به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی ایسکانیوز، اردوان بهرامی، پزشک و نویسنده پایان خشونت علیه کادر درمان، در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، خشونت علیه کادر درمان را به دو دسته اصلی تقسیم کرد و توضیح داد: خشونت علیه کادر درمان عمدتا به دو شکل خشونت بیمار و همراه بیمار علیه کادر درمان و خشونت درون سیستمی، یعنی خشونت سال بالایی علیه سال پایینی و استاد علیه دانشجو، بروز پیدا میکند.
چرا خشونت؟
وی درباره این ادعا که نداشتن مهارت ارتباطی موجب میشود که بیمار و همراهنش، کادر درمان را آزار دهند، گفت: پزشکها افرادی تحصیلکرده هستند و عمدتا ضریب هوشی بالایی دارند، در نتیجه این مسئله که هوش اجتماعی خوبی ندارند و نمیتوانند با بیماران ارتباط برقرار کنند، درست نیست. شرایط کاری کادر درمان و رزیدنتها است که اجازه ارتباط درست و موثر را نمیدهد.
بهرامی افزود: اما با در نظر گرفتن این عامل هم نمیتوان گفت که علت خشونتی که رخ میدهد، فرصت نداشتن برای ارتباط صحیح با بیمار است. عامل اصلی خشونت، تصورات نهادینه شده در ذهن بیمار و همراه بیمار است؛ به دلیل جوی که سالها بر رسانه حاکم بوده، مردم فکر میکنند که در بیمارستانها افراد بی سواد، بی مسئولیت و سهمیهای در حال کار هستند.
نقش رسانه ملی در بیاعتمادی مردم
نویسنده کارزار پایان خشونت علیه کادر درمان درباره تصورات اشتباه جامعه توضیح داد: این تصورات به قدری رایج هسنتند که بیمارستانها در شهرهای کوچک لقب «کشتارگاه» گرفته اند و مثل «عمودی به بیمارستان میروی و افقی بر میگردی» بین مردم رایج است. عموم مردم هر مرگی در بیمارستان را به خطای پزشکی ربط میدهند و خطای پزشکی را هم کاملا مربوط به پزشک میدانند؛ در صورتی که هر مرگ و اتفاق ناخوشایندی میتواند به علت خود بیماری، پیگیری نکردن بیمار، کمبود امکانات، بیاثر بودن دارو و خیلی از عوامل دیگر باشد.
وی اضافه کرد: طی سالهای سال در جامعه ما گفته شده است که هر اتفاق ناگواری در بیمارستان یا درمانگاهی برای هر بیماری رخ دهد، احتمال اول خطای پزشکی یا کم کاری کادر درمان و اولین متهم هم پزشک است و بعد سایر اعضای کادر درمان.
بهرامی درباره شفافسازی قصورات پزشکی و تاثیر رسانه بر شکلگیری دیدگاه نادرست مردم گفت: قصور پزشکی مسئله پیچیدهای است و نمیتوان آن را به سادگی به مردم شرح یا آموزش داد، در نتیجه وظیفه وزرات بهداشت در این زمینه اعتمادسازی یا حداقل پرهیز از بی اعتماد کردن مردم به سیستم درمان است، اما در این زمینه موفق عمل نکردهاست. در۱۵ سال گذشته، صدا و سیما مدام در حال بیاعتمادسازی مردم نسبت به کادر درمان است؛ بسیاری از محتواهایی که در این رسانه پخش میشده ، موجب این امر شدهاست.
در درمان تدافعی پزشک و بیمار هر دو رنج میکشند
وی درباره عوض شدن نوع درمان در اثر رفتار مردم با جامعه پزشکی گفت: پزشکان ما به مرور داردند به سمت درمان تدافعی میروند. این یعنی به جای اینکه هنگام درمان همه فکر و ذکرشان بهبودی بیمار باشد باید دائما نگران این باشند که بیمار یا همراهانش ممکن است چه واکنشی نشان دهند و چه مشکلاتی برای او به وجود بیاورند. این موضوع هم باعث میشود پزشکان نتوانند برای درمان تصمیم بگیرند یا تصمیمات خود را اجرایی کنند و هم باعث به وجود آمدن زحمات زیاد برای بیمار به منظور جابهجایی و رفتن به مراکز بزرگتر میشود.
در نهایت دولت ضرر میکند
بهرامی درباره دارو و پاراکلینیک القایی گفت: یکی دیگر از مسائلی که رسانهها آن را برعکس جلوه دادهاند تجویز داروی القایی و پاراکلینیک القایی است؛ به معنای اینکه گاهی بیمار به دارو یا کاردرمانی خاصی مثل سیتیاسکن، امآرآی و غیره نیازی ندارد، اما به دلیل اینکه پزشکان با داروخانه یا مراکز انجام کارهای درمانی زد و بندکردهاند، این موارد را در نسخه بیمار جا میدهند. علی رغم اینکه ممکن است بعضی ازپزشکان این کار را بکنند، حقیقت قضیه کاملا برعکس است و معمولا بیماران هستند که کارهای درمانی غیرضروری و داروهای اضافه را درخواست میکنند.
وی درباره تجربه شخصی خودش توضیح داد: من یک پزشک عمومی هستم و نمیتوانم کارهای درمانی تخصصی مثل امآرآی و سیتیاسکن را تجویز کنم، اما روزی نیست که بیماران از من درخواست نوشتن سونوگرافی و چکاپ غیر ضروری نکنند.اگر بخواهم به اصول حرفهای و علمی عمل کنم و بیمار را از انجام این گونه کارهای غیرضروری منع کنم، مورد خشونت و ضرب و شتم قرار میگیرم، در نتیجه من هم مانند آن جراحی که بیمار ار ارجاع میدهد میترسم و اینجاست که هزینهها به دولت تحمیل میشود؛ دولتی که همین الان هم بودجه کافی برای تامین انسولین و شیرخشک مورد نیاز مردم ندارد.
وی افزود: شخصا به دلیل ندادن فرم ارجاع برای سرماخوردگی کودک مورد ضرب و شتم بیمار قرار گرفتم، دستم آسیب دید و پس ازطرح شکایت، خود من به دلیل شهادت دروغ شاکی محکوم به حبس شدم. با چنین تجربهای، الان دیگر دربرابر خواستههای بیمار مقاومت نمیکنم.
دانشجوی تخصص پزشکی یا نیروی کار ارزان؟
بهرامی در ادامه درباره علت اصلی بالا بودن آمار خودکشی در رزیدنتها گفت: خودکشی به عوامل بسیاری زیادی بستگی دارد، اما آمار بالای آن در کادر درمان و به خصوص رزیدنتها ، به معنای این است که این سیستم است که ماشه را میکشد و ضربه آخر را میزند.
نویسنده کارزار پایان خشونت علیه کادر درمان درباره راه حل خشونت درون سیستمی گفت: خشونت درون سیستمی حل شدنی نیست زیرا سیستم بیمارستانهای ما بر این اساس پایهگذاری شدهاند که نیروی کار ارزانی به اسم رزیدنت در قالب آموزش جذب شود اما در اصل از او بیگاری بکشند و برای اینکه این امر محقق شود باید زور بالای سر رزیدنتها باشد و از طرف دیگر رزیدنت باید از سال پایینی سو استفاده کند تا بیمارستان دولت بچرخد.
وی افزود: برای حل این مشکل وزارت بهداشت باید به رزیدنتهای سال پایینی حقوق متناسب بدهد و برای کارهایی که رزیدنت توانایی انجام آن را ندارد، پزشک متخصص از بیرون بیمارستان بیاورد که همه این اقدامات نیازمند بودجه است. گرفتن رزیدنت بدون آزمون تخصص در بعضی از رشتهها هم دقیقا به این علت است که نیروهای درمانی در این رشتهها کم هستند به همین دلیل از رزیدنت به عنوان نیروی کار رایگان جایگزین استفاده میکنند.
بهرامی درنهایت درباره اقدامات انجام شده در زمینه مبارزه با خشونت گفت: سال گذشته معاون آموزشی وزارت بهداشت دستوری مبنی بر بررسی خودکشی کادر درمان با تمرکز بر دانشجوها و رزیدنتها به دانشگاهها ارسال کرد. من و چند همکار دیگر دستورالعملی برگرفته از دستورالعمل کمیته مرگ مادران باردار، برای اجرای دستور اراسال شده به دانشگاهها، طراحی و شخصا به به وزارت بهداشت ارسال کردیم. پس از آن قاعدتا باید بخشنامهای برای بررسی و علتیابی خودکشی و از بین بردن عوامل آن، به دانشگاهها ارسال میشد اما تا الان این اتفاق نیفتاده است.
وی اضافه کرد: با مسئولین مربوطه در وزارت بهداشت درباره خشونت علیه کادر درمان، خیلی صحبت شده است و آنها هم تایید کردهاند که این مسئله برایشان دغدغه است اما ما هنوز نتیجهای ندیدهایم. گفتهبودند که برای جلوگیری از خشونت ما طرحی دارند که در بیمارستانها پلیس مستقر کنند اما من به شخصه ندیدهام این طرح اجرا شود.
خبرنگار: زینب خوانساری
انتهای پیام /
نظر شما