به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ جف بزوس و ایلان ماسک شبیه به راهبان جدای در فیلم «جنگ ستارگان» به جان هم افتادهاند. بزوس نجات انسان را در انتقال زندگی و صنایع به پناهگاههای مداری میبیند و ماسک رویای هدایت انسان به مریخ را در سر میپروراند تا از فجایع اجتنابناپذیر جان سالم به در ببرد. رقابت این ۲ منعکس کننده یک حماسه از جنگ ستارگان است؛ از دوئل بر سر قراردادهای «ستاره مرگ» ناسا تا معاملات ضرباتی که همانند حملات شمشیر نوری بر سر همدیگر وارد میکنند. اما چیزی که مشخص است این است که چه «اتحاد شورشی» صنعتی بزوس پیروز شود یا «امپراتوری» مریخی ماسک، برخورد کیهانی آنها فصل بعدی بشریت را در این حماسه کهکشانی شکل خواهد داد.
جف بزوس و ایلان ماسک، ۲ نفر از ثروتمندترین و تاثیرگذارترین چهرههای دنیای مدرن، در یک مسابقه فضایی حماسی قفل شده اند. رقابت آنها فراتر از منیت یا ثروتشان است؛ این رقابت در مورد شکل دادن به آینده بشریت در میان ستارگان است. اما در حالی که هر دوی آنها معتقد به لزوم سرمایهگذاری در مکانی فراتر از زمین هستند، رویکردها، انگیزهها و دیدگاههای آنها بسیار متفاوت است و همین موضوع منجر به دستاوردهای پیشگامانه و رقابتهای تلخ میشود.
بزوس: حفظ زمین با انتقال صنایع به فضا
جف بزوس، از طریق شرکت هوافضای خود یعنی بلو اوریجین آیندهای را تصور میکند که در آن انسان به دلیل محافظت از محیط شکننده زمین صنایع آلوده خود را به مداری از زمین میفرستد. بزوس از مفهوم جابهجایی صنایع آلاینده به فضا دفاع کرده و به زمین اجازه میدهد تا به پناهگاهی برای زندگی تبدیل شود.
بزوس با الهام گرفتن از یک فیزیکدان به نام «جرارد کی اونیل»، زیستگاههای فضایی عظیمی را تصور میکند -به نام «استوانههای اونیل» - که میتواند میلیونها نفر را در خود جای دهد. این ساختارهای چرخان به انسان این امکان را میدهد که از منابع وسیع فضا بهرهبرداری کند و در عین حال اکوسیستمهای زمین را دست نخورده باقی بگذارند.
بزوس استدلال میکند که نیازهای فزاینده انرژی تمدن بشری مستلزم گسترش فراتر از منابع محدود زمین است. او اغلب تکرار میکند: هیچ طرح B وجود ندارد. ما باید زمین را نجات دهیم. چشمانداز او شامل یک استراتژی بلند مدت، با پیشرفتهای تدریجی است که راه را برای نسلهای آینده برای ساختن زندگی پایدار در فضا هموار میکند.
ستونهای اونیل چه هستند؟
به جهانی فکر کنید که در آن توانستهایم آسانسورهای فضایی بسازیم. پایههای اصلی این آسانسورها، در نقاط مختلف روی استوای زمین قرار دارند و در قالب برجهایی عظیم تا مدار زمین ثابت، ادامه یافتهاند. این آسانسورها در مدار کلارک یا زمین ثابت (نقطهای در فاصله نزدیک به ۳۶ هزار کیلومتری از سطح زمین و جایی که سرعت گردش مداری زمین به دور خود یکسان است و امروز مقر ماهوارههای مخابراتی شده است) به جای اتصال به پایگاهی کوچک، به بخشی از یک سازه عظیم وصل میشوند که به شکل ابر حلقهای غولآسا زمین را دربر گرفته است.
در طبقات بیشمار این برجها، کارخانههای تولید غذا و انرژی و بازیافت و در طبقات متعدد حلقه مصنوعی زمین، زیستگاه کنترل شدهای برای انسانهای آینده قرار دارد. آنها در حالی نزدیک زمین فرسوده هستند، که به حیاتشان در فضا ادامه میدهند و همزمان از منابع زمین و منابع فضایی به خصوص منابع سیارکها و سیارهها و اقمار استفاده میکنند. سیلندر اونیل
جرارد کیچن اونیل فیزیکدان و فعال در زمینه هوافضا بود که به عنوان عضوی از هیات علمی دانشگاه پرینستون، وسیلهای را به نام حلقه ذخیرهسازی ذره برای آزمایشهای فیزیکی با انرژی بالا، اختراع کرد. او بعدها، پرتابکننده مغناطیسی را که نامش «محرک جرم» بود، اختراع کرد.
در سال ۱۹۷۰ نیز طرحی را برای ساختن شهرکهای انسانی در فضا که شامل طراحی محل سکونت نیز میشد و به سیلندر اونیل معروف است، ارائه داد. وی موسسه مطالعات فضایی را تاسیس کرد. این موسسه بودجه خود را به پژوهش درباره ساخت لوازم فضایی و مهاجرت به فضا اختصاص داده بود.
جرارد اونیل روزگاری به برنامه فضایی آپولو علاقهمند بود و حتی به عنوان فضانورد برای مشارکت در این پروژه نیز درخواست داده بود. اگرچه او به این هدف دست نیافت، اما از پژوهش در علوم فضایی دست بر نداشت. او در سمیناری که در سال ۱۹۶۹ در دانشگاه برگزار کرد بذر اولیه ایده هدف از سفرهای فضایی را در کلاس با دانشجویانش طرح کرد و پرسید: آیا سطح یک سیاره به راستی بهترین گزینه برای یک تمدن با تکنولوژی بسط یابنده است؟ در خلال این بحثها و تبادل نظرها او از دانشجویان و پاسخهایشان الهام گرفت و شروع به پژوهش روی مساله اقامت احتمالی تمدن انسانی در فضا کرد. اما اگر سطح سیارههای جایگزین زمین؛ گزینه مناسبی برای انتقال تمدن زمینی نباشد؛ پس کجا باید کلونی انسانی را پایهگذاری کرد؟ در یک سازه مصنوعی عظیم؛ اما چگونه و به چه صورت میتوان شرایط زندگی تمدن بشری را در چنین سازهای فراهم کرد؟
آسانسور فضایی وسیلهای خیالی است که برای انتقال ماده از سطح یک جرم آسمانی به فضا طراحی شده است. برای این وسیله طرحهای بسیاری تصور شده که همه آنها شامل مسافرت به فضا از طریق حرکت در امتداد ساختاری ثابت به جای استفاده از موشکهای فضایی است. طرح کلی این وسیله غالبا به سازهای مربوط میشود که از روی سطح زمین – در نزدیکی یا روی استوا – تا مدار پیرامون زمین و فضای بیوزنی امتداد داشته باشد.
جرارد اونیل در سال ۱۹۷۰ با نوشتن مقالهای با عنوان کلونی انسانی در فضا نتایج پژوهش خود را منتشر کرد. اگرچه چند سالی طول کشید تا مقاله او در یک ژورنال تخصصی منتشر شود. او سه طرح پایهای معرفی کرد که به جزیره معروف شدند. جزیره یک شامل یک گوی چرخان با قطر ۵۱۲ متر بود که مردم در ناحیه استوایی آن زندگی کنند؛ جایی که نیروی حاصل از چرخش کره، گرانش زمین را شبیهسازی کند.
جزیره ۲ با قطر هزار و ۶۰۰ متر ۲ برابر جزیره یک است. چیزی که امروزه به سیلندر اونیل مشهور است، جزیره ۳ است. در جزیره سوم ۲ سیلندر بزرگ با قطر هر کدام هشت کیلومتر و طول ۳۲ کیلومتر است. برای شبیهسازی گرانش زمین این سیلندر باید ۲۸ بار در ساعت حول محور خود بچرخد.
ماسک: تمدن فضایی برای جلوگیری از انقراض
در مقابل، ایلان ماسک، بنیانگذار اسپیسایکس، فضا را به عنوان دریچه نهایی فرار بشر میداند. ماسک اعتقاد راسخ دارد که زمین در برابر حوادث فاجعهبار آسیبپذیر است - چه طبیعی و چه ساخته دست انسان - و تبدیل شدن به گونهای چند سیارهای برای بقای طولانیمدت ضروری است.
اسپیسایکس روی استعمار مریخ متمرکز شده است. چشمانداز ماسک شامل شکل دادن به سیاره سرخ، ایجاد فضایی مناسب برای سکونت انسان است. او روشهای شدیدی مانند منفجر کردن دستگاههای هستهای بر فراز قطبهای مریخ برای آزاد کردن دیاکسید کربن به دام افتاده و گرم کردن سیاره پیشنهاد کرده است.
برای ماسک، زمان بسیار مهم است. جدول زمانی بلندپروازانه او شامل فرستادن یک میلیون نفر به مریخ طی چند دهه آینده است، ادعایی که با شک و تردید کارشناسان مواجه شده است. با این حال، اشتیاق او غیرقابل انکار است. ماسک با جمعبندی استدلال وجودی خود میگوید: یا به یک تمدن فضاپیما تبدیل میشویم یا میمیریم!
رقابت میلیاردرها
رقابت بزوس و ماسک بسیار فراتر از دیدگاههای رقابتی آنها است و به مسائل شخصی و اغلب عمومی کشیده میشود. در روزهای اولی که کتاب زندگینامه ایلان ماسک با دست «والتر ایزاکسون» به رشته تحریر درآمد، دشمنی ماسک و بزوس نمود پیدا کرد. او در صحبتهایش با ایزاکسون گفت که فناوری موشکهای قابل استفاده مجدد را دنبال میکند و بزوس نیز بر این فناوری تاکید کرد. علاوه براین، ماسک توری برای بازدید بزوس از اسپیسایکس راه انداخت به این امید که او هم ماسک را به بلو اوریجین دعوت کند، اما بزوس نپذیرفت. ماسک هم از این جریان عصبانی شد و به بزوس ایمیل زد تا ناامیدیاش را به او ابراز کند.
ضربات رقابتی آنها به همین جا ختم نشد. هنگامی که اسپیسایکس یک فضاپیما را فرود آورد، بزوس به طعنه در توییتر نوشت: «به باشگاه خوش آمدید!» به نوبه خود، ماسک آشکارا پیشرفت کندتر بلو اوریجین را به سخره گرفت و آن را یک «سرگرمی» به جای یک رقیب جدی نامید.
رقابت زمانی شدت گرفت که این ۲ بر سر اجاره سکوی پرتاب ناسا دعوا کردند و در نهایت اسپیسایکس برنده شد. بعدها، ناسا اسپیسایکس را به جای بلو اوریجین برای برنامه «آرتمیس»، ماموریت اکتشاف ماه بعدی، انتخاب کرد. بزوس در دادگاه به این تصمیم اعتراض کرد، اما شکست خورد. ماسک که همیشه با طعنهای سریع صحبت میکرد، مدعی شد که طعنههای او برای انگیزه دادن به بزوس است و گفت: از برخی جهات، من سعی میکنم او را تشویق کنم که زمان بیشتری را در بلو اوریجین بگذراند تا پیشرفت بیشتری داشته باشند.
فراتر از مسابقه: چالشهای واقعی
در حالی که رقابت آنها سرفصل اخبار را به خود اختصاص میدهد، بزوس و ماسک هر ۲ در تحقق رویاهای خود با چالشهای بزرگی روبهرو هستند:
چالشهای بزوس: ساختن زیستگاههای فضایی خودکفا یک چالش تکنولوژیکی و لجستیکی است که به پیشرفتهایی در تولید غذا، تولید انرژی و سیستمهای پشتیبانی از حیات در فضا نیاز دارد.
چالشهای ماسک: استعمار مریخ شامل زنده ماندن در شرایط شدید، از جمله تشعشع، کمبود اکسیژن، و دمای انجماد است. حمل و نقل افراد و مواد در ۱۴۰ میلیون مایل از فضا نیز موانع بزرگی را به همراه دارد.
مسابقه فضایی با رقابت تجاری ملاقات میکند
رقابت پیامدهای تجاری قابل توجهی دارد.
اسپیس ایکس: با موشکهای قابل استفاده مجدد و شبکه ماهوارهای استارلینک، اسپیسایکس در حال حاضر یک بازیگر مسلط در صنعت هوافضا است. ارزش آن به ۳۵۰ میلیارد دلار افزایش یافته است که عمدتاً ناشی از توانایی آن در تضمین قراردادهای سودآور با ناسا و سازمانهای نظامی است.
بلو اوریجین: در حالی که توسعه آن کندتر است، بزوس معتقد است که سود بالقوه این شرکت میتواند در نهایت از آمازون پیشی بگیرد. تمرکز آن بر گردشگری فضایی و موشکهای سنگین، موقعیت آن را متفاوت از اسپیسایکس میکند، اما هنوز به پیشرفتهای قابل مقایسهای دست پیدا نکرده است.
فلسفهها در تعارض
در قلب رقابت آنها ۲ فلسفه رقابت وجود دارد:
بزوس: فضا ابزاری برای نجات زمین است و تضمین میکند که بشریت در سیاره اصلی خود به رشد خود ادامه میدهد.
ماسک: فضا سرنوشت بشریت است، قایق نجاتی برای فرار از مرگ اجتناب ناپذیر زمین.
چه کسی برنده خواهد شد؟
رقابت بزوس و ماسک چیزی بیش از یک مسابقه در فضا است - این رقابت ایدههایی است که میتواند مسیر بشریت را برای قرنهای آینده تعیین کند. چه بزوس موفق شود با صادرات صنعت به فضا، زمین را به بهشت تبدیل کند یا ماسک به رویای خود مبنی بر مستعمره مریخی دست یابد، یک چیز واضح است: آینده بشریت با جاهطلبیهای این ۲ میلیاردر شکل خواهد گرفت.
همانطور که نبرد برای ستارهها ادامه دارد، باید دید که چه کسی بشریت را به فصل بزرگ بعدی اکتشاف هدایت میکند. در حال حاضر، کهکشان برای هر دوی آنها به اندازه کافی بزرگ نیست.
انتهای پیام/
نظر شما