به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)- هومن جعفری؛ نخستین دشتم از جشنواره فجر، انتخاب جالبی است. زالاوا. یک ترسناک نسبتا قابل قبول که البته بعید است در گیشه بختی برای فروش داشته باشد. بیشتر تلاشی است برای معرفی دو سه چهره جذاب و جوان پسند بازیگر نقش اول فیلم شباهت خیره کننده به رامی مالک دارد و همچنین همتی برای راه انداختن چرخ کند سینمای ترسناک در ایران.
فیلم خوب شروع میشود. مشخص است که نویسندگان فیلمنامه و کارگردان، قبل از ورود به ژانر کمتر امتحان شده ترس، قواعدش را به خوبی با هم مرور کردهاند. یک محیط ایزوله شده، یک روایت مبهم از خرافه محلی که تا آخر فیلم اعتبار یا بیاعتباریاش مشخص نمیشود و قرار دادن یک آدم بدبین در رأس امور که مقابل تمام روستا قد علم میکند. پیوند زدنش با یک داستان عاشقانه و قرار دادن کل ماجرا در بستر یک چالش. چالش بین قدرت مرکزی که میکوشد از طریق ژاندارمری و سپاه بهداشت، زندگی روستانشینان را مال خود کند.
ماجرا با یک روایت مبهم آغاز میشود. با داستان حمله سالانه جنها به اهالی قبیه زالاوا و تلفاتی که میتواند به پایی قطع شده یا جانی بی جان شده منجر شود. قبیله، جن گیری دارد به نام امردان که با نمایش آیینی فوق العاده چشم نوازی، جن را در شیشه میکند و از اهالی مشتلق میگیرد. این رویه معمولی است که در زندگی این روستانشینان جاری است تا اینکه دولت مرکزی وارد میشود و در این رویه اخلال ایجاد میشود. اخلالی که باعث میشود تا ماجرا به سمت و سوی تراژدی محتوم نهایی حرکت کند.
بازیها قابل قبولند. داستان خرافه ترسناک محلی در بستر یک زیست بوم قابل اتکا مینشیند و شما را با خود به دل قصه میبرد اما از میانههای کار، داستان چسب خود را از دست میدهد. نویسندگان فیلمنامه کوشیدهاند تا داستانی ترسناک را روایت کنند و در این بین، چک لیست اتفاقات داستانهای ژانر ترس را هم مرور کردهاند اما یکی دو قلم حیاتی از دستشان در رفته. اینکه از عناصر داستان ترسناک مانند افسانه جن محلی، آدم های دفرمه شده_ صورتهای خال دار و موهای سپیده شده – قهرمان ناباور یا دیرباور و لجباز، ترس اهالی بومی از موجودی موهوم و حتی استفاده موردی از گربه سیاه – که طبق افسانه ها و باورهای اروپایی شوم است - استفاده شود، نوعی چک کردن یک لیست از قبل طراحی شده است اما داستان ترسناک نقش منفی میخواهد و موجود شرور اگر قرار هم نیست خود را نشان دهد، باید دستکم در معرض دید باشد.
شیطان مورد نظر نوینسدگان فیلمنامه یا همان جن محلی، در هیچ کجای قصه نمود ندارد و دست آخر هم مشخص نمیشود که وجود دارد یا ندارد.
با این همه، تلاش گروه سازنده را برای ورود به ژانر ترس تحسین کرد. داستان تا بسیاری از دقایق، راه را درست میرود اما در میانههای کار است که از حرکت باز میایستد. انتظار اینکه عین فیلمهای خارجی ناگهان جنی ظاهر شود و به مردم حمله کند و بعد ژاندارم با گلولههای نقرهای و صلیب آغشته به آب مقدس به آن حمله کند را نداشتیم که هیچ کدام در دنیای زالاوا جایی ندارند اما کاش با پاینی بهتر – نمیگویم شیرین تر- طرف میشدیم. آنچه دیدیم روایت ناقصی بود از تلاش برای خلق یک فیلم جذاب که البته به سرانجام نرسیده است.
انتهای پیام/
نظر شما