به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، علوم میانرشتهای با هدف پاسخگویی به مسائل روز جهان ایجاد شدند و به سرعت در مجامع علمی راه یافتند؛ اما این رشتهها با وجود محبوبیت در ایران با چالشهایی بر سر راه دانشجویان و استادان همراه است. کارشناسان معتقدند هرچند این رشتهها در تمامی علوم پایه، مهندسی و انسانی مطرح هستند اما به دلیل وسعت حوزه علوم انسانی در شناخت انسان و مسائل او، علوم میانرشتهای در علوم انسانی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
در این راستا، ایسکانیوز در نظر دارد اهداف و چیستی علوم میانرشتهای را در حوزههای مختلف علمی در پروندهای با نام «فرصتها و چالشهای علوم میانرشتهای» بررسی کرده و با طرح چالشهای این رشتهها به راهکارهایی برای پیشرفت این علوم دست یابد.
محسن نظرزاده دکترای مدیریت آموزش عالی و عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر در گفتوگو با ایسکانیوز درباره جایگاه علوم میانرشتهای گفت: جهان پیچیده امروز مدام در حال تغییر است و مشکلات این جهان را تنها یک رشته محض نمیتواند حل کند، به همین دلیل لازم است در راستای پاسخگویی به مسائل روز جهان از علوم مختلف استفاده شود.
وی در تعریف علوم میانرشتهای و ضرورت ایجاد آنها گفت: علوم میانرشتهای رویکردی جدید در پژوهشهای علمی است که هدف آن ایجاد یکپارچگی در علوم مختلف در راستای حل یک مسئله است. به عبارت دیگر، میانرشتهایها یک مسئله یا مشکل را از دیدگاه رشتههای مختلف مورد بررسی قرار میدهند و نگاه هر رشته به آن مسئله را بررسی میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر با بیان این که برخی گمان میکنند هدف از علوم میانرشتهای از بین بردن رشتهها و جایگزینی آنها با میانرشتهایها است، گفت: این تصور درست نیست و هدف علوم میانرشتهای استفاده از اصول و قواعد رشتهها برای رسیدن به دیدگاهی جامع و یکپارچه در راستای حل مسئله است. به همین دلیل اصول و قواعد رشتهها در علوم میانرشتهای نقض نمیشود.
وی با اشاره به این که نظامهای آموزش عالی، دانش را جریانی سیال و پویا تعریف میکنند، افزود: دانش جریانی سیال و پویا است به طوری که نمیتوان گفت این رشته خاص علمی جامع و مانع است و نیازی به رشتههای دیگر ندارد. پیوند موضوعات، نیازمند تلفیق و یکپارچگی در علوم مختلف است تا شکاف نظری و روش شناختی در علوم رشتهای از طریق علوم میانرشتهای از بین برود.
این دکترای مدیریت آموزش عالی به جایگاه علوم میانرشتهای در دنیا اشاره کرد و گفت: اکنون بیشتر دانشگاههای بزرگ دنیا به سمت علوم میانرشتهای گرایش پیدا کردهاند چرا که رشتههای محض یا تخصصی واقعیتهای موجود در جهان پیرامون را به صورت چندپاره یا پراکنده میبینند. مانند تمثیلی که مولانا در مورد افرادی مطرح میکند که در اتاقی تاریک با یک فیل مواجه میشوند. یکی میگوید بادبزن است چرا که گوش فیل را لمس میکند و دیگری میگوید ستون است چرا که پای فیل را لمس میکند. رشتههای تخصصی هم نگاهی پاره و پراکنده نسبت به واقعیتهای موجود دارند.
وی با بیان این که نخستینبار موضوع میانرشتهایها در آزمایشگاههای تحقیقاتی و صنعتی مطرح شد، گفت: زمانی که تنها یک علم برای حل مسائل کافی نباشد و لازم باشد از علوم مختلف استفاده شود، پای علوم میانرشتهای به میان میآید. میانرشتهای اصطلاحی غالب است اما در کتابها و متون مختلف انواع مختلفی برای آن در نظر گرفته میشود مانند چندرشتهای و فرارشتهای.
تفاوت چندرشتهایها، میانرشتهایها و فرارشتهایها
نظرزاده درباره تفاوت چندرشتهایها، میانرشتهایها و فرارشتهایها گفت: میانرشتهایها همراه با نوعی وحدت و یکپارچگی در راستای حل یک مسئله هستند اما در چندرشتهایها ادغام و یکپارچگی اتفاق نمیافتد. به طوری که متخصصان رشتههای مختلف مانند روانشناسی، جامعهشناسی، علوم اعصاب در حالیکه مرزهای رشتهها مشخص است و رشتهها کاملا تفکیک شده هستند بر اساس رشته خودشان در یک پروژه تحقیقاتی با هم کار میکنند.
وی در تعریف فرارشتهایها گفت: فرارشتهایها هم نوعی از میانرشتهایها هستند که به معنای تلفیق چند رشته برای حل مسئله همراه با تولید دانشی جدید است. به عبارت دیگر، در فرارشتهایها مرزهای موجود بین رشتهها از میان برداشته میشود و گفتمانی بین رشتهها شکل میگیرد که نتیجه آن ایجاد دانشی جدید است. این رشتهها حدود ۳۰ سال پیش از سوی جو مورن نویسنده کتاب « میانرشتگی » در دنیا مطرح شد.
جایگاه علوم میانرشتهای در علوم انسانی
عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر با بیان این که میانرشتهایها در همه علوم وجود دارند اما ضرورت آنها در علوم انسانی پررنگتر است، افزود: انسان دارای ابعاد مختلف اخلاقی، حقوقی، سیاسی و .. است و همه این ابعاد به هم پیوند خوردهاند. به همین دلیل یک دانش نمیتواند ادعا کند که به صورت جامع و مانع اوصاف چندوجهی انسانی را بررسی میکند. به عبارت دیگر، به دلیل پیوستگی وجوه مختلف انسان، تخصصگرایی نمیتواند مشکلی را حل کند.
وی با اشاره به این که وظیفه علوم انسانی شناخت انسان و مسائل او است، ادامه داد: علوم میانرشتهای از روشهای علوم مختلف بهره میبرند تا به حل مسئله برسند. به همین دلیل علوم میانرشتهای در علوم انسانی برجسته شده است وگرنه در تمامی علوم چه فنی مهندسی و چه علوم پایه میانرشتهایها مطرح هستند.
نظرزاده به علوم شناختی به عنوان یک علم میانرشتهایهایی اشاره کرد و گفت: علوم شناختی شامل رشتههایی مانند فلسفه، علوم اعصاب، روانشناسی، علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی است. روشهای موجود در هر یک از این علوم برای حل یک مسئله شناختی با هم ترکیب میشوند.
وی با تصریح بر این که ایران هم در چند سال اخیر به علوم میانرشتهای توجه بیشتری کرده است، گفت: آمارهای مرکز تحقیقات سیاستگذاری علمی کشور پیرامون رشد علمی در علوم مختلف نشان میدهد که وضعیت تولید علم بالاخص در علوم انسانی و اجتماعی رضایتبخش نیست. به همین دلیل لازم است به علوم میانرشتهای توجه بیشتری شود.
این دکترای مدیریت آموزش عالیجایگاه ایران در علوم انسانی را عقبتر از سایر کشورهای منطقه ارزیابی کرد و گفت: مقایسه ایران با چند کشور رقیب در منطقه نشان میدهد که در رشتههای علوم انسانی و اجتماعی از کشورهایی مانند عربستان، ترکیه و مصر عقبتر است. راهکار برونرفت از این وضعیت حرکت به سوی علوم میانرشتهای بر اساس نقشه جامع علمی کشور و سند ۱۴۰۴ است. این حرکت سبب رشد و تحول در علوم انسانی خواهد شد.
چالشهای علوم میانرشتهها در ایران
وی چالشهای علوم میانرشتهای را به سه حوزه دانشجویی، استادان و تولید محتوا تقسیم کرد و ادامه داد: این چالشها سبب شده کشور نتواند از همه ظرفیت این رشتهها در راستای اهداف خود استفاده کند. در بخش دانشجویی بسیاری از داوطلبان با این رشتهها آشنایی ندارند چرا که مراکزی برای آگاهیبخشی در زمینه میانرشتهایها وجود ندارد. همچنین آینده کاری این رشتهها به دلیل تازگی مبهم است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر با بیان این که علوم میانرشتهای به درستی در ایران جا نیفتادهاند، گفت: این علوم «نظر و عمل» را تلفیق میکنند. همانطور که بیان شد هدف علوم میانرشتهای حذف رشتهها نیست بلکه میانرشتهایها از رشتهها برای حل مسائل کمک میگیرند.
وی تولید محتوا برای علوم میانرشتهای را از دیگر چالشهای این رشتهها دانست و افزود: تولید محتوا نیازمند استادانی است که تخصص میانرشتهای داشته باشند اما تخصص استادان رشتهای است. تنها افراد معدودی هستند که در زمینه میانرشتهایها تخصص دارند، آنها هم از طریق کارهای پژوهشی به این تخصص دست یافتهاند.
نظرزاده به نبود رویکرد مناسب در حوزه میانرشتهایها اشاره کرد و با ذکر مثالی گفت: در رشته فلسفه علم پاسخ به این سوالات مبهم است که چه مقدار از محتوا باید فلسفی باشد؟ چه مقدار علمی باشد؟ و کجاها باید تلفیق صورت بگیرد؟
وی در پایان با اشاره به این که تدریس میانرشتهایها تاثیری بر ارتقای استادان ندارد، گفت: به همین دلیل انگیزه استاد برای ورود به آنها کم میشود. ارتقای استادان در ایران تنها برای تدریس دروسی در نظر گرفته میشود که تخصص استاد است. به همین دلیل اگر استادی برای تدریس در یک رشته میانرشتهای دعوت شود، ضریب ارتقایی شایسته برای آن تدریس در نظر گرفته نمیشود.
انتهای پیام/
نظر شما