گروه سیاسی خبرگزاری ایسکانیوز – کسانی که در نظام جمهوری اسلامی ایران مسئولیت میپذیرند قاعدتا نباید هدفی جز خدمت به مردم و جلب رضایت و تحقق مطالبات آنان داشته باشند اما چه شده است که بعد از سالها هنوز نتوانستهایم به نتیجه مطلوب برسیم.
یکی از مهمترین ابزارهای رسیدن به نتیجه مطلوب مورد نظر مردم در نظام جمهوری اسلامی دولت است چرا که تلاش و عملکرد دولتها بیشترین تاثیر را بر روند جاری حاکمیت بعد از انقلاب اسلامی داشته و دارد اما چگونه میشود دولتی کارآمد تشکیل داد.
رهبر معظم انقلاب در بیانات مراسم حکم تنفیذ رئیس جمهور جدید با استناد به شعارها و اظهار نظرهای انجام شده در طول تبلیغات انتخاباتی، شرط موفقیت دولت را وفاداری به اصول انقلاب اسلامی نظیر عدالتخواهی، مبارزه با فساد و کارآمدی بیان فرمودند که در واقع تحقق همه آنها منوط به گزینه کارآمدی است.
درباره تشکیل دولت تحولخواه کارآمد 3 نکته باید مورد توجه قرار بگیرد؛
اول؛ شایسته گزینی
انسانها از توانمندیهای متنوعی برخوردار هستند و مدیریت کارآمد قطعا ترکیبی از تعهد و تخصص است، یکی از بزرگترین مشکلات در جمهوری اسلامی افراط یا تفریط در واگذاری مسئولیتها به افرادی است که ترکیب قابل قبولی از تعهد و تخصص را همراه هم داشته باشند در برخی مقاطع بیشتر به تعهد افراد توجه شده است و در برخی مواقع تنها به تخصص.
هر کدام از این کم توجهیها در گزینش افراد برای مسئولیتها هزینههای هنگفتی برای نظام جمهوری اسلامی داشته است اگر نگاهی به دولت عبرت داشته باشیم میبینم که حسن روحانی در طول 8 سال ریاست جمهوری برخی مسئولیتها را به افرادی واگذار کرد که تخصص آنها مورد نظرش بود و همین بیتوجهی به تعهد موجب بروز مشکلات بسیاری شد که تشریح آن در این مطلب نمیگنجد. از سوی دیگر محمود احمدینژاد که نگاه بیشتری به تعهد داشت هم نتوانست در نهایت به نتیجه مطلوب دست پیدا کند.
شایسته گزینی مهمترین مولفه تشکیل دولت کارآمد است، تیم هیئت دولت مانند قطعات به هم پیوسته موتور اتومبیل است که اگر هر قطعهای عیب و ایرادی داشته باشد در حرکت اتومبیل اخلال ایجاد می کند و بسته به اهمیت و حساسیت قطعه میتواند حتی نتایج مصیبتباری را رقم بزند پس رئیس جمهور جدید باید با وسواس بسیار زیادی به انتخاب اعضای کابینه دولت سیزدهم بپردازد و از انتخابهای احساسی و خدایی نکرده سهم دادن به جریانها و تشکلهای سیاسی بدون توجه به عنصر تعهد یا تخصص بپرهیزد.
دوم؛ برنامه محوری
داشتن برنامه هدفمند در دو بخش کوتاه مدت و بلند مدت که مبتنی بر پژوهش و کار کارشناسی و براساس نگا ه به قانون اساسی و واقعیتهای موجود در کشور باشد یکی از مهمترین نکات در رسیدن به دولت کارآمد است. دوران مدیریت شعاری و حرف درمانی گذشته است و مردم انتظار دارند که مسئولان با عملکرد خود نشان دهند که دنبال تحقق مطالبات مردم هستند هیچ دولتی هرچند با وزرای کارآمد بدون برنامه یا حتی با برنامه غلط نمیتواند به نتیجه مطلوب برسد.
بازهم وقتی نگاهی به دولت عبرت کنیم میتوانیم برای مثال اجرای برنامه غلط حذف سهمیه بندی بنزین و تک نرخی کردن قیمت سوخت و عدم افزایش قیمت آن برای چند سال متوالی و افزایش قیمت چند برابری به صورت ناگهانی و برگرداندن سهمیه بندی را مطرح کنیم که خسارت بزرگی به نام حوادث آبان 98 نتیجه اجرای این برنامههای غلط شد.
هرچند که افراد را متعهد و متخصص بدانیم در نهایت نمیتوانیم صد در صد برنامههای آنها را درست و دقیق فرض کنیم و لازم است که رئیس جمهور جدید دقت بیشتری به برنامههای اعضای دولت داشته باشد تا مبادا باز هم آزموده را بیازماییم.
سوم؛ تقسیم کار
یکی دیگر از مهمترین ابزارهای رسیدن به نتیجه مطلوب در نظام جمهوری اسلامی مدیریت هماهنگی و همافزایی دستگاهها و نهادهای موجود در ساختار حاکمیت است، رئیس جمهور میتواند با پیگیری و هماهنگی بین دستگاهی از تمام ظرفیتهای موجود در حاکمیت نظام جمهوری اسلامی استفاده کند و با تقسیم کار صحیح اجازه موازی کاریهای بی نتیجه و حتی خسارت بار را ندهد. توقع از رئیس جمهور به عنوان شخص اول اجرایی مملکت این است که بهره وری از تمام دستگاهها و نهادهای تحت حاکمیت جمهوری اسلامی را به بالاترین حد ممکن برساند تا در دستیابی دولت به نتیجه مطلوب اثر گذار باشد.
*کارشناس مسائل سیاسی
نظر شما