خدا در فلسفه غرب یک حقیقت اثرگذار نیست/ اختلاف فقها و فلاسفه بر سر روش است، نه محتوا

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است که مسئله خدا در فلسفه غرب برخلاف اسلام یک حقیقت اثرگذار نیست و اصلا در رابطه با صفات خدا بحثی نمی‌شود و همین سبب بروز اختلافات اصلی در میان فلاسفه و فقها شده‌است.

حسن سرایلو عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز اظهار کرد: فلسفه دانشی موضوع محور، دارای روش و هدف‌دار است که همه مولفه های سایر علوم را نیز در بر می‌گیرد. برای هر علم یک سرآغازی در نظر می‌گیرند؛ مثلا روانشناسی را همزمان با شروع زیست اجتماعی بشر و به اشتراک گزاری حالت‌های روانی مانند خواب بررسی می‌کنند. نقطه آغاز فلسفه را زمان شکل گیری اولین تمدن‌ها و پیدایش روابط پیچیده اجتماعی می‌دانند اما سابقه مکتوب این علم همچون سایر علوم به وقتی که نخستین بار امکان ثبت کتبی در یونان بوجود آمد، باز می‌گردد.

وی با اشاره به تفاوت فلسفه اسلامی و یونانی گفت: فلسفه اسلامی به دلیل تاخر زمانی حدود 10 قرن نسبت به فلسفه یونان، از نظر موضوعات، مسائل و حتی روش جامع‌تر است. طبیعتا مسائل زندگی بشر در زمان ظهور اسلام و بعد از آن نسبت به قبل پیچیده تر و به لحاظ کمی هم خیلی فراوان تر بوده است. یکی از وجوه این تمایز گستردگی مفهوم خداشناسی در اسلام است. در فلسفه یونان صرفا علت العلل و یک خدای بی جان طرح می شود در حالی که در فلسفه اسلامی خدا را یک موجود شخصی زنده می‌شناسیم.

به گفته این استاد فلسفه، مسئله خدا در فلسفه غرب برخلاف اسلام یک حقیقت اثرگذار نیست و اصلا در رابطه با صفات خدا بحثی نمی‌شود و همین سبب بروز اختلافات اصلی در میان فلاسفه و فقها شده‌است.

او ادامه داد: فیلسوفان مسلمان برخوردار از منبع وحی هستند که مخصوصا در سده ششم در کنار سنت مورد استفاده قرار گرفت. اهداف آن‌ها نیز با توجه به نگرش فرامادی اسلام به دنیا، انسان و ارزش‌ها فراتر از هدف‌های فلسفه ارسطویی است؛ اگرچه شباهت‌هایی در این حوزه با فلسفه افلاطونی موجود است.

حسن سرایلو تاکید کرد: اختلافات فیلسوفان و فقها معمولا در رابطه با موضوع و محتوا نیست بلکه غالبا درگیری علمی بین این دو گروه در دوره‌های مختلف شیخ اشراق، ملاصدرا و حتی علامه طباطبائی بر سر روش است. فیلسوفان بویژه در زمان غزالی در سده چهارم غالبا بر روش استدلال عقلی محض تاکید می‌کردند که تهی از وحی و شهود است و منابع معرفت محدود به عقل می شود. به همین خاطر می‌بینیم که ابن سینا در موضوعاتی مانند معاد، به تعبد روی می‌آورد و آن را خصوصا در جزئیات از فلسفه جدا می‌کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان در پایان بیان کرد: برخی از اختلافات فیلسوف و فقیه نیز به رویکردهای غیر علمی مثل سوء فهم از برخی از روایات بازمی‌گردد؛ مثلا در روایتی از امام سجاد(ع) فهم دین از طریق علم نفی شده است که این مربوط به جزئیات دین است به عنوان نمونه قرآن دستور به نماز می‎‌دهد اما جزئیات آن را ذکر نمی‌کند و این جزئیات را نیز نمی‌توان از طریق فلسفه بدست آورد بلکه تنها از مجرای وحی و روایت معصومین(ع) درک می‌شود. اما نگاه فلسفه و دین در موضوعات کلان تفکر بشری مانند عرفان، کلام و کلیات فقه در اصل تفاوت و اختلافی با هم ندارند بلکه همان‌طور که گفته شد در روش متمایزند.

انتهای خبر/

کد خبر: 1143450

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =