به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، چهل سال از عمر انقلاب اسلامی ایران گذشته اما به گفته رهبر انقلاب عدالت آنطور که باید و شاید در این دوران بروز و ظهور نداشته است، یعنی با تمام کارهای خوبی که در عرصه عدالت انجام شده اما کم و کاستیهای مهمی در این موضوع وجود دارد. عدالت در بحث فرهنگ نیز خود حکایت دیگری دارد که باید مورد موشکافی قرار بگیرد. زیرا در صورت نپرداختن به آن کشور دچار ضربات سختی خواهد شد. به همین جهت برای عمیقتر شدن در ریشههای شکل نگرفتن عدالت فرهنگی در کشور با علیرضا شریفی یزدی «روان شناس اجتماعی» به گفتوگو پرداختیم. متنی که در ادامه میخوانید حاصب این گفتوگو است.
*تحرک جمعیتی پیامد منفی دارد
ایسکانیوز: از جاکندگی فرهنگی که بر اثر حاشیه نشینی به وجود میآید چه تاثیرات فردی و اجتماعی دارد؟
پدیده مهاجرت بر اساس الگوی پیرامون مرکز شکل میگیرد. به این معنی که معمولا مرکز شهرهای بزرگ، جذابیت اقتصادی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی دارند که باعث می شود جمعیت زیادی به پیرامون این شهرهای بزرک سراریز شود. یعنی شهرستانیها به مناطق حول شهرهای کوچک میوند، همچنین افرادی هم از شهرهای کوچک به حاشیه شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند. این فرآیند ادامه دارد. فرآیندی است که باعث تحرک جمعیتی میشود. پیامدهای مثبتی دارد اما جوانب منفی آن بسیار بیشتر است. تاثیرات اقتصادی یکی از پیامدهای منفی چنین اتفاقی است. به این معنی، افرادی که جذب نیمه پیرامون و جذب مرکز میشوند به دلیل نداشتن تخصص و توان مالی امکان زندگی در متن مرکز را ندارند، جذب حاشیهها میشوند و به حاشیهنشینی روی میآورند.
*از بین رفتن نظارت اجتماعی اولین نکته منفی حاشیهنشینی است
ایسکانیوز: حاشیهنشینی برآمده از تغییر فرهنگ بوم زندگی چه پیامدهایی دارد؟
حاشیهنشینی چند نکته منفی دارد. اولین نکته آن این است، نظارت اجتماعی در محیط اجتماعی کوچکتر بر روی رفتار انسانها قرار دارد و به دلیل رودربایستی و ارتباط خونی، قوم و خویشی، زبانی، مذهبی که افراد با یکدیگر دارند در محیط کوچکتر خیلی از کارها را به دلیل شناخت از یکدیگر انجام نمیدهند. متاسفانه وقتی افراد جذب حاشیه میشوند این نظارت اجتماعی و رفتار دیگران حذف میشود که در نتیجه افراد به کارهای خلاف کشانده میشوند.
نکته دوم مسائل اقتصادی است. به هر حال وقتی فرد وارد حاشیه میشود به دلیل همین از جاکندگی هزینههای زندگی افزایش پیدا کند. فرد چون شغل خاصی ندارد و تخصصهای قبلی مثل کشاورزی و دامپروری در جای جدید پاسخگو نیست و امکانات و فرصتی برای آن وجود ندارد مجبور میشوند به کارهای خدماتی دونپایه روی آورند. مثلا دستفروشی میکنند رو به جابهجایی کالا میآورند یا کارگر فصلی میشوند. بخش بزرگی از اینها جذب کارهای خلاف میشوند. بخشی از آسیب های اجتماعی که در مرکز شهر انجام میشود محل سکونت خلاف کارهایش حاشیه شهر است. مثلا برای فهم سکونت محل خلافکارهای تهران باید به سراغ شهرکهای اطراف آن برویم.
بحث فرهنگی نیز در اینجا مطرح است. یعنی وقتی ما در منطقهای زندگی میکنیم آداب و سنن فرهنگی آناج نیز بر ما حاکم است. وقتی به سمت حاشیهنشینی میرویم متاسفانه این هنجارها دیگر کار نمیکنند. یعنی خلاء فرهنگی در منطقه ایجاد می شود. در اینجا خود افراد و فرزندانشان که نسل دوم مهاجرین هستند دچار خلاء فرهنگی میشوند. این عامل باعث می شود ارزشهای منفی فرهنگی در بین آنها رسوخ کند و آسیبها برای آنها بیشتر باشد. معمولا حاشیهنشینها وقتی با از جا کندگی فرهنگی در منطقهای روبهرو میشوند، باعث میشوند ناهنجاریهای اجتماعی مثل سرقت، تن فروشی، جذب باندهای خلاف شدن در بین نسل دوم مهاجرین بیشتر از مردم معمولی شود.
*اتفاقاتی مثل آبان ۹۸ از تبعات حاشیهنشینی است
آخرین نکته نیز مورد امنیتی این موضوع است. رخدادهای سال ۹۸ اگر بررسی شود این نکته به دست میآید که بیشترین اعتراضات در حاشیه شهرهای بزرگ از جمله تهران انجام شد است. بیشترین خرابیها برای شهریار و مناطقی شبیه به آن بوده است. چرا اینگونه بوده است؟ زیرا افراد حاضر در این مناطق پایگاه اقتصادی پایین دارند و با مشکلات اقتصادی مواجه هستند. همچنین نظارت اجتماعی بر روی آن نیست از این رو انبوه سنگین حاشیهنشین در شهری مثل تهران به حرکت درمیآید و رخدادهایی مثل حوادث سال ۹۸ بروز میدهد. بنابراین حاشیهنشینی به جز تبعات منفی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی پیامدهای امنیتی هم برای کشور دارد.
*برگردیم از روستاها شروع کنیم
ایسکانیوز: نبود عدالت فرهنگی و انجام مهاجرت چگونه منجر به از بین رفتن فرهنگ موجود میشود؟
وقتی مدل «مرکز پیرامون» را مطرح میکنیم به همین موضوع اشاره داریم. راه حل نیز در همین امر مطرح است، تا زمانی که تمرکزگرایی داریم و از عدم تمرکزگرایی دوری میکنیم به لحاظ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی حوادث زیادی روی میدهد. مشکل تمرکزگرایی باید حل شود. به جای تمرکز کردن روی تهران و کلان شهرها باید برگردیم و از مناطق روستایی شروع کنیم. با این حال بحث اقدامات فرهنگی در مرتبه دوم قرار میگیرد. بحث اول اقتصاد است. یعنی باید جذابیت اقتصادی در روستاها درست کنیم تا فرد در منطقه زندگی خود بماند و نیاز به مهاجرت پیدا نکند تا مشکلات بعدی پیش نیاید.
*اختلاف طبقاتی تبدیل به نفرت میشود
ایسکانیوز: تخاصم اجتماعی برآمده از نبود عدالت فرهنگی چه تاثیراتی بر جامعه دارد؟
اختلاف طبقاتی و اختلاف فرهنگی تضاد و تناقض اجتماعی ایجاد میکند. یعنی نگاه تخاصمآمیز فرودست به میان دست و میان دست به بالا دست به وجود میآید که با توجه به شرایط موجود همیشه این تناقض وجود دارد و در بین حاشیهنشینها برقرار است که گاهی تبدیل به نفرت میشود. اگر زمینههای اجتماعی آن فراهم شود و به صورت زنجیر دربیاید تبدیل به شورشهای کور میشود. چنین وضعیتی همیشه در همه جا این گونه بوده است. برای حل این مسئله باید عدالت اقتصادی را در دوردستترین نقاط ایجاد کنیم تا به مناطق میانی و مرکزی برسیم.
*اول اقتصاد بعد فرهنگ!
ایسکانیوز: چه جایی در این عرصه نیاز به کار دارد؟
مهمترین کار را فعالیت روی مسائل اقتصادی میدانم. یعنی با کار بر روی مسائل اقتصادی، حداقلها را برای مردم فراهم کنیم و بعد از آن روی مسائل فرهنگی کار کنیم. کار فرهنگی پاسخدهی بلند مدت دارد. برای مسائل فرهنگی با یک سال یا ۵ سال به جایی نمیتوان رسید. برای اینکه بستر فرهنگ نامناسب خشکیده شود باید آهنگ رشد مهاجرت از روستا به شهر و از شهر به کلان شهر کند شود و این نیاز به فعالیت اقتصادی دارد. در حوزه فرهنگی، صرف صحبت کردن و نصیحت کردن به نظر خودم تا الان جلوی مهاجرت را نگرفته است و بیش از این هم فکر نکنم بتوان گرفت.
*عدالت تکبعدی نیست
ایسکانیوز: تحقق عدالت فرهنگی نیاز به چه اقداماتی دارد؟
اولین کار مربوط به وزارت آموزش و پرورش میشود. یعنی آموزش و پرورش باید عدالت آموزشی را به مناطق محرومتر ببرد. این کار را نیز باید هرچه بیشتر با خدمات و کلاسهای بهتر انجام دهد. بستر آموزشی مناسبی را در اختیار دانش آموزان قرار دهد. نکته بعدی پوشش رسانهای مناسب برای برخی مناطق است. هنوز برخی از مناطق زیر پوشش تلوزیون کشور نیستند.گام سوم که اهمیت بیشتری دارد توجه به مراکز فرهنگی برحسب نیازهای فرهنگی منطقه است نه بر حسب فرضیاتی که در ذهن داریم. به طور مثال افرادی میآیند و کتابخانه سیار میزنند و کتابهای بزرگان دینی را در آن نشر میدهند. کتاب افرادی که بسیار ارزش دارند مثل آیتالله جوادی آملی یا شهید مطهری که ارزشمند هستند اما ممکن است برای نسلی جذابیت نداشته باشد.
باید بتوانیم مراکزی را فراهم کنیم که فرهنگی مناسب برای افراد مناطق را تامین کند و آنها را در مناطق کوچ قرار دهیم. امکانات ورزشی را هم باید به مناطق محروم منتقل کنیم که چنین چیزی برای تحقق عدالت فرهنگی در جامعه مهم است. این را باید گفت که عدالت تک بعدی نیست. برای عدالت فرهنگی نیاز به عدالت اقتصادی، عدالت اجتماعی، عدالت آموزشی و عدالت امنیتی داریم. همه اینها را باید داشته باشیم تا عدالت در مناطق کوچک و بزرگ محقق شود.
انتهای پیام/
نظر شما