به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، قرار گرفتن ایران در کمربند بیابانی جهان خود یک دلیل محکم است تا مردم و مسئولان نسبت به نحوه مصرف آب در زمینههای مختلف حساس باشند و سیاستها هم در راستای کاهش تنشهای آبی تدوین شوند اما امروز شاهد آن هستیم که عملکرد فعلی براساس الگوی مصرف کشورهای پرآب است و یکی از سیاستهای دولتها در سالهای اخیر که انتقادات بسیاری را هم به همراه داشت، طرحهای انتقال آب بین حوزهای بود. الگوی غلط مصرف، رشد بیرویه کلانشهرها و عدم اعمال سیاسیتهای بازدارنده، دغدغه تامین آب شرب را مطرح کرد و مسئولان هم برای حل موضوع به مخربترین روش یعنی انتقال آب از دریاچهها و تالابها به حوزههای مختلف دست زدند که این کار بلای جان تالابها و رودخانهها شد و مشکلی بر مشکلات افزود؛ در این گزارش نگاهی داریم به بزرگترین طرحهای انتقال آب در کشور که در ادامه میخوانید.
محمود هاشمی رفسنجانی: برادرم اولین کسی بوده که ایده انتقال آب در ایران را مطرح کرد
روزنامه شرق در سال ۱۳۹۶ گفتوگویی با برادر مرحوم هاشمی رفسنجانی داشت و در این مصاحبه عنوان کرد که اولین ارائه دهنده طرح انتقال آب بین حوزهای در ایران هاشمی رفسنجانی بوده است. در این گفتوگومحمود هاشمی رفسنجانی، برادر اکبر هاشمی رفسنجانی گفته: ما ۴۰هکتار باغ پسته داریم و برادرم اولین کسی بوده که ایده انتقال آب در ایران را مطرح و از سرشاخههای اصفهان برای یزد آب منتقل کرده است.
او در ادامه اضافه کرده: « تا زمان رفتن اخوی چیزی از پروژه انتقال آب اصفهان به یزد نمانده بود. چند کیلومتر مانده بود که مسیر کامل شود. بعد دولت اصلاحات روی کار آمد و رئیس این دولت، برای افتتاح به یزد رفت. محمد ما (برادر کوچکم) معاون اجرائی رئیس دولت اصلاحات بود. در این پروژه در کنار رئیسجمهور وقت حضور داشت. نقل میکرد که وقتی در محل افتتاح پروژه حضور یافتم و قصد داشتیم مراسم افتتاح را برگزار کنیم، عده معدودی هم دست میزدند و میگفتند مخرب سازندگی اعدام باید شود. علیه آقای هاشمی شعار میدادند و معلوم نبود اینها چه کسانی بودند.»
محمود هاشمی همچنین مدعی شده طرح ایجاد کانال بین دریاچه خزر و خلیجفارس طرح بردارش نبوده بلکه طرح او این بود که از کوههای البرز آبی را که از رودخانهها به خزر میریزد، قبل از ریختن به دریا یک جا جمع کنند و از کوه، آب را به سمت تهران و ایران بازگرداند که این طرح هم اجرائی نشد.
انتقال آب خزر به سمنان همردیف با چرنوبیل
خزر یا کاسپین دریاچه بزرگی که نقش کلیدی در کشور ما دارد و خطه سرسبز شمال کشور را مدیون این موهبت الهی هستیم اما یکی از بزرگترین دست درازیها به این دریاچه طرح انتقال آب خزر به سمنان بود. طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان نخستین بار در سال ۱۳۹۱ در سفر استانی محمود احمدینژاد به سمنان مطرح و به شرکت توسعه منابع آب ایران ابلاغ شد که با واکنشهای بسیاری از سوی مردم و مسئولین استان مازندران و فعالان محیط زیست همراه بود.
در دولت حسن روحانی، وزارت نیرو پیگیر نظر کارشناسی محیطزیستیها بود و بالاخره در آذر ماه ۹۷ در جریان سفر روحانی به سمنان او خبر از اتمام کارشناسیها داد و گفت: مشکلات حل شده و دولت آمادگی دارد اگر سرمایهگذاری بخواهد وارد کار شود، امکانات لازم را برای انتقال آب در اختیارش بگذارد.
این طرح با انتقاد فعالان محیط زیست مواجه شد چراکه معتقدند از ۱۸۰ کیلومتری که بناست آب خزر به سمنان برسد، ۱۴۰ کیلومتر آن در استان مازندران واقع شدهاست؛ انتقال آب از ۱۴۰ کیلومتر از استان مازندران همانگونه که نصیر احمدی، رئیس اداره دریایی مازندران، هم تخمین زده دستکم صد هکتار از جنگلهای هیرکانی را نابود خواهد کرد؛ مگر جنگلهای هیرکانی چقدر توان دارد که از صد هکتار دیگر از آن باید چشم بپوشیم؟ حتی برآوردهای مالی نشان میداد که هزینه انجام این طرح به صرفه نیست و خسارتهای زیست محیطی که به بار میآورد بسیار بیشتر از منافع آن است.
حتی سید احمد نبوی؛ دبیرکل حزب همدلی مردم تحولخواه (همت) که سابقه مدیریت دفتر بازرسی، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیط زیست و مشاورت این سازمان را در کارنامه دارد در اظهارنظری تند این طرح را همردیف فاجعه چرنوبیل خواند و عنوان کرد: انتقال آب خزر به سمنان برای ایران از انفجار چرنوبیل شوروی سابق و یا انفجار مخازن مواد شیمیایی شرکت بوپال هند خطرناکتر است؛ اگر این طرح اجرا شد و بهدنبال آن طی یکی دو سال آینده صنایع سنگین آببر در استان سمنان به زمین نشستند بدانید که ذینفعان این صنایع آببر همان کسانی هستند که امروز با اجرای طرح انتقال آب خزر به سمنان موافقت کردهاند.
سرانجام درخرداد ۱۴۰۰عیسی کلانتری در خصوص انتقال آب دریای خزر به استان سمنان اظهار داشت که روند پروژه عظیم انتقال آب دریای خزر به استان سمنان طی یک فرآیند رفت و برگشتی ۱۰ ساله و بر اساس یک سری ضوابط محیط زیستی سختگیرانه، موفق به اخذ مجوزهای لازم از سوی سازمان حفاظت محیط زیست شد.
تامین آب تهران از منابع مازندران
خطه سرسبز شمال همچنان خواهان داشت و سرانجام مسئولان تصمیم گرفتند که برای تامین آب شرب مردم تهران و البرز سری به مازندران بزنند. نام طرح «سامانه مهار نشت آب سد لار» بود؛ طرحی که بر اساس آن قرار بر این است که مقدار آبی که از سد لار به سمت دره هراز و مازندران جاری میشود، دوباره به سمت تهران و سد لتیان بازگردانده شود. این طرح مخالفانی دارد که معتقدند اجرای آن میتواند منجر به بروز تنش آبی در دشت هراز شود اما گویا مراحل اجرایی طرح در سکوت در حال پیشرفت است.
خرداد امسال بیان جملاتی توسط شهرام عدالتی معاون سازمان برنامه و بودجه تهران در این زمینه واکنشهایی را در مازندران به دنبال داشت. او در نشست خبری رونمایی از سند آمایش تهران گفته بود: «برنامههای مؤثری برای کنترل مصرف آب در نظر گرفتیم، اما در نهایت اگر این برنامهها محقق نشود آخرین گزینه این است که برای تامین آب استان تهران به استان مازندران چنگ بیندازیم.»
البته این طرح جدید نیست و پایهگذاری آن از ده سال پیش بوده است. سال ۹۱ معاون طرح و توسعه شرکت آب منطقهای تهران به انجام مراحل اولیه شناسایی و مطالعه طرح انتقال آب از مناطق شمالی البرز به مناطق جنوبی البرز یا سامانه انتقال آب از ارتفاعات تنکابن، اشاره و اظهار کرد: یکی از نیازهای مناطق جنوبی البرز تامین بیش از ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب برای مصارف شرب و کشاورزی است که در سالهای آینده با آن روبرو خواهد شد.
محمدرضا بختیاری مطالعه و طراحی پروژه انتقال آب از ارتفاعات تنکابن را مهم و حیاتی توصیف کرد و گفت: این طرح از میزان آب مازاد در مناطق شمالی البرز و با در نظر گرفتن حقابههای زیست محیطی در حال طرح ریزی است تا علاوه بر تامین آب مورد نیاز استانهای تهران، البرز و قزوین به انتقال و تامین آب مورد نیاز استان مازندران نیز کمک کند.
دست درازی هفت استان به خلیج فارس
خلیج فارس دیگر منابع مهم آبی کشور از این پروژهها بیبهره نبود و اسفند ۹۹ بهرهبرداری از طرح ملی انتقال آب از خلیجفارس و دریای عمان به هفت استان واقع در فلات مرکزی و شرق کشور با دستور رییس جمهوری و با سرمایه گذاری ۱۲۸ هزار میلیارد تومان کلید خورد. بر اساس این طرح با تکمیل سه خط پروژه مهم و ملی انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران، در مجموع ۵۵۰ میلیون متر مکعب آب شیرین از خلیجفارس به فلات مرکزی ایران منتقل میشود.
بخشی از این پروژه انتقال آب به اصفهان بود اما این انتقال آب برای کمک به صنایع انجام شد و دست زاینده رود خالی ماند. بر اساس مجوزی که وزارت نیرو صادر کرده است استان اصفهان میتواند سالانه ۳۷۵ میلیون مترمکعب از خلیج فارس یا دریای عمان منتقل کند که این حجم آب معادل ۱۲۵ میلیون مترمکعب آب نمک زدایی شده در سال است و حجم زیادی از آب برداشت شده پس از نمک زدایی به صورت پساب به دریا برمیگردد، در مجموع میتوان در نهایت ۱۵۰ میلیون مترمکعب آب شیرین را در مسافت حدود ۹۱۰ کیلومتر به اصفهان انتقال داد. اسفندیار امینی دبیر اجرایی نظام صنفی کشاورزان اصفهان درباره طرح انتقال آب از خلیج فارس به این استان، میگوید: اگر آبی منتقل میشود برای مصارف جدیدی است که تعریف کردند و برای جبران بارگذاریهای قبلی بر حوضه زاینده رود نیست.
خشک شدن تالابها تبعات طرحهای انتقال آب
یکی از تبعات زیست محیطی که کارشناسان برای طرحهای انتقال آب بین حوزهای پیش بینی میکنند، خشک شدن تالابها است که با خشک شدن آنها کانون و بستر گرد و غبار ایجاد میشود که آسیبهای زیادی به حاصلخیری زمینها و هوای شهرها میزند، تاثیر منفی بر زندگی انسانها میگذارد و صنایع را هم با مشکلاتی مواجه میکند.
هامون یکی از قربانیان این طرحها است. دریاچه و تالاب بینالمللی هامون، سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریاچه خزر و ارومیه، هفتمین تالاب بینالمللی جهان و یکی از ذخیرهگاههای زیستکره در ایران است. دریاچه و تالاب هامون در استان سیستان و بلوچستان واقع شدهاند با وجود انعقاد این قرارداد، از سالهای پایانی دهه ۱۳۷۰ و همزمان با کاهش بارشها و خشکسالی، میزان ورودی آب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون مرتباً کاهش یافت. پمپاژ و انتقال آب هامون توسط خط لوله به زاهدان و انتقال و ذخیره آب در چاه نیمهها زابل و همچنین استفاده از حقابه هامون جهت کشاورزی در زابل از دلایل اصلی خشک شدن هامون هستند.
کسانی فکر میکنند که خداوند تمام ابرهای جهان را میخواهد بر سر ایران بباراند
محمد الموتی؛ فعال محیط زیست هم در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز در این باره گفت: کسانی فکر میکنند که خداوند تمام ابرهای جهان را میخواهد بر سر ایران بباراند و اینجا دچار کمبود آب نمیشود. اینها فریاد بر میآورند که ما شروع به کشاورزی کنیم و غذای ۲۰۰ میلیون نفر را هم میتوانیم تامین کنیم. این بزرگترین خطایی است که اتفاق میافتد. سد سازی و انتقال آبهای بین حوزهای ویرانگر به دنبال این تفکر اتفاق میافتد و اصلاح در امور شکل نمیگیرد. صنایع در جای نادرست خود بارگزاری میشوند و آب دیوانهواری مصرف میکنند. آب شرب توسط مردم به طرز غیرمسئولانهای مصرف میشود و شبکه آبرسانی ما به دلیل فرسودگی درصدی از آب هدر میرود.
او ادامه داد: دولتها در سالهای گذشته سهلانگاری کردهاند و با آبفروشی فخرفروشی کردند. آنها با هدر دادن آب بزرگ بودن خود را نشان دادند. مملکت به سمت حقارت تاریخی پیش میرود و ما برای بر هر چیزی باید به همسایههای شمالی التماس کنیم. دولت باید در مرحله اول برای کاهش ۳۰ درصد آب در کشاورزی حتی با درنظر گرفتن برنامههای گسترده برای کشاورزان برنامه داشته باشد. هزینه این کار از هزینهای که باید در سالهای آینده برای جبران خشکسالی پرداخت کند، کمتر است.
انتهای پیام/
نظر شما