دانشگاه‌های ایران نابغه کشند/ تمام دانشجوهای شریف دچار مشکلات روحی و روانی‌اند

استاد دانشگاه تهران گفت: نوابغ در ایران دیوانه می‌شوند. من سال‌ها در دوره راهنمایی، قبل و بعد از انقلاب شاهد این موضوع بوده‌ام که نوابغ چون در کشور ما فهمیده نمی‌شوند، دیوانه می‌شوند. دانشگاه‌های ما نابغه کشند.

ابراهیم فیاض عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز اظهار کرد: آموزش عالی وارداتی است و خیلی با وضعیت فعلی کشور تطبیق ندارد. بهترین دانشگاه‌های ما، نقش فرستادن افراد به خارج از کشور را دارند. مثلا در دانشگاه صنعتی شریف می‌گفتند با هر دانشجویی که حرف می‌زنیم قصد مهاجرت دارد. دانشگاه‌ها بومی نیستند به همین دلیل به دانشجو وابستگی دارند و هنوز نتوانستند به یک چارت فلسفی برسند. دانشگاه‌های کشورهای پیشرفته هرکدام دارای مکاتبی هستند. به عنوان مثال کشورهای فرانسه و آلمان در هر شهری مکاتب مجزا دارند.

وی گفت: در دانشگاه‌های فنی چون سر و کارشان با ریاضیات است و ریاضی همه جا یکسان است، فاصله جغرافیایی تغییری در آن ایجاد نمی‌کند؛ ولی در علوم انسانی اینگونه نیست. علوم انسانی نه تنها در کشورها، بلکه در هر شهر کشورها نیز کاملا متفاوت است.

رشته‌های علوم‌انسانی در دانشگاه‌های شمال و جنوب آلمان با هم متفاوتند

عضو هیات علمی دانشگاه تهران ادامه داد: در آلمان زیر شاخه‌های رشته‌ علوم انسانی مانند فلسفه، در هر قسمتی از کشور متفاوت است. مثلا فلسفه جنوب آلمان با شمال آن تفاوت دارد و شهرهای آن از نظر فلسفی به طور کامل با هم متفاوتند. وقتی در داخل چنین پیشرفته‌ای اندیشه اینگونه است؛ پس فلسفه آن با دیگر کشورها نیز کاملا مجزا است و فرق دارد.

فیاض تصریح کرد: پس یکی از مسائل مهم این است که دانشکده‌های علوم انسانی بومی سازی شوند. مسئله بعدی حکومت رشته‌های فنی است. در گذشته پزشکی‌ها جدا شدند و در دانشکده علوم پزشکی به طور جداگانه به تحصیل می‌پردازند. کاش برای جدا کردن فنی‌ها نیز چاره‌ای بیاندیشند.

استاد دانشگاه تهران عنوان کرد: ما سه وزیر علوم انسانی، وزیر علوم فنی و پایه و علوم پزشکی داشتیم. جدا سازی در علوم پزشکی انجام شده اما هنوز در رشته علوم فنی و انسانی صورت نگرفته است. بر همین اساس، حالت غیر بومی بودن دانشگاه‌های ما به شدت بالا است. این موضوع باعث شده دانشگاه‌های ما نتوانند در کشور خود بالنده باشند و برای دانشجویان صرفا نقش کاروانسرا برای رفتن به کشورهای دیگر را ایفا می‌کنند.

ژاپن به جای یک رشته اقتصاد، اقتصاد تویوتا و نیسان راه انداخته است

فیاض تشریح کرد: کشورهای آسیایی همواره در تلاش هستند دانشگاه‌های خود را بومی کنند. مثلا هند با تلاش، دانشگاه‌های خود را بومی کرد و در حال پیشرفت است. از طرفی ژاپن نیز برای بومی‌سازی دانشگاه‌های خود در تلاش است. به عنوان مثال دانشگاه‌های ژاپن رشته اقتصاد ندارند؛ در عوض رشته اقتصاد نیسان و توییتا دارند. یعنی به جای یک اقتصاد کلی، اقتصادی اختصاصی دارند. سال‌های زیادی است که در کشور ما نفت وجود دارد ولی هنوز رشته‌ای با عنوان رشته اقتصاد نفت به وجود نیامده است. البته رشته فنی نفت داشتیم؛ ولی رشته اقتصاد نفت نداشتیم.

ضرورت تخصصی شدن رشته‌ها از دبیرستان

وی بیان کرد: اولین اقدامی که باید در خصوص دانشگاه‌ها صورت بگیرد، بومی‌گرایی و بومی‌سازی است. مشکل دیگری که باید به آن رسیدگی شود، دبیرستان‌ها هستند که این موضوع به آموزش پرورش برمی‌گردد. متاسفانه تا گرفتن مدرک دیپلم، کسی که می‌خواهد یه رشته فنی و هنر رود، دروس تمامی رشته‌ها را می‌خواند. اگر رشته‌های دبیرستان را از اول تخصصی می‌کردند، فهم دانش‌آموزان از درس بیشتر می‌شد.

ابراهیم فیاض گفت: به عنوان مثال وقتی کسی به ریاضی علاقه‌مند است، باید تمام دروسی که می‌خواند مربوط به ریاضی باشد. اگر دانش‌آموز رشته ریاضی فلسفه، تاریخ، جغرافیا و یا تئوری‌های مربوط به ریاضی را بخواند، فهم بیشتری از ریاضی پیدا می‌کند.

استاد دانشگاه تهران تشریح کرد: مریم میرزاخانی در یکی از مصاحبه‌هایش گفته بود کتاب‌هایی که در دانشگاه تهران می‌دیدیم، مفاهیم کلی ریاضی را نمی‌رساندند و ما متوجه درس نمی‌شدیم. او پس از مهاجرت به آمریکا و فهم مفاهیم ریاضی به نابغه ریاضی تبدیل شد. کلی بودن درس‌های دبیرستان در کشور به یک معضل تبدیل شده است. بدون تخصصی کردن درس‌های دبیرستان نمی‌توان کنکور را حذف کرد. یعنی اگر کسی می‌خواهد پزشک شود، باید از همان ابتدای دبیرستان مقدمات پزشکی را بیاموزد. اگر به آن رشته علاقه‌مند بود، ادامه می‌دهد و اگر علاقه نداشت، می‌تواند رشته تحصیلی‌اش را عوض کند.

وی افزود: یکی از افرادی که در دوره دبیرستان در المپیاد ریاضی مدال نقره گرفت، با وجود اینکه می‌توانست به تمامی رشته‌های مهندسی رود، در دانشگاه صنعتی شریف ریاضی خواند. پس از دوسال توانست کل ریاضی صنعتی شریف را بفهمد و مدرکش را بگیرد ولی به کارش نیامد. او حالا می‌خواهد در رشته حقوق تحصیل کند. درحالی که از اول به مردم شناسی علاقه داشت اما والدینش به او اجازه ندادند این رشته را انتخاب کند. من بر این باورم که اگر او از ابتدا مردم‌شناسی خوانده بود، دچار مشکلات فکری و روحی نمی‌شد.

دانشگاه‌های ما نابودکننده خلاقیت هستند

استاد دانشگاه اظهار کرد: ساختار اداری دانشگاه‌ و آموزش عالی به شدت خشک و ضد خلاقیت است. انعطاف نداشتن ساختار دانشگاه‌ها نابود کننده خلاقیت است.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران عنوان کرد: فرزند خواهر من که بسیار سطح هوشی بالایی داشت برای تحصیل در رشته هوش مصنوعی به فنلاند رفت. وقتی استاد دانشگاه آنجا متوجه هوش سرشارش شد، با وجود اینکه هنوز دانشجوی ترم اولی بود، زمانی که در کلاس حضور نداشت او را به جای خود می‌نشاند.

ابراهیم فیاض بیان کرد: نمونه دیگری که می‌توانم بگویم، پسر دکتر درخشان است. دکتر درخشان استاد اقتصاد دانشگاه تهران است. پسر او نابغه ریاضی است. وقتی دبیرستانی بود، به او اجازه دادند در دانشگاه صنعتی شریف فقط مستمع آزاد پای درس‌ها بنشیند. از این رو پدرش او را به دانشگاه آکسفورد انگلستان برد. بدون اینکه از او مدرک دیپلم بخواهند، معادله‌ای که چهل سال حل نشده بود را به او نشان دادند و گفتند آیا می‌توانی این معادله را حل کنی؟ او توانست آن معادله را حل کند سپس بدون نشان دادن هیچ مدرکی، از دانشگاه آکسفورد مدرک دکترا گرفت.

تمام دانشجوهای شریف دچار مشکلات روحی و روانی اند

وی گفت: این‌ها موارد انعطاف در دانشگاه‌های پیشرفته هستند. نابغه را نباید اذیت کرد. نوابغ در ایران دیوانه می‌شوند. من سال‌ها در دوره راهنمایی، قبل و بعد از انقلاب شاهد این موضوع بوده‌ام که نابغه‌ها چون در کشور ما فهمیده نمی‌شوند، دیوانه می‌شوند. دانشگاه‌های ما نابغه کشند. من خبر موثق دارم که تمامی دانشجویان صنعتی شریف دچار مشکلات روحی و روانی‌اند. در دانشگاه تهران هم روانی هست ولی تعدادشان کمتر است. دلیلش هم این است که بچه‌های نابغه در دانشگاه‌های ما تکلیف خود را نمی‌دانند.

استاد دانشگاه تصریح کرد: دانشگاه‌های مهم کشور پر از افرادی با مشکلات روانی است. یکی از دلایل این مشکلات این است که ریاست دانشگاه‌های فنی با مهندسان است و یک مهندس با نحوه ریاست دانشگاه آشنایی ندارد. یعنی یکی از مشکلاتی که ما در آموزش عالی داریم، این است که به جای اینکه مدیران دانشگاه تخصص مدیریت دانشگاهی داشته باشند، تخصصات فنی دارند.

می‌خواهند یک متخصص فنی را رئیس دانشگاه تهران کنند

فیاض گفت: بحث امروز دانشگاه تهران هم این است که یک متخصص فنی را رئیس دانشگاه تهران کنند. خب کسی که فنی خوانده باشد، با مدیریت آموزشی و دانشگاهی آشنایی ندارد. به دلیل تخصص نداشتن مدیران، دانشگاه فضایی دبیرستانی طور پیدا می‌کند. به همین دلیل دانشگاه‌های ما دچار یک بحران هستند. چنین مدیرانی درک نمی‌کنند که دانشگاه فقط یک محیط آموزشی نیست؛ بلکه یک نهاد انسانی و فرهنگی است. جوانی که برای تحصیل به دانشگاه می‌آید نیازمند خلاقیت هنری، موسیقی و سینمایی است. اما دانشگاه‌ها با وضعیتی که الان دارند؛ مجنون پرورند. چون به مسائل روحی دانشجویان نمی‌پردازند.

وضعیت دانشگاه‌ها افتضاح‌تر شده است

وی افزود: وضعیت دانشگاه‌ها نسبت به گذشته افتضاح‌تر شده است. چون دانشگاه‌ها برای ارتقای رتبه خود، از نهاد آموزشی به یک نهاد پژوهشی تبدیل شده‌اند. از طرفی پژوهش را تنها مقاله isi می‌دانند. یعنی دانشگاه‌ها را از آموزش نیز ساقط کرده‌اند. در گذشته کلاس و آموزش تمام عشق اساتید بود؛ اما الان که بحث مقاله isi در میان است، دیگر آموزش به کار اساتید نمی‌آید. از طرفی isi را نیز وتویی کردند. یعنی پژوهش کانالیزه شده برای مقاله isi که آن هم وتویی است. به عنوان مثال خود من سیزده سال است که در دانشگاه تهران دانشیار هستم. آن همه کتاب، مطلب و مصاحبه دارم اما هنوز هم استاد تمام نشده‌ام چون isi ندارم.

فیاض تشریح کرد: اما استادی در دانشکده بهداشت که دانشجوهایش برایش isi نوشته‌اند؛ با مقاله دانشجویان دانشکده بهداشت، استاد تمام مردم شناسی شده است.

مهم‌ترین کار وزیر علوم، بومی کردن آموزش است

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه وزیر مهم‌ترین کاری که باید انجام دهد، این است که آموزش را بومی کند، گفت: یکی از ضعف‌های دیگری که وجود دارد، این است که ما فقط به تعداد آموزش دانشگاه داریم. چرا نباید در روستاها و شهرستان‌های بزرگ دانشگاه وجود داشته باشد. آلمان که کشور پیشرفته‌ای است، شهر به شهر دانشگاه دارد و تمامی دانشگاه‌هایش با یکدیگر متفاوتند. من تا پشت کوه‌های سوئیس رفته‌ام. در آنجا شهری به نام بازل وجود دارد که بزرگ‌ترین جایی است که روی جغرافیا، فرهنگ و زبان کار کرده است.

کنکور باید برداشته شود

ابراهیم فیاض خاطرنشان کرد: پس باید ساختار دانشگاه‌ها منعطف شوند و کنکور برداشته شود. برخی از نوابغ دانشگاه‌ فنی تا مرز خودکشی پیش می‌روند. برخی از آن‌ها با من تماس می‌گیرند و ابراز ناامیدی می‌کنند. خب اگر از همان دوران دبیرستان به جای کنکور با تخصصی کردن درس‌ها دانش‌آموزان را به یک مسیر مشخص هدایت کنند؛ قطعا در چندسال آینده چندین فیلسوف، هنرمندان بزرگ و پزشکان قهار خواهیم داشت. با اینکار کسی که واقعا علاقه و استعداد دارد وارد رشته مورد نظرش می‌شود. نه کسی که بلد است خوب تست بزند. همین اخیرا که برای بیماری نزد دکتری رفتم، داروی اشتباه برایم نوشت که بسیار به من آسیب زد. بعد که نزد یکی از اساتید پزشکی رفتم، در عرض یک روز مریضی‌ام را برطرف کرد و من را نجات داد.

استاد دانشگاه گفت: دلیل این موضوعات این است که الان بیشتر پزشکان به شغلشان علاقه ندارند و از روی اجبار در این شغل می‌مانند. بیشتر دانشجویان چون نمره خوبی آورده‌اند؛ برای درآمد وارد پزشکی می‌شوند. چون تمام کسانی که نزد پزشکان می‌روند مریض هستند، اگر کسی بدون علاقه وارد این شغل شود، دچار مشکلات روحی می‌شود. پس برداشتن کنکور نیازمند تخصصی کردن درس‌های دبیرستان است. اگر کنکور برداشته نشود، هرگز نمی‌توانیم در دانشگاه‌ها شاهد خلاقیت باشیم. علاوه بر این‌ها رئیس دانشگاه‌ به جای تخصص فنی، تخصص آموزشی داشته باشد و رشته تحصیلی‌اش مدیریت آموزشی باشد.

دروس تکراری فرصت مهارت‌آموزی را از دانشجویان می‌گیرد

وی در خصوص مهارت‌آموزی دانشجویان گفت: لازمه مهارت‌آموزی به دانشجویان علاقه است. علاقه نباشد، مطالعه نیست، مطالعه نباشد هم مهارت‌آموزی نیست. رابطه فن و میدان این است که اگر شخص فن بلد نباشد، نمی‌تواند وارد میدان شود. امروزه دانشجویان درس نمی‌خوانند و این فاجعه است. اگر سوالات امتحانی خلاقانه باشند، امکان تقلب وجود ندارد و خلاقیت ایجاد می‌شود. الان درس‌های تکراری بسیار زیاد است و این فرصت مهارت آموزی را از دانشجویان می‌گیرد.

انتهای پیام/

کد خبر: 1242521

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 1
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • حبیب IR ۱۹:۲۹ - ۱۴۰۳/۰۶/۲۹
      1 0
      در دوره ای که همه چیز در حال رشد انفجاری است، درس خواندن به شیوه کلاسیک و جزمانه با تعداد واحدهای مشخص و تکراری و سوالات روشن یک افتضاح تمام عیار و وقت کشی روشن است.