به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ مصطفی یوردخانی متولد ۱۳۶۴ در گرمسار استان سمنان است. تا اول دبیرستان دانشآموز خوب و آرام و معمولا شاگرد دوم و سوم کلاس بود. اما از دبیرستان به بعد به یکباره به یک بچه بازیگوش تبدیل شد که همیشه معلمها او را بیرون میانداختند و مجبور بود که جلوی دفتر مدرسه بایستد. حتی یک بار به مدت یک هفته از کلاس اخراج شد. در واقع، مدرسه برایش تفریح شده بود و خودش در خانه -بدون کمک کسی- درس میخواند، چون دوست داشت که در دانشگاه شریف درس بخواند. مثلا درسهای پیشدانشگاهی را سال سوم دبیرستان خوانده بود.
با وجودی که خیلی چشمانداز درستی از رشتهها نداشت، به دلیل علاقهاش به فیزیک مکانیک در کنکور رشته مهندسی مکانیک را انتخاب کرد و به هدفش برای راه یافتن به دانشگاه شریف رسید.
به دلیل اینکه معدل کارشناسیاش بالا بود، میتوانست برای کارشناسی ارشد هم در همین دانشگاه درس بخواند، اما جو دانشگاه به شکلی بود که دانشجوها رقابت شدیدی در رفتن به خارج از کشور برای ادامه تحصیل داشتند. به همین دلیل تصمیم گرفت که برای دانشگاههای خارج از کشور اپلای کند و این شد که وارد دانشگاه مکگیل در کانادا شد.
کارشناسی ارشد و دکتریاش را در همان رشته مهندسی مکانیک گذراند و تحقیقاتش را در زمینه مواد کامپوزیتی انجام داد و روی طراحی و ساخت نانوکامپوزیتهای پلیمری کار کرد.
برای گذراندن دوره پستدکتری به دانشگاه ایلینوی رفت و به گروهی پیوست که برای اولین بار مفهوم مواد خودترمیمی را ابداع کرده بود. بعد از آن و در سال ۲۰۱۸ به دانشگاه ایالتی کلرادو رفت و در کنار تدریس به عنوان استادیار به تحقیق پرداخت. بیشتر تحقیقاتش در این دانشگاه روی روشهای سریع و آسان تولید مواد پلیمری و کامپزیتها با استفاده از فرآیندهای ساخت پیشرفته مثل چاپ سهبعدی بود.
او هماکنون در دانشگاه دانشگاه ایالتی آریزونا در سمت دانشیار مشغول تدریس و تحقیق در زمینه فرایندهای پیشرفته ساخت مواد کامپوزیتی است.
در ادامه مصاحبه ما را با این محقق موفق میخوانید:
در دوره کارشناسی ارشد، دکتری و پستدکتری روی چه حوزهای تحقیق کردید؟
در دوره کارشناسی ارشد روی صدف کار کردم که یک کامپوزیت سرامیکی محسوب میشود و خواص بسیار جالبی دارد. در آن زمان خواص این ماده خیلی شناخته شده نبود. صدف از یک ماده سرامیکی درست شده که بسیار شکننده است، اما خودش خواص شکنندگی کمتر و استحکام بالایی دارد. از این رو در این تحقیق با بررسی ساختار و معماری صدف سعی کردم که بفهمم چرا استحکام بالایی دارد.
دوره دکتری را در همان دانشگاه، ولی با یک گروه تحقیقاتی دیگر در زمینه نانولولههای کربنی گذراندم. در این آزمایش، نانولولههای کربنی را با پلیمر و مواد پلاستیکی ترکیب میکردیم تا خواص مورد نیازمان مثل استحکام شکست و رسانایی الکتریکی را بهبود ببخشیم. و در آنجا روی طراحی نانوذره رس با کمک پلاستیکهای تجدیدپذیر برای تهیه بطری آب و بستهبندی مواد هم کار کردم.
برای دوره پستدکتری به دانشگاه ایلینوی رفتم و وارد موسسهای شدم که کاملا بین رشتهای کار میکردند و با محققان رشتههای شیمی محض، دندانپزشکی و مهندسیهایی مانند هوافضا و عمران همکار شدم. هدف تیم این بود که مواد پلیمری درست کنیم که خودترمیم هستند.
چند پروژه را در این گروه دنبال کردم که یکی از آنها در زمینه دندانپزشکی بود و هدفمان ساخت موادی بود که عمر بیشتری نسبت به مواد پرکردنی امروزی دارد. معمولا در دندانپزشکی برای پر کردن دندانها از کامپوزیت یا آمالگام استفاده میکنند. کامپوزیت در مقایسه با آمالگام زیبایی بیشتر، حساسیت کمتر به دما، و سمیت کمتری دارد ولی عمر کمتری هم دارد. در زمان پر کردن دندان برای اینکه این ماده به فضای داخل دندان بچسبد از یک لایه نازک چسب استفاده میکنند. اما این چسب به دلیل فضای مرطوب و اسیدی دندان بعد پنج تا هفت سال از دندان جدا میشود و به اصطلاح میریزد. برای این مشکل، موادی به این چسب اضافه کردیم که به مرور زمان مادهای را از خودش منتشر میکند که ترکیبی از عصاره هسته انگور است و باعث تقویت چسبندگی چسب دندان میشود.
در کنار پروژههای تولید مواد خودترمیمی روی یک پروژه دیگر برای تولید سریع و کم انرژی مواد پلیمری و کامپوزیتی کار کردم. کامپوزیتها و پلیمرهای ترموستی معمولا برای ساخت نیاز به ساعتها حرارت در دمای بالا در اتوکلاو یا اجاقهای صنعتی دارند. در یک روش جدید و با کنترل فرمول شیمیایی مواد نشان دادیم که میتوانیم همان مواد را بدون از استفاده از دستگاههای مثل اجاق صنعتی در چند ثانیه یا دقیقه تولید کنیم. این روش جدید امکان ساخت سریع و ارزان کامپوزیتها را برای استفاده در صنایع مختلف از جمله خودروسازی، هوافضا، ساخت و ساز و زیست پزشکی امکانپذیر میکند.
شما روی چاپ سهبعدی هم کار کردید. لطفا در مورد پروژه تحقیقاتی مربوط به آن توضیح دهید.
چاپ سهبعدی بحث رایجی در دنیای امروز علم و فناوری است و خیلی از محققان روی چاپگرهای سهبعدی برای کاربردهای مختلف تحقیق میکنند. یکی از کارهایی که در این زمینه انجام دادیم و ویدئوی آن در فضای اینترنت بسیار چرخید، چاپ سهبعدی در هواست.
در چاپ سهبعدی، معمولا مواد به صورت لایه به لایه روی هم قرار میگیرند تا شکل یا هندسه مورد نظر ایجاد شود. با این حال، این روش طراحی قطعات و سازهها را محدود میکند و گاهی ساخت برخی از اشکال با استفاده از چاپ سهبعدی ممکن نیست. ما با کنترل واکنش شیمیایی، پروسه چاپ جدیدی را درست کردیم تا دستگاه چاپگر سهبعدی بتواند هم روی سطح و هم روی هوا چاپ کند. اولین مقاله این پروژه در مجله «نیچر» چاپ شد.
شما چند جایزه علمی هم دریافت کردهاید. بابت چه کارهای تحقیقاتی بوده است؟
زمینه مورد علاقه دیگر من تولید موادی هستند که چند قابلیت را همزمان در بردارند. برای مثال بدنه خودرو که هم مستحکم و سبک باشند و هم بتوانند در برابر ضربه و ترک خوردن خودشان را ترمیم کنند و یا اینکه در زمان سرما و ذوب شدن یخ و برف خودشان را گرم کنند.
برای این تحقیقات تا امروز چند جایزه پژوهشگر جوان از سازمانها و موسسات مختلف از جمله بنیاد علوم امریکا و انجمن شیمی آمریکا دریافت کردهام.
سالانه چند دانشجو دارید و از این میان چند نفر ایرانی هستند؟
معمولا پنج تا هشت دانشجوی دکتری و کارشناسی ارشد در گروه من کار میکنند که تعداد زیادشان دانشجوهای ایرانی هستند. دانشگاههای آمریکا دانشجوهای ایرانی را دوست دارند، چون هم پشتکار و هم زمینه تئوری قوی دارند.
آیا از هوش مصنوعی در تحقیقاتتان استفاده میکنید؟ برای چه کاری؟
به دلیل اینکه کارم به صورت تجربی است فعلا از هوش مصنوعی استفاده نمیکنم. ولی با پیشرفت فرآیندهایی که روی آنها کار میکنیم و برای خودکار کردن آنها قصد داریم از هوش مصنوعی بهره ببریم.
آینده دنیای علم و فناوری را چگونه ترسیم میکنید؟
به نظرم پیشرفت علم بهشدت سریع شده است. البته این سرعت پیشرفت گاهی نیز ترسناک میشود. گاهی اوقات از خودم میپرسم آیا نسل جدید میتواند این همه دانش را جذب و درک کند؟
با این حال به نظر میرسد که تحقیقات چند رشتهای نیازمند وجود فناوریای مثل هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء است و پیشرفتهای اخیر در زمینه هوش مصنوعی ابزارهای جدید و جالبی برای تحقیق و پیشرفت دانش فراهم کرده است.
به نظر شما در آینده دانشگاهی وجود خواهد داشت؟ آیا مدرک دانشگاهی مهم خواهد بود یا داشتن مهارت؟
این سوالی است که در زمان کووید ۱۹ خیلی مطرح شد، چون همه چیز به صورت آنلاین درآمد و عملا دانشگاه فیزیکی وجود نداشت. اما چیزی که در آمریکا دیدیم این است که بعد از شیوع کووید ۱۹ میزان ثبتنام حضوری بیشتر شد. چون دانشجویان و خانواده آنها به اهمیت ارتباط با همسن و سال خودشان و تجربه انجام دادن آزمایشها به جای دیدن آنها در فضای آنلاین پی بردند. آنها بهخوبی متوجه شدند که دانشجو نحوه ارائه یک مقاله یا پرزنت کردن را در دانشگاه میتواند یاد بگیرد نه الزاما در خانه.
به همین دلیل به نظرم دانشگاه از بین نمیرود، ولی مدل درس خواندن و دسترسی به اطلاعات مربوط به درس تغییر خواهد کرد. کمااینکه هماکنون نیز تغییراتی ایجاد شده است و بسیاری از دانشجویان از طریق یوتیوب یا گوگل به این دروس دسترسی پیدا میکنند.
زمانی که وارد دانشگاه مکگیل شدید، چه تفاوتی بین سیستم آموزش عالی ایران و آنجا توجه شما را بیشتر از همه جلب کرد؟
همان ماه اول با وجودی که با چالش مربوط به زبان انگلیسی دست و پنجه نرم میکردم، متوجه شدم که چقدر ما ایرانیها نسبت به دانشجویان خارجی در تئوری قوی هستیم. و از سوی دیگر متوجه شدم که متاسفانه چقدر در کار تجربی و گروهی خیلی ضعیف هستیم.
تفاوت دیگری که تجربه کردم، نحوه کار با دستگاهها و امکانات دانشگاه بود. در دوره کارشناسیام در ایران فقط یک دستگاه قدیمی تست مکانیکی مواد در دانشکده مهندسی مکانیک داشتیم که آن هم خودمان اجازه استفاده از آن را نداشتیم. یک نمونه را مسئول آزمایشگاه داخل دستگاه میگذاشت و ما فقط نظارهگر بودیم. در حالی که در کانادا، افراد از سنین پایین کار گروهی و همچنین پرزنت کردن خودشان و کارشان را به صورت حرفهای شروع میکنند و در دانشگاه خودشان با دستگاهها و امکانات آزمایشگاه کار میکنند.
اساس سیستم آموزشی کشورهایی مانند کانادا و آمریکا این است که دانشآموزان و دانشجویان فقط به سمت علاقهشان بروند. احتیاجی نیست که همه درس بخوانند! خیلیها بعد از دیپلم وارد بازار کار و حوزه مورد علاقهشان میشوند. و کسانی که دوست دارند ادامه تحصیل بدهند، ابتدا از نزدیک از دانشگاه، فضای شهر و جایی که قرار است تحصیل کنند، بازدید میکنند و بعد تصمیم میگیرند که چه رشتهای و چه دانشگاهی را انتخاب کنند. به همین دلیل، دانشگاههای آمریکا یک تور برای بازدید دارند تا دانشجویان به همراه خانوادهشان از فضای دانشکدهها، ورزشگاهها و آزمایشگاههای آنها دیدن کنند. و به طور کلی، کیفیت تدریس در دانشگاه تنها یکی از معیارها برای انتخاب دانشجویان است.
آیا در آمریکا یا کانادا پیش آمده که به دلیل ایرانی بودنتان دچار مشکلی بشوید؟
به شخصه نه، ولی همیشه پروژههایی هستند که محدودیتهایی برای دانشجویان و محققان خارجی، فارغ از اینکه از کدام کشور هستند، دارند.
دانشگاه و صنعت در ایران ۲ جزیره مجزا از هم هستند که هر کدام جدا از دیگری مشغول فعالیت هستند. به نظر شما چه راهکارهایی برای ایجاد ارتباط بین دانشگاه و صنعت وجود دارد؟
در کانادا و اروپا صنعت و دانشگاه کاملا به هم وصل هستند و پروژهها به گونهای در دانشگاه تعریف میشوند که نیاز یک گروهی از صنایع را مرتفع کنند. این کشورها معمولا کشورهایی هستند که اتکای بسیار زیادی روی صنعتشان دارند.
اما در آمریکا الزاما اینچنین نیست و صنعت در بخشی از پروژههای دانشگاهی دخیل است. برای همین هم هست که سازمانهایی همچون بنیاد ملی علوم (NSF) در آمریکا پروژههای تحقیقاتی و پایه را در دانشگاهها حمایت مالی میکنند. در آمریکا، دانشگاه تحقیقات خودش را پیش میبرد و صنعت هم تحقیقات خودش را؛ اگرچه همکاری بین دانشگاه و صنعت برای رشد فناوری هم وجود دارد و در حال افزایش است.
تولیدِ علوم جدید نیازمند تحقیقات پایه و بنیادی است که ممکن است در حال حاضر کاربرد صنعتی نداشته باشند، ولی زمینه تولید راهحلها و فناوریهای نوین در آینده شوند.
به نظرم در ایران باید پروژههایی را در تمام دورههای تحصیلی حتی در دوره کارشناسی تعریف کنند که مربوط به مشکلات صنعت است و دانشجویان و اساتید روی موضوعاتی کار کنند تا بتوانند حتی شده یک درصد از مشکل صنعت را حل کنند. ولی متاسفانه مشکل سیستم ایران این است که هدف فقط چاپ کردن مقاله است. جالب اینجاست که غالبا دانشجویان برای پیدا کردن موضوعات پایاننامه یا تز به صنعت رجوع نمیکنند، بلکه به گفته اساتیدشان در اینترنت جستوجو میکنند تا یک موضوع را انتخاب کنند.
در کشورهایی مانند آمریکا برعکس است. دانشجویان از دوره کارشناسی تحت عنوان طرح اینترنشیپ وارد شرکت مورد علاقهشان میشوند تا از نزدیک با صنعت و مشکلات آن آشنا شوند.
به نظر شما اساتید دانشگاه چه نقشی در پیدا کردن مسیر دانشجویان دارند؟ مثلا چطور میتوانند دانشجویان را هدایت کنند تا تحصیلات شان را ادامه دهند یا وارد فیلدی که دوست دارند، بشوند.
در آمریکا استاد نقش تشریفاتی ندارد و به دانشجویان مهارتهای بسیار خوبی را یاد میدهند؛ اینکه نحوه ارائه مطالب و حتی پرزنت کردن خودشان را یاد بگیرند و حتی در کارهای تحقیقاتی همسطح خودشان شوند. در نتیجه ارتباط بین استاد و دانشجو بسیار قویتر از یک درس دادن است. دانشجو نه تنها درس بلکه مهارتهای حرفهای را هم از استادش یاد میگیرد.
معمولا در اوقات فراغت به چه کارهایی میپردازید؟ آیا کتاب میخوانید و فیلم تماشا میکنید؟ چه کتابها و فیلمهایی را به ما پیشنهاد میکنید؟
دوست دارم که سفر بروم. ولی اگر شرایطش نباشد، فیلم تماشا میکنم و با همسرم به کوهنوردی یا پیادهروی میرویم. من عاشق باغبانی هستم و خیلی اوقات هم مشغول مراقب از گیاهان در حیاطمان هستم.
معمولا فیلمهایی را انتخاب میکنم که همسرم دوست داشته باشد. او بیشتر فیلمهای ماجراجویی و کمدی دوست دارد. یکی از فیلمهای مورد علاقهام «مظنونین همیشگی» به کارگردانی برایان سینگر و بازیگری کوین اسپیسی است. این فیلم خیلی قدیمی است (تولید سال ۱۹۹۵)، ولی برای من همیشه تازگی دارد.
متاسفانه به دلیل اینکه همیشه در حال خواندن مقاله هستم، کتاب نمیخوانم و ترجیح میدهم که به جای کتاب خواندن، موسیقی یا پادکست گوش کنم.
آرزوی پدر و مادرتان برای شما چه بوده است؟ و آیا به آرزوی آنها رسیدهاید؟
آنها همیشه دوست داشتند که من آدم سالم و موفقی باشم و در این مسیر هم همیشه ساپورتم کردند.
چه توصیهای به جوانان ایرانی دارید که در شرایط کنونی بتوانند در رسیدن به اهداف خود موفق باشند؟
به نظر من مهمترین عامل موفقیت این است که هر کس بتواند علاقه واقعی خود را بشناسد و در همان زمینه رشد کند و مهارت به دست آورد، چون بیشترین پیشرفت زمانی حاصل میشود که انسان کاری را انجام دهد که از آن لذت میبرد. دنیا بهسرعت در حال تغییر است و تمرکز بر مهارتهایی که جهانی و قابل انتقال هستند مانند زبان انگلیسی، برنامهنویسی، تحلیل داده، طراحی، یا مهارتهای ارتباطی میتواند فرصتهای فراوانی ایجاد کند.
خوشبختانه در دنیای امروز با گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی، دسترسی به دانش و منابع یادگیری بسیار آسانتر شده است. اگر بتوانیم با پشتکار و هدفمندی از این امکانات بهره ببریم، میتوانیم مسیر موفقیت خود را بسازیم.
روند توسعه علم را در ایران به چه صورت میبینید و فکر میکنید که ایران در چه ردهای در جهان قرار میگیرد؟
ایران یکی از بهترین نظامهای آموزشی جهان را دارد و در طول سالها دانشمندان و مهندسان برجسته بسیاری از دل این نظام آموزشی پرورش یافتهاند که در داخل و خارج از کشور نقش مهمی در پیشرفت علم و فناوری ایفا کردهاند. با این حال، یکی از چالشهای اصلی این است که تمرکز بیشتر بر فهم عمیق مفاهیم و یادگیری نظریات موجود است تا بر خلاقیت، نوآوری، و تلاش برای «اختراع چیز بعدی». اگر درکنار آموزش سنتی، فرهنگ تحقیق و کارآفرینی علمی نیز تقویت شود، ایران میتواند جایگاه بسیار بالاتری در عرصه جهانی علم و فناوری به دست آورد.
آیا به نظر شما ایران هم میتواند به حکمرانی در علم دست پیدا کند؟ برای این کار باید چه کار کرد؟
به نظر من ایران ظرفیت و استعداد لازم برای حکمرانی در علم را دارد، زیرا نیروی انسانی باهوش، خلاق و پرتلاشی در کشور وجود دارد. اما برای دستیابی به چنین جایگاهی، لازم است زیرساختهای علمی و صنعتی تقویت شوند و پژوهش و نوآوری به جای حفظ مطالب، در مرکز نظام آموزشی و سیاستگذاری علمی قرار گیرد. همچنین، ایجاد ارتباط مؤثر میان دانشگاه، صنعت و بخش خصوصی میتواند به کاربردی شدن تحقیقات و تبدیل ایدهها به فناوری کمک کند.
آیا ازدواج کردهاید؟ فرزند دارید؟ معمولا ذهن محققان آنقدر درگیر پژوهش و حل مساله است که این وضعیت را با خود به خانه میبرند و این موضوع میتواند به خانواده لطمه وارد کند. به نظر شما راهکار این موضوع چیست؟
ازدواج کردهام، ولی فرزندی ندارم. موضوع ایجاد تعادل بین کار و زندگی کاملا به رابطه بین طرفین برمیگردد. به نظرم باید سعی کنیم انتظارات همدیگر را درک کنیم، همیشه همدیگر را ساپورت کنیم و برای کارهای مشترک برنامهریزی داشته باشیم.
انتهای پیام/
نظر شما