گروه فرهنگ و هنر ایسکانیوز- شبکه سه سیما با تولید و تداوم برنامه «پانتولیگ» قدمی متفاوت در مسیر مسابقهسازی برداشته است؛ تجربهای که از دل یک بازی ساده اما پرمعنا یعنی پانتومیم سر برآورده و با اتکا به چهرهای سینمایی همچون محمدرضا گلزار، توانسته میان هیجان رقابتی، آموزش عمومی و نشاط جمعی تعادلی قابل پذیرشی برقرار کند.
«پانتولیگ» از پنجم بهمن ۱۴۰۲ روی آنتن شبکه سه رفت و در مدت کوتاهی به یکی از پرمخاطبترین قالبهای سرگرمی تلویزیون بدل شد. این مسابقه که تهیهکنندگی آن را جواد فرحانی برعهده دارد، اکنون تا فصل پنجم ادامه پیدا کرده و نشانهای از یک تجربه پایدار در تلویزیون است؛ تجربهای که توانسته پیوندی میان خلاقیت، هیجان گروهی و انتقال مفاهیم فرهنگی و علمی ایجاد کند.
بازی پانتومیم، ریشه در نیاز بنیادین انسان به برقراری ارتباط فراتر از کلام دارد و همین فارغ از زبان بودن، بزرگترین جذابیت آن برای توده مردم است. تماشا کردن تلاشی که شرکتکنندگان برای انتقال مفاهیم پیچیده فقط با حرکت بدن میکنند، همواره کنجکاویبرانگیز است. «پانتولیگ» با هوشمندی این پتانسیل ذاتی را کشف کرده و آن را در قالبی ساختاریافته و تلویزیونی ارائه داده است؛ این برنامه با طراحی چالشهایی که هم بعد آموزشی (انتقال اطلاعات) و هم بعد سرگرمی (کمدی و هیجان) دارند، توانسته است محدودیتهای ظاهری پانتومیم را به نقاط قوت تبدیل کند و مخاطب را نه فقط به تماشا که به مشارکت ذهنی و حدس زدن در خانه دعوت کند.
این بازی در ذات خود مبتنی بر درک غیرکلامی، همکاری و هوش جمعی است. شرکتکنندگان در آن میآموزند چگونه بدون واژه، با زبان بدن پیام را منتقل کنند؛ فرایندی که به شکلی نمادین مفهوم ارتباط مؤثر، اعتماد و همدلی را بازنمایی میکند. در «پانتولیگ»، این ویژگی به محور اصلی طراحی مسابقه بدل شده و بخشهای گوناگون آن بر همین اساس شکل گرفتهاند تا شرکتکنندگان و مخاطبان همزمان لذت بازی و تجربهی یادگیری درباره ارتباط انسانی را لمس کنند.در میان تنوع قالبهای مسابقهمحور، حرکت شبکه سه به سمت استفاده مستقل از پانتومیم قابل توجه است.
این شبکه با طراحی ساختاری چندبخشی از حدس واژهها تا چالشهای گروهی توانسته از ظرفیت بازی پانتومیم در جهت ارتقای خلاقیت، سرعت ذهن و دقت بصری استفاده کند. تصمیم برای تمرکز بر چنین قالبی نشانه تغییر سیاست محتوایی تلویزیون در نگاه به سرگرمی اندیشمندانه است؛ سرگرمیای که آموزش را در دل هیجان قرار میدهد.
یکی از پتانسیلهای نهفته در فرمتهایی مانند پانتولیگ، ظرفیت بالای آنها برای ادغام مفاهیم، داستانها، ضربالمثلها و حتی آداب و رسوم ایرانی و اسلامی است. تبدیل مفاهیم عمیق دینی یا لطایف فرهنگی به چالشهای اجرایی پانتومیم، میتواند ابزاری قدرتمند برای آموزش غیرمستقیم و ترویج میراث فرهنگی در قالبی جذاب و سرگرمکننده باشد. این رویکرد، برنامه را از یک مسابقهای که فقط به دنبال سرگرمی باشد به یک بستر فرهنگی_رقابتی ارتقا میدهد که با ارزشهای بومی همسویی کامل دارد.
حضور محمدرضا گلزار بهعنوان مجری، بعد دیگری از جذابیت برنامه را شکل داده است. او به واسطه پیشینه سینمایی و محبوبیت در میان نسلهای مختلف، توانسته میان مخاطبان سنتی تلویزیون و نسل جدید ارتباط خوبی ایجاد کند. گلزار با ترکیب هیبت ستارهمحور و لحن صمیمی مجریگری، روحیهای شاد و مشارکتی را در استودیو ایجاد و به انتقال مفهوم رقابت سالم کمک میکند. تداوم «پانتولیگ» تا فصل پنجم، گواهی بر موفقیت ترکیب درام، بازی و آموزش است. این استمرار نشان میدهد که تلویزیون توانسته زبانی تازه برای جذب مخاطب پیدا کند.
زبانی که از چشمنوازی صحنه، حضور چهره شناختهشده و طراحی بازی گرفته تا پویایی روایت مسابقه، همگی در خدمت ساختن تجربهای پایدار از سرگرمی هدفمند قرار گرفتهاند. یکی از جلوههای پویای «پانتولیگ» حضور چهرههای هنری، ورزشی و فرهنگی در قالب مهمانان ویژه است که به جذابیت هر فصل رنگ تازهای میبخشد. این بخشها اغلب با مناسبتهای ملی و مذهبی یا رویدادهای خاص همزمان میشوند؛ برای نمونه در اعیاد، مناسبتهای ورزشی یا مناسبتهای فرهنگی، نسخههای ویژهای از مسابقه با طراحی متفاوت و آیتمهای اختصاصی تولید و پخش میشود.
حضور هنرمندان شناختهشده در کنار شرکتکنندگان عادی، ضمن افزایش هیجان و تنوع، فضای صمیمی و مردمی برنامه را تقویت کرده و «پانتولیگ» را از یک مسابقه صرفا رقابتی به جشن جمعی تلویزیونی بدل کرده است. در فصل جدید این مسابقه، توجه ویژهای به طراحی دکور، نورپردازی و چیدمان استودیو مبذول شده است تا حس رقابتی و هیجان مسابقه به شکلی بصری ملموستر به مخاطب منتقل شود.
دکور بهروز شده با استفاده از متریالهای مدرن و پالتهای رنگی زنده، فضایی پرانرژی ایجاد کرده است. به ویژه، نورپردازی دقیق که با هر بخش از مسابقه هماهنگ است و عمق بصری کار را بالا برده. همچنین، نحوه جاگیری شرکتکنندگان در استودیو به خوبی مفهوم رقابت گروهی را تداعی میکند و از حالت ایستای مسابقات سنتی خارج شده و تعامل بیشتری میان اعضای تیمها و مجری را ممکن میکند.
ویژگی منحصربهفرد «پانتولیگ» که آن را از بسیاری از مسابقات صرفا دیداری دور کرده است، توانایی آن در برانگیختن مشارکت بیننده است. ذات این مسابقه طوری است که تماشاگر را فقط به یک ناظر منفعل تبدیل نمیکند.
پانتومیم یک بازی تعاملی ذاتی است؛ بیننده در خانه با تماشای تلاش فرد اجراکننده برای انتقال یک مفهوم، به طور فعال و ذهنی درگیر حدس زدن میشود. این درگیری ذهنی و تلاش برای رمزگشایی، برنامه را از یک تماشای صرف به یک فعالیت گروهی کوچک در هر خانه بیننده تبدیل میکند. این تعامل درونی، یک پیوند عمیق میان ساختار برنامه و مخاطب ایجاد میکند، زیرا مخاطب احساس این را دارد که نه تنها در حال تماشا است بلکه در حال تمرین ذهنی همراه با شرکتکنندگان است. این بعد مشارکتی، از دل ویژگیهای ذاتی پانتومیم نشأت گرفته و کلید ماندگاری برنامه در ذهن مخاطب است.
استقبال از «پانتولیگ» تا جایی که آن را به تولید برای فصل پنجم رسانده است، تأکید میکند که فرمتهای تلویزیونی موفق آینده، باید ترکیبی از اصالت هنر و ساختار رقابتی امروزی باشند. این برنامه به شکلی موفق نشان داد که چگونه میتوان یک هنر غیرکلامی را به یک محصول پربیننده تبدیل کرد؛ محصولی که همزمان جنبههای فرهنگی، مهارتی و سرگرمی را پوشش میدهد و برای حفظ ریتم، دائما به نوآوریهای فنی و محتوایی متوسل میشود. بنابراین باید گفت «پانتولیگ» فقط یک مسابقه استودیویی نیست، بلکه نشانهای از رویکرد نوگرایانه تلویزیون در مواجهه با فرم مسابقهسازی است.
شبکه سه با این برنامه نشان داده که میتوان در چهارچوب رسانه ملی، رقابت، هیجان، و یادگیری را در کنار هم به نمایش گذاشت، بیآنکه از ارزشهای فرهنگی و اجتماعی فاصله گرفت. چنین رویکردی میتواند مقدمهای برای نسل تازهای از برنامههای رقابتی در رسانه ملی باشد که با دانش مخاطب امروز، زبان تازه ارتباط و سرگرمی را میآموزند.
فاطمه سلمانی-خبرنگار*
انتهای پیام/
نظر شما