به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، بیتفاوتی اجتماعی تهدیدی جدی برای یک جامعه است چرا که نشاندهنده بدبینی، بیمیلی و نوعی افسردگی اجتماعی است. به همین دلیل، بیتفاوتی نوعی بیماری اجتماعی است.
تجربه تاریخی ایران در سه دهه اخیر نشان میدهد؛ یکی از عوامل مهم پیروزی انقلاب اسلامی و مقاومت در جنگ هشت ساله با عراق، اعتنای اجتماعی و مشارکت مردمی بوده است؛ اما پژوهشهای اخیر بیانگر بیتفاوتی آشکار درصد بالایی از ایرانیان است.
مجتبی صداقتی فرد جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد در مقاله خود با عنوان «پژوهشی درباره بیتفاوتی اجتماعی در ایران» میزان بیتفاوتی اجتماعی شهروندان تهرانی را با انتخاب ۸۵۰ نفر از شهروندان بالای ۱۸ سال بررسی کرده است.
صداقتی با طراحی پرسشنامهای، بیتفاوتی را با چهار عامل التزام مدنی، فردگرایی، رضایت اجتماعی و محرومیت نسبی سنجیده است.
نتایج این پژوهش نشان میدهد؛ میزان بیتفاوتی اجتماعی شهروندان تهرانی در سطح متوسط رو به بالا است. به طوری که ۵۸ و چهار دهم درصد پاسخدهندگان احساس بیتفاوتی اجتماعی متوسط، ۳۸ و چهار دهم درصد احساس بیتفاوتی اجتماعی بالا و تنها ۳/۳ درصد احساس بیتفاوتی اجتماعی پایین داشتند.
احساس تعلق تهرانیها به جامعه کم است
بر اساس این پژوهش، سطح التزام مدنی شهروندان تهرانی پایین است که تاثیرگذارترین عامل بر بیتفاوتی اجتماعی بوده است. به این معنا که تعلق مردم به جامعه کم است و همین موضوع، سبب شیوع بیشتر بیتفاوتی در جامعه شده است.
یکی دیگر از عوامل بیتفاوتی اجتماعی شهروندان تهرانی، احساس منفعت طلبی و فردگرایی سودمحور است. افراد منفعت طلب صرفا به دنبال به حداکثر رساندن منافع شخصی خودشان هستند.
وجود نارضایتی بالا در این پژوهش، نشاندهنده بیاعتمادی و بیاعتقادی مردم به ساختارهای سیاسی-اجتماعی است. جامعهشناسان معتقدند احساس نارضایتی میتواند به جدایی افراد از پیوندهای اجتماعی منتهی شود.
محرومیت نسبی هم یکی دیگر از علل تاثیرگذار بر بیتفاوتی اجتماعی است. محرومیت نسبی به اختلاف بین انتظارات افراد و واقعیتهای جامعه گفته میشود که سبب سرخوردگی آنها در دستیابی به ضروریات زندگی میشود. محرومیت نسبی یکی از عوامل مهم در ایجاد نارضایتی از وضع موجود است.
نتایج این پژوهش نشان میدهد؛ افراد شرکتکننده، شرایط خود را در مقایسه با دیگران همراه با نوعی احساس محرومیت و بیعدالتی نسبی ارزیابی میکنند و به همین دلیل بر میزان بیتفاوتی آنها در جامعه افزوده میشود.
این استادیار جامعهشناسی معتقد است؛ تحلیل ابعاد مختلف بی تفاوتی اجتماعی نشان دهنده این است که میزان مشارکت مردم در احزاب و انجمنها، تمایل به شرکت در انتخابات و تعامل با نهاد سیاسی کم است در حالی که مشارکت مردم در فعالیت های اجتماعی غیررسمی مانند کمکهای نوع دوستانه، حمایت از دیگران و توجه به مشکلات اطرافیان زیاد است. به همین دلیل باید به دنبال راهکارهایی برای افزایش مشارکت سیاسی در جامعه بود.
راهکارهای افزایش مشارکت اجتماعی
الزام مدنی جامعه وقتی افزایش مییابد که مسئولان حکومتی رفتاری صادقانه با مردم داشته باشند و از شهروندان دعوت کنند در فعالیتهای اجتماعی برای شناخت ارزشهای جمعی و رسیدن به علاقه جمعی مشارکت کنند.
لازم است بسترهای اجتماعی و فرهنگی با هدف گسترش فرهنگ تعامل مثبت اجتماعی در بین مردم ایجاد شود. همچنین احساس رضایت اجتماعی با رفع نیازهای مادی و غیرمادی شهروندان افزایش یابد تا احساس محرومیت نسبی با کاهش تبعیضهای اجتماعی، کنترل شود.
انتهای پیام/
نظر شما