به گزارش باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ محسن سلیمانی سرشت در یادداشتی به بررسی مشکلات و مسائل مختلف پیرامون فوتبال کشورمان پرداخت که متن آن به شرح زیر است؛
"در این مجال کوتاه (منهای مشکلات لیگ) در خصوص دو معضل عمده روز فوتبالمان یعنی انتخابات فدراسیون و ورود دو تیم محبوب و پر هوادار به بورس، نکاتی را یادآور خواهیم شد:
۱-یکی نیست کارنامه این افراد در پستهای گذشته و در ورزش قهرمانی را بسنجد از جمله مدیریت چندین ماهه جناب بهاروند در مقام سرپرست فدراسیون را بررسی کند تا مردم خرم اباد و علاقمندان به اعتلای فوتبال مملکت بدانند که این کمپین سازان که به نام مردم خرم آباد در فضای مجازی و انعکاس آن در شبکه های بین المللی فعالیت می کنند در حقیقت همان معدود رفقا و فامیل و اعوان و انصار هستند و پس از تصدی هریک از کاندیداهای برنده دنبال گرفتن سهم رانت و مزد و مواجب خود خواهند بود.
وقتی به باشگاههای بزرگ و فدراسیونهای کشورهای پیشرفته نگاه می کنیم نامهای آشنا و پیشکسوتان خبره را می بینیم ولی اینجا هرچه می بینیم آدمهای چسبیده به فوتبال و تکراری اند.
۲-ورود دو تیم سوگلی ولی مظلوم که ناپدری ای بنام وزارت ورزش با سرپرستی فشل را بعنوان قیم بالای سر خویش می بینند.
تصورش را بکنید که دو اسب مسابقه گرانقیمت دارید که طبعا نگهداری، بودجه و مدیریت و توجه دقیق و علمی میخواهد و البته دارای ارثیه های قابل توجهی مانند استادیوم، برند، افتخارات داخلی و خارجی داشته اند ولی مصادره شده و طبعا بعلت تعداد هوادارهای قابل توجهشان و بازتاب پیروزیهایش هم درآمد زا هستند و هم ابعاد بین القاره ای و حتی جهانی دارند.
مشکل فعلی اینست که دولت و وزارت و مجلس و رانتخواران چسبیده به ورزش در آمد و جوایز و افتخارات این دو اسب را میخواهند ولی هزینه نگهداری این دو اسب را میخواهند دیگران بپردازند، بنابراین ورود این تیمها را به بورس خواستار شده اند.
(پیش ازین دیدیم که همین چند ماه قبل با ایجاد حباب در بورس تهران چند نفر از مردم گول خورده زیان های میلیونی بردند. نه تولید زیاد و نه شغلی ایجاد شد فقط شرکتهای زیانده را بجان مردم انداختند و آنانکه از اطلاعات کافی برخوردار بودند، پول خوبی به جیب زده اند.)
تا زمانی که باشگاهها بصورت بنگاههای اقتصادی نگریسته نشوند و شفافیت های لازم در تراز و بیلان و هزینه هایشان دیده نشود، حق پخش و حق فروش بلیط و استفاده از برند آنها در فروش لباس و دیگر بخشهای درآمد زایی در اختیار تلویزیون و برنامه های هاشیه ای است چگونه میتوان از خصوصی سازی دم زد؟
تا زمانی که باشگاهها حق استفاده از حق رشد میلیونی و میلیاردی تربیت و پرورش بازیکنان جوان و حقوق نقل و انتقال بازیکنان را دریافت نکنند، مانند موجودی زنده ای میشود که غذایی ندارد که بخورد ولی بار فراوانی را بدوش بکشند، تولید مثل کنند.
این نوع نگرش به خصوصی سازی مصداق نوعی برده داری نوین نیست؟
از همه بدتر نوع خصوصی سازی است
ظاهرا صحبت از فروش ۵۱٪ سهام است ولی دو اتفاق متصور است. اول انکه سهام را بصورت خرد بفروشند تا دولت بتواند با اعمال نظر خود بواسطه سهام ۴۹٪ ای همچنان مدیران فشل و بیسواد و رانتی را بر سر این دو باشگاه بگذارد و سناریوی دوم اینست که پس از واگذاری ارزش سهام را چنان پایین بیاورند که مردم سهامشان را مفت بفروشند تا خصولتی ها آنها را مفت به چنگ آورده و بجای مدیر دولتی مدیر خصولتی بر آنها حاکم شوند و این همان خواست دولت و مراجع قدرت است: خرج باشگاه با مردم، درآمدش برای رانتخواران."
انتهای پیام/
نظر شما