به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، ابراهیم حسنبیگی، نویسنده نام آشنایی است که آثار بسیاری در حوزههای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس از خود به جا گذاشته است و «پایان»، «سالهای بنفش»، «معمای مسیح» و «ریشه در اعماق» از جمله مهمترین آثار وی شناخته میشود. در پی سلسله گفتوگوهای «جای خالی دغدغههای مردم در ادبیات» سراغ این نویسنده موفق و دغدغهمند رفتیم که این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
*در داستانی ماجرایی شبیه به ماجرای طبری را نوشته بودم
حسنبیگی درخصوص اینکه چرا امروزه نویسندگان کمتر از مسائل اجتماعی و معضلات کف جامعه مینویسند گفت: همه ما نویسندهها کمابیش در حوزه مسائل اجتماعی و حمایت از مشکلات معیشتی مردم داستانهایی نوشتیم. بنده پنج،شش سال پیش در رمان «پایان» بسیاری از معضلات اقتصادی مانند اختلاس که مانند داستان آقای طبری مطرح میشود را نوشته بودم. اما چیزی که کمتر به چشم میآید این است که برخورد شعاری و مطبوعاتی در خصوص این موضوعات مطابق میل و سلیقه نویسندگان نیست. یعنی مایل نیستند مسائلی که به وفور در فضای مجازی مطرح میشود را به صورت داستان بنویسند. مگر اینکه بعد انسانی و اجتماعی به آن موضوع بدهند و دردمندی تودههای مردم را از آنچه به عنوان ظلم، فاصله طبقاتی یا اجتماعی مطرح میشود را به تصویر بکشند. این شرایط اقتصادی بحرانی که امروز با آن مواجه هستیم بعدها بهتر در آثار و داستانها روایت میشود.
*نویسندگان دچار خودسانسوریاند
حسنبیگی در پاسخ به این موضوع که نویسندگان با سکوت در برابر مسائل اجتماعی به سمت محافظهکاری گرایش دارند، افزود: میتوان به این کار محافظه کاری هم گفت. دلیل این امر هم این است که نویسندگان نگاه صبورانهتری نسبت به این مسائل دارند. هرچند خودشان هم از اقشار سطح پایین و کف جامعه هستند و با آنان نیز مانند طبقه کارگر و کارمند برخورد میشود؛ اما نویسنده چون باید ریشهای این مسائل را بررسی کند و در رمان و داستان خود آن را مطرح کند، نگاه سطحی و گذرا به این مسائل ندارد. امروز پرداختن به ریشه، کار بسیار سختی است. نویسندگان به نوعی دچار خودسانسوری هستند. یعنی نمیتوانند خیلی وارد اتفاقاتی شوند که تصمیمات مسئولان رده بالای کشور میگیرند. البته بسیاری از مشکلات هم در اثر نگرفتن تصمیم درست پیش آمده است.
حسنبیگی افزود: من در رمان «پایان» به ریشههای معضلات قضایی که در دادگاه وجود دارد و مانند ماجرای طبری و دارو دستهاش بود، پرداختم. البته این پرداختن و داستان پردازی با احتیاط زیادی صورت گرفت. طبری آدمی بود که میتوانست به مجازات اعمالش برسد اما بهخاطر سهلانگاریهایی که دستگاههای قضایی یا دولتی داشتند این اتفاق نیفتاد. خب این مسائل باید در داستان ها مطرح شود اما از آنجایی که نویسندگان از جمله خود من دچار خودسانسوری هستیم نمیتوانیم خیلی راحت به این مسائل بپردازیم.
*هرچیزی نمیتواند اجازه انتشار پیدا کند
وی درخصوص اینکه صدور مجوز برای چنین موضوعاتی توسط وزارت ارشاد با چه مشکلاتی همراه خواهد بود گفت: صددرصد گرفتن مجوز برای چنین داستانهایی سختیهایی خودش را دارد. ما چون سازوکار ممیزی را میدانیم، پیشبینی میکنیم که مثلا این نوشته نمیتواند از سد ممیزی عبور کند. با یک نگاهی که به مطبوعات و آثار مکتوب داشته باشیم میفهمیم که هرچیزی نمیتواند به راحتی اجازه انتشار پیدا کند؛ چون ریشه بسیاری از این موارد به خط قرمزهای نظام میرسد و اجازه تجزیه تحلیلها داده نمیشود.
*زیرسوال بردن نظام چه اشکالی دارد؟
وی تصریح کرد: وقتی در جامعهای هستیم که اظهار نظر کار دست آدم میدهد و فرد نمیتواند نظر خودش را بگوید و با او فورا برخورد قضایی میشود، نویسنده چطور حرف بزند؟ گاهی میبینیم بسیاری از افراد فقط به جرم اظهارنظر برخورد میشود. خب چه اشکالی دارد نظامی را که با خون اینهمه شهید انقلاب و دفاع مقدس به بار نشاندیم کسی زیر سوال ببرد؟ خیلی راحت میتوان گفت نه تو اشتباه میکنی و آن فرد و جمع را قانع کرد. اما الان برخوردهای قضایی و نظامی صورت میگیرد. وقتی در جامعه فلان وکیل در دفاع از فلان مجرم به زندان انداخته میشود که چرا از آن آدم دفاع کردی، پس نویسنده ها هم نمیتوانند چیزی را که فکر میکنند درست و دغدغه است را بیان کنند.
این نویسنده در پاسخ به این سوال که در بین مسائل اجتماعی از قبیل طلاق، بیکاری، فقر، دزدی، قتل و ... کدام مسئله در آثار نویسندگان بیشتر بازتاب داده شده گفت: تمام این موارد بسیار کم در آثار نویسندگان مطرح میشود. شاید من که نسبت به دیگر نویسندگان بیشتر موضوعات اجتماعی را در آثارم بازتاب دادم بیش از سه چهار مورد را بهصورت تلویحی یا مستقیم مطرح نکرده باشم. ممکن است بسیاری از نویسندگان هم این موضوعات را مطرح کرده باشند اما شاید مجوز نگرفته باشند یا اقدام به گرفتن مجوز نکرده باشند .
من رمانی داشتم به عنوان «عالیجناب شهردار» در دولت احمدی نژاد مجوز نگرفت و در دولت روحانی با چهارده، پانزده سانسور مجوز گرفت. با این حال من میترسیدم که یک حرکت خودسر مانند بیانیه یا تجمع اعتراضی باعث دردسر شود به خاطر همین مجبور شدم یک مقدمه برای آن کتاب بنویسم که برداشتهای غلط از این داستان نشود. خب بسیار دیده شده وزارت ارشاد و دولت که کار نظارت بر کتابها یا فیلم یا موسیقی را بر عهده دارند یک مجوزی بهصورت قانونی برای یک موضوعی صادر میکنند اما در فلان استان یک فردی دوست ندارد این کار را و جلوی آن را میگیرد!
*نویسندگان نباید بترسند و سکوت کنند
وی در پایان افزود: برخی معضلات و اعتراضات در جامعه مطرح میشوند که واقعا برحق هستند؛ اما به دلیل امنیتی شدن موضوع، نویسندگان نمیتوانند وارد این موضوعات شوند. مثلا موضوع اعتراضات نسبت به گرانی بنزین یکی از مسائلی بود که با برخوردهایی که نسبت به آن صورت گرفت نمیتوان چیزی راجع به آن نوشت و عدهای این اعتراضات را برنمیتابند. البته من معتقدم نویسندگان به عنوان اندیشمند جامعه نباید سکوت کنند یا بترسند. امیدوارم با شفافسازی جامعه و بالا رفتن سعه صدر مسئولان شرایط برای آزادی بیان مهیا شود.
انتهای پیام/
نظر شما