الوند ایستاده. نه یک کوه که حافظِ سنگیِ تمامِ هستیِ همدان است. نامش بر تارکِ تاریخِ مادها و هخامنشیان نشسته. اما امروز این ابّهتِ خاموش زیرِ سمِ توسعهای بی پروا و کورکورانه خرد میشود. توسعهای که فقط گودالِ سود را میبیند و گسترهیِ میراث را فراموش میکند.
از این بالا چیزی شبیه به جنایت دیده میشود. زخمهایی عمیق و نامنظم بر دامنِ سبزِ کوه. ردِ پوتینِ بولدوزرها و ماشینآلاتِ سنگین بر مسیری که روزگاری پاک و دست نخورده بود. آری اینجا کوه به فروش میرود. نه به دستِ دشمنِ دیرین که به دستِ فرزندانِ خود. پرسشِ عریان این است: آیا قیمتِ سنگِ کوپ واقعاً با ارزشِ تمامِ کوه برابری میکند؟
باید واقعیتِ تلخِ این معامله را پذیرفت: ما الوند را از جایگاهِ منبعِ حیاتی به یک انبارِ موادِ خامِ ساده تنزل دادیم. سوداگرانِ معادن با مجوزهایی که بویِ شتاب و بیمسئولیتی میدهند هر روز بخشِ جدیدی از تنِ کوه را تکه تکه میکنند. این کار نه تنها یک آسیبِ بصری است که فروپاشیِ نظامِ بوم شناسیِ یک منطقه را در پی دارد.
روایتِ آب در این تخریب پیچیده است. انفجارهایِ مهیب مسیرِ صدها قنات و چشمهیِ زیرزمینی را تغییر میدهد. رگهایِ حیاتیِ کوه کور میشوند. آبِ صاف و خنکِ الوند که نمادِ برکت بود در زیرِ آوارِ سنگیِ معادن به هدر میرود. این خیانت به منابعِ طبیعیِ تجدید ناپذیر است. شهری که در معرضِ جدیِ بحرانِ آب قرار دارد چگونه میتواند به این سادگی خزانهیِ آب خود را منفجر کند؟
تصویرِ معادنِ رها شده غم انگیزترین منظره است. گودالهایی دهان گشوده و پر از نخاله که نه پر میشوند نه احیا. اینها سنگ قبرهایِ بینامِ توسعهیِ ناپایدار هستند. خاطرهای زنده از یک هجومِ اقتصادیِ کوتاه مدت که زخمِ هزارساله بر تنِ طبیعت گذاشت. ما نتوانستیم یک مدلِ استخراجِ مسئولانه را دیکته کنیم. مدلی که استخراج را منوط به تضمینِ کاملِ احیایِ محیطی و بهرهمندیِ مستقیمِ مردمِ محلی از منافع کند.
مردمِ دامنه الوند به خوبی میدانند. این کوه فقط سنگ نیست که مرتعِ دام و محلِ جمع آوریِ گیاهانِ دارویی است. با تخریبِ منظرِ کوه معیشتِ سنتیِ اهالیِ روستاها نیز تهدید میشود. اینجاست که سودِ عدهای قلیل بر حقوقِ حیاتیِ عدهای کثیر غلبه میکند. این یک تضادِ عدالتِ اجتماعی است که در سکوتِ سنگیِ کوه پنهان شده.
چاره چیست؟ باید قوانینِ معدن داری در این منطقه خاص بازنویسی شوند. الوند به دلیلِ ثبتِ میراثی و باستانی باید یک منطقه حفاظت شدهیِ ویژه اعلام شود و استخراجِ سنگ از آن به طورِ کامل و بدونِ استثنا متوقف گردد. باید سرمایه گذاریِ هوشمند بر توسعهیِ اکوتوریسمِ ورزشی و طبیعت گردیِ تخصصی جایگزینِ خامفروشی شود.
این کوه درسی برایِ ما دارد. درسِ ماندگاری و پایداری. الوند با تمامِ زخمهایش هنوز هم با ابهت ایستاده. او منتظرِ یک بیداریِ عمومی است. بیداریای که بفهمد توسعه واقعی در حفظِ میراث است نه در تخریبِ آن. نفس آخر این میراثِ سنگی نه بویِ انفجار که بویِ امید به حفظِ اصالت میدهد.
فعال رسانهای*
انتهای یادداشت./
نظر شما