به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، «خانه امن» سریالی بود که در سال 99 سر و صدای زیادی به پا کرد. مجموعهای تلوزیونی که بعد از «گاندو» حرفهای زیادی را از پشت پرده امنیت «خانه امن خاورمیانه» به میان آورد. در روزهای پخش این مجموعه دیالوگی از این سریال در فضای مجازی دست به دست میشد که جالب است. آنجا که کمال (مامور اطلاعاتی) به خبرنگار عربستانی دستگیر شده میگوید: «جو بایدن میخواست خانه امن ایرانیها را ویران کند و ما اینجاییم که این اتفاق نیفتد». نکته مهم اینجا است که داستان و فیلمنامه خوب شاید یکی از دلایلی باشد که موجب شده این سریال بر سرزبانها افتد.
*نمایشی از سختی مردم
موضوعی که در هرکجا رخی نشان داد منجر به موفقیت اثر هنری شد. یعنی داشتن فیلمنامه و نویسنده خوب منجر به موفقیت آثار سینمایی و تلوزیونی میشود. مثال این سخن را شاید بتوان در سریالهای تلویزیونی چون «بچه مهندس» و «از سرنوشت» دید که با داستان و موضوعی متفاوت دست مخاطب را گرفته و به دل مسائل و مشکلاتی میبرند که مردم این روزها با آن درگیر هستند. به طور مثال سریال از سرنوشت با اینکه با محوریت زندگی دو بچه یتیم آغاز شد و به فاز سوم خود رسید اما در دل اتفاقات خود بخشی از مشکلات پر و بال گرفتن کسب و کارهای کوچک و کارگاهی را نشان داده است. عرصه مهمی که مشکلات زیادی در آن وجود دارد تا یک فعالیت اقتصادی از همان ابتدا در نطفه خفه شود.
*آثاری بدون بازیگران مشهور
یا در سریال «بچه مهندس» دیدیم که یک پسر یتیم چگونه در دانشگاه با دوستانش آشنا و بعد همین گروه دست به اقدام بزرگی زدند که داستان فصل دوم این سریال حول همین ماجرا میچرخید. این مثالها نشان میدهد اگر فیلمنامه خوبی در میان باشد و بازیگرانی نه چندان درجه یک به کار گرفته شوند باز هم احتمال موفقیت برای آن اثر هنری بالا است. چرا که داستان خوب این قابلیت را دارد تا مخاطب را با خود همراه کند. مثال چنین موضوعی را نیز میتوان در سینمای کودک و نوجوان نیز پیدا کرد. مثال خوب این موضوع فیلم «منطقه پرواز ممنوع» است که در آن محور اصلی داستان با سه نوجوانی است که خود را درگیر داستانی پیچیده میکنند و در آخر هم به مقصود و هدف خود میرسند. از این دست مثالها میتوان آورد که نشان میدهد بیش از آنکه به بازیگر توجه شود باید به داستان و فیلمنامه خوب توجه شود.
*غبار زندگی لاکچری
چیزی که این روزها در شبکه نمایش خانگی کمتر به آن توجه میشود و به جز یکی دو مجموعه بقیه آثار تقریبا با کشش جاذبههای عشق و عاشقی سعی دارند مخاطب را به زور هم که شده پای حرف خود نگهدارند. آثاری که این روزها صدای همه را درآورده و تمامی نگاهها را به سمت خود جلب کرده است. به طور مثال سعید رجبی فروتن عضو حوزه ریاست سازمان سینمایی درباره محتوای شبکه نمایش خانگی گفته است: «برای ارتقای محتوایی، زیباییشناسی و کیفی آثار شبکه نمایش خانگی خصوصاً سریالها باید فعالیتهای در حوزههایی مانند نقد صورت بگیرد. افرادی که در حوزه نقد شگردمند و حرفهای ورود دارند به نظرم باید نه تنها از نظر محتوایی بلکه از نظر هنری و فنی بیرحمانه نقد بکنند تا در نهایت به ورژنهای بهتری به این گونه آثار در نمایش خانگی برسیم.» این جمله نشان میدهد سطح کیفی شبکه نمایش خانگی آنطور که باید و شاید نیست.
کوتاه کلام آنکه داستان خوب و پر کشش میتواند با حضور بازیگرانی معمولی هم تبدیل به اثر خوب و موفقی شود. داستانهایی که در خود امید دارند و موجب شوق به زندگی میشوند، نه اینکه با نگاه به آنها غباری از حسرت نداشتن زندگی لاکچری تمام قلب را فرا بگیرد.
انتهای پیام/
نظر شما