به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، مسئله آموزش مهارتی که اتفاقا چالش دیرینه آموزش عالی است، در سالهای اخیر بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. به هرحال روند آموزش در دانشگاههای جهان همواره درحال تغییر است و ظاهرا وزارت علوم در ایران نتوانسته پا به پای بروزرسانی آموزش در دنیا گام بردارد. کاهش رغبت قشر جوان به تحصیلات دانشگاهی و نارضایتی اساتید از شرایط فعلی در دانشگاهها نیز زمینههای عدم دستیابی به آموزش مهارتی را بوجود آورده زیرا اعمال راهکارهای سطحینگرانه برای بهبود آموزش در دانشگاهها توسط وزارت علوم بیفایده است. برطرف شدن این معضل مهم در آموزش عالی نیاز به بررسی موشکافانه وضعیت فعلی و پس از آن ارائه راهکار مناسب و نظارت بر اجرای آن دارد.
رضا رمضانی استاد رشته مهندسی نرمافزار دانشگاه اصفهان در گفتگو با ایسکانیوز اظهار کرد: در رابطه با مسئلهی آموزش مهارتی در دانشگاهها، در بسیاری از مواقع ما به سراغ دم دستی ترین راهکارها میرویم که اتفاقا بسیار ساده و بی دردسر هستند و انتظار داریم با اجرای این دستورالعمل های سطحی نگرانه مشکل بوجود آمده برطرف شود.
وی افزود: در مورد بحث مهارت آفرینی و اینکه دانشگاه باید محیطی باشد که در نهایت دانشجویانی با سطح بالای مهارت از آن فارغالتحصیل شوند، میتوان گفت مسئله بسیار مهم و جدی است. اما باید بدانیم زمانی که میخواهیم راهحل ارائه دهیم تا چه میزان مسئله و راهکار را بررسی کردهایم؟ شاید وزارت علوم برای حل این مشکل یک راه حل ساده در نظر بگیرد. برای مثال چند واحد مهارتی در مقطع کارشناسی تعریف کند که به تازگی نیز نمونههایی از آن را اضافه کرده است. اما در چنین پدیدههایی که بسیار جامع و وسیع هستند و به نحوی کل کشور را درگیر میکنند باید مسئله را بسیار دقیقتر وعمیقتر بررسی کرد.
رمضانی با اشاره به اینکه در گام اول آموزش مهارتی باید بدانیم این مسئله چه ابعاد و مولفههایی دارد. بیان کرد: یک طرف آموزش مهارتی دانشگاهها و طرف دیگر صنایع مرتبط با دانشگاه قرار دارند. یکی از سوالها این است که نیازهای صنایع تا چه میزان مرتبط با سیاستها و ماموریتهای دانشگاه است؟ درواقع ما نمیتوانیم این انتظاررا داشته باشیم که دانشگاه خود را با نیازهای صنایع تطبیق دهد ، زیرا دانشگاهها همواره پیشرو بودهاند و این حرکت باعث میشد که نیازهایی که مرتبط با علم و فناوری در صنایع است را برطرف کنند.
وی ادامه داد: صنایع در ایران به دلیل عدم وجود رقابت عمدتا قدیمی هستند و به تکنولوژی و توسعه خاصی نیاز ندارند پس در عمل نیازی هم به دانشگاه نخواهند داشت. میتوان صنعت خودرو سازی را مثال زد که اصلا نیازی به بهبود و پیشرفت ندارد زیرا انحصاری بوده و جامعه به این صنعت نیازمند است پس هر محصول با هرکیفیتی را تولید و وارد بازار میکند. صنعت موشکسازی را در نظر بگیرید که کشور مجبور به توسعه آن است و به تکنولوژی های روز نیاز دارد از ظرفیتهای دانشگاهی و شرکتهای دانش بنیان استفاده کرده و توانسته پیشرفت کند ، پس آن مولفهی خیلی مهم که در مرحلهی اول وزارت علوم باید به آن پاسخ دهد این است که صنایع ما و سازمانهای ما تا چه اندازه به مهارتهای دانشگاهی نیاز دارند؟
رمضانی افزود: در نتیجه ابتدا صنایع باید نیازهای خود را با مأموریتهای دانشگاهی منطبق کنند. تا وقتی این مسئله حل نشود تمام برنامه ریزی های بعدی بی معنی خواهد بود. البته قوانینی هم گذاشته شده که صنایع و شرکتهای بزرگ باید ۱ درصد از سرمایه خود را به حمایت از پژوهشهای دانشگاه اختصاص دهند. که بررسی کرد از این یک درصد که عدد فوق العاده بزرگی است ، چه میزان از آن انجام شده است؟ البته اگر بخواهیم نگاه عادلانهای داشته باشیم به هر حال دانشگاه نیز وظیفه دارد که برخی از مأموریتهای خودش را با نیازهای صنعت انطباق دهد. باید بپذیریم وقتی صنایع و سازمانهای ما نیازهای لبه مرز علم را ندارند پس دانشگاه باید مقداری تغییرات در اهدافشان بدهند.
استاد دانشگاه اصفهان با اشاره به اینکه آیین نامه وزارت علوم تعیین میکند که دانشگاهها به چه سمتی حرکت کنند گفت: اگر به آیین نامهها نگاهی بیاندازیم متوجه خواهیم شد مقالهها مهم ترین عامل ترفیع یک استاد در دانشگاه است، درواقع مقالههای علمی با کیفیت مطلوب و چاپ شدن آنها در مجلات معتبر زمینه ارتقا و رشد هیئت علمی را فراهم میکند. در غیراینصورت فرد برای ارتقا با مشکل مواجه میشود. ما نمیتوانم از یک طرف شعار دهیم که دانشگاهها باید به سمت آموزش مهارتی حرکت کنند اما حاضر نباشیم که آیین نامهها را تغییر دهیم. گویا انتظار میرود یک عضو هیئت علمی همزمان معلم، پژوهشگر و مدیر اجرایی خوبی باشد. این مسئله نیز چالش دیگری است که در مسیر دستیابی به آموزش مهارتی و ارتباط با صنعت باید برطرف شود.
وی ادامه داد: بعد دیگر مسئله کار آفرینی است و اینکه دانشگاه به سمتی حرکت کند که خروجیهای آن افراد کارآفرین باشند و حتی مشاغل مورد نیاز خود دانشگاهها را راهاندازی کنند نه اینکه بخواهند در صنایع دیگر مشغول بکار شده و نیازهای آنها را برطرف کنند. این اتفاق در آموزش عالی نیز بسیار جذاب و کاربردی است.
رمضانی با اشاره به اینکه مسئلهی کارآفرینی در دانشگاهها ظاهرا ساده است اما برای دستیابی به آن چالشهای فراوانی وجود دارد، بیان کرد: تنها کسانی که باید دانشجویان را به این فضا سوق دهند اعضای هیئت علمی دانشگاه هستند. یعنی اساتید با انجام فعالیتهای هدفمند زمینه فارغاتحصیلی دانشجویان کارآفرین از دانشگاه را فراهم کنند. این ماجرا نیز ساده و شدنی است اما اگر بیایم کف میدان واقعه را نگاه کنیم، میبینیم که در چند سال گذشته بدترین ضربهها چه از نظر مالی و چه از نظر شانیتی به دانشگاه و اعضای هیئت علمی وارد شده است. یک عدد بسیار سادهای در نمودارها وجود دارد که نشان میدهد حدود 5 سال پیش حقوق یک هیئت علمی تازه کار که وارد دانشگاه میشد 5 برابر حقوق پایه اداره کار بود، امروز این عدد به دو برابر کاهش یافته است. یعنی میزان رشد حقوق هیئت علمی تا این میزان نسبت به دیگر مشاغل کاهش پیدا کرده است. در نتیجهی این اتفاق درصد بسیاری از هیئت علمیهای دانشگاه مهاجرت کردهاند، میل به این شغل کم شده و روز به روز اعضای ضعیفتری وارد فرایند جذب دانشگاهها میشوند زیرا محیط دیگر هیچ جذابیتی ندارد. وقتی این دغدغههای مالی را برای اعضای هیئت علمی ایجاد میکنیم و بهتر بگویم وقتی برای نخبگان کشورمان ارزشی قائل نیستیم و شرایط را برایشان سخت است، نمیتوان انتظار داشت که تمرکز اعضای هیئت علمی به سمت آموزش نیروهای کارآفرین برود.
وی افزود: جامعه به اساتید مانند یک سرمایهدار نگاه میکند اما امروز من درباره استادی صحبت میکنم که تازه کار و باانرژی است و در سن 32 سالگی وارد بازار کار و تدریس در دانشگاه میشود؛ این را با فردی مقایسه کنید که ادامه تحصیل نداده و حدود 10 سال زودتر وارد بازار کار شده است و از نظر پیشرفت در زندگی شخصی نیز بسیار پیشگامتر است. امروزحقوق استادیار پایه یک دانشگاه حدود 22 میلیون تومان است.
وی ادامه داد: در کنار چالشهای اساتید که عرض کردم آئیننامههای بسیار سختی نیز برای اساتید در نظر گرفته شده است. درواقع برخلاف شرایط کارمندانی که ترفیع سالیانه میگیرند، در دانشگاه یک استاد حتما باید سالیانه مقالاتی با کیفیت مطلوب ثبت کرده باشد، بعد از 4 سال مقالاتی در ژورنالهای خارجی چاپ کند و در رقابتهای علمی جهانی نیز حضور داشته باشد و انواع سختیها دیگر که شان اجتماعی اساتید را از بین برده است. پس اگر به دانشگاه و دانشگاهیان بها داده نشود نمیتوان انتظار خروجیها خوب داشته باشیم.
رمضانی با بیان یک مثال ساده گفت: به عنوان مثال اساتید را مجبور کردند یک بازه زمانی بعنوان فرصت ارتباط با صنعت وارد فضای صنعت شوند. برخی از اساتید حضور یافته در این دوره، بازگو کردند که نیروی خدماتی در برخی از شرکتهای دولتی که بر اساس منایع طبیعی کار میکنند و چیزی از خودشان ندارند، حقوقشان از اساتید دانشگاه بیشتر است. با این وضعیت واقعا انتظار چه پیشرفت و رشدی در کشور داریم؟ این سیاستهای کوتهبینانه سالها قبل علیه دانشگاه و اعضای هیئت علمی رخ داد و آنها را به عنوان افراد نجومی بگیر معرفی کردند.
استاد دانشگاه اصفهان با اشاره به تفاوت دانشگاههای نسل چهارم و پنجم در جهان و دانشگاهها داخلی کشور اظهار کرد: اما بحث آخر درباره اینکه برخی دانشگاههای جهان در حال حرکت به سمت دانشگاههای نسل 4 و 5 هستند و دانشگاههای ما همچنان در دانشگاه نسل دوم و سوم دست و پا میزنند، یک نکته وجود دارد. اگر روزی خواستیم به سمت دانشگاه نسل چهارم حرکت کنیم باید به بحث استقرار دانشگاهها را نیز مورد بررسی قرار دهیم. یعنی یک دانشگاه که از هرجهت تحت نظارت و فشار و آمایش است، نمیتواند به عنوان یک واحد مستقل به سیاستگذاریهای درست و بلند مدت و جهت دهیهای مورد نیاز جامعه اقدام کند.
وی افزود: مسئله روشن این است که دانشگاههای ما کاملا سیاسی است. یعنی اینکه چه کسانی در دانشگاه نقش مدیریت و ریاست را داشته باشند کاملا به جهتگیریهای سیاسی مرتبط است. حتی رئیس جمهور که تغییر میکند به تبع آن استاندارها تغییر کرده و آنها با توجه به ارتباطاتی که با نمایندگان مجلس دارند روسای دانشگاهها را انتخاب میکنند. در واقع انتخاب رئیس دانشگاه هم تحت تاثیر بحث های سیاسی و خارج از دانشگاه رخ میدهد. درنتیجه وقتی این انتخاب براساس وابستگی سیاسی بوده است جهت گیریها و برنامههای آن نیز قطعا باید در راستای اهداف سیاسی باشد.
رمضانی در آخر گفت: تا زمانی که دانشگاه استقلال نداشته و تحت نظارت و بازخواست افراطی افراد باشد، صحبت از دانشگاه نسل چهارم بی معنی است. بنا است در دانشگاه نسل چهارم دانشگاهها تصمیم گیرنده و سیاستگذار باشند اما در حال حاضر برعکس است یعنی ما هیچگاه نمیبینیم که مسئولین استان از دانشگاهها کمک بگیرند حتی مسئولین دانشگاه هم توسط مسئولین خارج از دانشگاه انتخاب میشوند. ما از ایدههای دانشگاه نسل چهارم فاصله داریم.
انتهای پیام/
نظر شما