند کنند و برای سایر فرزندان بودجهای نداشته باشند، در نهایت به این نتیجه میرسند که هرچند یک فرزند را به مراتب بالا رساندهاند، اما سایر فرزندان چه خواهند شد؟ بنابراین، در مفهوم پایداری، باید تعادل و استمرار به نفع نسلهای آینده را در نظر گرفت.
زمانی با اشاره به نقش دانشگاهها تاکید کرد: دانشگاه بهعنوان یک تانکر فکری برای جامعه عمل میکند و به تفکر و ایدهها تغذیه میدهد. زمانی که یک دانشگاه توسعهیافته شکل بگیرد، افرادی که از این سیستم فارغالتحصیل میشوند، نهتنها مفهوم توسعه را درک میکنند، بلکه میآموزند که چگونه منابع را بهگونهای مصرف کنند که به نسلهای آینده آسیب نرسانند و محیط زیست حفظ شود. در واقع، دانشگاه مسئولیت تربیت انسانهای تکاملیافته را بر عهده دارد که به نظام جهانی بهصورت جامع نگاه میکنند و به همان اندازه که به نسل حاضر و خود اهمیت میدهند، به آینده جهان هستی نیز اهمیت میدهند.
وی با تاکید به نزدیک کردن پژوهشها به چالشهای توسعه پایدار در جامعه افزود: پژوهش نوعی تفکر در جامعه است که به دنبال پاسخ به سوالات و چالشهای آن میباشد. وقتی در دانشگاه دغدغهها و چالشهای جهانی و آینده مطرح میشود، ناخودآگاه پرسشهایی شکل میگیرد که پاسخ به آنها به دنبال خواهد داشت. بنابراین، باید تفکر دانشگاهی را بهگونهای شکل دهیم که جهان را بهعنوان یک کل هستی ببیند و به آینده آن اهمیت بدهد.
زمانی تصریح کرد: ارتباط بین بدنه دانشگاه و جامعه اولین شرط برای ایجاد این نوع تفکر است. این ارتباط نیازمند آموزش به دانشجویان است. وقتی دانشگاه از واقعیتهای موجود فاصله میگیرد، به تدریج منزوی میشود و در فدراسیونها و کنفرانسهای جهانی نقش کمتری ایفا میکند. این انزوای دانشگاه باعث میشود که از مسائل جامعه فاصله بگیرد. ارتباط دانشگاههای بزرگ با یکدیگر، ارتباط صنعت با دانشگاه و ارتباط دانشگاه با مجامع جهانی، همچنین در نظر گرفتن امتیازات تحقیقات توسعهای برای دانشگاهیان در حوزههای مختلف میتواند به تقویت این ارتباط کمک کند.
استاد دانشگاه آزاد گفت: به یاد دارم زمانی که به سوئد سفر کرده بودم، اولین جایی که دیدن کردم دانشگاه این کشور بود. در همه سفرها، در کشورهای مختلف اولین جای دیدنی دانشگاههای انها است. دانشگاههای سوئد بهقدری جذاب و دیدنی بودند که توجه من را جلب کردند. یکی از نکات جالب در این دانشگاهها، اهمیت تفکیک زباله بود که بهوضوح در خیابانها و میان مردم دیده میشد. مردم با تفکیک زباله، به نوعی درآمدزایی میکردند. زمانی که چنین موضوعات به ظاهر کوچکی در خیابان، شهر و دانشگاه جدی گرفته میشود، جامعه یکدست و منسجمتری شکل میگیرد.
وی در پایان گفت: در جامعه ما، مسائل یکدست نیستند و ارزشها با هم همخوانی ندارند. در ایران، در فضاهای آموزشی از مهدکودکها تا مدارس و دانشگاهها، آموزشهایی ارائه میشود که با واقعیتهای سطح شهر و جامعه مغایر است. بهعنوان مثال، آلودگی محیطزیست میتواند در غالب سوزاندن مازوت در پالایشگاهها و استفاده از بنزینهای آلوده، میتواند جلوه کند. زمانی که سیاستگذاران، برنامهریزان، مجریان و بودجهگذاران در یک راستا حرکت نکنند، به نتیجه مطلوبی نخواهند رسید. بنابراین، ضروری است که این گروهها با هم هماهنگ شوند تا بتوانند تغییرات مثبت و پایداری را در جامعه ایجاد کنند.
انتهای پیام/
نظر شما