معلم استثنایی؛ چراغ‌خاموش در گردنه مشکلات

کمبود نیروهای متخصص، ضعف در محتوای آموزشی و معیشت پایین، از مهم‌ترین چالش‌هایی هستند که معلمان مدارس استثنایی در مسیر آموزش کودکان با نیازهای خاص با آن مواجه‌اند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، معلم‌های مدارس استثنایی، شاید کمتر دیده شوند اما بیش از هر گروهی، بار سنگین عشق و تلاش را به دوش می‌کشند. آن‌ها نه فقط آموزگار که راهنما، همراه و گاه پناهگاهی امن برای کودکانی هستند که جهانی متفاوت با دیگران را تجربه می‌کنند. چالش‌هایشان فراتر از کلاس درس است؛ باید میان دنیای پیچیدهٔ روح و روان کودکان و محدودیت‌های اجتماعی و ساختارهای ناکارآمد پل بزنند.

هر روز با کمبود امکانات، نگاه‌های ناآگاهانه و گاه سنگینی سکوت جامعه روبه‌رو می‌شوند اما با شکیبایی چشم به آینده‌ای دارند که شاید کودکی ناشنوا آواز رویاهایش را بشنود، یا دیگری با دستان لرزان خود بتواند قلم را به امید نوشتن فردایی روشن بگیرد.

کمبود معلم متخصص

هفته‌ معلم بهانه‌ای است تا نیم نگاهی به چالش‌هایی که این معلمان با آن مواجه هستند، داشته باشیم. نخستین چالش کمبود معلم استثنایی متخصص است که این موضوع باعث شده تا فشار کاری سایر معلمان این حوزه بیشتر شود. سالار قاسمی رئیس سازمان آموزش‌وپرورش استثنایی کشور گفته که در مدارس استثنایی نیروهای تخصصی از جمله گفتاردرمان، کاردرمان، مشاور و شنوایی‌سنج، کمبود داریم که باید به بازمهندسی ساختار و برنامه‌ریزی برای توان‌یابی کامل این حوزه توجه شود.

نادیده گرفتن معلمان دارای معلولیت در آزمون استخدامی

در کنار کمبود نیرو استفاده ناکافی از ظرفیت افراد دارای معلولیتی که مشتاق به فعالیت در حرفه معلمی هستند، به چشم می‌خورد اما آموزش و پرورش در آخرین آزمون استخدامی از استخدام افرادی که معلولیت داشتند، سرباز زد. این درحالی بود که دستگاه‌های اجرایی موظف هستند که سه درصد از سهمیه استخدام خود را به افراد دارای معلولیت اختصاص دهند.

زهرا عابدینی فعال حوزه معلولان و استاد دانشگاه در این باره به ایسکانیوز گفت: دولت مکلف است که طبق ماده ۱۵ قانون حمایت از معلولان، سه درصد از سهمیه استخدامی مراکز دولتی را به افراد دارای معلولیت اختصاص دهد. این سهمیه در دفترچه آزمون استخدامی پیش‌بینی می‌شود اما وقتی افراد در آزمون پذیرفته می‌شوند، در زمان مصاحبه به بهانه نابینایی یا کم‌بینایی رد می‌شوند.

آموزش و پروش: وجود نابینایان در مدارس باعث تضعیف روحیه دانش‌آموزان می‌شود

دکتری حقوق با اشاره به اینکه مهمترین دستگاهی که از اجرای این قانون سرباز می‌زند، آموزش و پرورش است، عنوان کرد: آموزش و پرورش معتقد است که وجود نابینایان در مدارس باعث تضعیف روحیه دانش‌آموزان می‌شود. در دوره قبل چنین استدلالی مطرح می‌شد اما جامعه باید طوری تربیت شود که توانمندی انسان‌ها مهمتر از تفاوت آن‌ها باشد.

وی ادامه داد: امسال هم آزمون استخدامی ویژه معلولان برگزار شد اما همچنان همان مشکلات پابرجا هستند. این آزمون تاثیری بر استخدام جامعه نابینایان نداشت.

معلم نابینایی که دنیا را برای دانش‌آموزان زیباتر کرد

در مدارس استثنایی، معلمان دارای معلولیت بسیاری وجود دارند که با وجود مشکلات، دستاوردهای ارزشمندی داشته‌اند؛ یکی از این معلمان میرحافظ حسینی است که خود نابینا است و به پاس فعالیت‌هایش برنده جایزه معلم شده است. وی درخصوص فعالیت‌هایش به ایسکانیوز گفت: من نابینا هستم و در حوزه دانش‌آموزانی با آسیب‌های بینایی کار می‌کنم. اعتقاد من این است که همه افراد با نیازهای ویژه نه به عنوان سربار جامعه بلکه باید به عنوان فرد موثری در اجتماع فعالیت داشته باشند.

وی افزود: یکی از راه‌های کمک به حضور هرچه بیشتر این افراد در جامعه، دسترس‌پذیر کردن محیط‌های مختلف برای حضور آنها است. یکی از فعالیت‌های من استفاده از تکنولوژی برای قابل درک کردن دروس برای دانش‌آموزانی با نیازهای ویژه بود؛ برای مثال سعی کردم نقشه جغرافیا را طوری طراحی کنم که دانش‌آموزان نابینا با لمس آن درک بهتری از این درس داشته باشند؛ چراکه آموزش تنها تئوری نیست و باید از ابزارهای مختلف استفاده کرد.

معلم نمونه کشوری عنوان کرد: حتی در دروسی مثل ریاضی اگر بتوانیم از ابزار استفاده کنیم، کیفیت تدریس افزایش پیدا می‌کند. در مجموع آنچه که من به خاطر آن برنده جایزه معلم شدم، دسترس‌پذیر کردن ابزارهای آموزشی برای دانش‌آموزانی با نیازهای ویژه بود.

این معلم باسابقه درخصوص مشکلات آموزش و پرورش توضیح داد: یکی از مهمترین مشکلات آموزش و پرورش ما بحث معیشت معلمان است. علاوه بر این گزینش‌ها به درستی انجام نمی‌شوند و معلمانی وارد این حوزه می‌شوند که انگیزه کافی برای تدریس ندارند. حقوق‌های پایین هم باعث می‌شود که این بی‌انگیزگی دوچندان شود. یک معلم اول باید کارش و بعد دانش‌آموز را دوست داشته باشد تا بتواند کار کند.

وی ادامه داد: آموزش و پرورش باید با جذب معلمانی که علاقمند به این شغل هستند، افزایش سطح رفاه معلمان و بهبود سیستم آموزشی، کیفیت آموزش را افزایش دهد. از طرفی کتاب‌ها هم باید به طور کلی اصلاح شوند و بیش از تمرکز بر مسائل تئوری آموزش‌های عملی را در پیش بگیریم.

کتب درسی متناسب با خواسته کودکان دارای نیاز ویژه نیستند

برنده جایزه معلم با اشاره به اهمیت توجه به نیازهای کودکان نابینا در آموزش و پرورش بیان کرد: نویسندگان کتاب‌های آموزشی باید نیازهای دیگر کودکان مانند کودکان نابینا را نیز در نظر بگیرند. کتاب‌های درسی باید بروز باشند تا نسل جدید انگیزه تحصیل داشته باشد اما آموزش و پرورش همچنان بر شیوه سنتی تدریس تاکید دارد.

حسینی با گلایه از آموزش و پرورش در خصوص بی‌توجهی به کودکان با نیازهای ویژه توضیح داد: من ۱۲ سال در این سیستم آموزشی تدریس کردم، در این سال‌ها متوجه شدم که یکی از مشکلات دانش‌آموزان با نیازهای ویژه، مورد بی‌توجهی قرار گرفتن و ناتوان انگاردن آنها است. آموزش و پرورش افراد با نیازهای ویژه را ستخدام نمی‌کند. من بارها آزمون استخدامی دادم و رد شدم و در نهایت با شکایت به دیوان عدالت اداری توانستم جذب آموزش و پرورش شوم.

وی افزود: در دیگر ارگان‌ها هم شرایط به همین شکل است و این کودکان وقتی می‌بینند بعد از فارغ التحصیلی جامعه آنها را قبول نمی‌کند، انگیزه خود برای تحصیل را از دست می‌دهند. برای تحصیل این افراد هزینه شده است اما به جای اینکه از آنها استفاده شود، در حقشان کم لطفی می‌شود. دولت نباید نگاه منفعلانه به افراد با نیازهای ویژه داشته باشد.

معلم نمونه کشوری با تاکید بر لزوم مناسب‌سازی فضای شهری برای افراد با نیازهای ویژه گفت: مناسب‌سازی فضای شهری و حتی اپلیکیشن‌های داخلی برای افرادی با نیازهای ویژه به ویژه نابینایان یک مطالبه اساسی ما از دولت است. در حوزه اشتغال هم باید به این افراد بیشتر توجه کرد چراکه آنها استعداد دارند و می‌توانند نقش مهمی در چرخه اقتصاد کشور داشته باشند اما مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرند.

چالش کار با کودکان اتیسم و سندروم داون

زهرا جمشیدی هم از معلمان نمونه است که در راستای بهبود کیفیت زندگی و آموزش کودکان معلول ذهنی (مانند اتیسم و سندرم داون) در شهرستان اسلام‌آبادغرب قدم برداشته، جایی که کمبود آگاهی والدین، نبود امکانات تخصصی و هزینه‌های بالای درمان، باعث از دست رفتن دوران طلایی درمان این کودکان می‌شد.

از وی پرسیدیم که چرا سراغ سخت‌ترین گروه آموزشی رفت، در حالی که می‌توانست در یک مدرسه عادی کار کند و در پاسخ به ایسکانیوز گفت: کار با بچه‌های دارای نیازهای خاص همواره دغدغه بخشی از افراد جامعه‌ است و بیشتر از همه ارگان‌های حامی از جمله بهزیستی درصدد این هستند که فرد معلول را به یه توانایی نسبی برسانند تا زمینه ورود فرد را به اجتماع فراهم‌ کنند. همین مسئله دغدغه من در تمام سال‌های کاری‌ام بود که بتوانم یک کودک را توانمند، هدفمند و جراتمند کنم. این کار میسر نمی‌شد جز با سعه صدر و صبر فراوان تا بچه‌ای را که از بسیاری جهات فاقد یادگیری تشخیص داده می‌شد، در چهارچوب اصولی آموزشی قرار داده و از مفاهیم پایه تا سطح بالاتر شروع به یادگیری مستمر کنم.

جمشیدی توضیح داد: عشق به یاددهی دغدغه ذهنی من در تمام زندگی بوده چراکه تاثیرگذاری در آینده و سرنوشت یک فرد بالاترین تکامل گونه‌ بشری است و رسیدن به این جایگاه آرزو و هدف زندگی هر فردی است و من هم از این قاعده مستثنی نبوده و نیستم.

چه کسی می‌گوید کودکان دارای معلولیت ذهنی آموزش‌پذیر نیستند؟

وی ادامه داد: تمام اعمالم در راستای کمک‌ورزی به افرادی بوده که نیازمند بودند؛ از دیرباز برچسبی که روی بچه‌های معلول خصوصاً ذهنی‌ها می‌زدند و آن‌ها را آموزش ناپذیر می‌دانستند، من را اذیت می‌کرد. تمام تلاشم در این راستا بود که ثابت کنم بچه‌های معلول هم اگر با برنامه‌ریزی صحیح پیش بروند، یادگیری در سطح قابل انتظاری در جنبه‌های متفاوت بسته به ظرفیت وجودی آن‌ها اتفاق می‌افتد.

برنده جایزه معلم درباره چالش‌هایی که در این مسیر داشت، گفت: اولین و قدرتمندترین چالش نبود پذیرش در والدین بود. آن‌ها فکر می‌کردند که کودکشان دچار نقص است و نباید تحت آموزش قرار بگیرد. این موضوع مانع درمان بود و آموزش را هم به تاخیر می‌انداخت. در حالی که اگر از سن طلایی بچه بگذرد ساختار ذهنی کودک انعطاف آن دوران را از دست می‌دهد و تیم توانبخشی به سختی می‌تواند یادگیری را در کودک نهادینه کند.

وی در پاسخ به این سوال که چرا سراغ کودکان طرد شده از خانواده رفت، گفت: شاید طرد کلمه‌ درستی نباشد چراکه رشته الفتی که بین والد و کودک وجود دارد حتی با وجود ارتباط‌گیری ناصحیح کودک با والدین بر اساس شدت معلولیت، قدرتمند و قوی است. حقیقت این‌ است که والدین بعد از مدت‌های مدید دست و پا زدن و مراجعه فراوان به دکتر و امتحان کردن بیشتر راه‌های درمانی که بعضاً انتظار معجزه و خوب شدن یک شبه را داشتند، ناامید می‌شدند و مراجعه به مراکزی مثل مرکز توانبخشی ما را شبیه آخرین نقطه امید می‌دانستند.

وی افزود: در واقع چون هیچ ایده‌ایی از یادگیری این نوع کودکان ندارند، ترجیح دادند که کودک با سپردن به مراکز نگهداری شبانه‌روزی به حال خود رها کنند. مشکلات عمده‌ مالی، نداشتن سواد و آگاهی والدین و همچنین داشتن فرزندان دیگر هم مزید بر علت شده و این روند ناامیدی تسهیل‌تر می‌شد.

معلم بیان کرد: به عنوان مربی دغدغه‌مند تمام تلاشم این بوده که با آوردن نمونه‌های دیگر و مشاوره و صحبت مکرر با والدین این تصور غلط را در هم بشکنم و با دخیل و همراه کردن والد در امر آموزش با خودم پیوند عاطفی جدیدی بین والد وفرزند برقرار کنم و باعث شوم که والدین متوجه تغییرات و پیشرفت‌های کودک شوند و بیشتر انگیزه بگیرند.

آموزش و پرورش برای آگاه‌سازی والدین تلاش کند

جمشیدی درخصوص سیستم آمرزش استثنایی در کشور توضیح داد: به کارگیری نیروهای ماهر یکی از نقاط قوت این سیستم آموزشی‌ است اما این به تنهایی کافی نیست. آگاه‌سازی والدین از ماهیت مشکلی که دارند و حلاجی آن‌ها خیلی بیشتر از مهارت به کار می‌آید. بنابراین باید تمرکز بسیاری هم به روی والدین و خانواده‌ها بگذاریم تا نتیجه مطلوب حاصل شود.

لزوم وجود آموزش‌های تخصصی برای معلمان

وی افزود: پیشنهادم این‌ است که هر سال نیروهایی که در این راستا فعالیت می‌کنند در دوره‌های جامع آموزشی شرکت کنند تا اطلاعات بروزتری داشته باشند و بتوانند از پس اکثر قریب به اتفاق این مشکلات بربیایند.

جمشیدی بیان کرد: خارج از مسائل مالی و حقوقی که دغدغه فکری برای یک معلم ایجاد می‌کند، بالا بردن کیفیت آموزش یکی از دغدغه‌های معلم‌هاست که آموزش‌ها را از حد استاندارد بالاتر ببرند و در این زمینه‌ نیازمند حمایت مسئولین زیربط هستیم.

به گزارش ایسکانیوز، چالش‌های متعدد، از کمبود معلمان متخصص تا مشکلات معیشتی، محدودیت‌های تجهیزات آموزشی و نگرش‌های نادرست نسبت به معلمان و دانش‌آموزان دارای معلولیت، همگی موانعی هستند که نه‌تنها مسیر این معلمان را دشوارتر کرده‌اند، بلکه اثر مستقیم بر کیفیت یادگیری و رشد این کودکان می‌گذارند. با این حال، نمونه‌های موفقی از معلمان فداکار، همچون میرحافظ حسینی و زهرا جمشیدی نشان می‌دهند که با عشق، تلاش و خلاقیت، می‌توان بر بسیاری از این چالش‌ها غلبه کرد.

اکنون آموزش و پرورش، جامعه و سیاست‌گذاران کشور باید به این حوزه نگاهی استراتژیک داشته باشند. تنها با اصلاح زیرساخت‌ها، تغییر نگرش فرهنگی، جذب نیروهای متخصص، ارتقای معیشت معلمان و طراحی روش‌های آموزشی خلاقانه و همه‌جانبه، می‌توان آینده‌ای بهتر برای کودکان با نیازهای خاص رقم زد. معلمان استثنایی قهرمانانی هستند که شایسته حمایت همه‌جانبه‌اند، زیرا سرمایه‌گذاری بر کودکان امروز، تضمین‌کننده فردایی است که در آن تفاوت‌ها نه مرزی برای پیشرفت، بلکه پلی برای توسعه خواهند بود.

انتهای پیام /

کد خبر: 1266947

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =