به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، نشست تخصصی «نظام حاکم بر علم در دوران حاضر» با حضور محمدمهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، احمد پاکتچی سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در یونسکو و برخی اساتید و دانشجویان دانشگاه آزاد بهصورت مجازی برگزار شد.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در این نشست تاکید کرد: «ایران پس از یک دهه پیشتازی در تولید علم، امروز باید بهسمت ایجاد حرف نو برای نگرشهای نو در یونسکو پیش برود و در تولید علم جهانی مشارکت فعال داشته باشد.» دکتر پاکتچی، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در یونسکو نیز با اشاره به اهمیت قدرت فرهنگی در جهان معتقد است در مذاکرات و گفتوگوها کسی که دیپلماسی علمی و قدرت فرهنگی بالاتری داشته باشد، میتواند حرف خود را جلو ببرد. مشروح این نشست تخصصی را در ادامه میخوانید.
تحریم دانشگاهها نقطه سیاهی در جریان علم است
طهرانچی خدا را شاکریم در دورانی زندگی میکنیم که در این ظلمتکده جهانی در سایه انقلاب اسلامی کشور ما با رهبری امامین انقلاب بهعنوان یک کشور با رفتار تبعی در جهان علم مطرح نیست؛ بلکه کشوری است که در بین گروه پیشرو و گروه تابع، در زمره کشورهای مستقل قرار گرفته که این استقلال بهعنوان ظهور کنشگران جدید در جهان علم در اسناد غرب به آن نگاه میشود. یکی از مباحثی که در مساله گام دوم انقلاب اسلامی بهعنوان دستاورد ۴۰ساله نظام باید به آن بپردازیم، افتخارات و جایگاهی است که به دست آوردهایم. این جایگاه در تمام اسناد انکارناپذیر است و تمامی منصفان جهان به آن توجه دارند، اما در برخی مواقع خودمان از درون کمتر به این عظمت پرداختهایم.
خوشبختانه فرصتی به دست آمده که سلسلهمباحث کارشناسی با حضور کارشناسان و متخصصان امر صورت گیرد و این جلسات انشاءالله بهصورت ماهانه برگزار خواهد شد.
امروز دو نگاه به کشف علم وجود دارد، یک دیدگاه به اصطلاح ماکروسکوپی و دیدگاه دیگر میکروسکوپی است؛ یعنی یک نگاه از بیرون و یک نگاه از درون به علم وجود دارد. در نگاه از درون، همه اجزا کارکرد خود را انجام میدهند، اما زمانی که به نظام علم نگاه بالادستی صورت گیرد، این نظام در درجه اول متاثر از دیگر نظامهای حاکم است. ما در دورانی هستیم که بشر تجربه دنیای معاصر، قدرت و علم را دارد. مباحثی که امروز در دنیا اتفاق میافتد، نشاندهنده این است که ما باید نگاه جامع بر علم داشته باشیم. درواقع مهم است که نگاه نقادانه به آنچه در جهان درحال رخداد است، وجود داشته باشد.
در دوران معاصر میتوان گفت ما قربانی آپارتاید علمی و نظام سلطه علمی هستیم. اتحادیه اروپا در تاریخ خود دانشگاههای بزرگی مانند صنعتیشریف و شهیدبهشتی را تحریم میکند. این نکته بسیار سیاهی در جریان علم است. تحریم دانشگاهها درواقع دسترسی ما به اطلاعات علمی را از سوی بنگاههای ناشری که تعهد به انتشار علم دارند، قطع کرده و این بسیار تاسفبرانگیز است، حتی از انتشار مقالات علمی در حوزه پزشکی هم امتناع کردهاند، بنابراین لازم است نهتنها با نگاه ایرانی، بلکه با یک نگاه بینالمللی و جامع به مساله علم نگاه کنیم.
پاکتچی، سفیران دو وظیفه دارند که آن، این است تا مسائل کشورهای خود را در یونسکو دنبال کرده و مسائل یونسکو را نیز به مقامات کشور خود گزارش دهند. در ارتباط با یونسکو به دلیل نوع و جنس مسائلی که در آن مطرح است، مقامات کشور ما تمام مردم ایران میتوانند باشند؛ چراکه در این سازمان مساله علم، فرهنگ و آموزش مطرح است و زمانی که ما درمورد این مسائل صحبت میکنیم، درواقع باید تمام مردم در جریان اقدامات صورت گرفته قرار گیرند؛ بنابراین امروز میخواهم به یک گزارشدهی درخصوص اینکه یونسکو بهدنبال چه اهدافی در حوزه علم است، بپردازم. هرچقدر اطلاعات ما در این زمینه بیشتر باشد، میتوانیم حضوری فعالتر و جدیتر در این حوزه داشته باشیم. درخصوص دیپلماسی علم باید تاکید کنم که این نوع دیپلماسی در جهان اسلام سابقه دارد و شاخصترین چهره جهان اسلام در این زمینه شخصیت ابوریحان بیرونی است. در اصل سلطان محمود غزنوی با یک هدف نظامی و سیاسی به هند لشکر کشید. در آن زمان سفیر فرهنگی ما در هند ابوریحان بیرونی بود و ما در عمل میبینیم که سلطان محمود غزنوی اگر توانست از هند غنائمی به دست آورد، اما ابوریحان بیرونی بهعنوان سفیر علمی و فرهنگی ما توانست یک ذخیره گرانبهای علمی و فرهنگی بین دو کشور مبادله کند که تا امروز ثمرات آن قابلمشاهده است. درواقع ابوریحان بیرونی نمادی از دیپلماسی علم را برای ما مطرح میکند و نشان میدهد اندیشمندان ما از دیرباز به این موضوع توجه داشتهاند و ما نیز باید در عصر حاضر به آن توجه کنیم. در طول چند دهه اخیر درک جدیدی از دیپلماسی وجود دارد. درواقع دیپلماسی از معنای کلاسیک خود که عمدتا دیپلماسی سیاسی بود، خارج شده و در دیپلماسی جدید با گونههایی از دیپلماسی مواجه هستیم که یکی از مهمترین آنها دیپلماسی علم است.
دیپلماسی علمی را میتوان در قرون ۲ تا ۷ هجری جستوجو کرد
طهرانچی ما اگر خراسان بزرگ و فرهنگی را بررسی کنیم، از قزاقستان تا تاتارستان متوجه میشویم اساسا اتفاقی که افتاده، یک اتفاق دیپلماسی فرهنگی و علمی است، به طوریکه بیش از سههزار واژه ادبیات دینی قزاقها، ادبیات فارسی است و زمانیکه دلیل مسلمان شدن این منطقه بررسی میشود، مشخص میشود که حکما و پزشکانی که از ایران به آن منطقه سفر کردند، به عنوان پزشک حکیم دیپلمات، فرهنگ و علم را منتقل کردهاند. درواقع دیپلماسی علمی و فرهنگی توسط حکمای ما در منطقه در قرون دو تا هفتم هجری انجام شده است.
دیپلماسی علمی میخواهد بین ملتها پل ارتباطی برقرار کند
پاکتچی در درک جدیدی که از دیپلماسی وجود دارد، دیپلماسی از معنای کلاسیک خود که عمدتا سیاسی بوده، خارج شده و در گونه جدید دیپلماسی ما با گونهای جدید روبهرو هستیم که یکی از آنها دیپلماسی علمی است. یعنی امروز دیگر موضوع فقط ارتباط بین سیاستمداران مطرح نیست. رابطه بین ملتها، دانشمندان و دانشگاهها نیز از اهمیت قابلتوجهی برخوردار است. درواقع دیپلماسی علم جایی برای خود باز کرده؛ برای اینکه بتواند بین ملتها پل ارتباطی برقرار کند. البته امروز نقشی را برای علم هم قائل هستند. همچنین یک نگاه بدبینانه در این حوزه وجود دارد که آن این است که اداره جهان توسط کمپانیهای چندملیتی انجام میشود، اما نگاه واقعبینانه در این زمینه این است که بله کمپانیهای چندملیتی وجود دارند، اما امکان مداخله عوامل مثبت هم وجود دارد و میتوانند بخشی را در ساختار سیاستگذاری جهانی در دست گرفته و ایفای نقش کنند. درواقع علم باید در این زمینه تمام توان خود را به کار گیرد.
طهرانچی بله. مثلا انگلستان سندی به عنوان چشمانداز پژوهش ۲۰ساله انگلستان منتشر کرده که در آن مطرح شده بستههای مشوق، نقش مهم مربوط به سرمایهگذاری در بستر پژوهشی در طیف وسیعی از کشورها را نشان میدهد. در این سند گفته میشود ایالاتمتحده که بازیگر اصلی پژوهش در دنیاست، نسبت به جابهجاییهای لرزهای دورنمای جهانی رقابت که بهطور ویژه نه منحصرا ناشی از توانمندی درحال رشد علمی و فناوری چین و هند است، نگران است. این گزارش مطرح میکند یکسری کشورها مانند چین و هند درحال پیشرفت در علم و رقابت هستند. آمریکاییها در گزارش فراتر از توفان میگویند، ما داریم جایگاه خود را از دست میدهیم و انگلستان نیز باید به همان میزان بزرگی تهدید را درک کرده و اقدام مناسبی برای مواجهه با آن در نظر بگیرد. درواقع این سند و گزارش نشان میدهد ایالاتمتحده درحال بررسی جایگاههای خود است و نقاطضعف را به شیوه قابلملاحظهای درک کرده است. گزارش فراتر از توفان یک فراخوان بیدارباش برای ایالاتمتحده مبتنی بر تهدیدات پیشروی آنهاست. درواقع آنها پذیرفتهاند که یک جریان دیگر به وجود آمده و دارد جابهجایی را انجام میدهد. سندی که توسط بنیاد ملی علوم (National Science Foundation) مشهور به NSF در سال ۲۰۱۶ منتشر شده، اشاره شده که توسعه شمایی و روند رشد در مناطق مختلف یک جابهجایی شگفتانگیز در جغرافیای جهانی تحقیق، آموزش و فعالیتهای تجاری علم و مهندسی پدید آورده است. پدیدارشدن یک دنیای چندقطبی فزاینده در علم و مهندسی پس از دههها رهبری علم توسط ایالاتمتحده، اتحادیه اروپا و ژاپن بوده است. این موضوع نشان میدهد آنها پذیرفتهاند که یک فضای چندقطبی ایجاد شده است.
زبان علم اختصاص به کشور خاصی ندارد
پاکتچی امروز نیاز به همکاریهای سطح بینالمللی افزایش پیدا کرده است، این موضوع باعث شده دیپلماسی علمی ضرورت بیشتری پیدا کند. در دیپلماسی علم دو نگاه وجود دارد؛ دیپلماسی در خدمت علم و علم در خدمت دیپلماسی. در یک نگاه، دیپلماسی کمک میکند همکاریهای علمی بین ملتها افزایش پیدا کند و تبادل دانش، استاد، همکاریهای مشترک علمی و... صورت گیرد. از طرفی علم در خدمت دیپلماسی به این معناست که چگونه علم بهعنوان کنشگر میتواند وارد عرصه دیپلماسی شده و کشورها را به هم نزدیک کند. کشورهایی که شاید نتوانند با عوامل دیگری مانند عوامل اقتصادی و سیاسی به هم نزدیک شوند، با دیپلماسی علم میتوانند به هم نزدیک شوند. مهم است به این موضوع توجه شود که چگونه یک کشور بتواند در حوزه دیپلماسی فعال شده و نیازهای کشور را برآورده کند. همچنین در یک نگاه دیگر در سطح سیاستهای جهانی، فرهنگسازیهای بینالمللی و مقابله با چالشهای فراملی چگونه میتواند از علم استفاده کند. مسائلی مانند تغییرات اقلیمی یا مساله همهگیری کرونا مسائلی نیست که بتوان در داخل یک کشور برای آنها راهحلی پیدا کرد و نیاز به دیپلماسی علمی دارد.
یونسکو بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ تاسیس شد. کارکرد این سازمان در طول دهههای اخیر تغییر داشته و دیپلماسی علم را بهعنوان یک همکاری بین کشورها در نظر گرفته است. ایران در سال ۱۹۴۸ به یونسکو ملحق شد که در این زمینه پیشتاز است. درحال حاضر ۱۹۳ کشور عضو این سازمان هستند و فضای یونسکو، فضای تعامل بین این ۱۹۳ کشور است. بسیاری از این کشورها شرایطی شبیه به کشور ما دارند و درحال توسعه علمی هستند و ما میتوانیم همکاریهای گستردهای با این کشورها داشته باشیم و بهدنبال دسترسی بیشتر به علم باشیم. درواقع علم ماهیتا حد و مرز نمیشناسد و متعلق به کشور خاصی نیست. اگر در یک موضوع کشف علمی اتفاق بیفتد، متعلق به کل بشریت است و زبان علم اختصاص به کشور خاصی ندارد.
طهرانچی یک نگاهی در دنیا وجود دارد و معتقد است درکنار علم باید زبان غالب هم داشته باشیم. اینکه در هر مقطعی زبان ارتباطات عالمان یک زبان بوده، شکی نیست. همانطور که ۲۰۰ سال بعد از نزول قرآن، زبان علم عربی بود، درحال حاضر زبان انگلیسی بهعنوان زبان تبادل بین جامعه علمی پذیرفته شده، اما این زبان، زبان تفکر همه جوامع نیست. هر کشوری زبان تفکر و خلق علمی خود را دارد و سپس برای انتقال و تبادل این علم به سمت زبان بینالمللی و همهفهم میرود. اکنون مسالهای که مطرح است، این است که اگر ما تاکید کنیم که همه به سمت زبان مبتنی بر زبان تبادل علم حرکت کنند، یکسری تولیدکننده علم و یکسری مصرفکننده علم داریم و این نادرست است. میتوان از ظرفیت یونسکو در این زمینه کمک گرفت که با توجه به اینکه علم در ذات خود یکپارچه است، اما تولید علم حاصل تفکر و جریان ملی است. ما باید این جریان را حفظ کنیم. درواقع زبان تفکر و جریان ملی دانش ابتدا شکل میگیرد و سپس به اشتراک گذاشته میشود.
در این زمینه دو نگاه وجود دارد؛ یک نگاه این است که باید یک نقطه در جریان شبکه جهانی دانش بود و فرداً به آن متصل شد و نگاه دیگر این است که ما یک جریان ملی داریم و این جریان ملی اقتدار درونی فرهنگی دارد و به جریان جهانی متصل است. یونسکو بهعنوان یک نهاد فرهنگی که میخواهد فرهنگهای مختلف را به سامان درآورده و یک نگاه جامع داشته باشد، لازم است این موضوع را مورد بررسی قرار دهد؛ چراکه نقش مهمی دارد. جریان علم مانند دریایی است که رودهای مختلف از سرزمینهای مختلف به آن میپیوندند. این رودخانهها بسیار مهم هستند، چراکه جریان آب را هدایت میکنند تا دریا کاملتر شود. اگر در جریان توسعه جوامع علمی این رودخانهها و چشمهها بسته شوند، بسیار آسیبپذیر خواهد بود. در این زمینه تفکر، زبان و نوع اندیشهها متفاوت است.
پاکتچی در دیپلماسی علمی شاهد یک وفاق بین دانشمندان هستیم که باید مغتنم شمرده شود، دانشمندان یک حوزه با یک منطق مشترک در اندیشیدن درباره ریاضیات، اخترشناسی، علوم اجتماعی، روانشناسی و... میتوانند زمینههایی را به وجود آورند که به یک نوع همگرایی برسیم.
طهرانچی یک مثال در این زمینه، رژیم حقوقی دریای خزر است که پنج کشور در آن منافع دارند. این رژیم حقوقی باید بهگونهای عمل کند تا منافع مشترک حاصل شود. در زمینه علم نیز همینطور است؛ علم رشد نمیکند مگر اینکه رژیم حقوقی تمام سرچشمهها، رودها و کانونهای پیرامون را به رسمیت شناخته و به آنها اعتبار دهد.
پاکتچی باید یک نوع جداسازی انجام داد. ما دو نوع صورتمساله علمی داریم، اول صورتمسالههایی که ماهیتا درباره آنها وفاق وجود دارد. یعنی اگر درباره تغییرات اقلیمی دور هم جمع میشویم برای این است که تغییرات اقلیمی برای ما ایجاد مشکل کرده است. بهعبارت دیگر من از دو نوع ادبیات رزمی و بزمی استفاده میکنم. در بحثهای علمی که در حوزه دیپلماسی علم مطرح است، ما یکسری صورتمساله رزمی و یکسری صورتمساله بزمی داریم. صورتمسالههای رزمی مانند تغییرات اقلیمی، بحران آب، تامین آب، کووید و... است. صورتمسالههای بزمی شامل موضوعاتی میشوند که به خودی خود وضعیت نرمالی دارند و هیچ حالت غیرعادی و چالشی در آن وجود ندارد. باید تاکید کنم که این تصور درست نیست که دیپلماسی علمی فقط در جاهایی مطرح است که حتما یک درگیری و چالش وجود داشته باشد. مثالی که میتوانم در این زمینه به آن اشاره کنم، نقش برجسته ریاضیات و فیزیک نظری در دیپلماسی علم است. درحالی که حوزه ریاضیات با فیزیک نظری به خودی خود هرگز حوزه چالشبرانگیزی نیستند که یک مساله بینالمللی را در جایی حل کنند، اما در دیپلماسی علم مهم هستند. برای جامعه ما بسیار مهم است که علم را یکپارچه ببینیم. یعنی نقش کارآمد علومی مانند ریاضیات و فیزیک نظری در دیپلماسی علم که نقشی پاینده و دور از فرازوفرود بحرانهاست، بسیار مهم است که باید به آن توجه شود.
باید به سمت علم اقتدارآفرین حرکت کنیم
طهرانچی ذات علم، قدرتآفرین است و ما باید به سمت سرمایهگذاری در حوزه علوم پایه برویم. بنابر یکی از فرمایشات مقاممعظمرهبری «علوم پایه مانند سرمایه در بانک و پشتوانه است.» این موضوع بسیار حائزاهمیت است. باید بتوانیم به سمت علم اقتدارآفرین حرکت کنیم.
پاکتچی صددرصد با صحبتهای شما موافق هستم و این مهم در قدرتآفرینی موثر است اما اینکه فرازوفرودهای بحرانها در آن تاثیری ندارد را هم نباید فراموش کرد.
کارکردگرایی باید در جامعه مدیریت علمی بررسی شود
طهرانچی از سال ۲۰۱۰ کشور ایران در مجامع علمی بینالمللی به رسمیت شناخته شد و سال ۲۰۱۷ با کسب رتبه ۱۵ علم جهان، توانست به موفقیت خوبی دست پیدا کند. درواقع میتوان گفت علوم پایهایها این قدرت را خلق کردند. این مباحث قابلتأمل است. اخیرا آفتی به وجود آمده که عدهای میگویند مقالات علمی مشکلی را حل نمیکند. این موضوع باید در جامعه مدیریت علمی بررسی شود؛ چراکه قطعا کاربردگرایی و کارکردگرایی دانش مهم است.
پاکتچی امروز قدرت علمی ایران را بسیاری از کشورها به رسمیت شناخته و میدانیم مایل هستند که روابط علمیشان را با کشورمان بیشتر کنند.
ارتباطات علمی ایران و کوبا واکسنی ساخت که نماد قدرت است
طهرانچی ایران کشوری است که تمدنساز است و ما در ایران تجربه ساختن یک تمدن علمی را داریم و در آن تمدن تمامقد علم غرب و علم روز را جذب و هضم کردهایم. همچنین به این علم در ایران یک نگاه روشمند اضافه شده است. این موضوع که علم را یکپارچه ببینیم، بدینمعنا نیست که تمام علم با فلسفه پشت آن مورد قبول ماست. موضوع این است که اگر علم را نبینیم، نمیتوانیم به جلو حرکت کنیم. باید علم را جذب و هضم کرده و سپس حرکت کنیم. درواقع چیزی که از علم مطرح است، پذیرفتن نیست، بلکه درک کردن، هضم کردن و قابلیت روبه جلو رفتن است، چراکه اگر علم را هضم نکنیم، نمیتوانیم از آن عبور کنیم. در سال ۲۰۰۸ کتابی توسط رئیس انجمن فیزیکدانان وقت آمریکا نوشته و توسط دانشگاه میشیگان منتشر شد. در این کتاب مطرح شده که از سال ۲۰۰۰ به بعد موضوع علم برای قدرت جای خود را به علم برای امنیت داده است. در این کتاب مطرح شده امنیت ما بهزودی دچار چالش بیولوژیک یا پاندمی جهانی خواهد شد و آمریکا در این چالش دوباره به یک شوک بزرگ نیاز دارد. پس از پاندمی کرونا که قبلا نیز پیشبینی شده بود، کشورهای خاصی توانستند خود را هماهنگ کرده و تکنولوژی واکسن را مطرح کنند. در این بین کشورهایی مانند ایران، هند، چین و کوبا نیز وارد عمل شدند. برای مثال واکسن کووپارس ماحصل تعامل ایران و کوبا در بایوتکنولوژی بود، البته ایران توانست واکسن برکت را نیز بسازد. میتوان گفت ارتباطات علم و فناوری ایران و کوبا نسل جدیدی از واکسنها را ساخت که نماد قدرت است، یعنی دیپلماسی صورت گرفت. دیپلماسی جایی است که قدرت و علم وجود دارد و علم هم قدرتافزا است.
باید نسبت به دیپلماسی علمی فعالانهتر عمل کنیم
پاکتچی میشنویم که در ایران پول حرف اول را میزند، بنده میگویم که حرفاولی در کار نیست، بلکه قدرت، سیاست، زور و پول هرکدام تلاش خودشان را انجام میدهند. در این میان قدرت فرهنگی هم در جهان وجود دارد و این مولفه بسیار مهم است. در مذاکرات و گفتوگوها کسی که دیپلماسی علمی و قدرت فرهنگی بالاتری داشته باشد، میتواند حرف خود را جلو ببرد، البته واضح است که در محیط جهانی علاوهبر دیپلماسی علم، مسائلی مانند ثروت و سیاست نیز وجود دارد، اما باید نسبت به دیپلماسی علمی فعال باشیم. قطعا در این شرایط باید تلاش کنیم خودمان را در وضعیت بهتری قرار دهیم.
طهرانچی ایران هم دارای قدرت علمی و فرهنگی است. بهطور مثال مسجد گوهرشاد در مشهد نشانهای از قدرت علمی و فرهنگی مردم ایران است که چگونه همسر یکی از حکمرانان مغول اینگونه با فرهنگ ایران سرمایه خود را آورده و این بنای فرهنگی را ساخته است. یکی از مسائل مهم این است که مردم ایران به قدرت خود باور داشته باشند. این باورمندی بسیار مهم است. همچنین مساله اصلی این است که در دوران تاریخی گذشته و تمدنی ما، هیچگاه ما فعال نبودهایم. نگاه کنید در دوران تمدن از چین تا آندلس، ایرانیان بسیار فعال بودند و هیچگاه منفعل عمل نکردند؛ چراکه همواره حرفی برای گفتن داشتند. متاسفانه در یک دوره زمانی ما دچار نگاه درونگرا و منفعل شدیم که باید بهصورت جدی بررسی شود؛ چراکه ذات ایرانیان این نیست.
پرداختن به موضوعات روز مقوم دیپلماسی علمی است
پاکتچی بله، در دورههایی ما منفعل شدهایم. قطعا یکی از مواردی که علم را به دیپلماسی وصل میکند، موضوعات روز است. اغلب موضوعات علوم، مرز جغرافیایی نمیشناسند و مرزها مانع پیشبرد طرحهای اساسی است. در این زمینه باید به کنفرانس تغییرات اقلیمی گلاسکو که در سال۲۰۲۱ برگزار شد، اشاره کنم. در این کنفرانس مطرح شد عراق یکی از ۵کشور نخست شکننده دربرابر تغییرات اقلیمی مانند ریزگردها، منابع آب، کمبود غذا، مهاجرت و... است. این جمله از نظر علم و دیپلماسی علمی فقط عراقیها را نگران نمیکند، بلکه ایرانیان نیز باید از باب این مساله نگران باشند؛ چراکه این مشکلات در ایران نیز وجود دارد؛ قطعا این بحران باعث ایجاد مشکل غذا در منطقه میشود، با قاطعیت میگویم این جمله باید دانشمندان کشور ما را بیشتر نگران کند و این ماهیت علم است. درواقع این موضوع نقطه آغاز دیپلماسی علمی است که دانشمندان ما باید با دانشمندان عراقی دستبهدست هم دهند تا مشکل حل شود. درواقع مجموعهای از کشورهای منطقه باید با دیپلماسی علمی بر این مشکل غلبه کنند. این موضوع معنای تازهای به دیپلماسی علمی میدهد و آن را به یک ضرورت غیرقابل اجتناب تبدیل میکند و نشان میدهد علم بسیار توانمند است و میتواند مشکلات را حل کند.
در دیپلماسی باید شبکههای منطقهای مختلفی تشکیل دهیم
طهرانچی در اینجا میخواهم کمی کلیتر صحبت کنم. اینکه تغییرات اقلیمی موضوعی دقیق و جدی است و این موضوع نشان میدهد که در اینگونه مسائل نمیتوان مساله را درون کشور حل کرد. اما آنچه واضح است اینکه دنیا بهشدت دست به تخریب خود زده و خودش باید این تخریبها را بهصورت علمی حل کند و این موضوع با استفاده از ظرفیت علمی و دیپلماسی علمی حل خواهد شد. دنیای جدید، دنیایی است که تاثیرات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و دستکاریهای طبیعت بهشدت بهعنوان یک مساله عمومی مطرح میشود. امروز مسالهسازی در جهان درونی نیست، بلکه عمومی است و تعداد مسالههای عمومی پیشروی جهان روزبهروز افزایش پیدا میکند و جامعه علمی باید در این زمینه موثر عمل کند و درهمتنیدهتر شود.
ایرانیان در گذشته خود را با اروپا و دیپلماسی علمی آن تنظیم کرده بودند، اما در دیپلماسی جدید بهنظر میآید شبکههای منطقهای و مختلفی با همکاریهای مختلف باید تشکیل شود و نمیشود در منطقه حضور داشت اما مسائل عمومی را کنار گذاشت، بلکه باید برای حل آن تلاش کرد. این امر فصل نوینی از دیپلماسی را مطرح میکند، یعنی مسائل عام ما چه در منطقه و چه در جهان گستردهتر میشود و باید نسبت به آن تغییراتی را در دیپلماسی علمی ایجاد کنیم.
نیازمند ارتقای علمی و تکنولوژی در سطح نظری هستیم
پاکتچی ما نیازمند ارتقای علمی و تکنولوژی در سطح نظری هستیم. طبعا قوانینی که اخلاقیتر بوده و دنبال تعامل دوطرفه با طبیعت هستند، میتوانند نظریهها را مطرح کنند که جلوی چنین مشکلاتی را تا حدی بگیرند. وقتی یونسکو شکل گرفت میخواست به «علم در خدمت جنگ» نه گفته و بهسوی «علم برای صلح» پیش برود. در اساسنامه یونسکو نیز بر مساله «علم برای صلح» تاکید شده است، البته امروز استفاده از «علم برای جنگ» تمام نشده است. شعار یونسکو در مرحله اول این بود که به «علم در خدمت جنگ» نه بگوید. چند دهه بعد بهخصوص از دهه۸۰ شاهد موج جدیدی در یونسکو بودیم. اینبار علم درواقع به تخریب طبیعت و محیطزیست نه میگوید. «علم در خدمت جنگ» جای خود را به یک مشکل دیگر داده و تخریب طبیعت نیز به این مشکل اضافه شده است. امروز یونسکو بهدنبال آری گفتن به شعار «علم در خدمت حفاظت از محیطزیست» است. این موج دوم از دیپلماسی علمی در یونسکو است.
طهرانچی یونسکو خودش را در دوران جنگ سرد موفق ندید و اتفاقاتی که میافتد این است که علم برای صلح و علم برای قدرت همیشه مسیر خودش را میرود. امروز هم بحثی که در اوکراین رخ داد حرف از علم است و این مهم نشان میدهد علم دراختیار قدرت و اقتدار وارد بحث میشوند.
نگرانی و پیشبینی درباره آینده، مسیری است که یونسکو دنبال میکند
پاکتچی مسائل جدیدی در یونسکو مطرح شده که درکنار پرونده جنگ و تخریب طبیعت دنبال میشود. چالشهای جدیدی که امروز در یونسکو مطرح است، شامل نگرانیها برای آینده و پیشبینی آینده است. تمام تصویرسازیهایی که در رمانها و فیلمها از انسان آینده ترسیم میشود، تصویر نگرانکنندهای است. انسان از خود بیگانه شده و درواقع انسانزدایی صورت گرفته است. همچنین اخلاق هوش مصنوعی نیز در یونسکو مورد توجه است و این امر بهدلیل پدیده انسانزدایی است. مساله دیگر که در یونسکو مطرح است، اینکه ما امروز دچار یک نوع شکاف و گسست شدهایم که یکی از نمودهای آن گسست بین علومطبیعی و علومانسانی است. یونسکو و دیپلماسی علم علاقهمندند این چاههای از هم گسسته را به هم وصل کنند. برای مثال بررسی میشود که چگونه میتوان پدیدهای مانند بحران آب را از دیدگاه مهندسی و طبیعی حل نکرد؛ بلکه آن را در ذهن انسانها حل کرد، یعنی بهنوعی جامعشناسی، مردمشناسی، علومدینی و... را به میدان آورده و بهنوعی دیالوگ بین علومطبیعی و علومانسانی رخ دهد و این فضایی است که با آن روبهرو هستیم. خوشبختانه کشوری مانند ایران در این مورد با سوابقی که دارد، میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد، درحال حاضر جایزه بینالمللی «اخلاق برای علم» یونسکو متعلق به ایران است و بهنظر میرسد این موضوع یکی از حوزههایی است که در برنامه ۲۰سال آینده یونسکو بسیار مهم و جدی است. اگر ما از الان جایگاه خود را درست پیدا و درست ایفای نقش کنیم، میتوانیم در تصویر جهانی علم و آینده بشریت نقش مثبتی داشته باشیم.
باید حرفهای نو برای نگرشهای جدید در یونسکو مطرح کرد
طهرانچی قرآن میگوید: «ظَهرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْر ِبِما کَسَبَتْ أیْدِی النَّاس لِیُذیقَهمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهمْ یَرْجعُون»، یعنی بشر بهصورت مرتب توانمند شده و عمل و تخریب میکند و این تخریب در نظام خلقت، به خودش بازمیگردد. البته قرآن برای رفع این چالش راهحل میدهد. معتقدم حضور ایران بهعنوان کشوری که پشتوانه چندهزارساله و نگاه مستقل در نوع بینش به علم دارد، میتواند در زمینه علمی در دنیا مطرح باشد. رهبری مقاممعظمرهبری در حوزه علم بینظیر بوده و درطول تاریخ چندصدساله یک رهبری خاص بهحساب میآید. حتی مجله نیچر زمانی که میخواست پیشرفت علمی ایران را تحلیل کند، آن را به شخص مقاممعظمرهبری نسبت داد که فراخوان پیشرفت علمی را مطرح کرده بودند. بشر بهصورت دائمی بهجلو میرود و جامعه علمی باید به این نگاه توجه کرده و بتواند رسالت خود را یک رسالت صلح و سعادت قرار دهد، یعنی باید نگاه برونگرایی داشته و حرفهای نو برای نگرشهای جدید در یونسکو مطرح کند و قطعا مشارکت فعال در علم جهانی داشته باشد.
انتهای پیام/
نظر شما