۲۴ آبان؛ در تاریخ چه گذشت؟

امروز ۲۴ آبان هجری شمسی برابر با ۱۵ نوامبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری ایسکانیوز، امروز ۲۴ آبان هجری شمسی برابر با ۱۵ نوامبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع می‌پردازیم.

رویدادها:

۹۸۸ - تاسیس حکومت غزنویان

۱۵ نوامبر سال ۹۸۸ میلادی سبُکتَکین ازسران طوایف معروف به «تُرکان غُز = اَغوزها» کابل را تصرف کرد که مورّخان، این روز را سالروز تاسیس حکومت غزنویان می دانند که عمدتا بر ایران خاوری و گاهی تا «ری» حکومت کردند. غزنویان نخستین دودمان تُرک زبان بودند که بر بخشی از ایران سلطنت کردند، سلجوقیان دومین آنها و حکومت تُرک و مغول (آلتائیک ها) بر ایران تا دوران صفویان که آنان هم به نوشته برخی از مورخان (که تبار شاه اسماعیل یکم را بررسی کرده اند) نیمه تُرک بودند ادامه یافت و پس از زندیه، یک ایل دیگر آلتائیک (مغول تبار ترکمن) به نام قجَر (قاجار و از نسل قاجار نویان امیرزاده مغول) حکومت ایران را به دست گرفت تا زمان پهلوی ها.

 ساسانیان برای جلوگیری از ورود طوایف دوردست «آلتائیک» به منطقه فرارود (ماوراءالنهر)، در سرحدات شمالی این منطقه (سیر دریا = رود سیحون) پادگانهای متعدد به نام «مرزبان» تاسیس کرده بودند که پس از افتادن ایران به دست عرب، این پادگانها برچیده شدند و مهاجرت آن طوایف به «فرارود» آغاز گردید و عباسیان و پیش از آنان حتی امویان به استفاده از مردان این طوایف در ارتشهای خود پرداختند که اصطلاحا «غلام» خطاب می شدند و از این طریق قدرت یافتند. قدرت گرفتن سبکتکین هم از همین راه بود. وی عمیق تر از پیشینیان خود در ایران خاوری پیشروی کرده بود. مخالفت ساسانیان با ورود آلتائیک ها به قلمرو ایران، نژادی نبود و فرهنگی و رفتار بود. رفتار آلتائیک های تهاجمی بود و به علاوه، در تضاد با اخلاقیات ایرانی.
    
سلطان محمود غزنوی مهمترین حکمران غزنویان (منسوب به شهر غزنه، مقّر حکومت آنان) بود. وی با این که از تبار ایرانی نبود به ادبیات فارسی خدمت بسیار کرد. محمود چندبار به هند شرقی حمله نظامی برد و مردم این دیار را به مسلمان شدن ترغیب کرد که نتیجه اش (۹ قرن بعد) ایجاد کشور پاکستان بوده است. اینکه برخی از راه اشتباه و یا تعمد، غزنویان را موسس افغانستان می دانند درست نیست. ایران پس از غزنویان قرنها یکپارچه بود. افغانستان نامی است که انگلیسی ها در قرن نوزدهم (و پس از تکمیل تصرف هندوستان) بر ایران خاوری گذاردند تا حائلی میان متصرفات روسیه در «فرارود» با هندوستان شان باشد و قبلا چنان واژه ای به این صورت بکار نمی رفت. در نیمه دوم قرن هجدهم در زمانی که احمدخان درّانی (ابدالی) افسر سابق ارتش ایران در قندهار ادعای استقلال (استقلال منطقه مسکونی طایفه خود) کرد و به هندوستان لشکر کشید واژه ای به نام افغانستان وجود نداشت.

احمدخان (که نام او از کودکی احمدشاه بود) درپی قتل نادر در کودتای ژوئن ۱۷۴۷ قوچان و در زمانی که کریمخان زند سرگرم سر و سامان دادن به اوضاع وطن بود به قندهار رفته و در اکتبر همان سال (سال ۱۷۴۷) در اجتماع سران طایفه ابدالی و پشتون های منطقه قندهار اعلام استقلال کرده بود. احمدخان درجریان لشکرکشی نادر به هندوستان و تصرف دهلی با او بود و چون در آن لشکرکشی با وضعیت هند آشنا شده بود، بعدا خود مستقلا به آنجا تعرض نظامی کرد و همین تعرّض انگلیسی هارا متوجه ایران خاوری و اهمیت استراتژیک آن و توان و روحیه جنگی پشتونها کرد. دولت لندن که نگران تعرض دیگری از ناحیه پشتونها به هندوستان خود بود برای تجزیه این طوایف، «مورتیمر دوراند» را مامور تعیین مرز افغانستان و هندوستان کرد و وی این خط مرزی ۲ هزار و ششصد کیلومتری را به گونه ای ترسیم کرد که طوایف پشتون میان افغانستان و هندوستان (اینک پاکستان) تقسیم و بیشتر آنها سهم هندوستان شوند که اینک در شمال غربی پاکستان ـ ایالت های خودمختار وزیرستان، سرحد و ... ساکن هستند، پاتان خوانده می شوند و بزرگترین شهر شان پیشاور است.

شرح خط دوراند که تعمدا تنها به زبان انگلیسی نوشته شده بود تا امیر عبدالرحمان خان حکمران افغانستان (در آن زمان تحت الحمایه دولت لندن) متوجه جزئیات آن نشود ۱۲ نوامبر ۱۸۹۳ به امضای نمایندگان او رسید که از زمان تاسیس پاکستان در سال ۱۹۴۷ به صورت یک مسئله درآمده و با پیدایش طالبان و القاعده که در طرفین این مرز فعالیت دارند به مرز خونین معروف شده است. به نظر بسیاری از تاریخدانان، عملیات نظامی جاری در افغانستان (از اکتبر ۲۰۰۱ تاکنون) عمدتا به تحریک سران دولت لندن صورت می گیرد که دنباله سیاست قدیمی آن است و نمی خواهد چین، ایران و روسیه در آسیای جنوبی بسط نفوذ کنند. لندن از میزان علاقه مندی ۱۰ میلیون تاجیک (پارس) و سه میلیون هزاره (شیعه) افغانی به ایران واهمه دارد و دلواپس امتیازهایی که به ایران در مورد منطقه هرات در قرارداد پاریس داده است.

۱۸۶۴ - آتش زده شدن شهر اتلانتا در جریان جنگ داخلی آمریکا

۱۵ نوامبر سال ۱۸۶۴میلادی، در جریان جنگ داخلی امریکاییان، ژنرال شرمن فرمانده یک واحد از نیروهای اتحادیه (ایالات شمالی) که پس از پنج ماه جنگ موفق به تصرف شهر آتلانتا پایتخت ایالت جورجیا از اعضای کنفدراسیون آمریکا (ایالات جنوبی) شده بود به سربازانش دستور داد که در ساعات شب شهر را آتش بزنند که تا بامداد چیزی از آن باقی نماند. این دستور بدون این که قبلا به ساکنان غیر نظامی شهر اطلاع داده شود که آنجا را تخلیه کنند صادر شده بود.

«شرمن» بعدا برای دفاع از این عمل خود گفته بود که دستور داده بود که انبار تدارکات کنفدراسیون و ایستگاه راه آهن آتش زده شود که تقریبا همه شهر از میان رفت.

۱۸۸۴ - اروپاییان در یک نشست، قاره آفریقا را میان خود قسمت کردند!

۱۵ نوامبر سال ۱۸۸۴ به دعوت بیسمارک صدر اعظم وقت آلمان نمایندگان ۱۵ کشور در برلین نشستی را آغاز کردند که ظاهرا به منظور حل مسئله مالکیّت سرزمین افریقایی کنگو تشکیل شده بود که پادشاه بلژیک همه آن را برای خود می خواست!

این نشست پس از تشکیل، خیلی زود دست خود را رو کرد و به چانه زنی برسر تقسیم آفریقا میان اروپاییان پرداخت و در پایان نشست عمل تقسیم بدون این که یک آفریقایی از آن اگاه شود صورت گرفت و سهم بزرگی هم به آلمان که دیرتر از دیگران شروع کرده بود داده شد. سهم انگلستان از همه بیشتر بود و سپس فرانسه و پرتغال، آلمان و اسپانیا و .... لئوپلد پادشاه بلژیک هم با یک رشته بازی های ماهرانه همه کنگو را که ۲ میلیون و سیصد هزارکیلو متر مربع وسعت دارد (بزرگتر از ایران) یکجا بالا کشید.

این عمل، البته به صورتی دیگر هنوز هم ادامه دارد و از اتحادیه ها و جنبش های حاشیه ای از جمله اتحادیه عرب، سازمان همبستگی افریقائیان، جنبش غیر متعهدها و ... کاری جز حرف زدن ساخته نیست و سازمان ملل هم عملا در کنترل پنج دولت فاتح جنگ جهانی دوم است و تضمین عملی برای حفظ حقوق و حاکمیت کشورهای دیگر و بویژه ملل کوچک و ضعیف وجود ندارد. این سازمان نتوانسته است حتی صلح را حفظ کند و جهان از زمان تاسیس آن شاهد جنگهای متعدد منطقه ای بوده است. عدم وقوع یک جنگ جهانی دیگر را باید مدیون سلاح اتمی دانست که در دست قدرت های رقیب وجود دارد، نه سازمان ملل. اشغال نظامی عراق بدون مجوز شورای امنیت تاریخ سازمان ملل را تا ابدیت خراب کرد.

۱۹۷۷ - در ادامه تظاهرات ضد شاه در واشنگتن

تظاهرات گسترده و بی سابقه ضد شاه در در آمریکا که ۱۴ نوامبر ۱۹۷۷ آغاز شده بود روز بعد از آن ـ ۱۵ نوامبر در حالی که وی و بانویش فرح در مدخل کاخ سفید مورد استقبال کارتر قرار گرفته بودند و طبق برنامه، سران دو کشور قرار بود در محوطه باز (چمن کاخ) سخنانی بیان می داشتند شدت یافت به گونه ای که پلیس از گاز اشک آور استفاده کرد. این وضعیت از شبکه های تلویزیونی آمریکا به طور کامل پخش شد و بینندگان آنها حملات فیزیکی تظاهر کنندگان را که عموما دانشجویان ایرانی مدارس عالی امریکا بودند و خودرا از شهرهای دانشگاهی با خودرو به واشنگتن رسانده بودند مشاهده کردند. گاز اشک آور تا محل تریبون سران دو کشور پراکنده شده بود، بگونه ای که کارتر و شاه با دستمال چشم و صورتشان را پاک می کردند.

به گزارش آن روز بعضی از رسانه های امریکا، مقامات مربوط ایران که چنین واقعه ای را از هفته ها قبل پیش بینی کرده بودند قبلا عده ای را با هواپیما از ایران و از چند ایالت آمریکا بویژه کالیفرنیا به واشنگتن فرستاده بودند که به هواداری از شاه شعار بدهند و با مخالفان شاه درگیر شوند که این برنامه هم به دلیل انبوه مخالفان و سنگ پرانی آنان شکست خورد. نقل گزارش شبکه های تلویزیونی آمریکا در اروپا سبب مشارکت عده ای بیشتر در تظاهرات ضد شاه در پاریس شد. وی از آمریکا به فرانسه رفت.

در تظاهرات ۱۵ نوامبر مقابل چمن کاخ سفید، گاز اشک آور پلیس در محوطه چمن کاخ پراکنده شد و به چشم شاه فرو رفت که با دستمال آن را پاک می کند ـ فرح و بانو کارتر در عکس دیده می شوند

 گزارش مصوّر این وضعیت چند روز بعد از تلویزیون تهران هم پخش شد که سکه شاه را در ایران هم شکست. تنی چند از مورخان گفته اند که پخش این گزارش مصوّر از تلویزیون ایران بخشی از یک نقشه مآلا ضد شاه بود که در خارج طرح شده بود و یا اشتباه محاسبه و نسنجیده و بی اطلاعی مقامات مربوط در تهران از روانشناسی ایرانیان.

 بعضی ازهواداران شاه بعدا کارتر را به حمایت ضمنی از تظاهرات واشنگتن متهم کردند و دلایلی را هم ارائه دادند. این تظاهرات شاه را با آن لقب «آریامهر و شاهِ شاهان = شاهنشاه» در انظار جهانیان تحقیر و باعث تضعیف او در ایران و تشدید ضدیت با وی شده بود و طولی نکشید که با یک گاف دیگر (انتشار نامه ساختگی رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات) انقلاب آغاز شد.

۱۳۵۸ - تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از سوی مجلس خبرگان

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برگزاری اولین انتخابات که منجر به تعیین نوع حکومت و تشکیل جمهوری اسلامی در ایران گردید، بحث راجع به تعیین قانون اساسی نظام در محافل مختلف گسترش یافت. در این مرحله با تیزبینی حضرت امام خمینی(ره)، پیش‏نویس قانون اساسی که پایه نظام جمهوری اسلامی ایران را بر آموزه‏ها و ارزش‏های حیات‏بخش اسلام به ویژه عدالت اجتماعی و جامعه توحیدی قرار داده، نگارش یافت و با تاکید آن حضرت، انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ برگزار گردید. این مجلس در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ فعالیت خود را آغاز کرد تا این که پس از سه ماه تلاش و کوشش فوق‏العاده و کار پُر مسئوولیت، تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را به انجام رساند. این قانون اساسی، در نهایت در دوازده فصل و یکصد و هفتاد و پنج اصل توسط خبرگان قانون اساسی مورد تصویب قرار گرفت. این قانون سپس در یک همه‏پرسی در ۱۲ آذر ۱۳۵۸ به تأیید مردم مسلمان ایران رسید و بدین گونه، قانون اساسی تازه‏ای بر مبنای حقوق انسانی و اصول اسلامی تدوین و فصلی تازه در برابر قوانین اساسی کشورهای جهان گشوده شد. در سال ۱۳۶۸ بخش‏هایی از قانون اساسی پس از بازنگری در شورای بازنگری قانون اساسی و برگزاری همه‏پرسی، به اجرا درآمد.

کد خبر: 1118390

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =