آب‌های گمشده؛ میراث سیاست‌های اشتباه/ کاشت برنج در کویر به چه قیمتی؟

سال‌ها سوءمدیریت در بخش کشاورزی و منابع آبی، همراه با سیاست‌های اشتباه و گسترش کشت محصولات آب‌بر در مناطق نامناسب، منابع آبی کشور را به خطر انداخته و ایران را در آستانه بحرانی بی‌سابقه قرار داده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، وضعیت بارش‌ها و آب پشت سدها نشان می‌دهد که سال سختی را از نظر تامین آب پیش رو خواهیم داشت تا جایی که حتی برای جلوگیری از جیره‌بندی آب در تهران، آبفا از حفر ۷۰ حلقه چاه عمیق خبر می‌دهد.

دلایل متعددی را می‌توان برای وضعیتی که در آن قرار داریم، ذکر کرد. یکی از دلایل جبری و ناشی از گرم شدن زمین و کاهش بارندگی است اما نکته اینجاست که ما هم خودمان را با شرایط تطبیق ندادیم و تلاش‌هایی در سطح گسترده برای کاهش برداشت از منابع زیرزمینی انجام ندادیم.

نمونه این رفتار غلط، تولید بی‌رویه محصولات آب‌بر و صادرات آن‌ها است. نتایج یک پژوهش در مورد وضعیت منابع و مصرف آب کشاورزی در ایران نشان می‌دهد که ۰ایران بالاترین صادرکننده آب مجازی در خاورمیانه است. علاوه براین منابع آب قابل دسترس در بخش کشاورزی در کشور تا سال‌ ۱۴۲۵ فقط برای تأمین نیازهای ۵۵ میلیون نفر کافی است، مگر این‌که بهره‌وری آب در حوزه کشاورزی و الگوی مصرف متحول شود.

از سال ۱۳۹۸، دولت وقت تصمیم گرفت کاشت برنج در همه استان‌های کشور به‌جز مازندران و گیلان را ممنوع اعلام کند. این موضوع به تصویب هیات‌دولت رسید و طی بخشنامه‌ای به همه استان‌های کشور ابلاغ شد.

در این بخشنامه تاکید شده بود که در طول ۳ سال به استان‌های غیرشمالی که برنج کشت کنند، مزایایی تعلق نمی‌گیرد و از آنان حمایت نخواهد شد تا کشاورزان این استان‌ها به تغییر محصول روی آورند.

علی‌مراد اکبری، معاون وقت وزیر جهاد کشاورزی، در اظهاراتی که ۴ تیرماه ۱۳۹۸ داشت، اعلام‌کرد که محدودیت کشت برنج به‌مدت ۳ سال در کارگروه سازگاری با کم‌آبی تصویب شده و بعد از این مدت، کشت این محصول به‌غیر از دو استان گیلان و مازندران ممنوع خواهد بود. اکبری تاکید کرده بود: «وزارت جهاد کشاورزی همچنین مکلف شده تا کشت‌های جایگزین برنج را در استان‌های مختلف ارائه دهد.»

حالا اما در سال ۱۴۰۳ مجری طرح گندم و برنج وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرده که کشت برنج در ۶۵۰ هزار هکتار از اراضی ۱۹ استان کشور اجرایی شده است.

کاشت برنج در کویر

اسماعیل کهرم کارشناس محیط زیست معتقد است که کاشت محصولات آب‌بر در مناطق خشک زمینه‌ساز خشک شدن تالاب‌ها شده است. وی در این باره به ایسکانیوز گفت: در محدوده اصفهان که منطقه‌ای خشک است، اقدام به کاشت هندوانه، خربزه و برنج کرده‌ایم درحالی که در گذشته کاشت این محصولات در آن منطقه مرسوم نبود.

وی افزود: آمایش سرزمین به مفهوم انتخاب گزینه‌هایی مناسب برای افزایش و پایداری توان سرزمینی در جهت برآورد نیازهای جامعه از گذشته در ایران مرسوم بوده و پدران ما بررسی می‌کردند که آیا منطقه توان کشت یک محصول را دارد یا خیر.

کهرم توضیح داد: در کشور ما تنها سه استان گیلان، مازندران و تاحدودی گلستان توان کاشت برنج را دارند اما ما امروز در هر منطقه‌ای که چشمه آبی داشته برنج کاشته‌ایم. این سومدیریت‌ها در حوزه کشاورزی تالاب‌ها را خشک کرده است چراکه ایران کشوری خشک و نیمه خشک است.

وی افزود: بارش سالانه در جهان ۸۰۰ میلیمتر است اما بارش در ایران کمتر از ۲۵۰ میلیمتر است و با این میزان آب چطور می‌توان برنج کاری را گسترش داد؟ مگر نمی‌شد به برنج‌کاری در همان سه استان شمالی اکتفا کرد؟

دورریز سالانه ۳۰ میلیون تن محصولات کشاورزی

از طرفی دورریز بخش زیادی از محصولات کشاورزی هم به معنای هدر دادن آب با ارزشی است که داریم‌. بهمن ایزدی کویرشناس و فعال محیط زیست در گفت‌و گو با ایسکانیوز در پاسخ به این سوال که تبعات دورریز سالانه ۳۰ میلیون تن محصولات کشاورزی برای کشور چیست، گفت: بخش کشاورزی بیش از ۹۰ درصد از منابع آبی را مصرف می‌کند و اگر امروز دچار ورشکستگی خاک و آب شده‌ایم به واسطه برنامه‌های لجام‌گسیخته در حوزه کشاورزی است. متاسفانه در کشاورزی امروز هیچ نگاه هوشمندانه‌ای برای حفظ منابع آب و خاک وجود ندارد.

وی افزود: اگر امروز در استان‌های مختلف کشور از تهران گرفته تا جنوب کشور با پدیده فرونشست و ایجاد فروچاله‌های متعدد رو به رو هستیم، به دلیل مصرف بی‌رویه آب و کشاورزی غیراصولی است. متاسفانه ملاحظات محیط‌زیستی در برنامه‌های کشاورزی لحاظ نشده است.

کویرشناس با بیان اینکه وزارت کشاورزی با بی‌برنامگی ضربات مهلکی به منابع آبی و خاکی کشور زده است، گفت: بخش کشاورزی علاوه بر مصرف آب بسیار برای تولید محصولات، در بخش بسته‌بندی، جا به جایی و توزیع و برداشت محصول ملاحظات محیط‌زیستی را رعایت نمی‌کند؛ یعنی حتی از محصول تولیدی هم به درستی محافظت نمی‌شود و این موضوع خود نوعی هدر دادن آب است.

فعال محیط زیست توضیح داد: ما هیچ گاه نخواستیم ارزش‌های حیاتی که سلامت زیستی ما به آن وابسته است را حفظ کنیم. همه چیز در بخش کشاورزی رنگ و لعاب روزمرگی دارد و نگاه بلندمدتی به حفظ منابع وجود ندارد.

کویرشناس معتقد است که این موضوع ناشی از خلاهای قانونی و ضعف نظارتی است که هرکسی می‌تواند در هر منطقه‌ای هرکشتی که دوست دارد را انجام دهد. وی در این باره توضیح داد: وزارت کشاورزی باید بحران به وجود آمده را مدیریت کرده و ویژگی‌های خاک و آب را شناسایی کرده و براین اساس نوع کشت و میزان آن را برای هر منطقه مشخص کند اما مشخص نیست که این وزارت‌خانه برچه اساس کشاورزی را مدیریت می‌کند؟ این وزارت‌خانه حتی با آوردن محصولات تراریخته حیات ژنتیکی گیاهی ما را از بین می‌برد.

لزوم مدیریت زیرسطحی آب

حمید سینی‌ساز کارشناس آب نگاه متفاوت‌تری دارد و معتقد است که اگر مدیریت زیرسطحی داشته باشیم و اجازه ندهیم آب با تبخیر هدر برود، حداقل می‌توان همین آبی که داریم را حفظ کرد. وی در این باره به ایسکانیوز گفت: حفر چاه تصمیمی است که ناگزیر گرفته شده اما این در شرایطی است که هیچ کاری نکرده‌ایم و حالا وضعیت به این حالت رسیده است. در حالی که اگر نگاهی به گذشته داشته باشیم، می‌بینیم که روش‌هایی وجود داشته که اگر انجام می‌دادیم، کار به این مرحله از حساست نمی‌رسید که مجبور به دست‌اندازی به منابع سفره‌های زیرزمینی باشیم.
وی افزود: بارش‌ها در کشور پایین‌تر از حد نرمال بوده اما راهکار این است که در مبدا بارش، آب ورودی را به سفره‌های آب زیرزمینی هدایت کنیم تا از تبخیر آب جلوگیری شود. در کشور ما این موضوع جدی گرفته نمی‌شود چراکه رویکرد فعلی ذخیره‌سازی سطحی آب است.
سینی‌ساز توضیح داد: جمع‌آوری آب پشت سدها و در کانال‌های آب، اجازه نمیدهد که آب وارد سفره‌های زیرزمینی شود. مدیریت زیرسطحی آب از گذشته‌های دور و از ایران باستان در این کشور بوده و نمونه بارز آن هم قنات‌ها و آب انبارها بودند اما مخازن سطحی جایگزین شدند که تلفات تبخیر بالایی دارند. اگر بتوانیم مدیریت زیرسطحی را در دستور کار قرار دهیم، در روزهای افزایش مصرف، مدیریت بهتری خواهیم داشت.

وی ادامه داد: مدام در حال برداشت از سفره‌های زیرزمینی هستیم درحالی که حجم آب ورودی متناسب با برداشت نیست. با ساخت هر سد، تبادل رطوبتی بین جریان‌های سطحی و سفره‌های زیرزمینی در پایین دست سد قطع می‌شود. وزارت نیرو هم اجازه اقدامات آبخیزداری در بالادست سدها را نمی‌دهد که آب هرچه بیشتر در پشت سدها جمع شود. برای حفر تعداد زیادی هم چاه برای مقاصد صنعتی، شرب، کشاورزی هم پروانه داده می‌شود که این بسیار بالاتر از توان اکولوژیکی سفره‌های آب زیرزمینی ما است. ما باید به سمت مدیریت زیرسطحی آب برویم.


کشور ایران با چالش جدی کمبود منابع آبی روبه‌رو است که نتیجه مدیریت ناکارآمد، بهره‌برداری بی‌رویه از منابع زیرزمینی، کاشت محصولات آب‌بر در مناطق نامناسب، و نادیده گرفتن اصول آمایش سرزمین است. سیاست‌های کوتاه‌مدت و ناکارآمد در بخش کشاورزی، مانند گسترش کشت برنج در مناطق خشک و توجه نکردن به بهره‌وری پایین آب، نه‌تنها به خشک شدن تالاب‌ها و آسیب‌های زیست‌محیطی منجر شده، بلکه بحران فرونشست زمین و هدررفت منابع آبی را تشدید کرده است. راهکارهایی مانند مدیریت زیرسطحی آب و اصلاح الگوی کشت ضروری‌اند تا از تبخیر آب، تخریب خاک، و نابودی سفره‌های زیرزمینی جلوگیری شود و امکان پایداری منابع آبی کشور برای نسل‌های آینده فراهم آید.

انتهای پیام/

کد خبر: 1262990

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 0 + 0 =