مهران بُندری مدرس دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز درباره موانع توسعه در ایران اظهار کرد: نیروی انسانی تحصیل کرده ثروت واقعی یک کشور است. درست است که نفت، گاز و منابع طبیعی سرمایههایی برای توسعه به حساب میآیند؛ اما کشورهای توسعه یافته بسیاری هستند که بدون اتکا به هیچ منبع روی زمین یا زیر زمینی توانستند توسعه یابند. به همین دلیل، من معتقدم ثروت واقعی هر کشور نیروی انسانی تحصیل کرده است. برای مثال نفت به خودی خود، یک ماده سیاه و بدبو است. اگر منابع انسانی متخصص نباشد، این ماده ناکارآمد است. نیروی انسانی است که این ماده را کشف و استخراج میکند و در نهایت به دهها محصول با ارزش تبدیل میکند. نیروی انسانی تحصیل کرده است که همه فرایند تبدیل نفت با کالا را مدیریت میکند.
وی افزود: توسعه معلول شرایط بسیاری است. بررسی عوامل توسعهنیافتگی ایران نشان میدهد که آموزشهای دانشگاه در ناتوانی نیروی انسانی در محیط کار بسیار موثر هستند. متاسفانه آموزشهای دانشگاهی در ایران اغلب تئوری هستند. چند درصد فارغالتحصیلان دانشگاهی توانمندی فنی کافی برای انجام کار مستقل را دارند؟! استادان دانشگاه حتی در کارگاههای رشتههای فنی حضور ندارند و برگزاری این کارگاهها را به دانشجویان دکتری میسپارند. آموزش مولفه بسیار مهمی در توسعه است. برخی منابع علمی معتقدند که آموزش در مسیر توسعه باید از دوره دبستان شروع شود. این یک شعار نیست، بلکه نتیجه سالها مطالعات و تجربه من در زمینه توسعه است.
دولتی بودن صنابع مانع شکلگیری ارتباط دانشگاه و صنعت میشود
بندری درباره موانع شکلگیری ارتباط دانشگاه و صنعت خاطرنشان کرد: ارتباط دانشگاه و صنعت تحت تاثیر مقولات بسیاری است. نتایج تحقیقات ما نشان داد که یکی از دلایل شکل نگرفتن ارتباط صنعت و دانشگاه در خوزستان و ایران، این است که صنایع در کشورما دولتی هستند. وقتی صنایع تحت نظارت و کنترل دولت هستند، بهرهوری اهمیت چندانی ندارد. در حالی که در صنایع خصوصی بهرهوری بسیار مهم است. برای مثال اگر مدیری مسئولیت شرکت فولاد یا نیشکر را به عهده بگیرد و زیانده شود، دولت از آن حمایت خواهد کرد. متاسفانه شرکتهای دولتی هیچ فضای رقابتی ندارند. چرا که منابع دولتی به آنها تزریق میشود چه زیانده باشند یا نه. در واقع شرکتهای دولتی نوعی آسودگی دارند. وقتی منابع دولتی حضور دارند چرا شرکت خود را درگیر بهرهوری کند. به همین دلیل، صنایع به دانشگاه مراجعه نمیکنند تا قطعاتی برایشان بسازد که بهرهوری را افزایش دهد. مدیران صنایع دولتی یکی پس از دیگری میآینده و هیچ تغییری در عملکردشان ایجاد نمیشود. در حالی که شرکتهای خصوصی باید به دنبال بهرهوری باشند. چرا که اگر زمین بخورند، دولت به آنها کمک نخواهد کرد. ولی اگر شرکت نفت یا فولاد زمین بخورد، دولت به عنوان یک نهادی که به منابع نفتی متصل است، حمایتش میکند.
این پژوهشگر حوزه توسعه گفت: مانع دیگر در شکلگیری ارتباط دانشگاه و صنعت این است که صنایع در ایران محدود به بازارهای داخلی هستند. این صنایع چون مشتری خارجی ندارند، به سراغ تغییرات اساسی نمیروند و دغدغه به روز کردن تولیدات خود را ندارند. برای مثال ایران خودرو یا سایپا، توجهی به ارتقای موتور ماشینها و کاهش آلودگی هوا ندارند. چرا که هر چه تولید کنند، در کشور مصرف میشود. اگر این صنایع احساس کنند، رقیب دارند، مجبورند تغییر کنند؛ اما وقتی انحصار دارند، تلاشی نمیکنند تکنولوژی جدید استفاده کنند. برای مثال شرکت ارج یک کارخانه بسیار قدیمی ایرانی است که در گذشته یخچال ارج در همه خانهها پیدا میش؛ اما این شکرت نتوانست به مرور زمان جایگاه خود را در کشور حفظ کند و از بازار کنار رفت. چون نتوانست با دانشگاه ارتباط برقرار کند و بخواهد یخچالی با نیازهای روز برایش طراحی کنند.
وی تصریح کرد: یکی دیگر از موانع شکلگیری ارتباط دانشگاه و صنعت این است که دولت ناکارآمدیهای خودر ا با درآمدهای نفتی پوشش میدهد. سرزمین ما فقط متعلق به نسل کنونی نیست، به آیندگان هم تعلق دارد. رضا امیرخانی در کتاب نفحات نفت مینویسد که وقتی شرکت پژو در فرانسه در حال ورشکستگی بود، مدیرش به دانشگاه سوربن رفت و درخواست کمک کرد؛ اما در ایران وقتی یک شرکت به مشکل برمیخورد، با تزریق پول از سوی دولت مشکل حل میشود.
بندری تاکید کرد: یکی دیگر از مشکلات ارتباط صنعت و دانشگاه به خود دانشگاه برمیگردد. دانشگاهها در کشورهای پیشرفته به ازای پول دانشجو میگیرند. به این معنا که صنعت برای حل یک مشکل از دانشگاه درخواست کمک میکند. دانشگاه برای حل آن مشکل فراخوان جذب دانشجو میدهد و آن دانشجویان در قالب یک پروژه صنعتی جذب میشوند. پول تحصیل این دانشجویان را صنعت پرداخت میکند. در حالی که در ایران دانشگاهها بر اساس نیاز جامعه و آمایش سرزمین شکل نگرفتند. به همین دلیل در همه دانشگاههای کشور رشته کشاورزی و شیلات دانشجو میگیرد حتی اگر در آن منطقه امکانات فعالیت این رشتهها وجود نداشته باشد. از آنجایی که بودجه دانشگاهها هم از دولت میآید، دانشگاه برای گذراندن امور خود نیازی به ارتباط با صنعت ندارد. اتصال به بودجه دولتی مشکلی است که هم صنعت با آن مواجه است و هم دانشگاه.
گفتنی است، موضوع رساله دکتری مهران بندری شناسایی چالشهای توسعه شرکتهای دانشبنیان در استان خوزستان بوده است. وی در این رساله بررسی کرد که چرا با وجود ظرفیتهای بالای استان خوزستان، تعداد شرکتهای دانشبنیان کم است؟! استان خوزستان در حالی که در زمینههای مختلف مانند صنعت کشاورزی قطب به حساب میآید و جزو سه استان اول کشور است؛ اما تعداد بسیار کمی شرکت دانشبنیان دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که مولفههای اجتماعی تاثیر بسیاری در کم بودن تعداد شرکتهای دانشبنیان دارند. بر اساس این پژوهش نبود ارتباط مناسب بین صنعت و دانشگاه یکی از مولفههای اصلی در توسعه شرکتهای دانشبنیان است.
انتهای پیام/

نظر شما