به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، جاهطلبیهای جمهوری آذربایجان در چند سال اخیر به ویژه پس از پیروزی در جنگ دوم قرهباغ افزایش چشمگیری داشته و دولت علیاف با تحریک ترکیه و رژیم صهیونیستی درصدد پیشبرد اهداف خود از جمله ایجاد کریدور زنگزور بوده است. این در حالی است که مقامات جمهوری اسلامی ایران همواره تلاش کردهاند تا مانع تشدید تنش در منطقه شده و روابط دوستانه بین تهران و باکو همچنان پا بر جا بماند. اما در مقابل، دولت علیاف نه تنها قدردان رفتار بزرگوارانه و دوستانه ایران نبوده، تقریبا به صورت مستمر لفاظیها و اقدامات خصمانه خود را علیه ایران ادامه داده است. «صلاح الدین خدیو» –تحلیلگر مسائل مسائل قفقاز- در گفتگو با ایسکانیوز به بیان دلایل رویکرد تهاجمی باکو در سالهای اخیر پرداخت.
بیشتر بخوانید:
جمهوری آذربایجان دنبال گسترش قلمرو در منطقه قفقاز جنوبی است / تبعات سنگین ماجراجویی برای علیاف
این کارشناس مسائل قفقاز ضمن اذعان به اینکه علیرغم جدیت باکو و آنکارا برای پیگری خواستههای خود، سیاست رسمی جمهوری اسلامی مبتنی بر کاهش تنش است، اظهار کرد: جمهوری اسلامی دنبال عادی جلوه دادن شرایط و حفظ ظاهر است اما طرف مقابل به این سیاست متعهد نیست و برنامههای خود را پیش میبرد. وی افزود: البته در کنار سیاست رسانهای عادی نشان دادن اوضاع، هرزگاهی شاهد تاکید مقامات کشوری و لشکری مبنی بر تغییرناپذیر بودن مرزها و غیرقابل قبول بودن قطع اتصال ایران با مرز ارمنستان و دروازه اروپا هستیم.
از نظر خدیو، تعارض مذکور ناشی از برخی فرصتسوزیهای گذشته سیاست خارجی ایران در قفقاز است. وی با بیان اینکه پس از فروپاشی شوروی فرصت خوبی برای استفاده از خلاءهای به وجود آمده در دهه 90 میلادی بود، تصریح کرد: در شرایطی که ایران میتوانست حدی از آنچه که در اثر قدرتگیری روسیه در قرن 19 بر سرش آمده بود را جبران کند، فرصتها را از دست داد و یا حداقل نتوانست به اندازه ترکیه فرصتسازی کند و خلاء به وجود آمده را پر کند. وی افزود: مثلا در سال 72 یا 73 که آقای رفسنجانی به باکو سفر کرد، با خواسته حیدرعلیف مواجه شد که جمهوری آذربایجان را بخشی از خاک ایران اعلام کند؛ این بدان معناست که آنقدر در جنگ با ارمنیها تحت فشار بوده که حاضر به دادن برخی امتیازات فوق العاده به ایران بوده است اما سیاست جمهوری اسلامی در آن زمان مبتنی بر بیطرفی بود و چند بار هم میانجیگری کرد.
به اعتقاد این کارشناس، فرصت سوزیها و نبود یک سیاست جامع در قبال قفقاز مربوط به گذشته نیست و حتی جنگ اخیر را در بر میگیرد. وی با بیان اینکه ایران در این جنگ هم نتوانست یک سیاست پایدار و فعال اتخاذ کند، گفت: ابتکار عملی که ایران در سال 98 برای همکاری بین سه کشور حوزه قفقاز یعنی ارمنستان، آذربایجان و گرجستان با مشارکت سه قدرت منطقهای یعنی ایران، روسیه و ترکیه کاملا غیرقابل اجرا بود؛ زیرا مثلا گرجستانی که تمامیت ارضیاش توسط روسیه تهدید شده بود، نمیتوانست از تمامیت ارضی دیگر کشورها دفاع کند یا مثلا ترکیه که خود حقوق حاکمیتی کشورهایی مثل قبرس، سوریه و عراق را نقض کرده بود، در اینجا از مرزهای بین المللی و تمامیت ارضی کشورها دفاع کند.
وی افزود: در مقابل سیاست غیرقابل اجرای ایران، باکو و آنکارا از فرصت استفاده کرده و با همکاری استراتژیک ترکیه اتاق جنگ علیه ارمنستان تشکیل دادند و به ابتکار عمل ایران بیاعتنا بودند. خدیو در پاسخ به سوال در مورد تکمیل پروژه زنگزور توسط باکو به دلیل ضعف ارمنستان نیز اظهار کرد: متغییرهای زیادی در این زمینه تاثیرگذار هستند؛ به عنوان مثال بستن کریدور لاچین توسط جمهوری اذربایجان که منجر به بحران انسانی در منطق شده، موجب توجه جامعه بین المللی به تحولات منطقه شده هر چند که تاثیر چندان راهبردی بر مسئله نداشته است.
از نظر این کارشناس حوزه قفقاز، فقدان اراده اجرایی به منظور همافزایی میان کشورهای مخالف تغییر مرز ارمنستان و آذربایجان مانند ایران، آمریکا، برخی کشورهای اروپایی موجب پیچیدهتر شدن و پیشروی آذربایجان شده است. به اعتقاد وی، اگر روابط عادی میان ایران و آمریکا وجود داشت، رسیدگی به این مسئله آسانتر بود اما به هر ترتیب احتمال آغاز جنگ جدید توسط جمهوری آذربایجان بعید است؛ زیرا دولت بایدن از این مسئله استقبال نمیکند و همچنین جمهوری اسلامی خط نشان خود را کشیده و حتما این امر مورد توجه باکو قرار خواهد گرفت.
خدیو معتقد است که پس از جنگ اوکراین جهان غرب تمایلی به جنگ جدیدی در منطقه ندارد و ترجیح میدهد که تمام توجه خود را معطوف اوکراین کند. وی پیشبینی می کند که جمهوری آذربایجان حداقل در کوتاه مدت شانس چندانی برای دستیابی به هدف خود یعنی ایجاد کریدور زنگزور از طریق اشغال استان سیونیک نخواهد داشت. مگر اینکه طبق آنچه رسانهها گزارش میکنند، توافقی برای ایجاد مسیر جدید به قرهباغ از طریق شهر عسکران انجام شود و در مراحل بعدی کریدور لاچین نیز بازگشایی شود. لذا به نظر میرسد که در نهایت طرفین به سمت یه توافق مرضی الطرفین حرکت کنند.
وی در خصوص عوامل موثر بر سرپوش گذاشتن جمهوری اسلامی ایران بر جاهطلبیهای جمهوری آذربایجان ضمن اشاره مجدد به فرصتسوزیهای گذشته گفت: عامل دوم فعال شدن نوعی ملیگرایی ترکی در 20 سال در آذربایجان ایران است. به اعتقاد وی، امتداد قومی مناطق شمال غربی ایران با کشورهای همسایه یکی از ملاحظات جمهوری اسلامی برای مواجهه با تحولات منطقه است و در عین حال یک اهرم تهاجمی در اختیار کشورهای ترکیه و جمهوری آذربایجان در مقابل ایران قرار داده است.
به گفته خدیو، عامل دیگر اجتناب ایران از ورود به درگیریهای نظامی مستقیم پس از دوران جنگ تحمیلی با عراق است و ترجیح میدهد از شیوههای دیگر برای دستیابی به اهداف استفاده کند. وی افزود: احتمالا استراتژیستهای ایرانی تشخیص دادهاند که یک تله برای به دام انداختن ایران وجود دارد مشابه آنچه برای روسیه در اوکراین رخ داد و مدتهاست این کشور را درگیر یک جنگ کرده است. لذا ایران هم با شک و تردید به هرگونه درگیری نظامی با کشورهای همسایه مینگرد و حتیامکان ترجیح میدهد اهداف خود را از طریق ابزاری غیر از جنگ پیگیری کند.
انتهای پیام/
نظر شما