میثم مهدیار در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، با بیان این که یکی از شئون اصلی علم این است که نباید عرصه تاخت و تاز سیاسی شود، اظهار کرد: این تفکر که چون حزب یا جریان ما رای آورده، پس استادانی نزدیک به تفکر سیاسی خودمان را جذب دانشگاه کنیم، اشتباه است.
معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر با اشاره به این که دانشگاه باید با معیارهای واقعی علمی اداره شود و نباید به عرصه لشکرکشیهای سیاسی تبدیل شود، افزود: چرا که یک اثر علمی وقتی میتواند به لحاظ کیفی مهم جلوه کند که بتواند «گفتوگو» ایجاد کند. مهمترین اتفاقی که در یک دانشگاه واقعی رخ می دهد گفتوگوی گرم میان دیدگاه های نظری و پژوهشی مختلف است؛ اما وقتی افرادی جذب می شوند که سیاسی اند و دغدغه علم ندارند، بهترین نظریه ها و دیدگاه های علمی هم که ساخته و پرداخته شوند شنیده نمیشوند. چون اساسا این افراد نیامدهاند که نظریات علمی را بشنوند بلکه آمدهاند که ایده سیاسی خودشان را پیش ببرند.
این جامعه شناس با تصریح بر این که در این سالها جلساتی مانند کرسیهای آزاداندیشی یا کرسیهای ترویجی علمی برگزار شدهاند؛ اما جایگاهی در بین اهالی علم پیدا نکردند، گفت: نظریههای بسیاری در این کرسیها ارائه شده و رتبهای هم به دست آورده؛ اما معمولا این نظریات بین اصحاب علم شناخته شده نیستند و توجهی برنمیانگیزانند چون برآمده از منطق درونی علم نبودهاند. علم یک پدیده اجتماعی و انباشته است که در گفتوگوهای جمعی رشد میکند. علم در فضای بینالاذهانی شکل میگیرد. علم در کتابخانه و بین کتابها نیست.
وی مسئلهمندی اجتماعی عالم و نیز اثربخشی اجتماعی علم را یکی دیگر از معیارهای علم دانست و تاکید کرد: علم اساسا در پاسخ به مساله ایجاد میشود و مسئلهمندی اجتماعی پژوهشگر و اثربخشی اجتماعی پژوهش میتواند به عنوان معیاری در ارزیابی کیفی آثار پژوهشی قرار گیرد.
مهدیار در ادامه خاطرنشان کرد: مسئلهمندی یعنی پژوهشگر نسبت به موضوعی که میخواهد راجع به آن کار کند، دغدغه عاطفی نیز داشته باشد. علم صرفا یک مقوله بروکراتیک نیست که هر لحظه بتوان از یک موضع خاص صحبت کرد. عالم باید نسبت به موضوعی که در مورد آن کار میکند مانند یک هنرمند یا یک صنعتگر احساس انس داشته باشد تا اولا شور و اشتیاق لازم برای پیگیری یک برنامه پژوهش بلند مدت را داشته باشد و در ضمن انباشتی از دانش در آن حوزه کسب کند. این احساس انس باعث میشود که مسیر علمی، مسیری برنامهدار باشد در حالی که اگر صرفا انگیزههای اقتصادی و مادی همراه پژوهشگر باشد، پروژه بازی و زد و بندهای پژوهشی جای کار علمی واقعی را خواهد گرفت.
معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر افزود: به همین دلیل یکی از نخستین مسئلهها برای ارزیابی کیفی پژوهشگر این است که آیا مسئلهای که پژوهشگر به آن پرداخته جزو «برنامه پژوهشی» بلند مدت اوست یا نه؟ آیا پژوهشش در ادامه کارهای قبلی اوست یا موضوعی پراکنده است؟ آیا پژوهش او در امتداد سوالهای پژوهشی پایان پژوهش های قبلی اوست؟
این جامعه شناس با بیان این که مسئلهمندی بنیادین و داشتن برنامه پژوهشی ناظر به مسائل اجتماعی ملی، منطقهای و محلی از ضروریترینهای کار علمی است، گفت: حالا از کجا بفهمیم مسئله اجتماعی اصلی امروز ما چیست؟ اینجاست که مسئله آمایشهای ملی و محلی آموزش عالی مهم میشود.
وی در پایان با اشاره به این که آمایش آموزش عالی یعنی اینکه بدانیم در این منطقه یا در این استان و در این محل چه نیازهای ضروری در حوزه علم وجود دارد، اظهار کرد: سپس باید تنظیمات دانشگاهی را بر اساس آن بنا کنیم و بعد دانشگاهها و گروهها را به نسبت توجه و پاسخی که به این نیازها میدهند، رتبهبندی کنیم و نه بر اساس شاخصهای کمی بی ارتباط با بوم و جامعه.
انتهای پیام/
نظر شما