تشدید بحران سلامت روان محققان در غرب/ چاره‌اندیشی‌ دانشگاه‌ها، مثبت اما ناکافی است

دانشجویان دکتری در کل دنیا مورد تبعیض و تعرض قرار می‌گیرند، دستمزدهای ناچیز می‌گیرند و زورگویی و قلدری را تجربه می‌کنند. این شرایط به حدی حاد شده که دانشگاه‌ها در حال بررسی راهکارهایی برای کمک به دانشجویان خود برای مقابله با استرس ناشی از تحقیقات هستند.

به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ مجله «نیچر» دقیقا یک سال پیش از یک ماجرای تلخ در فضای آکادمیک پرده برداشت و اعلام کرد که سلامت روان دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دانشمندان در نتیجه فرهنگ سمی تحقیقات به شدت وخیم است.

زندگی آکادمیک برای هر کدام از محققان چه تازه‌کارها و چه محققان ارشد به یک نوعی دشوار است. مشکلات برای دانشجویان و محققانی که تازه‌کار هستند، بسیار حاد است، زیرا این افراد اغلب دستمزدهای ناچیزی دریافت می‌کنند، هر چند سال یک بار باید لابراتوار و استاد خود را عوض کنند و از اول همه‌چیز را شروع کنند و در کل چشم‌انداز شغلی درازمدت کمی دارند.

محققان ارشد نیز با فشار زیادی روبه‌رو هستند. بسیاری از آنها آزار، تبعیض، قلدری و حتی تجاوز جنسی را تجربه می‌کنند. نتیجه نهایی این است که دانشجویان و دانشگاهیان در مقایسه با جمعیت عمومی بسیار بیشتر افسردگی و اضطراب را تجربه می‌کنند.

مطالعه‌ای در ماه مارس ۲۰۱۸ انجام شد که بزرگ‌ترین نظرسنجی در نوع خود لقب گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که ۴۱ درصد از پاسخ‌دهندگان اضطراب متوسط تا شدید و ۳۹ درصد افسردگی متوسط تا شدید را تجربه می‌کنند. این سطح از افسردگی و استرس ۶ برابر بیشتر از جمعیت عموم مردم است.

چندین مطالعه در چند سال گذشته به طور جمعی ده‌ها هزار محقق را مورد بررسی قرار داده‌اند و دامنه و پیامدهای بحران سلامت روانی علم را مستند کرده‌اند. در سال ۲۰۲۰، محققان لندنی بیش از چهار هزار محقق (عمدتاً در بریتانیا) را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که ۷۰ درصد افراد در روز کاری احساس استرس می‌کنند. به طور خاص، پاسخ دهندگان در نظرسنجی گفتند که فشار زیادی را برای انتشار احساس می‌کنند، زیرا ۵۰ تا ۶۰ ساعت در هفته یا بیشتر کار می‌کنند؛ آن هم با دستمزد اندک و بدون احساس آینده‌ای مطمئن. تنها ۴۱ درصد از پژوهشگران در دوره میانی و ۳۱ درصد از محققان تازه‌کار اظهار داشتند که از آینده شغلی خود در تحقیقات راضی هستند.

نظرسنجی دیگری در هند با تجزیه و تحلیل ۱۳ هزار محقق از بیش از ۱۶۰ کشور در سال ۲۰۲۰ انجام شد و نشان داد که ۳۷ درصد از دانشمندان در محیط کار خود تبعیض، آزار و اذیت یا قلدری را تجربه کرده‌اند. این امر به‌ویژه برای محققانی از گروه‌های اقلیت بیشتر صادق بود.

با این حال، برخی از دانشگاه‌ها و موسسات شروع به مبارزه با روش‌های خلاقانه کرده‌اند.

آغاز یک جنبش

دانشگاه زوریخ در حال حاضر چندین دوره محبوب در مورد سلامت روان را به دانشگاهیان ارائه می‌دهد. فراتر از کلاسی که «ذهن‌آگاهی و مدیتیشن» نامیده می‌شود، یک کارشناس به دانشجویان کمک می‌کند تا انعطاف‌پذیری را بیاموزند و ابزارهایی را برای محققان ارشد برای نظارت بر داوطلبان دکتری فراهم می‌کند. این دوره‌ها تقاضای زیادی دارند.

«اریک آلمز»، مدیر برنامه‌ای که مسئول بسیاری از دوره‌های سلامت روان در دانشگاه زوریخ است، می‌گوید: تعداد کسانی که در این دوره‌ها ثبت‌نام می‌کنند، خیلی بیشتر از دوره‌های دیگر است. همین امر نشان می‌دهد که این افراد چقدر با مشکلات و چالش‌های دنیای آکادمیک مواجهند.

علاوه بر دانشگاه زوریخ، چندین مؤسسه دیگر شروع به ارائه دوره‌هایی در زمینه سلامت روان کرده‌اند. برای مثال، کالج امپریال لندن، بیش از 10 دوره، کارگاه آموزشی و وبینارهای کوتاه را با موضوعات متنوعی مانند سلامت قاعدگی و افسردگی فصلی برگزار می‌کند. اکثر این دوره‌ها حداقل پنج سال است که در حال اجرا هستند، البته تعدادی از آنها در پاسخ به همه‌گیری کووید 19 توسعه یافته‌اند.

«اینس پرپتو»، مشاور تحقیق و توسعه دوره فوق دکتری در امپریال کالج لندن، می‌گوید: از زمان همه‌گیری کووید 19، بعد واقعی بحران سلامت روان در علم آشکار و با شروع قرنطینه‌ها تشدید شد.

«دزیره دیکرسون»، روانشناس بالینی با مدرک دکتری در علوم اعصاب که کارگاه‌های آموزشی در دانشگاه زوریخ، کالج امپریال لندن و سایر مؤسسات در سراسر جهان را هدایت می‌کند، می‌گوید که حجم کاری سنگین‌تری نسبت به قبل دارد. قبل از کووید، این نوع موضوعات واقعا در کانون توجه نبودند. ولی اکنون به نظر می‌رسد که به شدت مورد توجه قرار گرفته‎‌اند.

برخی از این تغییرات توسط خود دانشجویان تحصیلات تکمیلی و فوق دکتری آغاز شده است. برای مثال، زمانی که «یانیو یاکوبی» دانشجوی کارشناسی ارشد علوم کامپیوتر در دانشگاه ‌هاروارد در کمبریج بود، دوره‌ای را برای آموزش «برنامه درسی پنهان دکتری» طراحی کرد. هدف او کمک به دانشجویان بود تا یاد بگیرند چگونه در علم موفق شوند؛ در عین اینکه یک جامعه فراگیر و حامی ایجاد کنند.

دانشگاه کورنل، نیویورک و واشنگتن در سیاتل نیز سعی کردند که از این روش اقتباس کنند و دوره‌های مشابهی را برگزار کنند. یاکوبی نیز همین دوره را در دانشگاه‌های دیگر برگزار کرد تا در قالب کارگاه‌های تک جلسه‌ای از سلامت روان و عادی‌سازی گفتمان استاد و دانشجو در آنجا حمایت کند.

به طور مشابه، «جسیکا نوویلو»، دانشمند سیاره‌شناسی در مرکز پرواز فضایی گودارد ناسا در گرین‌بلت آمریکا، مجموعه‌ای از کارگاه‌های آموزشی طراحی کرد که برای هدف قرار دادن عامل اصلی استرس‌زای کلیدی برای سلامت روان دانشگاهیان طراحی شده بود که همان ناامنی شغلی است. در این کارگاه دانشجویان به طور خاص، توانایی یافتن شغلی که با آن همسو باشند را می‌آموزند.

برنامه‌های شغلی و اهداف زندگی او استدلال می‌کند که اکثر مشاوران تجربه‌ای در خارج از دانشگاه خود ندارند و مشاوره دادن به دانشجویان در مورد سایر گزینه‌های شغلی را برای آنها سخت می‌کند. علاوه براین، بیشتر موسسات منابع لازم برای آوردن سخنرانان خارجی را ندارند. این در حالی است که نظرسنجی‌های سال 2020 نشان می‌دهد که تقریبا نیمی از کسانی که تحقیق را به هر دلیلی در دانشگاه خود ترک می‌کنند، در یافتن شغل جدید هم به مشکل می‌خورند.

بیشتر بخوانید:

دانشجویان تحصیلات تکمیلی ۶ برابر مردم عادی افسرده می‌شوند/ بحران سلامتی در میان دانشمندان و محققان جهان

بنابراین نوویلو مجموعه کارگاه‌های حرفه‌ای پیشرفت را در ماه اوت 2021 تأسیس کرد. این طرح کارگاه‌ها و میزگردهایی را در مورد مشاغل در آزمایشگاه‌های ملی و روزنامه‌نگاری علمی و ارتباطات رسانه‌ای، سیاست‌های علمی، علم داده، مدیریت ناسا و موارد دیگر برگزار کرد و میزبان 2 جلسه با موضوعات بهداشت روان بود.

این طرح به طور خاص برای بهبود سلامت روان در علوم طراحی نشده است، بلکه هدف آن ایجاد یک جامعه با گفتمان بالا برای متخصصان و محققان است. نوویلو معتقد است که این دوره ابزارها و مهارت‌هایی را در اختیار دانشجویان قرار می‌دهد تا بهترین انتخاب‌ها را در فضای کار و تحقیق داشته باشند و سلامت روان خود را آغاز کنند.

فراتر از کلاس درس

به گفته محققان، اگرچه این دوره‌ها و کارگاه‌ها یک تغییر خوشایند را نشان می‌دهند، اما بسیاری می‌پرسند که آیا کافی هستند یا خیر؟

«ملانی آن اتکینز»، روانشناس بالینی و دستیار مدیر تجربه دانشجویی در دانشگاه گولف در کانادا، که در دانشگاه‌های مختلف در مورد سلامت روان سخنرانی می‌کند، می‌گوید که به ندرت می‌بیند که دانشگاه‌ها پس از کارگاه‌های آموزشی او را پیگیری کنند.

او می‌گوید: دانشگاهیون روزهای سختی را می‌گذرانند، اما اولویت دانشگاه‌ها چیزی به غیر از سلامت روان آنهاست. با وجودی که حتی برنامه‌ریزی‌هایی هم در این زمینه ایجاد می‌شود، هرگز به جایی نمی‌رسند، چون دلار همیشه حرف اول را می‌زند.

«دیوید ترنگ»، زمین‌شناس سیاره‌ای مستقر در هونولولوی ‌هاوایی، در موسسه علوم فضایی، در حال حاضر برای دریافت مجوز در مشاوره سلامت روان برای ترویج یک محیط کار سالم‌تر در علوم تلاش می‌کند. او با آن اتکینز موافق است و استدلال می‌کند که حتی محققان فردی انگیزه کمی برای ایجاد تغییرات گسترده دارند.

او می‌گوید: اهمیت به سلامت روان، اهمیت دادن به تنوع، برابری و شمول، به دانشمندان در پیشرفت علم کمک نمی‌کند. شاید برخی افراد به شدت نگران این مسائل باشند، اما تلاش‌های مربوط به سلامت روان به دانشمندان کمک نمی‌کند که کمک هزینه دریافت کنند یا دوره تصدی خود را دریافت کنند. در واقع، آنها در پایان کار باید برای بقای خود در علم تکاپو کنند.

با این حال، بسیاری از افراد استدلال می‌کنند که این کارگاه‌ها اولین قدم طبیعی و حیاتی هستند و افراد باید قبل از حرکت رو به جلو از قضاوت در مورد نتیجه آن دست بردارند.

«نینا افنبرگر» که در حال تحصیل در رشته علوم کامپیوتر در دانشگاه توبینگن در آلمان است، استدلال می‌کند که این امر به ویژه برای دانشمندی که به کار خود به عنوان یک رسالت نگاه می‌کنند نه به عنوان یک شغل، صدق می‌کند.

نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که دانشمندان اغلب با انگیزه و اشتیاق کارهای خود را پیش می‌برند و در نتیجه شکست را عمیقا شخصی می‌کنند. اما یک طرح در برخی دانشگاه‌ها اجرایی شده که شامل یادگیری ابزار سلامت روان است و به آنها کمک می‌کند تا کارشان را از هویت‌شان جدا کنند و به این نتیجه برسند که رد شدن بودجه تحقیقاتی یا رد شدن مقاله‌، پایان کارشان نیست. افنبرگر استدلال می‌کند که این موضوع نباید هیچ تأثیری بر ارزش شخصی آنها داشته باشد. این به سادگی بخشی از یک حرفه در علم است.

بسیاری از محققان تلاش‌هایی را با هدف بهبود شرایط کاری برای محققان تازه‌کار شروع کرده‌اند که نگرانی در مورد آنها بیشتر است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که 38 درصد از محققان از وضعیت مالی خود ناراضی هستند. حتی نظرسنجی بنیاد ملی علوم آمریکا از سه هزار و 500 دانشجوی تحصیلات تکمیلی در سال 2020 نشان می‌دهد که بیش از یک چهارم محققان ناامنی غذایی، ناامنی مسکن یا هر دو را تجربه کرده‌اند.

در آمریکا، تلاش‌ها برای سازمان‌دهی اتحادیه‌ها باعث افزایش حقوق و مزایای دیگر، مانند کمک به مراقبت از کودکان، در دانشگاه کالیفرنیا در سال 2022، دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک در سال 2023 و دانشگاه واشنگتن در سال 2023 شده است. از این رو، تشکل‌ها در سال گذشته به شدت افزایش یافته و حدود 26 تشکل به نمایندگی از 50 هزار دانشجوی کارشناسی ارشد و فوق دکتری و محققان در سرتاسر آمریکا به وجود آمده است.

جنبش در کشورهای دیگر

در کشورهای دیگر نیز اقدام جمعی در این راستا صورت گرفته است. به عنوان مثال، در سال 2022، افنبرگر و همکارانش از دانشجویان تحصیلات تکمیلی درباره امور مالی آنها نظرسنجی کردند و در نهایت توانستند دستمزد دانشجویان را در موسسات بین‌المللی مثل موسسه تحقیقات ماکس پلانک بری سیستم‌های هوشمند -یک طرح دکتری بین رشته‌ای در انجمن ماکس پلانک در مونیخ آلمان- افزایش دهند.

تغییرات دیگری نیز فراتر از کلاس‌های درس در کشورهای مختلف ایجاد شده است. به طور مثال، امپریال کالج لندن در چند سال گذشته، اتاق‌های مشترک، سالن‌های سخنرانی و سایر فضاهای خود را بازسازی کرده است تا مکان‌های بیشتری را ایجاد کند که دانشجویان بتوانند در آن تجمع کنند. هدف از این فضاها ایجاد تعامل تحقیقاتی و شخصی بین دانشجویان است که یکی از جنبه‌های کلیدی تقویت سلامت روان به شمار می‌آید. این دانشگاه همچنین برای ایجاد تعاملات بیشتر، اردوهای داوطلبانه یک روزه و سه روزه را برای دانشجویان فوق دکتری و محققان برگزار می‌کند.

این دانشگاه همچنین طرحی را اجرایی کرده است که در آن دانشجویان می‌توانند در مورد پویایی گروه تحقیقاتی‌شان بحث کنند و هر گونه مشکلی را با همکاران یا اساتیدشان مطرح کنند.

علاوه براین، «کمیته‌های مشاوره‌ای پایان‌نامه» در این دانشگاه تشکیل شده‌اند که باعث می‌شوند که استاد راهنمایی نتواند به تنهایی قدرت زیادی روی دانشجو داشته باشد. و در نظر دارند که سلامت روانی دانشجویان خود را 2 بار در سال برای سه سال آینده بررسی کنند تا از سلامت روانی موسسه مطمئن شوند. این دانشگاه حتی اهداف مختلفی از جمله رضایت شغلی بالای دانشجویان دکتری را بدون توجه به جنسیت در نظر گرفته است.

دیکرسون این تغییر را تحسین می‌کند. او می‌گوید: یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که من می‌بینم ترس از سنجش مشکل است. بسیاری نمی‌خواهند سوال بپرسند. در حالی که باید از کسانی که می‌پرسند، حمایت شود. بدون سنجش نمی‌توانیم نشان دهیم که در واقع چه چیزی را باید تغییر دهیم.

انتهای پیام/

کد خبر: 1236607

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =