رسانههای دانشگاهی، زمانی تنها بازتابی از رویدادهای جاری در میان حصارهای دانشگاه بودند. اما به گسترش آموزش عالی در کشور، نقش این رسانهها فراتر از گذشته، به عرصه کنشگری اجتماعی نیز سوق یافته و دانشگاه مخاطبان جدیدی را فراروی خود میبیند که باید نسبت به نیازهای علمی و فرهنگی آنان در قالب رسانه، پاسخگو باشد. در این میان دانشگاه آزاد اسلامی به گفته رئیس این دانشگاه به عنوان «دانشگاهی مردممحور و اجتماعی» دارای طیف وسیعی از رسانههای مکتوب و آنلاین است که با مخاطبان دانشگاهی و فرادانشگاهی تعامل پیوستهای دارند. اصغر عالمیان با سابقه خبرنگاری از دهه ۷۰ و عضویت در هیأت علمی گروه حقوق، از سال ۱۳۹۲ مدیریت ادارهکل روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان را برعهده داشته است. وی به ایسکانیوز از مسیر تبدیل شدن به یک خبرنگار متعهد و متخصص میگوید و برای خبرنگار، جایگاه وکالت از حقوق ملت را متصور است. رئیس دانشکده حکمرانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان، ظهور فضای مجازی را با تقسیم شدن بار مسئولیت روشنگری در جامعه همراه دانسته و رسالت رسانههای دانشگاهی را در کنار هدایت جامعه و تربیت جوان، «کنشگری مُصلحانه» میداند. مشروح گفتوگوی تفصیلی گروه جامعه ایسکانیوز از اصفهان با اصغر عالمیان را در ادامه میخوانید.
در ابتدا قدری از خودتان برای مخاطبان بگویید؛ کار در رسانه را از چه سالی شروع کردید؟ چهطور به فضای رسانه علاقهمند شدید؟
برای من، کار در رسانه و علاقه به کار خبری از همان دوران فعالیتهای تشکیلاتی و سیاسی در دوره دانشجویی آغاز شد. البته من در دوره دبیرستان نیز هر روز ۲-۳ عنوان از روزنامههای سراسری را خریداری میکردم و اهل مطالعه روزنامهها و بررسی اخبار بودم. مجلات مختلفی را هم مطالعه میکردم. هر کجا هم که امکان خرید نداشتم، به کتابخانههای سطح شهر مراجعه میکردم.
ما از سال ۱۳۷۷ در بسیج دانشجویی، انتشار نشریات مختلفی را مدیریت میکردیم و بعد در سال ۱۳۷۸ در دوره ویژهای که از طرف سازمان بسیج دانشجویی برگزار شد، تحت تعلیم استاد قندی پدر علم روزنامهنگاری ایران و اساتید برجستهای از روزنامهها و مجلات معتبر کشور قرار گرفتیم. طی کردن دورههای ویژه خبرنگاری، کمکم راه را برای من به سمت انجام فعالیت حرفهای در این حوزه باز کرد.
چه شد که به کار در رسانههای دانشگاهی گرایش پیدا کردید؟
حضور در جایگاه مدیرکل روابط عمومی به عنوان رسانه رسمی دانشگاه، حسب علایق شخصی که پیشتر به آن اشاره کردم و از طرفی به دلیل نیازی بود که در سال ۱۳۹۲ ریاست وقت دانشگاه پروفسور احمدعلی فروغی اعلام فرمودند و از من خواستند که در حوزه روابط عمومی به دانشگاه کمک کنم.
سوژههای دانشگاهی و فضای کار در دانشگاه چه تمایزی با رسانههای عمومی دارد؟
دانشگاه تابلوی راهنمای جامعه است؛ این تابلوی راهنما باید برای تمام اقشار فعال جامعه، نمایانگر راه صحیح از راه غلط با زبان علم و فرهنگ باشد. لذا ما در چنین موقعیتی باید در تمام ابعاد زیست اجتماعی، رسالت هدایتگری و راهنمایی خود را با مختصات خاص علمی و فرهنگی که دانشگاه از آن برخوردار است به درستی انجام دهیم. تفاوت کار در رسانههای دانشگاهی و عمومی نیز به همین نکته بازمیگردد.
چه سختیها یا حساسیتهایی در خصوص کار کردن در یک رسانه دانشگاهی وجود دارد که در سایر رسانهها به چشم نمیخورد؟
فعالیت در رسانههای فعال در دانشگاه اعم از نشریات دانشجویی، مجلات زیر نظر اساتید و اعضای هیأت علمی، خبرگزاریها و همچنین پایگاههای اطلاعرسانی، نسبت به رسانههای غیردانشگاهی به این دلیل که در حال تربیت جامعه و پرورش نسل آتی مدیران کشور هستند، حساسیت خاص خود را دارد. این رسانهها باید بتوانند به خوبی تبیینکننده یک جامعه موفق و آرمانی باشند و قطعاً نمیتوانند به پوشش مسائل جاری و روزمره اکتفا کنند؛ این در حالیست که رسانههای عمومی، غالباً پوشش و تحلیل مسائل روز و نیازها و چالشهای جاری را بر عهده دارند. اما نگاه رسانههای درون دانشگاهی باید به تربیت مدیران و آیندهسازان برای سالهای آتی و همچنین کنشگری مُصلحانه معطوف باشد.
رسانههای تخصصی دانشگاهی در کشور برای رسیدن به نقطه ایدهآل باید چه فرآیندی را طی کنند؟
رسانههای دانشجویی و دانشگاهی و کانالها یا گروههای پیامرسان در فضای مجازی باید هدف خود را به خوبی بشناسند؛ وقتی هدفگذاری به خوبی انجام شود باید بر مبنای آن حرکت کرده و هیچگاه نباید افق اصلی خود و رسالتی که در برابر جامعه دارند را فراموش کنند. بنابراین من فکر میکنم باید هر رسانه رسمی، کانال پیامرسان یا نشریه دانشجویی اتاق فکر داشته باشد و در این اتاق فکر، هدفگذاری کنند و راهبرد رسیدن به هدفهایشان را طراحی کنند.
وضعیت امروز رسانههای دانشجویی از دید شما چگونه است؟
تحولات نشریات از دهه ۵۰ به اینسو بسیار چشمگیر است و با گذشته قابلمقایسه نیست. با این وجود، تصور میکنم موضوعات و آنچه را که امروز در رسانههای دانشجویی و مکتوب میبینم –چه در بحث کیفیت مطالب، تنوع موضوعات و نگاه هوشیارانه به مسائل- نسبت به اوایل دهه ۷۰ که ما دانشجو بودیم، در سالهای اخیر کمی سطحیتر شده و این مسأله میتواند بسیار آسیبزا باشد. امروزه فضای مجازی و پیامرسانها، سرگرمیهای گذرا و سطحی را برای اغلب مخاطبان ایجاد کردهاند و در نتیجه مخاطب کمتر به بررسی عمیق موضوعاتِ اساسی در کشور میپردازند. به بیان رهبر معظم انقلاب، دانشجو باید تحلیل سیاسی داشته باشد، مسائل را به خوبی بررسی کند و دیدگاه خود را در یک فضای آزاد با مطالعه و نگاه بسیار عمیق بیان کند. گرایش جریانات دانشجویی به طرح مسائل سطحی و گذرا نمیتواند برای ادارهکنندگان آینده کشور، افق مطلوبی را ترسیم کند.
ظهور فضای مجازی و گسترش دسترسی به اینترنت و خلق مفاهیمی مثل شهروند-خبرنگار چه اثری بر رسانههای دانشگاهی داشته است؟
رسانههایی مثل روزنامهها و پایگاههای خبری، حنجره جامعه و صدای رسای مردم هستند؛ لذا باید حقایق را به خوبی از زبان مردم بیان کنند. یک رسانه هوشیار، بیدار و فعال -به عنوان مدافع حقوق مردم- مطالبی را بیان میکند که ممکن است باعث موضعگیری، پیگرد و فشارهای مختلفی شود؛ بنابراین کسی که در این مسیر قرار میگیرد تمام خطرات و هزینهها را شناخته و به جان میخرد و چارهای هم نیست. زیرا از زمانی که مفهومی به نام رسانه در جامعه بشری به وجود آمده، وضع به همین ترتیب بوده و دفاع از حقوق عمومی در جامعه هزینههایی داشته است.
ظهور فضای مجازی و به وجود آمدن مفاهیمی مثل شهروند-خبرنگار به دلیل هرچه شفافتر کردن جامعه و خلق مفاهیمی مانند حکمرانی شیشهای، موجب شده رسانههای غیررسمی آنچنان گسترش یابد که بار مسئولیت روشنگری در جامعه تقسیم شده و در نتیجه هزینه روشنگری نیز به ازای هر شهروند کاهش یافته است. البته گسترش رسانههای غیررسمی، به رشد شبهاطلاعات و انتشار غیرحرفهای اخبار نیز انجامیده است. این فضای جدید در حوزه رسانه، با تمام محاسن و چالشها، در رسانههای دانشگاهی نیز به چشم میخورد.
مهمترین آسیبهای رسانههای دانشجویی و دانشگاهی میتواند چه مواردی باشد؟
یکی از مؤلفههای اصلی نظام سیاسی مبتنی بر جمهوریت، حق بر آزادی بیان است. تجلی آزادی بیان مردم در نظامهای جمهوری نیز رسانهها هستند. البته خود مردم هم میتوانند از حق عمومی تجمع، تحصن و تظاهرات با شرایطی که در قانون اساسی مشخص شده استفاده کرده و در قالب دموکراسی مستقیم، صدای خود را به گوش حاکمان برسانند. ولی استفاده از آزادی بیان در این قالب، بهطور مستمر قابل انجام نیست. در حالی که رسانهها میتوانند آزادی بیان را مستمراً استفاده و نهادینه کرده و حقوق مردم را مطالبه کنند.
البته مطالبهگری حق باید با توجه به اصل عدالت و صداقت باشد. بعضی اوقات میبینیم که اقلیتی از رسانهها -خصوصاً خارج از مرزهای جمهوری اسلامی- مسائلی را مطرح میکنند که نه تنها پیگیری حق جامعه نیست، بلکه نقطه مقابل حق مردم است. به نظرم یک رسانه دانشجویی و دانشگاهی باید توجه داشته باشد که از مطالبات و نیازهای واقعی جامعه دور نشود و در فضایی که بعضی رسانههای پارسیزبان برونمرزی در آن گرفتار شدهاند قرار نگیرد. اگر جز این باشد، رسانه نمیتواند به اهداف واقعی خود برای هدایتگری مُصلحانه دست یابد.
از رسانه به عنوان رکن چهارم دموکراسی نامبرده میشود. با این وجود چرا در بسیاری از کشورها، اهالی رسانه نتوانستهاند جایگاهی که واقعاً باید از آن برخوردار باشند را به دست آورند؟ کمتوجهی به رسانه توسط برخی از مدیران و مسئولان از کجا نشأت میگیرد؟
مردمسالاری بدون حق بر آزادی بیان، قابل تحقق نیست. نگاه پدرسالارانه به رسانه و بریدن صدای آن، در شأن و منزلت نظامهای مردمی نمیباشد. البته هیچ رسانهای هم حق توهین، دروغگویی، افترا، تشویش اذهان و قلب واقعیت را ندارد و اینها از قداست قلم به دور است. اما استیلای حاکمانه و مقتدرانه بر رسانه، در درازمدت مردمسالاری را از بین خواهد برد.
به عنوان یک استاد حقوق عمومی در دانشگاه، راهحل این چالشها را چه میدانید؟
خبرنگاری در جایگاه خود شغل مقدسی است؛ از این جهت که خبرنگار همانطور که پیشتر بیان کردم، وکیل حقوق مردم است. این رسالت اهمیت بسیار زیادی دارد؛ خبرنگار مانند یک سرباز جان بر کف است که در راه دفاع از جامعه بهجای اسلحه، قلم در دست دارد. باید توجه داشت که در حقوق عمومی، ابزارهای رسانهای به عنوان مهمترین شیوه اعمال حکمرانی اقناعی مورد توجه قرار گرفتهاند؛ لذا ما باید از ظرفیتهای رسانه برای مدیریت افکار عمومی استفاده کنیم و نگذاریم فضای فکری جامعه توسط رسانههای بیگانهای که عُلقهای به منافع ایران و ایرانیان ندارند مدیریت شود. این نکته بر حساسیت کار در رسانهها به دلیل بار سنگینی که بر دوش دارند میافزاید. به نظرم وجود یک تعامل دوجانبه میان اهالی رسانهها و متولیان این حوزه، میتواند به حل چالشهای موجود کمک کند تا هم خبرنگاران به رسالت خود به خوبی عمل کنند و هم حکمرانی اقناعی مدنظر کارگزاران مورد توجه باشد.
تکلیف جوان ایرانی علاقهمند به فضای رسانه با وجود مشکلات و البته جذابیتهای موجود در عرصه خبرنگاری چیست؟ باید عطای این حرفه را به لقایش ببخشد، یا با وجود همه مشکلات تصمیم بگیرد در این مسیر باقی بماند؟
قطعاً کار در رسانه دشواریهای خاص خود را دارد؛ اما برای جوانانی که دغدغه جامعه را داشته باشند و بخواهند از راه کنشگری اجتماعی به کشورمان خدمت کنند، به نظر من رسانه اثرگذارترین فضا است و هنگامی که خبرنگار ثمره تلاشهایش را با رقم خوردن تغییرات اجتماعی یا فرهنگی و غیره میچشد، تمام آن خستگیها به حس رضایت و آرامش مبدل میشود. به اهالی جوانِ رسانه توصیه میکنم که با فنون و مهارتهای این رشته بر اساس مدلهای پیشرفته علم خبرنگاری در دنیا آشنا شده و مبانی اقناع افکار عمومی را بیاموزند. خبرنگار وظیفه حساس و بسیار سنگینی بر عهده دارد؛ چهبسا یک خبر خوب بتواند بهجای دهها لشکر نظامی تحول بیافریند و جنگها را بهسوی صلح هدایت کند. کما اینکه عکس این مسأله هم صادق است و گاهی یک خبر مغرضانه و منفی میتواند یک شهر و کشور را به آشوب کشانده و روان جامعه را بر هم بریزد. بنابراین خبرنگار متعهد و مردمی وظیفه بسیار مهمی دارد و اگر بتواند رسالت خود را به درستی به سرانجام برساند، قطعاً تحمل دشواریهای این حرفه، ارزشش را خواهد داشت.
بهعنوان پرسش آخر، چه توصیهای خطاب به خبرنگاران جوانی که به تازگی قدم در این راه گذاشتهاند دارید؟
خبرنگار آگاه، فعال و مسئولیتشناس، به خوبی جامعه و تاریخِ ملتی را که برای آن در سنگر رسانه سربازی میکند، میشناسد. اگر خبرنگار جوان بتواند با مطالعه مستمر و منظم بر مؤلفههای فرهنگ، اقتصاد، تاریخ و سیاست کشور خود تسلط یابد، آنگاه میتواند از حقوق مردم در ابعاد مختلف صیانت کند. به خبرنگاران جوان توصیه میکنم از مطالعه دست نکشند و همواره نیز نسبت به دانشِ روزِ دنیا در فضای رسانهای مجهز و مسلط باشند.
خبرنگار: سارا سکوت
انتهای پیام/
نظر شما