ریشه‌های ترک تحصیل دانش‌آموزان در ایران

تحصیل رایگان برای همه چیزی است که در اصل سی‌ام قانون اساسی به آن اشاره شده است. در این میان برخی دانش‌آموزان به دلایل مختلف از روند تحصیل خارج می‌شوند. براساس آمار در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بیش از ۲۷۹ هزار دانش‌آموز ترک تحصیل کرده‌اند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، در ترک تحصیل دلایل متعددی از جمله مشکلات اقتصادی، مسائل فرهنگی، مشکلات آموزشی و غیره تاثیرگذار هستند. آرام احمدپور معلم و کارشناس آموزش و پرورش که ۱۸ سال در روستاهای مرزی کردستان تلاش کرده تا دانش‌آموزان ترک تحصیل کرده را به مدرسه بازگرداند و به پاس این تلاش‌ها برنده جایزه معلم شده درخصوص دلایل ترک تحصیل به ایسکانیوز گفت: علت اصلی ترک تحصیل در روستاهای مرزی مشکلات اقتصادی است. ترک تحصیل به دلیل مشکلات اقتصادی ۲ جنبه دارد؛ یکی اینکه خانواده از پس هزینه تحصیل برنمی‌آید و تصمیم می‌گیرد که مانع ادامه تحصیل فرزند خود شود و مورد دوم هم این است که از آن نوجوان برای تامین معاش خانواده استفاده می‌کند. پسرها معمولا به کار هرس، نگهداری گوسفندان و کشاورزی گماشته می‌شوند و فرصت حضور در مدرسه را ندارند.

بیشتر بخوانید

آمار بالای بازماندگی از تحصیل در نوجوانان / ۷۰ درصد در دهک یک تا پنج قرار دارند

بافت سنتی و ازدواج زودهنگام

کارشناس آموزش و پرورش توضیح داد: علاوه بر مسائل اقتصادی بافت سنتی جامعه هم یکی از مواردی بود که منجر به ترک تحصیل نوجوانان می‌شد؛ مثلا ازدواج زودهنگام دخترها مانع تحصیل آن‌ها می‌شد، البته این مسئله امروزه کمتر شده است اما همچنان وجود دارد. بعد از کرونا هم آمار ترک تحصیل افزایش زیادی داشت.

جذاب نبودن محیط مدرسه

وی با بیان اینکه یکی از عوامل موثر در ترک تحصیل، جذاب نبودن محیط مدرسه است، ادامه داد: دانش‌آموزان الگوی موفقی در محیط زندگی خود پیدا نمی‌کنند که با ادامه تحصیل به موفقیت رسیده باشد و همین باعث می‌شود که انگیزه خود برای ادامه تحصیل را از دست بدهند. مثلا وقتی از خانواده خواهش می‌کردیم که فرزند خود را به مدرسه بفرستند، در جواب می‌گفتند که تا به حال کسی در این روستا کارمند و معلم نشده که فرزند ما هم بخواهد، پیشرفت کند. امروز یکی از همان دانش‌آموزان ترک تحصیل کرده‌ای که به روند کسب علم بازگشت، امروز معلم شده و همراه ما در جلسات حضور پیدا می‌کند تا انگیزه خانواده‌ها را افزایش دهد.

نبود دبیرستان در برخی روستاها

برنده جایزه معلم عنوان کرد: یکی از عوامل بسیار مهم در ترک تحصیل دانش‌آموزان دوره متوسطه دوم، نبود مدرسه در همه روستاها است. خانواده‌ها می‌گویند که با وجود دشواری در رفت‌و آمد، هزینه و دوری راه نمی‌توانیم اجازه بدهیم که فرزندمان ادامه تحصیل بدهد، این مسئله در مورد دختران بیشتر است.

احمدپور معتقد است که باید ابتدا انگیزه را در دانش‌آموزان تقویت کرد، وی در این باره توضیح داد: در این ۱۸ سال به این شیوه دانش‌آموزان بسیاری را به چرخه تحصیل بازگرداندیم و در سال جاری هم ۱۲ دانش‌آموز ترک تحصیل کرده به مدرسه بازگشتند. آموزش و پرورش می‌تواند با جذاب کردن محیط مدرسه و افزایش انگیزه، بخشی از مشکل ترک تحصیل را حل کند.

نقش ساختارهای اجتماعی در ترک تحصیل

زارعی معلم و دانش‌آموخته دکتری تعلیم و تربیت هم در این باره به ایسکانیوز گفت: پس از کرونا آمار ترک تحصیل افزایش یافت و در سال ۹۸-۹۹ بیشترین آمار ترک تحصیل را در مقطع متوسطه اول و دوره ابتدایی داشتیم. بعد از آن هم اگرچه ترک تحصیل با شدت کمتری اتفاق افتاد اما این موضوع در دوره متوسطه دوم بیشتر شد.

وی با بیان اینکه ترک تحصیل ۲ جنبه دارد و یکی ناشی از ساختارهای اجتماعی و دیگری نشات گرفته از ساختارهای آموزشی است، عنوان کرد: در روستاها آمار ترک تحصیل به ویژه در دوره متوسطه و میان پسران بیشتر است و حتی مشاهدات میدانی ما حاکی از این است که امکان دارد آمار بیش از چیزی باشد که اعلام می‌شود.

کارشناس آموزش و پرورش درخصوص نقش ساختارهای اجتماعی در ترک تحصیل، عنوان کرد: وقتی نوجوان ما می‌بیند، کسانی که به سختی تحصیل کرده‌اند، جایگاه اجتماعی خوبی ندارند و درآمدهای آن‌ها مطلوب نیست، به این فکر می‌کند که اگر وقت خود را برای تحصیل نگذارد و مثلا کارتن جمع کند، درآمد بهتری خواهد داشت. او فکر می‌کند که اگر از ۱۵ سالگی کار کند، تا ۳۰ سالگی هم صاحب خانه می‌شود و هم خودرو اما با درس خواندن از چرخه اقتصادی عقب می‌ماند.

همراه نبودن خانواده

وی ادامه داد: خانواده هم نقش مهمی دارد و شاید به ظاهر ترک تحصیل را تائید نکند اما در عمل باعث می‌شود که نوجوان به این سمت برود. وقتی خانواده برای رشد و دانایی کودک وقت نمی‌گذارد و انگیزه‌های او را تقویت نمی‌کند، او را به سمت ترک تحصیل هدایت می‌کند. خانواده‌هایی که کودکانشان ترک تحصیل می‌کنند در زبان مخالف هستند اما در عمل با کودک و نوجوان همراه نبوده‌اند که او فرصت و انگیزه علم‌آموزی داشته باشد.

دکتری تعلیم و تربیت با اشاره به اینکه آموزش و پرورش به لحاظ نهادی در جامعه در اولویت قرار ندارد، بیان کرد: نگاه بچه‌ها به مدرسه اینطور نیست که برای یادگرفتن چیزهای جدیدی به مدرسه بیایند که می‌تواند زندگی آن‌ها را تغییر دهد. از طرفی آموزش و پرورش در میان سایر نهادها، نهادی مصرف کننده است که چندان برای آن هزینه نمی‌شود تا راندمان آموزشی افزایش پیدا کند.

برنامه درسی مدارس ما غیرمنعطف است

زارعی درخصوص نواقص ساختار آموزش و پرورش و تاثیر آن در ترک تحصیل توضیح داد: برنامه درسی مدارس ما غیرمنعطف است. این برنامه برای ۸۵ میلیون ایرانی که شرایط کاملا متفاوتی از یک دیگر دارند، یکسان است؛ درحالی که ساختار زندگی اجتماعی افراد باهم متفاوت است. این باعث می‌شود که افراد حس کنند، تحصیل نمی‌تواند چیزی به زندگی آن‌ها اضافه کند.

وی اضافه کرد: تعداد کسانی که با وجود مشکلات از مناطق محروم تلاش کرده‌اند و رتبه‌های تک رقمی کنکور شده‌اند، بسیار اندک است و اگر بخواهیم درباره عموم جامعه صحبت کنیم نمی‌توانیم این گروه را ملاک قرار دهیم و باید کلیت را ببینیم که در زیر فشارها کم می‌آورند. در شرایط عمومی برنامه آموزشی با سبک زندگی افراد سنخیتی ندارد و درسی که می‌خوانیم هم کافی نیست؛ مثلا می‌بینیم که یک نوجوان تحصیل کرده و کسی که در پایه نهم درس را کنار گذاشته از نظر معلومات تفاوتی باهم ندارند.

جای خالی مهارت‌آموزی

دکتری تعلیم و تربیت توضیح داد: برنامه درسی مشکلات و چالش‌های زندگی افراد را حل نمی‌کند و میلی برای زندگی کردن در فرد ایجاد نمی‌کند. یکی از نکات مثبت مدارس فنلاند، تاکید بر آموزش مهارت‌های زندگی است. سواد زندگی در دنیای امروز را باید به بچه‌ها بیاموزیم.

کتاب‌ها همچنان براساس ویژگی کودکان و نوجوانان دهه ۶۰ و ۷۰ است

وی افزود: از جهتی آموزش در کشور ما علم‌محور است و جای خالی مهارت‌آموزی احساس می‌شود. ۹۰ درصد دانش‌آموزان من دوست دارند که مهارت بیاموزند و کار عملی کنند اما محتوای درسی تاکید بر علم دارد. در چنین شرایطی که مهارت‌های عمومی، توانایی شاد زیستن و راه زندگی درست در مدارس آموزش داده نمی‌شود، برخی از دانش‌آموزان انگیزه تحصیل را از دست می‌دهند. نسل ما تغییر کرده و شکاف نسلی اتفاق افتاده اما کتاب‌ها همچنان براساس ویژگی کودکان و نوجوانان دهه ۶۰ و ۷۰ است.

شکاف نسلی در آموزش دیده نمی‌شود

زارعی بیان کرد: من به عنوان معلمی که با دانش‌آموزان نوجوان کار می‌کنم، می‌گویم که شکاف نسلی هر پنج سال یک بار اتفاق می‌افتد اما این شکاف در ساختار آموزش دیده نمی‌شود. از دوره ابتدایی تا پایه نهم را تعلیم تربیت عمومی می‌گوییم که رنگ و بوی ضعیفی دارد و بار علمی آن قوی‌تر است و بعد از آن هم وقتی مهارتی نمی‌آموزند، انگیزه برای ماندن ندارند.

کارشناس آموزش و پرورش معتقد است که فضای مدارس هم شادی و نشاط کافی ندارد. وی در این باره توضیح داد: ما فعالیت‌های دانش‌آموزمحور نداریم و فضای مدارس دانش‌آموزان را به سمت انزواطلبی می‌برد. زنگ‌های ورزش هم مورد توجه قرار نمی‌گیرند. در هفته ۲ ساعت زنگ ورزش داریم که امکاناتی هم برای آن وجود ندارد.

دکتری تعلیم و تربیت بر این باور است که نهادهای موازی با آموزش و پرورش در جذب کودکان و نوجوانان موفق‌تر عمل کرده‌اند. وی در این باره گفت: برای مثال باشگاه‌های ورزشی، کلاس‌های هنری و موسسات آموزشی محتوای جذاب‌تری ارائه می‌دهند و آموزشی که در مدارس ارائه می‌شوند، سنتی و قدیمی هستند.

برخی معلم‌ها بروز نیستند

وی ادامه داد: از طرفی جذب معلم در آموزش و پرورش هم ساختار درستی ندارد. معمولا معلم‌هایی که جذب می‌شوند افراد بروزی نیستند و علم ارتباط با نوجوان را ندارند. ضعف نیروی انسانی اگرچه درصد کمی در ترک تحصیل دارد اما به عنوان عاملی ثانویه می‌توان به آن پرداخت.

طرح‌های آموزشی که در اجرا شکست می‌خورند

زارعی در پاسخ به این سوال که آیا طرح‌های آموزشی شبیه به طرح شهاب و یا مهارت‌آموزی می‌توانند، در هدایت تحصیلی درست بچه‌ها و ایجاد انگیزه موثر باشند، گفت: واقعیت این است که طرح شهاب که در راستای استعدادیابی اجرا شد، به درستی اجرا نمی‌شود. طرح ایران مهارت هم اینطور اجرا می‌شود که مدارس بچه‌ها را به مراکز آموزشی ارجاع می‌دهند تا مهارتی یاد بگیرند اما باید درنظر گرفت که چه خانواده‌هایی به این طرح توجه می‌کنند؛ نوجوانی که خانواده فرهیخته‌ای دارد، بدون نیاز به این طرح از سوی خانواده برای آموختن مهارت هدایت می‌شود اما مشکل ما در مورد خانواده‌هایی است که اصلا این موضوع در اولویت آن‌ها نیست.

وی افزود: برخی افرادی که ترک تحصیل می‌کنند در خانواده‌هایی قرار دارند که حاشیه‌نشین هستند، اولویت در آن‌ها علم و دانایی نیست و مشکلات معیشتی دارند و آسیب‌های اجتماعی در آن‌ها زیاد است. چنین خانواده‌ای به اینکه نوجوان خود را برای مهارت‌آموزی به موسسه‌ای خارج از مدرسه بفرستد، فکر نمی‌کند. از طرفی این طرح هزینه‌بر است و آموزش و پرورش از مدارس خواسته که بخشی از آن را تقبل کنند اما مدرسه بودجه بسیار کم و محدودی دارد و در مقابل خانواده‌های آسیب‌پذیر هم از طرح استقبال نمی‌کنند.

کارشناس آموزش و پرورش اضافه کرد: بعنوان مثال بودجه مدرسه ما در روستایی در همدان ۵۰۰ هزار تومان است و در تامین هزینه‌های خود هم دچار مشکل است.

فقر اقتصادی رابطه مستقیمی با ترک تحصیل دارد

دکتری تعلیم و تربیت با بیان اینکه بیشترین آمار ترک تحصیل مربوط به روستاها و حاشیه شهرها است، عنوان کرد: در این مناطق هم فقر اقتصادی رابطه مستقیمی با ترک تحصیل دارد. بچه‌ها به ویژه پسرها درگیر کار کردن می‌شوند و نمی‌توان به لحاظ قانونی این نوجوانان را مجبور به حضور در مدرسه کرد اما می‌توان با راه‌اندازی مدارس کار پیوند آن‌ها را با مدرسه حفظ کرد.

وی درخصوص ویژگی‌های مدارس کار توضیح داد: مدارس کار به این شکل هستند دانش‌آموز می‌تواند زمانی در مدرسه حاضر باشد و قسمتی از زمان هم به آموزش مهارتی برای افزایش درآمد و رشد او در کار اختصاص پیدا می‌کند. برخی خانواده‌ها نیاز دارند که نوجوانشان در تامین معیشت خانواده نقش داشته باشد و وقتی رفع مشکل اقتصادی او کار راحتی نیست، حداقل می‌توان با کمک چنین مدارسی مهارت و توانمندی نوجوان را افزایش داد. یک مدرسه غیرانتفاعی در محله دروازه‌غار تهران در کشور این مدل را اجرا می‌کند اما نمونه مشابه دیگری نداریم.

یکی از دلایل ترک تحصیل در دختران ۱۲ تا ۱۵ ساله، ازدواج است

کارشناس آموزش و پرورش با اشاره به اینکه یکی از دلایل ترک تحصیل در دختران ۱۲ تا ۱۵ ساله، ازدواج است، عنوان کرد: به دلیل اینکه در روستا تدریس می‌کنم، بارها شاهد این موضوع بوده‌ام که دخترها به دلیل ازدواج از تحصیل بازمی‌مانند. بارها با خانواده این دختران صحبت کردم تا اجازه دهند که به مدرسه بازگردند. اگر قانونی وجود داشت که خانواده‌هایی را که دخترانشان در سن کم ازدواج و ترک تحصیل می‌کنند، بازخواست می‌کرد، آمار ترک تحصیل در دختران به ویژه در روستاها کاهش پیدا می‌کرد. دانش‌آموزی داشتم که در ۱۳ سالگی طلاق گرفت و چنین نوجوانی در معرض آسیب‌های متعددی قرار می‌گیرند. کاش قانونی داشتیم که با کمک آن بچه‌ها را حتی اگر ازدواج هم کرده‌ بودند، به مدرسه بازمی‌گرداندیم.

نواقص هنرستان‌ها و تاثیر آن در ترک تحصیل

زارعی با بیان اینکه ترک تحصیل در دوره متوسطه هم در میان دختران و هم پسران آمار بالایی دارد، توضیح داد: در دختران بیشتر مسئله ازدواج مطرح است و پسران هم معمولا به سمت اشتغال می‌روند. این آمار در روستاها بیش از شهرها است. یکی از دلایل این است که تعداد هنرستان‌ها در روستاها به شدت کم است و این خود بستری برای ترک تحصیل ایجاد می‌کند. یا اگر هنرستانی هست، به لحاظ ساختاری درست عمل نمی‌کند و کار عملیاتی در آن انجام نمی‌شود. وقتی هنرستان ضعیف است، دانش‌آموز فکر می‌کند که اگر در کارخانه‌ای کارآموزی کند یا حتی در ضایعاتی کار کند، درآمد بیشتری خواهد داشت.

کارشناس آموزش و پرورش درخصوص نواقص هنرستان‌ها و تاثیر آن در ترک تحصیل توضیح داد: هنرستان‌ها مطابق نیاز جوامع گسترش پیدا نمی‌کنند. رشته‌های محدودی برای هنرستان‌ها وجود دارد. هنرستان‌ها باید مطابق نیاز صنعت و خدمات باشند. اگر مثلا هنرستان‌های کشاورزی، صنایع غذایی، باغ‌داری و غیره افزایش پیدا می‌کردنددر روستاها و مطابق با اقتصاد روستایی صنایع تبدیلی را جهت حرفه آموزی و درآمد زایی، مشکل ترک تحصیل انقدر بزرگ نمی‌شد. وجود این هنرستان‌ها کمک می‌کند که دانش‌آموز بداند، می‌تواند مهارتی یاد بگیرد که در محیط زندگی او کاربرد دارد.

وی تاکید کرد: از جهتی ما ساختار آموزشی پیچیده‌ای برای هنرستان تعریف کرده‌ایم چراکه دانش‌آموزانی که به سمت هنرستان می‌روند معمولا حافظه‌محور نیستند و به کار عملیاتی علاقه دارند اما نحوه آموزش اینگونه نیست. اگر دوره آموزشی در هنرستان کوتاه مدت می‌شد به دوسال جهت کاهش آسیب اجتماعی و دور نشدن از فضای آموزشی موقعیتی فراهم می‌شد که در همان دوران سربازی می رفتند و در ارگان‌های مختلف کار کنند، خود انگیزه‌ای برای ادامه تحصیل بود.

دلیل ترک تحصیل برخی معلولان

در کنار مشکلات ساختار آموزشی و مسائل اقتصادی عامل دیگری هم وجود دارد که باعث ترک تحصیل دانش‌آموزان می‌شود؛ معلولیت اگرچه ممکن است خود دلیلی بر ترک تحصیل نباشد اما مشکل در رفت‌و آمد و مناسب‌سازی نبودن برخی مدارس می‌تواند زمینه این اقدام را فراهم آورد. رامک حیدری مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران دیستروفی معتقد است که نه تنها در روستا بلکه در شهر هم یکی از دلایل ترک تحصیل کودکان دارای معلولیت مشکل در رفت‌وآمد است. وی در این باره به ایسکانیوز گفت: ۸۰ درصد کودکان مبتلا به دیستروفی به دلیل نامناسب بودن مدارس، ترک تحصیل کرده‌اند. این کودکان در سنین هفت یا هشت ساله که توان راه رفتن داشتند، تحصیل کرده‌اند و بعد با پیشرفت بیماری و لزوم استفاده از ولیچر از تحصیل بازمانده‌اند.

مدیران مدارس با دانش‌آموز همکاری نمی‌کنند

وی افزود: در بسیاری از موارد مدیران مدارس با دانش‌آموز همکاری نمی‌کنند که کلاس درس را حداقل به طبقات همکف منتقل کنند و خانواده هم ترجیح می‌دهند که کودک ترک تحصیل کند. ترک تحصیل عواقب متعددی دارد و منجر به انزوا و افسردگی کودک می‌شود. از جهتی با خانه‌نشین شدن کودک یکی از والدین هم مجبور به ماندن در خانه خواهد شد و این حتی ممکن است، اقتصاد خانواده را تحت تاثیر قرار دهد.

مدیرعامل انجمن دیستروفی با اشاره به اینکه یکی از ضعف‌های موجود در حوزه معلولان نبود آمار دقیق است، توضیح داد: ما از مرکز آمار خواستیم که در آخرین سرشماری خوداظهاری برای مشخص شدن تعداد معلولان در کشور اختصاص دهند که این کار انجام نشد و در تصمیم‌گیری‌ها و اختصاص بودجه تنها به آمار محدود بهزیستی اکتفا می‌شود.

مدیر مدرسه می‌گوید که خانواده باید با هزینه خود بالابر بگیرد

وی اضافه کرد: کودکان دارای معلولیت اجازه تحصیل در مدارس عادی را دارند اما مدیر مدرسه می‌گوید که خانواده باید با هزینه خود بالابر و امکانات لازم را برای مدرسه تهیه کنند. بسیاری از خانواده‌ها توان پرداخت این هزینه‌ها را ندارند.

نبود مدرسه مناسب در همه شهرها و روستاها هم به عاملی برای بازماندن از تحصیل کودکان دارای معلولیت تبدیل شده است. حبیب مهدوی دبیرکل شبکه ملی سازمان‌های مردم نهاد ناشنوایان ایران در باره کمبود امکانات آموزشی به ایسکانیوز گفت: حتی درپایتخت امکانات آموزشی ناشنوایان بسیار دور از حد استاندارد است. نبودن دبیران مسلط و آشنا به زبان و فرهنگ ناشنوا و استفاده از محتوای آموزشی مناسب‌سازی نشده و شیوه‌های کهنه و غیرکارشناسی در این عرصه مشکلات زیادی برای ناشنوایان ایجاد کرده است.

وی بیان کرد: در کنار همه این‌ها تشویق الزام گونه خانواده‌ها برای فرستادن فرزندشان به مدارس افراد شنوا (با هدف کاهش تعداد دانش آموزان در مدارس استثنایی و تعطیلی و تغییر کاربری این مراکز) آسیب‌های سنگینی به سیستم آموزش ناشنوایان وارد شده است. در سایر شهرها که اوضاع بدتر است و گاهی حتی در شهرهای بزرگ امکانات آموزشی برای ورود ناشنوایان به آموزش عالی مهیا نیست.

به گزارش ایسکانیوز، اگرچه مشکلات اقتصادی عامل مهمی در ترک تحصیل دانش‌آموزان به ویژه پسران نوجوان است اما گفت‌وگو با معلمان نشان می‌دهد که می‌توان با تغییر در ساختار آموزش، مهارتی شدن و افزایش کیفیت شرایطی ایجاد کرد که دانش‌آموز احساس کند، تحصیل برای وی مفید است و می‌تواند آینده بهتری داشته باشد.

انتهای پیام /

کد خبر: 1230405

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =