به گزارش گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز، در میان چهرههای درخشان تاریخ اسلام، نام حضرت فاطمه زهرا(س) همواره با مفاهیمی چون ایمان، عدالت، دانایی و ایثار درآمیخته است. او نه تنها دختر پیامبر اعظم(ص) و همسر امیرالمؤمنین علی(ع) است، بلکه الگویی جاودانه برای زن مسلمان و انسانی متعهد به حقیقت و کرامت به شمار میآید. از آغاز تاریخ اسلام تاکنون، اندیشمندان، محدثان، مورخان و نویسندگان بسیاری کوشیدهاند تا گوشهای از عظمت شخصیت و ابعاد گوناگون زندگی حضرت زهرا(س) را در آثار خود بازتاب دهند؛ آثاری که هر یک از زاویهای خاص به تبیین نقش ایشان در عرصههای دینی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پرداختهاند.
در دهههای اخیر، انتشار کتابها و پژوهشهای تازه درباره حضرت زهرا(س) نشاندهنده تداوم علاقه و نیاز جامعه معاصر به بازخوانی زندگی و اندیشه این بانوی بزرگ است. این آثار نه تنها روایتهای تاریخی را مستند میسازند، بلکه در پی آناند که مفاهیم معنوی و انسانی نهفته در سیره فاطمی را به زبان روز بازگو کنند؛ از پژوهشهای دانشگاهی گرفته تا روایتهای ادبی و داستانی، همه و همه تلاش دارند تصویری روشنتر از جایگاه حضرت زهرا(س) در تاریخ اسلام و در ذهن و دل مسلمانان امروز ارائه دهند.
در این گزارش، نگاهی خواهیم داشت به شماری از کتابهایی که درباره حضرت زهرا(س)؛ آثاری که هر یک با رویکردی متفاوت، از پژوهش تاریخی گرفته تا تفسیر عرفانی و ادبی، کوشیدهاند پرتویی از زندگی و شخصیت آن بانوی بیهمتا را به خواننده بنمایانند.
کشتی پهلو گرفته
این کتاب مرثیه و سوگنامه ای است داستانی درباره ی مصائب زندگی و نقاط عطف و حوادث مهم زندگی حضرت فاطمه زهرا(س)، از زبان خود ایشان و اطرافیان و نزدیکان آن بزرگوار. این کتاب شامل ۱۴ فصل است که هر یک از آنها به یکی از نزدیکان آن حضرت اختصاص دارد و توسط انتشارات نیستان هنر چاپ گردیده است. اثر علاوه بر رنگ و بوی داستانی، خواننده را با تاریخ آن دوران نیز آشنا می سازد. این اثر با استقبال گسترده ای از زمان انتشار روبرو شده است به گونه ای که تاکنون بیش از ۶۰۰ هزار نسخه از آن به چاپ رسیده است.

در برشی از کتاب کشتی چهلو گرفته آمده است:
روزگار غریبی است دخترم! دنیا از آن غریبتر!
این چه دنیایی است که دختر رسول خدا را در خویش تاب نمیآورد؟
این چه روزگاری است که «راز آفرینش زن» را در خود تحمل نمیکند؟
این چه عالمی است که دُردانۀ خدا را از خویش میراند؟
روزگار غریبی است دخترم! دنیا از آن غریبتر!
آنجا جای تو نیست، دنیا هرگز جای تو نبوده است. بیا دخترم، بیا، تو از آغاز هم دنیایی نبودی. تو از بهشت آمده بودی، تو از بهشت آمده بودی ...
آن روزها که مرا در حرا باخدا خلوتی دوستداشتنی بود، جبرئیل؛ این قاصد میان عاشق و معشوق، این رابط میان عابد و معبود، این مَلَک خوب و پاک و صمیمی، این امین رازهای من و پیامهای خداوند، پیام آورد که معبود، چهل شبانهروز تو را میخواند، یک خلوت مدام چهلروزه از تو میطلبد ...
و من که جان میسپردم به پیامهای الهی و آتش اشتیاقم زبانه میکشید با دَمِ خداوندی، انگار خدا با همه بزرگیاش از آن من شده باشد، بال درآوردم و جانم را در التهاب آن پیام عاشقانه گداختم.
آری، جز خدا و جبرئیل و شوی تو کسی چه میدانست حرا یعنی چه؟ کسی چه میداند خلوت باخدا یعنی چه؟
شبیه مریم؛ روایتی داستانی از زندگی بانو فضه، خادمه حضرت زهرا (س)
رمان «شبیه مریم» از انتشارات کتاب جمکران با تصویرگری «محمد صادق» درباره زندگی و زمانه حضرت فضه از زمان زندگی در نوبه (شهری در آفریقا) تا زیست وی در فضای مدینه النبی می باشد.
فضّه خدمتگزار عالم و شهیر حضرت فاطمه زهرا (س) و راوی حدیث از آن بانوی بزرگ است.
در کتب تاریخی، برای نخستین بار در دوران اولیه بعد از هجرت رسول اکرم(ص) به مدینه، از این بانوی پرهیزکار نام برده شده است. آن ایام آیهای نازل شد که پس از آن پیامبر اسلام فضه را برای کمک و یاری بانوی عالمین به منزل حضرت زهرا (س) فرستادند.
حضرت فضه در مقام والایی از ایمان و تقوی قرار دارد. ایشان در نطق و خطابه قهرمان زبردستی بوده و علاوه بر افتخار خدمت به حضرت زهرا (سلام الله علیها)، سراسر زندگی این بانوی نمونه، از خلوص و معنویت موج میزند.
آنطور که تاریخ گواهی میدهد، این زن والامقام در مدت بیست سال از زندگی خود حتی گفتوگو و مکالمات عرفی خود را هم با آیات قرآن کریم بیان میکرد.

در برشی از کتاب شبیه مریم آمده است:
ام ایمن از ابتدای کودکی پیامبر میدانست که ایشان روزی پیامبر خواهد شد. او برای فضه از دسیسههای یهود گفت که سالها از ظهور و هجرت ایشان به یثرب که اکنون مدینه النبی نام داشت اطلاع داشتهاند و از سالیان دور در آنجا ساکن شدهاند ولی به مرور از نیتشان برگشتند و درگیر تجارت و ربا شدند. فضه به یاد سخنان مردم مدینه افتاد. او بارها در میانه بحثها و گفتوگوهای آنها در کوچه و بازار شنیده بود که یهودیان را عامل فتنهها و جنگهای خانوادگی و قبیلهای میانشان میدانستند. یهودیان در زمان جنگ خندق به عمد در مدینه ماندگار شده بودند تا از پشت سر به پیامبر و یارانشان که در حال جنگ با کفار مکه و دیگر مشرکان بودند، حمله کنند. ام ایمن با زبان شیرینش و با همان شور و حرارت از خاطرات ازدواجش میگفت. فضه ناگاه به خودش آمد و دوباره به صحبتهای ام ایمن گوش سپرد.
خاطر نازک گل
این کتاب نوشته حسین سیدی جلد سوم از مجموعه چهارده جلدی «سیره کاربردی چهارده معصوم(ع)» یا «سبک زندگی معصومین(ع)» است و توسط نشر معارف به چاپ رسیده که در دهه ۸۰، برنده جایزه کتاب سال حوزه علمیه قم شد.
خاطر نازک گل به مقام والای حضرت زهرا (س) تقدیم شده است؛ کتابی که با خلوص و ارادت نویسنده نسبت به حضرت، درباره بخشهای مختلف شخصیتی، اخلاق، رفتار و آموزههای ایشان به شکلی متفاوت بحث میکند. این اثر در سه بخش به شخصیت حضرت فاطمه (س) میپردازد. اولین بخش درباره زندگی شخصی، کودکی، خصوصیات اخلاقی و تربیت ایشان میپردازد. بخش دوم درباره ارتباط ایشان با رسول اکرم (ص)، احترام و ارادت همیشگی به والدین خود، فروتنی و پرهیزگاری، گشادهدستی و توجه ایشان به مردم پرداخته و زوایای مختلف زندگی مشترک ایشان با امیرالمومنین را بیان میکند. بخش سوم نیز با بررسی ارتباط خاص سرور زنان اهل بهشت با معبود و پروردگار خود به آیات «مباهله، تطهیر، مودّت، برّ» و اشاره دارد و تفسیری از سوره مبارکه «کوثر» نیز ارائه کرده است.

در برشی از کتاب خاطر نازک گل آمده است:
پس از جنگ احد، فاطمه و سیزده تن از زنان دیگر از مدینه به صحنه نبرد آمدند، آب و غذا آوردند و به مداوای مجروحان پرداختند. در همین مصاف هنگامی که رخسار خونین پدر را دید، او را در آغوش گرفت و خون را از چهرهاش پاک کرد. پس از اطلاع از شهادت حمزه گریست. پیامبر هم گریه کرد. سعی کرد کاری کند که خونریزی پیکر رسول گرامی بند بیاید. امام علی بر زخمهای پیامبر آب میریخت و او را میشست. خونریزی متوقف نشد. قطعهای پشم آتش زد و خاکسترش را بر زخم پاشید و خون بند آمد. بعد از آن نیز صبحهای شنبه به منطقه احد میآمد و برای حمزه و دیگر شهیدان احد از خداوند درخواست آمرزش میکرد.
امام صادق میفرماید: او برای زنانی که صحنه نبرد احد را ندیده بودند، موقعیت جنگی را تشریح میکرده که خود نشانگر حضور ایشان به محض پایان مصاف بود. امام علی میفرماید: با پیامبر در جنگ احزاب، خندق حفر میکردیم. روزی زهرا آمد و تکهای نان آورد و گفت: نانی برای پسرهایم پختم، تکهای از آن را برای شما آوردم. پیامبر فرمود: دخترکم! این نخستین غذایی است که پس از سه روز میخورم. شرکت در مباهله، فتح مکه، حجه الوداع و پس از کودتای بعد از درگذشت فرستاده خدا تا چهل شب در خانه مهاجران و انصار رفتن، و به بیعت نابهجا و سکوتشان در برابر جانشینی پیامبر اعتراض کردن و پیامدهای خطرناک این کارشان را هشدار دادن و... همه نشانگر فعالیت اجتماعی او با رعایت تمام موازین شرعی است.
انتهای پیام/
نظر شما