به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، نشریه آمریکایی «المانیتور» در تحلیلی به قلم «بن کاسپیت» -تحلیلگر صهیونیست- ضمن اشاره به آثار غیرقابل انکار حملات موشکی حماس به سرزمینهای اشغالی، به شکست رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر اذعان نموده است. به اعتقاد این تحلیلگر صهیونیست، آنچه موفقیت ارتش رژیم صهیونیستی در تخریب زیرساختهای زیرزمینی غزه خوانده شده، نمیتواند عکس موشکهای حماس که به تلآویو میرسند را پاک کند. از نظر وی، اگرچه رژیم صهیونیستی توانسته با بهرهگیری از تجهیزات نظامی بسیار پیشرفته خود ضرباتی را به حماس وارد کند، اما ناکامی مقامات صهیونیست در دستیابی به پیروزهایی که منتظر آن بودند، یک رسوایی برای این رژیم محسوب میشود.
متن کامل تحلیل مذکور بدین شرح است:
قرار بود نتیجه این عملیات که مجموعه اطلاعاتی چشمگیر و پرتحرک نقشه برداری از شبکه گسترده تونلهای حماس در بخش شمالی نوار غزه از جمله پناهگاه کاملا مجهز و برجسته برای رهبری سازمان است، جواهری بر تاج اسرائیل باشد. این گروه اسلامگرا تصورش را هم نمیکرد که هر آنچه در طول سالها در زیر زمین حفر میکند، به منظور ایجاد یک بانک از اهداف جهت استفاده در آینده توسط اطلاعات اسرائیل مستند میشود. اسرائیل همچنین یک سری حیلههای پیچیده را طراحی کرده بود تا فرماندهان حماس را وادار به فرار از زیر زمین به منطقهای کند که ارتش آن را «مترو» مینامید؛ جایی که بمبهای سنگین، تونل ها را بر سر آنها تخریب میکند و همانجا دفن میشوند.
در تاریخ 13 تا 14 می، یکی از عالیترین افسران اسرائیل تصمیمی عجولانه اتخاذ کرد. ارتش عملیات فریب خود که شامل انتشار شایعات درباره حمله قریب الوقوع زمینی اسرائیل در شمال غزه بود را آغاز کرد. سخنگوی نیروهای دفاعی اسرائیل که ساعاتی پیش از 14 ماه می، اعلامیه رسمی صادر کرد و به طور گستردهای به چنین عملیاتی اشاره کرد. ایده این بود که همه رهبران حماس را به تونلهایی بکشانند که آنها برای حمله به نیروهای دشمن متجاوز آماده کرده بودند و به اسرائیل مجال پیدا کند که همه آنها را بمباران کند.
با این حال، حماس فریب این حیله را نخورد. «یحیی سینوار» رهبر حماس در غزه، محمد الدیف رئیس شاخه نظامی این گروه، مروان عیسی معاون وی و دیگران اعتقاد نداشتند که ارتش اسرائیل یک حمله زمینی را آغاز میکند و جان بسیاری از سربازان خود را به خطر میاندازد؛ آن هم درست چند روز پس از شروع حملات هوایی و کمپین بمباران توپخانهای نسبتا شدید. به جای اینکه صدها نفر از رهبران حماس به تونلها بروند، چند ده نفر از فرماندهان [نظامی] و نیروهای این گروه به داخل تونلها هجوم آورند و مستقر شدند. تا زمان نگارش این مقاله، هنوز مشخص نیست که چه تعداد کشته شدهاند، اما به نظر میرسد طرح دقیق اسرائیل هدر رفته است. این تونلها بر سر نیروها خراب شده است اما کسانی که دستور حفر آنها را دادهاند، هنوز کاملا زنده هستند.
ارتش اسرائیل در تلاش است تا به جنبه «مثبت» آن نگاه کند. بر اساس آنچه «سرلشکر آویو کوچاوی» رئیس ستاد ارتش اسرائیل میبیند، اسرائیل توانسته حماس را از داراییهای زیرزمینی استراتژیک خود محروم کند. حماس تا قبل از شروع عملیات 10 «می» اسرائیل با نام رمز «نگهبان دیوارها»، معتقد بود که نیروهایش در زمان عملیات در شهر زیرزمینی که طی یک دهه گذشته با هزینههای هنگفت ساخته شده بود، پناه خواهند گرفت. با این حال، تجهیزات دقیق اسرائیلی این مکان امن را بر اساس اطلاعات دقیق تخریب کردند. گزینه زیرزمینی حماس دیگر وجود ندارد.
گرچه این یک دستاورد استراتژیک است، اما این آن تصوری نبود که بنیامین نتانیاهو -نخست وزیر- و بنی گانتز -وزیر دفاع- به دنبال آن بودند و پیروزی قطعی اسرائیل بر حماس را القاء میکرد. آوار تونل مملو از اجساد رهبران و فرماندهان حماس نیست. سازندگان مشهور تونل غزه، در سالهای آتی استحکامات زیرزمینی را بازسازی خواهند کرد و احتمالا سعی میکنند آنها را با هدف محافظت در برابر مهمات و حملات نیروی هوایی اسرائیل تقویت کنند. در هر صورت، اسرائیل بدون شک برنامه استراتژیک خود برای «ناک اوت» کردن تاریخی حماس را هدر داده است، فقط به این دلیل که یک نفر برای گرفتن عکس پیروزی خیلی عجله داشت.
پس چه کسی به عنوان برنده این دور کنونی بین اسرائیل و غزه تاجگذاری خواهد کرد؟ بستگی به این دارد که از چه کسی بپرسید و چگونه به آن نگاه کنید. عملکرد ارتش اسرائیل از جمله تخریب «مترو» و بخشی از ظرفیتهای پرتاب موشک حماس، ترور شش فرمانده ارشد نظامی، از بین بردن ناوگان کوچک زیردریاییهای کوچک بدون سرنشین که برای انفجار در زیر یا نزدیک شناورهای نیروی دریایی اسرائیل و یا سکوهای حفاری نفت و گاز دریایی اسرائیل ساخته شده بود، بدون شک موثر بوده است. ارتش اسرائیل همچنین بخش قابل توجهی از تأسیسات تولید موشک حماس را نابود کرده و توانایی آن در اجرای حملات علیه اسرائیل از دریا (با استفاده از واحدهای فرعی یا تکاور نیروی دریایی)، هوا (با استفاده از هواپیماهای انتحاری بدون سرنشین) و زمین (اسرائیل کمی قبل از نفوذ یگان ویژه حماس به داخل اسرائیل از طریق یک تونل و از بین بردن جنگندهها آن را خنثی کرد) را خنثی کرده است.
اسرائیل بابت محروم کردن حماس از یک سلاح استراتژیک دیگر –مجموعهای از تونلهای منتهی به اسرائیل- که در سالهای اخیر توسط مدرنترین تجهیزات زیرزمینی حفر شده خوشحال است. حماس که از اکثر گزینههای تهاجمی خود غیر از تواناییهای موشکی محروم شده، ناامید به نظر میرسد. اما در مواجهه با سیستم دفاع موشکی گنبد آهنین که اسرائیل طی دهه گذشته با رهگیری اکثر موشکهای حماس آن را ارتقا داده بود، حماس قابلیتهای خود را بهبود بخشیده است. شیوه ایجاد حفرههای موقت که برای جاگذاری موشک اندازهای حماس در گذشته استفاده میشد، جای خود را به تجهیزات ثابت و متحرک برای پرتابهای چندگانه داده که با شلیک همزمان و تعداد زیاد، گنبد آهنین را به چالش میکشد. خود موشکها نیز بزرگتر، سنگینتر و دقیقتر هستند.
اسرائیل اکنون با یک مشکل نسبتا ساده روبرو است: در حالی که مجموعهای از دستاوردهای تاکتیکی نظامی به ثبت رسیده است، حماس چندین موفقیت تاریخی کسب کرده که هر یک به اصطلاح تصاویری از پیروزی هستند. حماس شش موشک به سمت بیتالمقدس -پایتخت اسرائیل- شلیک و جلسه «کنست» را قطع کرد و نمایندگانی را که برای پناه گرفتن فرار میکردند، دموکراسی اسرائیل را در ذهن جهان تحقیر کرد. این گروه، شهروندان عرب و یهودی اسرائیل را در برابر یکدیگر قرار داده و روزهای بیمهری را به راه انداخته و در ایجاد خشونت ضداسرائیلی توسط فلسطینیهای کرانه باختری موفقیتهایی کسب کرده است. حماس انتقام خود را در خصوص لغو انتخابات فلسطین در ماه جاری گرفته (که انتظار میرفت پیروزی بزرگی به دست آورد)، محمود عباس -رییس جمهور فلسطین را کنار زده و قدرت او را تضعیف کرده و خود را به عنوان ناجی بیتالمقدس و مسجدالاقصی -یکی از مقدسترین زیارتگاههای اسلام- تاجگذاری کرده است.
ارزیابی موقت برندگان و بازندگان بدون در نظر گرفتن نتانیاهو و کوششهای خشمگینانه او برای بقای سیاسی کامل نخواهد بود. نتانیاهو در طول زندگی حرفهای خود سعی در جلوگیری از ماجراجوییهای نظامی داشته است. حتی هنگامی که او به مجبور به حمله به غزه شد (عملیات «ستون دفاعی» در سال 2012 و «لبه محافظ» در سال 2014)، قصد داشت به سرعت آنها را به پایان برساند. با این حال، این اولین بار است که نتانیاهو تلاش میکند تا به جای پایان دادن به عملیات، آن را ادامه دهد.
این بار به وضوح، جنگ در خدمت اهداف سیاسی اوست. عملیات «نگهبان دیوارها» تشکیل ائتلاف گسترده که در حال آماده سازی برای جایگزینی دولت او بود را خنثی کرده، نفتالی بنت –رهبر حزب یامینا- که جانشین احتمالی وی قلمداد میشود را به عقب رانده و بقای نخست وزیر را ممکن ساخته است. این بدان معنا نیست که این عملیات به دلیل ملاحظات سیاسی انجام شده است. موشکهای شلیک شده حماس به بیتالمقدس بدون شک هیچ گزینه دیگری برای اسرائیل باقی نمیگذاشت. آنچه باید گفت این است که نتانیاهوی «عملیات نگهبان دیوارها» آن کسی نیست که ما میشناختیم؛ رهبری محتاط که جنگ را اداره میکند و بنابراین احتمال چنین نتیجهای را تا حد زیادی افزایش میدهد.
انتهای پیام/
نظر شما