عدالت آموزشی قربانی تعارض منافع/ چرا سهم دولتی‌ها در نخبه‌پروری کمتر است؟

سهم مدارس دولتی از آموزش و تربیت نفرات برتر کنکور هر سال کاهش می‌یابد و این اصل عدالت آموزشی و تحقق آموزش رایگان و با کیفیت برای همه اقشار را زیر سوال می‌برد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، عدالت در حوزه آموزش به دو شیوه محقق می‌شود؛ یکی عدالت افقی که به معنای تامین امکانات آموزشی یکسان در همه نقاط است و عدالت عمودی به این مفهوم که سطح کیفی آموزش در نقاط مختلف برحسب نیاز منطقه تامین شود. اصل ۳۰ قانون اساسی به صراحت می‌گوید که دولت موظف است تا وسایل آموزش رایگان را برای همه مردم در همه نقاط فراهم کند. از این گذشته در بند سوم از فصل پنجم سند تحول بنیادین به گسترش و تامین همه جانبه عدالت آموزشی تاکید دارد. پس تحقق عدالت آموزشی امری واجب بر دولت‌مردان و خاصه آموزش و پرورش است اما در واقعیت چه اتفاقی در کشور می‌افتد؟

سهم اندک مدارس دولتی در تربیت نفرات برتر 

کنکور ۱۴۰۰ به نقطه پایانی خود رسید و نتایج اولیه اعلام شد. هرچند کنکور با شیوه فعلی که در کشور برگزار می‌شود نمی‌تواند ملاک سنجش میزان عدالت آموزشی باشد اما با نگاهی به مدارسی که نفرات برتر در آن‌ها تحصیل کرده‌اند، به تصویری از سطح عدالت آموزشی در کشور می‌رسیم. بیشتر از نیمی از نفرات برتر کنکور امسال در مدارس سمپاد و تیزهوشان درس خوانده و سهم باقی‌مانده به مدارس غیرانتفاعی اختصاص دارد و درصد بسیار کمی از این نفرات برتر تحصیل‌کرده‌های مدارس دولتی هستند. سوال اساسی اینجاست که آیا واقعا تفاوت فاحشی میان سطح آموزش در مدارس دولتی و مدارس خاص و غیردولتی وجود دارد؟

عدالت آموزشی قربانی تعارض منافع/ چرا سهم دولتی‌ها در نخبه‌پروری کمتر است؟
گرفتن شهریه‌های سنگین به بهانه نخبه‌پروری

مدارس دولتی قرار بود اجرا کننده اصل ۳۰ قانون اساسی بوده و آموزش رایگان را در همه نقاط ایران فراهم کنند. در این میان در سال ۱۳۵۵ تصمیم بر این شد که دانش‌آموزانی با بهره هوشی بالا جدا شوند و با امکانات آموزشی بیشتر و خاص در حقیقت نخبه‌پروری شوند اما به مرور این مدارس ماهیت خود را تغییر داده و به اختلافات طبقاتی در جامعه دامن زدند. نحوه گزینش در این مدارس بیش از آن که بر پایه استعدادیابی و تشخیص دانش‌آموز نخبه باشد براساس آزمون ورودی است که دانش‌آموزان برخوردار با گرفتن معلم خصوصی و آموزش روش‌های تست‌زنی راهی این مدارس می‌شوند. در مدارس شهرهای بزرگ مانند تهران هم گرفتن شهریه‌های گزاف اساس عدالت آموزشی را زیر سوال برده است. آیا واقعا این سبک گزینش در راستای نخبه‌پروری است؟ اگر برای آماده کردن نخبه‌های کشور این مدارس تشکیل شده‌اند پس اخذ شهریه‌های میلیونی به چه دلیل است؟

سهم بالای آموزش کشور بر دوش مدارس دولتی

تنوع در انواع مدارس خود چالش بزرگی برای آموزش و پرورش است که باید با تشکیل کارگروه‌ها و نظرخواهی از کارشناسان خبره آموزشی که بدنه آموزش و پرورش را بشناسند مورد بازنگری قرار گیرد. سهم بالای آموزش در کشور بر دوش مدارس دولتی است و قشر بزرگی از مردم که توان پرداخت شهریه‌های سنگین مدارس خاص و غیردولتی را ندارند، تحصیل در مدارس دولتی را انتخاب می‌کنند اما چرا سهم مدارس دولتی در پرورش نفرات برتر انقدر کم است؟ این میزان تنوع در مدارس آیا در راستای عدالت آموزشی است یا هرچقدر پول بدهی از امکانات بهتری برخوردار می‌شوی؟

تراکم بالای کلاس‌های مدارس دولتی

پای صحبت معلمان با سابقه آموزش و پرورش که نشستیم از تراکم بالای کلاس‌ها گلایه می‌کردند. کلاس‌هایی با ۳۰ یا ۴۰ دانش‌آموز را تصور کنید که یک معلم باید به همه جوانب آموزشی آن‌ها توجه کند و قطعا با این تراکم نمی‌تواند به تک تک دانش‌آموزان توجه کند و این شاید بزرگ‌ترین مشکل معلمان در مدارس دولتی باشد. معلمی که در کلاس‌های پرتراکم تدریس می‌کند فرصتی برای بروز خلاقیت و استعدادیابی از تک تک دانش‌آموزان را ندارد و به انجام حداقل‌ها رضایت می‌دهد. این معضل به افت کیفی آموزش می‌انجامد و موسسات کمک آموزشی از این آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند و با ارائه امکانات آموزشی بهتر دانش‌آموزی را که در مدارس دولتی فرصت آموزش بهتر نداشته جذب خود می‌کنند. این همان عدالت عمودی است که با کم‌کاری‌های آموزش و پرورش تحقق نمی‌یابد.

مدیرانی که تعارض منافع دارند بلای جان آموزش

مدارس غیردولتی هم که بی‌رویه تعدادشان بیشتر شده عملا هر مدیری که بازنشسته می‌شود به سوی تاسیس این مدارس می‌رود از همین نقطه ضعف آموزش و پرورش استفاده کرده و دانش‌آموزان را جذب خود می‌کنند. جدا شدن از بدنه آموزش و سپردن فقط وظیفه نظارت به این سازمان از مدارس غیردولتی حکومت خودمختاری ساخته که معلم‌هایی با حقوق ناچیز استخدام می‌کنند و با وعده آموزش بهتر دانش‌آموزان را به سمت خود می‌کشند. شهریه‌های سنگینی که این مدارس می‌گیرند هم‌سو با اجرای قانون اساسی و سند تحول بنیادین نیست اما تعارض منافع در مدیران بالادستی باعث شده تا این مدارس حکومت خودمختار خود را روز به روز بزرگ‌تر کنند و علی‌رغم اعتراض گسترده معلمان این مدارس کسی عهده‌دار مسئولیت این مدارس نشود و مانند فرزند ناتنی آموزش و پرورش رها شوند.

لزوم وجود عزم جدی برای اجرای سند تحول بنیادین

ریشه‌یابی مشکل عدالت آموزشی کاری زمان‌بر است و نیاز به عزمی جدی دارد تا از جنبه‌های مختلف این معضل بزرگ آموزشی در کشور را بررسی کند. دولت، مجلس و آموزش و پرورش همه باید برای اجرایی شدن سند تحول بنیادین تلاش کنند تا به مفهوم واقعی آموزش رایگان و باکیفیت برای همه مردم فراهم شود.

کد خبر: 1106513

برچسب‌ها

وب گردی

وب گردی

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • سیما کار جو IR ۲۱:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۰
      0 0
      خانم خلعتبری ممنون از پیگیری های شما لطفا پیگیر شرایط کاری و حقوقی و بیمه معلمین غیرانتفاعی باشید