سیدمصطفی موسوی نویسنده رمان «دلسوز» در گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز در خصوص کتابش گفت: من درس طلبگی میخوانم و سالهاست و زیست من زیست طلبگی است و به عنوان کسی که دغدغه نوشتن و کار فرهنگی و کار رسانهای دارم و همواره دغدغه طلبگی را داشته ام تحقیقی در بازار کردم و متوجه شدم که کتاب در رابطه با طلبهها بسیار کم است.
موسوی با بیان اینکه کتابی که سوژه اش طلبهها باشند محدود است ادامه داد: یک تأمل قبلتری برایم حاصل شد اینکه ما چرا در ۴۰ سال جمهوری اسلامی در مورد طلبهها فیلم نساختیم؟ منظورم به اندازه ای که الان مثلاً بگوییم در این ۴۰ سال ۴۰ تا فیلم و سریال درباره طلاب داریم. درباره زندگی طلبگی.
وی با اشاره به اینکه حکومت ما یک حکومت دینی است و رهبرش یک شخص معمم و مجتهد است و سران قوا، ریاست جمهوریاش، وزرایش و حتی افراد تاثیرگذارش اغلب از روحانیون هستند ادامه داد: چرا در این ۴۰ سال انقدر کم به این سوژه اصلی و اصیل انقلاب اسلامی پرداخت شده؟ این موضوع برای خود من دغدغه بود.حالا که نتوانستم فیلم و سریال بسازم در حد خودم شروع کردم به نوشتن. نوشتن از دغدغههای طلبهها و نوشتن از نگاه طلبهها .
نویسنده رمان «دلسوز» نگاه به مسئله طلاب و کم بودن محصولات نوشتاری و رسانه در زمینه طلبگی را زمینه پیدایش و تولد کتاب «دلسوز» دانست و بیان کرد: تصمیم گرفتم در کتاب، رمان و داستان قصهای را روایت کنم از کسانی که هم یک بار سنگینی از مسئولیت اجتماعی، انسانی و اسلامی را به دوش می کشند.
وی خاطرنشان کرد: خواستم کتابی بنویسم که اگر از کسی پرسیدند طلبگی چیست؟ بگوید برو کتاب «دلسوز» را بخوان و ببین یک طلبه یک هفته از زندگیاش به چه شکل و به چه صورت است و با سختی ها، تلخی ها و شیرینیهایش آشنا شود.
موسوی با بیان اینکه یک طلبهای راجع به زندگی یک طلبه بنویسد شاید بسیار کم و حتی شاید به تعداد انگشتان یک دست نباشد گفت: با خودم بسیار فکر کردم و تصمیم گرفتم این خلاء را پر کنم. خلا که یک طلبه از زندگی طلبگی بنویسد زیرا طلبه با جامعه روحانیت بیشتر اخت بوده و زوایای مختلفش را میداند.
وی با اشاره به اینکه سعی کردم کتاب «دلسوز» را با قلمی که برای مخاطب جوان و نوجوان و حتی مخاطب غیر مذهبی جذابیت داشته باشد بنویسم و اینکه چقدر موفق بودم را باید به عهده مخاطب گذاشت بیان کرد: این کتاب داستان یک طلبهای به اسم آقا سیدهادی است که ۷-۸ روز دیگر مراسم عقد و ازدواجش است اما صبح روز دوم یک خانمی که از شهرستان آمده جلوی ایشان تصادف میکند و آقا هادی طلبه امام جماعت مسجد محل مجبور میشود به این خانمی که سر راهش قرار گرفته است کمک کند و این شروع داستان است.
نویسنده رمان «دلسوز» خاطرنشان کرد: در ادامه داستان اتفاقات مختلفی شکل میگیرد مثلا این خانمی که از شهرستان آمده تک و تنهاست و حالا به مشکل خورده است و این داستان روایت اینکه این طلبه چگونه به این خانم کمک میکند با همه حرف و حدیثها و مشکلات و مسائلی که سر راهش قرار می گیرد.
وی در پایان پرداختن به بخشی از مسائل ازدواج و طلاق را از دیگر روایت های کتابش خواند و گفت: «دلسوز» روایت این است که ما انسانها همه به هم مربوط هستیم. تصمیمهای ما روی زندگی همدیگر تاثیر میگذارد حتی ساده. بی تفاوتیهای ما روی زندگی یکدیگر تاثیرگذار است و مسائلی از این دست که بخش اجتماعی این کتاب را در بر میگیرد.
انتهای پیام/
نظر شما