گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز- زندگی مشترک چه در مرحلهی آشنایی و چه در مراحل بعد برای همهی انسانها چالشهایی را با خود به همراه دارد، چالشهایی که بعضا باعث میشود انسان برای حل آن ها به تنهایی خود پناه ببرد و حتی به انسان بزرگتری تبدیل بشود. با وجود تمام دردسرهای زندگی مشترک، روان همه ما به همراهی نیاز دارد و همین همراهی باعث میشود سختی ها دیده نشوند، همه ما در تمامی این مرحله از زندگی نیازمند الگو و راهنمایی برای خود هستیم.
کتابهایی که در راستای زندگینامهی شهدا نوشته میشوند میتوانند الگوی خوبی برای ما باشند، البته که هرچقدر سبک زندگی و شرایط آن شهید به زندگی ما نزدیکتر باشد میتواند راهنمای بهتری برای ما باشد. کتاب«کنج حرم» خاطرات زندگی مشترک همسر شهید «مهدی ایمانی» است. این کتاب که در ۲۶۸ صفحه به نگارش درآمده، میتواند راهنمای خوبی برای کسانی باشد که سبک زندگی مذهبی دارند.
روایت این خاطرات از سال ۱۳۸۵ شروع میشود. از جلسات آشنایی خانوادگی با شهید ایمانی تا زمان عقد، نکات جالبی را درباره حساسیت این شهید به بحث محرم یا نامحرم بودن شرح میدهد، نکاتی که شاید کمتر کسی به آن توجه کند، در بخشهای بعدی روایت شروع زندگی مشترک را بیان میکند، با توجه به اینکه شهید مهدی ایمانی خادم حرم حضرت معصومه (س) بودند، ورود به زندگی و پرداختن به چزئیات این زندگی میتواند برای مخاطب بسیار جذاب باشد.
داستان تا تولد فرزند اول و دوم ادامه پیدا میکند و این بین خاطراتی از شهید در موقعیتهای متفاوت زندگی مثل تولد بچهها و بیماری و سفرهای زیارتی بیان میشود و در میانه کتاب اتفاقی میافتد که شاید اگر به عنوان مخاطب نظارهگر موضوع باشید احساس کنید حال و هوای این شهید به قبل و بعد موضوع تقسیم شد.
ماجرای شهادت مهدی غریب، باجناغ شهید مهدی ایمانی تاثیر بزرگی در زندگی او داشت و از جایی که در دهه ۹۰ فعالیت گروهک تروریستی داعش در سوریه شروع شده بود، طلب شهادت از حضرت معصومه (س) به یک دغدغه برای مهدی ایمانی تبدیل شد. تا پیش از آن هم در تک تک مراحل زندگی در کتاب شاهد توجه به اهل بیت (س) توسط این شهید هستیم، از هیئتهای خانگی تا علاقه به روضه و مسائل معنوی وجود داشتند، اما شهادت شهید غریب انگار رنگی دیگر به کتاب زندگی مهدی ایمانی میدهد.
کتاب با قلم روان محمدرسول ملاحسنی نگارش شده و زنجیرهروایت در همهی بخشهای کتاب، پیوسته به هم مرتبط است؛ طوری که خواننده را وادار به خواندن داستان میکند و کشش خوبی بین مخاطب و کتاب برقرار میشود.
البته با توجه به این مسئله که بخشی از داستان در گذشته اتفاق میافتد بهتر بود که حال و هوای سالهای ۸۰ در کتاب ملموستر باشد چرا که در بعضی قسمتهای روایت، با توجه به اینکه قسمتهای مربوط به سالهای اول زندگی در دهه ۸۰ است اما نویسنده نتوانسته به خوبی این مسئله را به تصویر بکشاند و گویی اتفاقات در سال ۱۴۰۰ درحال رخ دادن است و باعث میشود مخاطب نسل جدید درک دقیقی از زندگی اجتماعی این شهید نداشته باشد.
در کتاب «کنج حرم» روایتها به گونهای نقل شده است که گویی در تمام زندگی ارتباطی به جز معاشرت با فامیل و خانواده اتفاق نمیافتاده و حتی در سالهای ۸۸ هم اشارهی بسیار کوتاهی به فتنه و فعالیتهای سیاسی شده، از این جهت پرداختن به زندگی اجتماعی این شهید در کتاب میتوانست بسیار جالب باشد. با توجه به اینکه در دهه ۸۰ تفاوتهای فرهنگی شدیدی بین مردم ایجاد شد، این شهید چطور در جامعه حضور داشت و چه تفکری راجع به این موضوع داشت.
یکی از نوآوریهایی که در این کتاب اتفاق افتاده بود، وجود کیو آر کد برای تماشای فیلمهای شهید بود و بر جذابیت داستان میافزود اما اگر درباره این فیلمها توضیحات مفصلتری هم داده میشد این نوآوری را بی نقص میکرد، بعضی از فیلمها ارتباطی با متن آن قسمت از کتاب نداشتند و برای مخاطب ایجاد سوال میکند.
با وجود روان بودن قلم نویسنده اما در قسمتهای کوچکی از داستان میتوان پرش را دید، پرشهایی که در ادامه روایت متوجه عدم بیان برخی موضوعات در بخشهای قبل میشویم، از طرفی، همنامی دو شهید غریب و امانی در بعضی از قسمتهای کتاب باعث میشود بخش کوچکی از کتاب برای ما گنگ باشد.
بهطور کلی، زندگی روایتشده در این کتاب با سبک زندگی روزمره جامعه تفاوت بسیاری دارد؛ سبکی آمیخته با تفکرات معنوی عمیق. با وجود باورهای مذهبی همسر شهید، باز هم شاهد شگفتی او در برابر رفتارها و شیوههای زندگی متفاوت هستیم. از همین رو، خواندن چنین کتابی پیش از آغاز زندگی مشترک میتواند ارزشمند باشد، زیرا امکان لمس و درک تفاوتهای فرهنگی در حوزه ازدواج را فراهم میآورد.
از سوی دیگر، در حالیکه بسیاری از زندگینامهها در موضوع ازدواج با نوعی فانتزیسازی همراهاند، این کتاب نگاهی دقیق و واقعگرایانه به زندگی ارائه میدهد؛ نگاهی که از هرگونه فیلتر احساسی بهدور است. تنها نکتهای که میتوانست روایت را کاملتر کند، پرداختن به رفتار شهید از منظر اجتماعی بود.
صبا هراتی خبرنگار*
نظر شما