به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، با اینکه ۱۵ سال گذشته اما هر روز که سوارش میشود، تمام بدنش از استرس منقبض میشود. چند برابر یک مرد که با خیال آسوده رانندگی میکند، شش دانگ حواسش جمع اطراف است. از کنار پلیسها با احتیاط عبور میکند و بارها سناریوهای مختلف از لحظهای که پلیس او را متوقف میکند، در ذهن خود مرور کرده است. هر بار از خودش میپرسد که نکند کسی صرفا از حضور یک زن پشت این وسیله حال خوبی نداشته باشد و تصمیم بگیرد که آسیبی به او برساند. انتخاب لباسی که بتواند زمان موتورسواری بپوشد و دیگران حداقل در نگاه اول متوجه زن بودن او نشوند، برای سحر یک چالش است.
سحر طوسی ورزشکار ایرانی در رشته سه گانه است که ۱۵ سال پیش تصمیم میگیرد رویای هم سن و سالانش را زندگی کند و از محدودیتها بگذرد. از او پرسیدم چرا موتور و پاسخ داد: زندگی من همیشه طوری بود که میخواستم به خاطر زن بودنم، محدودیتی نداشته باشم. جدای از اینها آدم ماجراجویی هستم و دوست داشتم من هم از امکاناتی که مردان از آن استفاده میکنند، بهرهمند شوم. از طرفی موتورسواری ممنوع بود و این ممنوعیت از نگاه من ضد آزادی انسان بود و دوست داشتم با موتورسواری، به نوعی مخالفت خود را با این قانون غیرمنطقی نشان دهم.

موتور برایم به صرفهتر از خودرو بود
از نگاه عموم، زنان برای تفریح دوست دارند که موتورسواری کنند اما برای سحر موتور عصای دست است و وسیله رفت و آمد و در پاسخ به سوالم درباره دلیل انتخاب این وسیله گفت: موتورها زیباتر شده و کلاههای متنوعی هم در بازار هست و امروز خانمهای زیادی را میبینم که برای تفریح موتور سوار میشوند اما من از همان اول به دلیل اینکه هزینه خرید خودرو را نداشتم، فعالیتها و رفتوآمد زیادی هم داشتم و ترجیح دادم که موتور را انتخاب کنم و سریعتر به کارهایم برسم. امروز موتور دندهای دارم که سرعت بهتری دارد و کنترل بیشتری دارم. من پنج صبح با موتور از خانه بیرون میزنم تا به محل کارم بروم و برای من موتور وسیلهای است که زندگیام را با آن میچرخانم و گواهینامه یکی از نیاز مهمی است که استرسم را کم میکند. من چندین برابر یک مرد به اطرافم توجه میکنم که به واسطه نبود گواهینامه دچار مشکل نشوم.
شنا خلاف رودخانه
آن روزها که سحر تصمیم گرفت، موتورسوار شود، جامعه به اندازه امروز پذیرای این موضوع نبود و حتی موتورسواری زنان در خیابان تابو بود. او آن روزها را اینطور شرح داد: به خاطر ندارم که خانمی را مانند خودم در آن سالها دیده باشم. زنانی را که میشناختم و میدانستم که موتورسواری میکنند، بیشتر موتورسنگین سوار میشدند و این کار هم داخل شهر انجام نمیشد. آن زمان من تازه یادگرفته بودم که موتورها چند مدل دارند و از دوستی که موتور باکسر داشت، خواهش کردم که به من آموزش دهد. باکسر موتوری هندی و مناسب بود و در کوچههای خلوت تمرین میکردم. بیشتر موتور دوستانم را سوار میشدم تا اینکه خودم موتور خریدم. موتورم پاکشتی و خیلی کوچک و شبیه اسکوتر بود.
باید شبیه خودشان میشدم
سحر میگوید که ممنوعیتهای موجود و مردانه کردن فضای موتورسواری باعث شده بود تا او فقط برای اینکه به جای خودرو سوار موتور شده، با چالشهای متعددی رو به رو شود. او همرنگ خیل عظیم مردان موتورسوار شدن را انتخاب کرده تا بتواند ادامه دهد و چالشهایش را اینطور تعریف میکند: اولین چالشم یادگیری بود که جو مردانه بود و باید سعی میکردم طوری رانندگی کنم که شبیه خودشان باشم که هم متوجه نشوند که خانم هستم و هم قضاوت نشوم که زنان نمیتوانند موتورسواری کنند. دوست نداشتم که مانند برخی موتورسواران لایی بکشم و مسیری را یک طرفه بروم اما فضا طوری است که مجبور میشدم برای اینکه زن بودنم جلب توجه نکند، مانند خودشان رفتار کنم.
از او پرسیدم که آیا تا به حال با خطری مواجه شده است و پاسخ داد: ممنوعیت به ذات خود چالش است و مدام ترس داری که نکند دستگیر شوی یا کسی بخواهد آسیبی بزند. چند بار پیش آمد که راننده خودرو متوجه شد که خانم هستم و فرمان را به سمت من چرخاند تا به من آسیب بزند. ما بیمه نداریم و اگر اتفاقی بیفتد، مقصر هستیم. برای من در این سالها پیش نیامد که بخواهم خسارتی بدهم اما پیش آمد که زمین خوردم و به خیر گذشت.
حتی پلیس تشویقم کرد
علیرغم اینکه ممنوعیت موتورسواری زنان هنوز پابرجاست و تنها زمزمههایی از سوی دولت برای رفع این مانع شنیده شده اما فضای امروز جامعه و نگاه عمومی به موتورسواری زنان نسبت به ۱۵ سال پیش تغییر کرده است. پوپک از نگاه حمایتگر مردم نسبت به خودش گفت: تا امروز به غیراز موتورسوارانی که میخواستند، اذیت کنند، همه آدمها از پیر و جوان تشویقم کردند. روزهای اولی که هنوز دستم راه نیافته بود، راهنماییام میکردند و برایم توضیح میدادند که در هر موقعیتی باید چه کاری انجام دهم.
پوپک معتقد است که بیشتر هجمهها در فضای مجازی است؛ جوک میسازند تا موتورسواری زنان را تحقیر کنند، ترافیک را به رانندگی زنان ربط میدهند و کارهایی از این دست اما در دنیای واقعی آدمها واکنش بهتری نسبت به موتورسواری زنان دارند. او میگوید حتی یک بار از سوی یکی از افسران پلیس راهنمایی و رانندگی تشویق شده است.
دوچرخه آزاد، موتور ممنوع!
نظرات متفاوتی درباره موتورسواری زنان وجود دارد و برخی معتقدند که موتورهم وسیلهای برای رفتوآمد است و چرا باید تفاوتی میان زنان و مردان وجود داشته باشد؟ زنان میگویند که چطور ما میتوانیم سوار موتوری شویم که راننده مرد دارد اما اگر راننده باشیم، کار خلاف قانونی انجام دادهایم؟ آنها میپرسند که چطور دوچرخهسواری آزاد است اما اگر این وسله به جای پدال زدن با بنزین و برق کار کند، دیگر نمیتوان سوار آن شد و فقط برای مردان مناسب است؟!
ممنوعیت صدور گواهینامه باعث شده تا چالشهای بسیاری برای زنانی که موتور را به عنوان وسیله نقلیه انتخاب کردهاند، ایجاد شود، مثلا اگر تصادفی رخ دهد و خانم مقصر نباشد، به دلیل نداشتن گواهینامه مقصر شناخته میشود.
موتور گاهی برای زنان ضرورت است
برخی معتقدند که موتور میتواند وسیله بهتری در مقایسه با خودرو برای شهرهای شلوغی مثل تهران باشد. علاوه بر این قیمت کمتر آن در مقایسه با خودرو، در دسترس نبودن وسایل حمل و نقل عمومی در همه ساعتها و همه نقاط شهر هم میتواند دلایلی برای انتخاب این وسیله نقلیه باشد و گاهی حتی برای زنان مناسبتر است؛ مثلا خانمی را تصور کنید که دیروقت از محل کار خود به خانه باز میگردد و هزینه خرید خودرو را ندارد، حمل و نقل عمومی هم که از ساعت ۲۱ دیگر دردسترس نیست، هزینه استفاده از تاکسی اینترنتی بالاست و خطرات خاص خود را هم دارد، بنابراین چه ایرادی دارد که موتور را برای تردد انتخاب کند؟
فاطمه نگاه متفاوتی دارد و میگوید: من با سوار شدن خانمها بر موتورسیکلت موافق هستم، در برخی موارد حتی لازم است اما زیرساخت فرهنگی اجتماعی و شهری در این باره وجود ندارد مثلا تصور کنید خانمها پیک موتوری شوند! درحالیه که جایگاه زن در فرهنگ ایران بسیار ارزشمند و والا است. ابتدا باید تابو موتورسواری شکسته شود.
خانم دیگری هم معتقد است که اگر موتور به درستی استفاده شود، ایرادی ندارد اما برخی دختران جوان کارهای خطرناکی با موتور انجام میدهند.
اما مگر وقتی خانمها راننده تاکسی شدند، چیزی از شان آنها کم شد که امروز اگر از موتور برای کار مثلا به عنوان پیک استفاده کنند، دچار کسرشان میشوند؟ یا مگر پیک موتوری بودن کاری بیارزش است؟ چه بسا شاید فرصت شغلی برای زنان سرپرست خانوار فراهم شود و بتوانند امرارمعاش کنند.
زنان موتورسوار فرهنگ رانندگی را ارتقا میدهند
بخشی از مخالفت با موتورسواری زنان به نگرانی نسبت به خطرات رانندگی با این وسیله بازمیگردد اما بخشی از مشکل بزرگ ما در زمینه فرهنگ رانندگی به آموزش بازمیگردد و اگر افراد در آموزشگاهها بیاموزند که چطور باید به حقوق هم احترام بگذارند و در مقابل اگر خطا کنند، جریمه سنگینی در انتظار آنهاست، مرتکب اشتباه نمیشوند. شاید حتی اگر صدور گواهینامه برای زنان آزاد شد و در راستای آن آموزشگاههای حرفهای برای آموزش وجود داشته باشند، بتوان موتورسوارانی قانونمندتر از مردان تحویل جامعه داد که الگوی خوبی برای سایرین هم باشند.
سراج: موتورسواری خانمها تبرج است
یکی از مخالفان جدی موتورسواری زنان محمد سراج عضو کمیسیون اجتماعی مجلس است. او معتقد است که استفاده از موتورسیکلت برای خانمها ناپسند است و با فرهنگ جامعه سازگار نیست.
سراج میگوید: خانمی که پشت موتور مینشیند نمیتواند پوشش مناسب یک خانم را حفظ کند، زیرا دو دست آنها درگیر هدایت وسیله نقلیه است و در معرض باد قرار دارند و از این رو موتورسواری خانمها «تبرج» محسوب میشود.
باید از آقای سراج پرسید که مگر استفاده از کلاه ایمنی طبق قانون اجبار نیست و جریمه ندارد؟ بنابراین وقتی خانمها راننده موتور باشند، کلاه ایمنی دارند و حتی اگر معتقد به حجاب هم نباشند، برای عمل به قانون و حفظ ایمنی خود از کلاه استفاده میکنند، پس دلیل مربوط به حجاب بیاساس است. علاوه بر این سالهاست که خانمها ترک موتور مینشینند و چطور چند سانتیمتر آن طرفتر تبرج است و چند سانتیمتر این طرفتر مجاز؟
این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به وقوع حوادث در جادهها گفت: امکان دارد بانوان موتور سوار هم به دلیل نبود ایمنی کافی و مشکلات پوشش، دچار حوادث شوند و ما شاهد جمعآوری جنازه خانمها در جادهها باشیم.
آقای نماینده احتمالا در جریان نیستند که همین امروز بیشترین تلفات مربوط به موتورسواران است که همه آنها هم مرد هستند و اگر واقعا این وسیله خطر دارد، پس برای همه آن را ممنوع کنید. از طرفی مشکلات پوششی چطور میتواند ایمنی را دچار مشکل کند؟ خانمها امروز هم سوار موتور میشوند و اگر پوششان برای ایمنی در حین موتورسواری مشکلی ایجاد میکرد، سوارشدن ترک موتور هم باید ممنوع میشد.
فاطمی: دوچرخه هم روزی تابو بود
احمد فاطمی نماینده دیگر مجلس نظر متفاوتی دارد. او در این باره گفت: در حال حاضر و در شرایط فعلی ما برای اینکه خانمها گواهینامه موتورسواری بگیرند، مشکلی نداریم منتها تاکنون این مسئله از لحاظ عرفی قابل قبول نبود و زیر بارش نمیرفتند ولی ظاهرا دولت یک لایحهای را تنظیم کرده تا به مجلس بفرستد.
این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: بعضیها میگویند قوانین فعلی کافی است و باید قوانین را اجرا کنیم، چراکه تفکیک جنسیتی در قوانین و مقررات در بحث صدور گواهینامه برای موتورسواری وجود ندارد و گرفتن گواهینامه موتور شامل خانمها و آقایان میشود اما معمولا پلیس راهنمایی و رانندگی این را اجرا نمیکند.
او گفت: حرف اصلی من این است که بالاخره خانمها در عمل سوار موتور میشوند پس بهتر است این مسئله را ساماندهی و برایشان گواهینامه صادر کنیم و مهارتها را بسنجیم و ارزیابی کنیم.
فاطمی در پاسخ به اینکه در مسئله موتورسواری بانوان بحث نگاه مراجع به این قضیه مطرح شده که شاید مخالفتی با این موضوع داشته باشند، بیان کرد: موتورسواری بانوان هم مثل دوچرخهسواری است، مشاهده کردید که دوچرخهسواری بانوان که قبلا با آن مخالفت میکردند امروز جا افتاده است.
به گزارش ایسکانیوز، سحرها و پوپکهای بسیاری در گوشه گوشه کشور هستند که علیرغم محدودیتی که مبنای قانونی ندارد و صرفا اعمال سلیقه بوده، با همه استرسها و خطرات موتورسواری را انتخاب کردهاند. تعداد این موتورسوارانی که خود را از نگاههای سرزنشگر و قضاوتکننده پنهان میکنند اما دست از مطالبهای که دارند، نمیگذرند، هر روز در حال افزایش است. بیتوجهی به این خواسته تنها باعث میشود که خطر افزایش رانندگان بدون گواهینامه بیشتر شود و یکی از وعدههای دولت پزشکیان هم پاسخ به این خواسته چندین ساله است که امیدواریم در قامت وعده باقی نماند. حضور زنان در ورزشگاه هم روزگاری تابو بود اما شکست و امید که این تابو هم بشکند.
انتهای پیام /

نظر شما