به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، بیش از دو سال است که طالبان حکومت را در افغانستان به دست گرفته و همانطور که پیشبینی میشد، عدم آشنایی این گروه با حکمرانی مدرن و البته برخی تفکرات افراطی موجب بروز چالشهایی هم در سطح داخلی و هم خارجی شده است. بالتبع، جمهوری اسلامی ایران و دیگر همسایگان امارت اسلامی به دلیل هم مرز بودن با اافغانستان بیش از سایر کشورها با چالشهای مذکور مواجه هستند. درگیریهای با نیروهای طالبان در نقاط مرزی، مسئله حقآبه و آخرین مورد آن دستگیری خبرنگار ایرانی در افغانستان نمونههایی از مشکلات جمهوری اسلامی با امارت اسلامی هستند. به منظور بررسی آخرین تحولات همسایه شرقی، گفتگویی با دکتر اسماعیل باقری –کارشناس مسائل افغانستان- انجام شد.
بیشتر بخوانید:
بازی آمریکا با طالبان و کشورهای منطقه / مذاکرات دوحه تداوم سیاست چماق و هویج واشنگتن برای امارت اسلامی
متن کامل گفتگو بدین شرح است:
- تحلیل شما در مورد بازداشت خبرنگار تسنیم چیست و فکر میکنید چرا طالبان چنین برخوردهایی با خبرنگاران انجام میدهد؟
در مورد بازداشت محمد حسین ولایتی خبرنگار خبرگزاری تسنیم، مقامهای طالبان جزئیاتی ارائه نکردهاند و در رسانههای داخلی، تنها بازداشت وی منعکس شد. اما مطالبی که گاها از سوی برخی عنوان شد که وی از یک مکان ممنوعه عکاسی کرده است، نمیتوان سخن دقیقی گفت. اما این واقعیت را نباید کتمان کرد که بازداشت یک عکاس ایرانی نشان داد که هم آستانه تحمل ایرانیها کم است و از وزیر امور خارجه و نماینده ویژه رئیس جمهور ایران گرفته تا برخی از نمایندگان مجلس و خبرگزاریهای داخلی، خواستار آزادی هرچه سریعتر خبرنگار بازداشتی شده و در این میان برخی از خبرگزاریها بیش از هر رسانهای، برای اثبات دیدگاه خود در خصوص پیامدهای بازگشت مجدد طالبان بر حاکمیت افغانستان، از موضوع بازداشت خبرنگار تسنیم، استفاده ابزاری کردند. روزنامه اعتماد، خبرگزاری جمهوری اسلامی و برخی دیگر که همواره بر طبل تقابل با طالبان میکوبند تا تعامل، در قضیه فوق نیز بر تحلیل غلط و غیرمنطقی خود تاکید کردند. بدون شک برای تحلیل دقیقتر رویداد فوق، نیاز به بررسی دلایل اصلی بازداشت است.
- در روزهای اخیر خبرهایی مبنی بر بازدید هیئت ایرانی از پایین دست سدهای کمال خان و کجکی منتشر شد. آیا این به معنای تغییر رویکرد طالبان در مسئله حق آبه ایران است؟
قبل از هر چیز باید گفت موضوع اختلاف آبی ایران با افغانستان، پیشینهای بیش از صد ساله دارد و اساسا پس از معاهده پاریس و جدا شدن بخشی از افغانستان و هرات از ایران، آب و حقابه ایران به یکی از موضوعات دو کشور تبدیل شد. پس از استقلال افغانستان در دوره اماناللهخان ۱۹۱۹، تا ۱۹۷۳، چندین معاهده بین دو کشور منعقد شد که باوجود این معاهدهها، باز اختلافات بر سر آب تداوم یافت. در معاهده ۱۹۷۲ (آذر ۱۳۵۱) برخلاف قراردادهای قبلی، سهم ایران از ۵۰ درصد و یک سوم، رسید به ۲۶ مترمکعب بر ثانیه و حدود ۸۵۰ میلیون مترمکعب آب در سال، حقابه هامون از رود هیرمند معین شد. در طول این سالها نیز، سیلابهای غیرقابل کنترلی که به سمت هامون سرازیر شده، از سوی رهبران افغانستان عمل به تعهدات آبی عنوان شده است. در طول بیست سال حکومت پیشین(جمهوریت) یکی از سیاستهای راهبردی افغانستان که با پشتیبانی غرب انجام شد مهار و کنترل هرچه بیشتر آب رود هیرمند بوده و به همین جهت بیشتر متحدان غربی نیز در این راستا به افغانستان کمک کردهاند و در دو سال حاکمیت طالبان نیز همین سیاست پیش گرفته شده است. البته نباید موضوع خشکسالی، تغییرات اقلیمی و ایجاد سد و نهرها را نیز از یاد برد.
اما در پاسخ به سوال شما باید گفت هیچ تغییر رویکردی از سوی طالبان صورت نگرفته است و بازدید از دستگاه آبسنج در شهرستان دهراود، در پی تاکید ایران به تامین حقابه هامون از رود هیرمند صورت پذیرفت و البته بازدیدی از سد کجکی انجام نشد و بازدید سد کمالخان هم اهمیت نداشت؛ چراکه این سد با کارکرد کنترل سیلابهای هیرمند در فصل بارشها و انحراف آن به گودزره احداث شده است. به غیر از ۱۴۰۱ که حدود ۲۷ میلیون مترمکعب آب وارد مرز ایران شد در سال جاری، آماری کمتر از یک میلیون مترمکعب آب منتشر شد که جای تامل و بررسی دارد.
- به طور کلی فکر میکنید رویکرد طالبان در قبال ایران چیست و امارت اسلامی تا چه حدی تعامل با ایران را در دستور کار خود قرار داده است؟
طالبان مدعی است از زمان اشغال افغانستان توسط شوروی، دست به جهاد و مبارزه زده و حکومت را به دست گرفته و چون در ۱۳۸۰ توسط آمریکا از قدرت ساقط شد، با آمریکا و متحدانش مبارزه کرد و پس از بیست سال دوباره قدرت را به دست گرفت و اکنون قدرت و حاکمیت را شایسته خود میداند و اساسا هر کسی یا جریانی در حکومت پیشین بوده، صلاحیت مشارکت در قدرت را ندارد. در چنین وضعیتی طالبان تلاش میکند رویکرد تعاملی با کشورهای همسایه بویژه جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. بویژه که برای به رسمیت شناخته شدن، نیازمند اتخاذ رویکرد تعاملی است. متاسفانه دوگانگی و چندگانگی در اتخاذ سیاست خارجی مشخص در خصوص حکومت دوم طالبان و البته برخی موضوعات حل نشده توسط رهبران طالبان، موجب شده تا تعاملات به کندی گسترش یابد.
- ارزیابی شما در خصوص وضعیت داعش در افغانستان چیست و آیا احتمال افزایش قدرت این گروه تروریستی وجود دارد؟
رهبران طالبان همواره بر نفی و حذف داعش در افغانستان تاکید کردهاند و به غیر از حملات انتحاری داعش در مساجد و مراکز آموزشی شیعیان در قندوز، قندهار، مزارشریف، کابل و... در ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ و برخی حملات هدفمند دیگر، نتوانستهاند پایگاه معین و ثابتی همانند دوره اشرف غنی ایجاد کنند. نکته مهمتر در مساله داعش نقش آمریکا و بازیگران نیابتی است.
بدون شک آمریکا برای ایجاد جبهه جدید علیه روسیه و حتی ایجاد چالش امنیتی برای چین، به دنبال گسترش و انتشار هستههای داعش خراسان در آسیای مرکزی و سپس ترکستان شرقی چین است. روسها مدعی هستند بین ۴ تا ۶ هزار تروریست داعشی در افغانستان است و همین مساله موجب شده تا روسها در تعامل با طالبان بیش از چین احتیاط کند.
انتهای پیام/
نظر شما